فرانسه بیخ گوششان است اما ایران برجسته میشود
در حالی که در این سه ماه، رسانههای کشورهای اسکاندیناوی همیشه یک خبر و گزارش از ایران و آشوبها در سرخط خبرهای خود داشتند، حالا حتی یک خبر و تیتر یکخطی درباره فرانسه و آشوبهای دو روز گذشته و تعداد کشتهها و زخمیشدهها مخابره نشده است در صورتی که فرانسه بیخ گوش اینهاست و ایران هزاران کیلومتر با آنها فاصله دارد.رسانههای امپریالیستی و متحد ژئوپلیتیک آتلانتیک، به وظیفه خود یعنی سلطهگستری عمل میکند و کاری به اخبار واقعی ندارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 نزنید مردم را آقای مکرون! نکشید مردم را
🔹️ اینها جوانان محلات پاریس هستند که شجاعانه میخواهند حقشان را بگیرند؟!
🔸️ چرا نمیپذیری منطقهای از فرانسه مثل موناکو را تحویل این جوانان شجاع بدهی؟!
✅ چرا اجازه نمیدهید پرچم خودشان را داشته باشند؟
🔹️ الان وقت این است که سفیر ایران در فرانسه برود و از گالری زنان کتک خورده پاریس بازدید کند
💢 الان وقت این است که سفیر ایران در فرانسه پرچم کردستان فرانسه را در صفحه مجازیاش بگذارد.
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ#ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﻦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﯿﺎﻁ ﯾﮏ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﻣﯿﺴﭙﺎﺭﻧﺪ . ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻓﻠﺠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ می شوﺩ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﻮﻩ ﺑﺎﺯ می کند ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ ….
ﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ می آید ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ می گوید :« ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻫﺴﺘﻢ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻃﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺳﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ، ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺷﻔﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ. ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﻭ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﻓﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻦ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻭﺳﻄﯽ ﺁﺭﻣﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﻡ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺎﻥ »
ﺯﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ می شود ﻭ ﺷﻔﺎﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ می بیند ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﭘﯿﺪﺍ می کند
ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ . ﺑﻪ ﮐﺎﺷﺎﻥ می روند ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺷﻬﯿﺪ می گردند. ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ نمی کنند ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺑﺎﺯ می گردند ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ می بینند ﻭ می پرسند ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﮐﺲ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ می دهد ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ می شوند ﮐﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ می پرسند ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟ ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﮔﺸﺘﯿﻢ، ﻣﺮﺩ می گوید:« ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭ ﺟﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ . ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻡ
#شهید سیدمیرحسین امیره خواه
هوالرحمن
تحمل حق، ظرفیت میخواهد.
میتوانیم ایرانیان مقیم در خارج را به سه دسته کلی تقسیم کنیم؛
- اکثرسلبریتیها و غیر سلبریتی ها که از ایران مهاجرت میکنند ، گرفتار فساد اخلاقی و خانوادگی و در خوش بینانه ترین حالت گرفتار تعارض فرهنگی هستند .
فضای فکری و سبک زندگی مورد پسند آنها، با ارزش های اخلاقی و رفتاری مورد قبول جامع ما هماهنگ نیست.
- عده ای هم از ایرانیان هستند که برای تجارت ، علم آموزی، گرفتن تخصص ، مهاجرت میکنند که حساب اینها جداست .
- عده ای هم هستند که مهاجرت نکردند ، بلکه از کشور فرار کردند.
این دسته بدلیل دزدیها و خیانت های آشکار و پنهان علیه ملت ایران ، احساس امنیت ندارند، یا باید به زندان می رفتند یا به اروپا و آمریکا و کانادا،
موضوع این مطلب؛ گروه اول هستند.
نکته اصلی؛
اکثریت ایرانیان مقیم در خارج از کشور ، متعلق به این قشر هستند.
احتمال بازگشت اینها به این میهن ، همیشه وجود دارد.
نباید اینها را ضد انقلاب بدانیم . نباید اینها را برانداز و همسو با دشمنان این ملت بدانیم .
اینها فقط بدلیل داشتن آلودگیهای اخلاقی، یا انتخاب سبک زندگی متمایز ، توانایی زندگی بین این مردم را ندارند ، همین.
همه گناهان اینها ، محدود به اخلاق و رفتار شخصی است .
معمولا دوست و دشمن به اشتباه این قشر را تحلیل میکنند.
در برآوردهای کلی دوستان انقلاب اسلامی؛
این گروه ، ضد انقلاب خوانده میشوند.
ضد انقلابیون هم ؛
با احتساب جمعیت آنها، خودشان را خیلی می بینند ، اما در وسط میدان ، این جمعیت کمتر با ضد انقلابیون همراهی میکنند.
بعبارت دیگر؛
ضدانقلابیون و دزد های ایرانی مقیم در خارج ، بیش از ۱۰ الی ۱۵ درصد جمعیت ایرانیان مقیم خارج نیستند.
این داستان بسیار آموزنده را در مورد یکی از یاران امام علی علیه السلام به نام نجاشی بخوانید؛
"""[قبس بن عمرو بن مالک از بنی حارث معروف به نجاشی] شاعری به نام ، از شاعران و مداحان امیرالمؤمنین بود؛
کسیکه در جنگ صفین بهترین شعرها را در تحریض و تشویق مردم در مقابل معاویه سروده و از علاقهمندان امیرالمؤمنین و در حزب ایشان است و از لحاظ اخلاص و ولایتپذیری و سوابق، کارش مشهور است،
[وی] در روز ماه رمضان مشروب خورد.
وقتی امیرالمؤمنین مطلع شد، فرمودند؛ حد شراب معلوم است؛ او را بیاورید تا حد جاری شود. امیرالمؤمنین در مقابل چشم مردم او را حد شراب زد؛ هشتاد ضربهی شلاق.
خانواده و قبیلهی او پیش امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا امیرالمؤمنین! تو ما را بیآبرو کردی. اینکه جزو جماعت تو بود؛ جزو دوستان تو بود - به تعبیر امروز - جزو جناح تو بود.
حضرت فرمودند:
من کاری نکردم؛ مسلمانی تخلفی کرد و حدی از حدود الهی بر او واجب شد و من آن حد را بهجا آوردم.
البته نجاشی بعد از آنکه شلاق را از علی(ع) خورد، گفت؛ حالا که اینطور است، بعد از این میروم برای معاویه شعر میگویم.
بلند شد از کنار امیرالمؤمنین رفت و به اردوگاه معاویه ملحق شد.
امیرالمؤمنین هم نفرمودند؛ نجاشی از دست ما رفت و حیف شد؛ او را نگه داریم؛ نه، رفت که رفت! البته اگر میماند، بهتر بود.
منطق و روش امیرالمؤمنین اینها بود.
به یاران نجاشی فرمودند:
«فهل هو الّا رجل من المسلمین انتهک حرمة من حُرَم اللَّه فأقمنا علیه حدّاً کان کفّارته»؛ حدّش را جاری کردیم، گناهش ریخت."""
(بیانات مقام معظم رهبری در خطبههای نمازجمعه ۱۵ آبان ۱۳۸۳)
پینوشت؛
نجاشی اینقدر شرف داشت که وقتی معاویه به او گفت: «آفرین بر کسی که حق را شناخت و از آن پیروی کرد و باطل را دید و از آن فرار کرد.»
نامردی نکرد و پاسخ گفت:
«وای بر تو ای معاویه، من از عدالت و حق فرار کردم و به باطل پناهنده شدم»
📚 دانشنامه امام علی ج۱ ص۱۰۸۷