🔴 آقای روحانی! اتهامات شما زیاد است
🔹 با اینکه آقای روحانی بهخوبی میداند که چه پرونده سنگینی هم بهلحاظ تخلفات و بیقانونیهای شخصی در موارد مختلف و هم بهلحاظ کشورداری برای خود مهیا کرده است، در جلسه هیات دولت سینه سپر کرده و خواهان محاکمه خود بهجای محاکمه وزیر ارتباطات شده که دستاوردهای مشعشع وی قوای مقننه و قضائیه را به احضار وی واداشته است، اما ازجمله فجایع و مصایب ناشیاز صدارت وی، رویه وی در نوع انعکاس این مساله در هیات دولت است که هیچ نسبت و ربطی به این کشور و انقلاب اسلامی ندارد.
🔹اشتباه نکنید؛ از رویه دیکتاتورمآبانهای نمیگویم که تاکنون به منع مسئولان این کشور از حضور در جایگاههای قانونی آنها ختم شده و با منع ریاست صداوسیما از حضور در جلسه این هفته هیات دولت برگ زرین دیگری بر آن افزوده شد، یا به اقدامات غیرقانونی وی در عدم ابلاغ مصوبات مجلس یا دیگر شوراهای قانونی کشور مثل شورایعالی انقلاب فرهنگی نیز اشاره نمیکنم، بلکه از نوع طرح مسائل کشور سخن میگویم که از آغاز حضور وی در این مسئولیت مداوماً بهکارگرفته شده و اینبار متوجه مسئولان دیگر قوای کشور شده است.
🔹آیا آقای روحانی نمیداند که جهرمی برای افزایش پهنای باند مورد سوال قرار نگرفته است که به این شکل زشت و با قلب حقیقت میخواهد مردم را علیه اقدام کاملا معمول قوهقضائیه فسادستیز بشوراند، گرچه مردم با تجربه حدودا هشتساله حضور او در مسئولیت و آشنایی با نوع ادبیات وی در قیاس با تجربه حدودا دوساله رئیسی در عدالتخواهی و فسادستیزی با بیان متقن و حکیمانهاش بهخوبی در این زمینه قدرت داوری درست را یافتهاند!
🔹اگر روحانی واقعا و حقیقتا خواهان محاکمه است، میتواند خود را برای محاکمه درمورد تحمیل برجام، فاجعه ارز ۴۲۰۰ تومانی، سقوط آسانسوری و حدودا 10 برابری ارزش پول ملی ... آماده کند اما اگر قرار باشد برای اقدامات انجام شده یا کارهای انجام نداده، پروندههایی تشکیل شود، کیفرخواست و دفاعیهای لازم خواهد بود که کامیونها برای حمل آن تا دادگاه لازم خواهد شد.
✍️ حسین کچوئیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکسن کووایران برکت، کرونای انگلیسی رو منهدم کرد
آزمایشهای پلاسمای خون ۳ داوطلب اول واکسن ایرانی انجام شده و ویروس هم به طور کامل خنثی شده
کسایی که هر روز به هر بهونهای دانشمندان کشور خودتون رو مسخره میکنید، شنیدین؟ خجالت بکشید، دست بکشید از این روحیه خودکمبینی
🔻سردار وحیدی: سران آمریکا فهم غلطی از واقعیتهای ایران دارند
🔹رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی: نمای روشنی از افول آمریکا مشاهده میشود و رئیس جمهور جدید آمریکا با مجموعه مسائل بسیاری مواجه خواهد بود که البته قابل پیش بینی هم بود.
🔹سران جدید آمریکا برداشت و فهم غلطی از واقعیتهای جمهوری اسلامی ایران دارند و تصور میکنند که میتوانند با ایران بازی کنند، اما باید بدانند که مرتکب اشتباه شده اند؛ چرا که پیشینیان آنها دست به چنین اقداماتی زدند و شکست خوردند.
🔹دولت جدید آمریکا اگر به منویات صحیح و درست جمهوری اسلامی گردن ننهد قطعا در مسیری که دنبال میکند شکست خواهد خورد.
🔴واشنگتنپست: ایران به قدرت پهپادی تبدیل شده است
🔹روزنامه آمریکایی واشنگتنپست: اقدام دولت دونالد ترامپ در ترور شهید سپهبد قاسم سلیمانی در خاک عراق منجر به افزایش نگرانیهای بینالمللی از احتمال افزایش روزافزون حملات هدفمند پهپادی شده است. این اقدام علاوه بر آنکه نقض حاکمیت ارضی یک کشور ثالث محسوب میشد، نخستین مورد استفاده از پهپاد برای هدف قرار دادن مقام یک کشور دیگر بود.
🔹با توجیههای حقوقی ترامپ اکنون مقامات دولتی کشورها به اهدافی مشروع برای حمله تبدیل شدهاند و این در حالی است که مقامات ارتش آمریکا و دیگر کشورها هشدار دادهاند که ممکن است دولتهایی از توجیهات ترامپ بهعنوان رویهای برای حملات مشابه در آینده استفاده کنند. ناوگان پهپادی ایران با پهپادهای بومی پیشرفته نوسازی شده است و ایران این پهپادها را به متحدانش در منطقه عرضه میکند؛ ترکیه هم به یکی از برجستهترین کشورهای استفادهکننده از پهپاد تبدیل شده است که از سامانههای پهپادی برای به رخ کشیدن قدرت و اعتبارش استفاده میکند.
ست
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۱
ریشه های انقلاب 1357 در نگاه صاحبنظران
تهران-ایرنا- تحلیلگران داخلی و خارجی دلایل متعددی را در مورد ریشه های وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 بیان می كنند كه ایدئولوژی اسلامی، رهبری امام خمینی، تورم و ركود اقتصادی، استبداد سیاسی، توسعه نامتقارن و خواست و اراده قشرهای مردم برای تغییر شرایط، از مهم ترین این دلایل است.
بدون شك انقلاب مردم ایران در بهمن 1357 یكی از 10 انقلاب بزرگ جهان در سده ی بیستم میلادی و از مهمترین تحولات سیاسی داخلی محسوب می شود كه دامنه های خارجی آن تا سال ها عرصه ی منطقه ای و بین المللی را زیر تاثیر قرار داده است و هنوز هم پیامدهای آن ادامه دارد.
تحلیلگران بسیاری در داخل و خارج تاكنون به بررسی روند، دلایل و نتایج انقلاب پرداخته اند و هر یك از آنها علتی خاص را به عنوان دلیل خروش غیر قابل كنترل مردم ایران در دو سال پایانی عمر رژیم پهلوی عنوان كرده اند. تحولات در ایران به حدی برای غربی ها سریع و ناشناخته بود كه در عمل هر گونه واكنش یا اقدامی برای توقف یا كندكردن روند را از آنها گرفت و بسیاری را حتی به تحلیل نادرست از وقایع و آینده ی ایران واداشت.
تحولات به حدی سریع و ناشناخته بود كه «ویلیام سولیوان» آخرین سفیر ایالات متحده آمریكا در ایران (در سال های 1356 تا 1358 ) در كتاب خود با عنوان «ماموریت در ایران»، ضمن اینكه مجموعه ای از دلایل از اسلام شیعی تا اقتصاد و شخصیت شاه را برای انقلاب ایران بر شمرد اما در همین كتاب اعتراف می كند كه با شرایط ایران قبل از ماموریتش آشنایی نداشت و به همین دلیل نتوانست پدیده ها در ایران را توضیح و تبیین كند.
دلایل بسیار زیادی برای انقلاب ایران بیان شده اند كه با توجه به نوع نگاه و رویكردهای نویسنده آن می تواند صحیح انگاشته شود اما نكته ای كه در بیان موضوع مطرح می شود این است كه نمی توان یك دلیل را علت انحصاری، تامه و نهایی برای وقوع و پیروزی انقلاب اسلانی در ایران ذكر كرد؛ بلكه باید نگاهی جامع داشت و مجموعه ای از دلایل را با درجه های مختلف اهمیت در نظر داشت.
طیف وسیعی از نظرها و تحلیل ها در این زمینه وجود دارد كه دلایلی مذهبی و ابتذال فرهنگی، رهبری قدرتمند و منسجم، نارضایتی های اقتصادی و اجتماعی، رویكردهای اجتماعی- سیاسی رژیم شاه، ضعف شخصیتی و مدیریت ضعیف شاه، فشار و دخالت غرب و آمریكایی ها، نوسازی ناقص جامعه ایران، كاهش درآمدها و نارضایتی طبقه ی سنتی و به ویژه بازار از اقدام های شاه و... از جمله ی این دلایل ذكر شده اند.
مهمترین این تحلیل ها در چند دسته زیر تقسیم بندی می شوند: نخست، نقش ایدئولوژی اسلام و به ویژه ماهیت شیعی جامعه ی ایران و مدیریت امام خمینی(ره)؛ دوم، نارضایتی های عمومی مردم ناشی از بحران اقتصادی و تورم؛ سوم، توسعه سیاسی اندك همپای با توسعه اقتصادی و اجتماعی كشور و در نهایت نظرها و تحلیل هایی كه چندان فراگیر نیستند.
*** ایدئولوژی اسلامی و رهبری امام
پس از صفویان و قدرت گیری شیعه در ایران و به ویژه در دهه های قبل از وقوع انقلاب، تفسیری نو از اسلام و مفاهیم و آموزه های آن به ویژه در حوزه هایی فراتر از حوزه های شخصی ارایه شد. در این چارچوب مفاهیم ضد استبدادی و ضد سلطنت بسیار پررنگ شدند، ضمن اینكه جایگاه روحانیون به عنوان حلقه های وصل میان اقشار مختلف مردم عادی و ساختار و نقش مساجد در انسجام مردم بسیار تاثیر گذار بودند. امام خمینی (ره) كه بعد از قیام خرداد 1342 به نماد مخالفت با رژیم شاه تبدیل شده بود، با داشتن جایگاه فرهمندی( كاریزمایی) و محبوبیت بسیار زیاد در كنار شیوه ی مدیریتی خود به عنوان رهبری كل قیام به عنوان علت اصلی انقلاب مطرح شدند.
«جان اسپوزیتو» در كتاب «انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن» تاكید دارد كه انقلاب اسلامی1357 نخستین انقلاب نو به رهبری مذهب بود كه در ایران اتفاق افتاد.
وی در كتابش اعتقادهای شیعه را زیربنای ایدئولوژی انقلابی نو در ایران می داند؛ افزون بر اینكه همچون نظر «علی شریعتی»، گسترش فرهنگ غرب زدگی در جامعه ی ایران یكی از مهمترین دلایل نارضایتی ها عنوان می كند.
اسپوزیتو می نویسد: اسلام شیعی اثبات كرد كه ماندنی ترین ابزار ریشه دار بومی برای بسیج یك نهضت موثر توده ها است و می تواند هویت تاریخی و نمادها و ارزش های مشترك را برای رهبری قدرتمند مذهبی سیاسی و مراكز سازمانی نهضت فراهم كند.
وی محورهای اصلی جنبش در ایران را علما، تجار و دانشجویان می داند؛ ضمن اینكه مساجد به مكانی برای پویایی مراسم سیاسی و بسیج عمومی تبدیل شده بودند.
اسپوزیتو در صفحه ی 48 كتاب خود آورده است: انقلاب ایران در زمان مناسب و در زمینه ی تاریخی مساعد اتفاق افتاد؛ زیرا دهه ی 1960 و 1970 میلادی، مسلمانان جهان شاهد احیای ایمان در زندگی فردی و اجتماعی شان بودند و مناسك مذهبی با تاكید مجدد دولت و جامعه بر اسلام همراه بود
به گونه ای كه حتی رژیم شاه نیز نمی توانست به این مناسك مذهبی بی توجه باشد.
«منوچهر محمدی» نویسنده ی كتاب « انقلاب اسلامی، زمینه ها و پیامدها» نیز معتقد است با استفاده از روش قیاسی و تحلیل داده ها و با ارایه ی چارچوب نظریه یی مناسب برای بررسی انقلاب ها، تصویری كلی و مناسب از زمینه های بروز انقلاب را ارایه می دهد؛ اما این روش را تنها در مورد انقلاب ایران بیان می دارد.
وی در كتابش انقلاب را با توجه به دو قدرت متعارض سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار داده است و بر عناصر سه گانه ی مشاركت مردمی، رهبری امام(ره) و وجود مكتب اسلام تاكید دارد.
محمدی در مورد قدرت سیاسی می نویسد: استعمار انگلیس و روس عامل مهمی در تحولات سیاسی در ایران بوده اند و حكومت مطلقه و استبدادی محمدرضا شاه به ویژه از سال 1334 به بعد نیز در تحولات سیاسی اجتماعی تاثیر بسیاری داشت.
وی دلایل متعددی را برای انقلاب بر می شمرد؛ دلایلی همچون ارتقای بسیار زیاد درآمدهای دولت و سیاست نظامی كردن و خریدهای تسلیحاتی ناشی از افزایش قیمت نفت، ویژگی فردی شاه و اعتماد نداشتن او به دیگران، مداخله ی محمدرضا در جزییات به ویژه در حوزه ی اطلاعاتی، امنیتی و نیروهای مسلح، انزوای شخصیتی وی، اوضاع اجتماعی ایران قبل از انقلاب، نارضایتی ناشی از فساد و فحشا، افتادن پست های كلیدی دولتی به دست بهایی ها و صهیونیست ها، تغییر مبدا تاریخی و دورماندن روز افزون مردم از نظام سیاسی و همچنین ناتوانی قدرت سیاسی از تامین حداقل خواسته ها و نیازهای مردم باعث قیام عمومی مردم شدند كه خواستار تحول و تغییر اساسی و سقوط رژیم شاه و برقراری حكومت اسلامی شدند.
محمدی در كتاب خود بر تاثیر روحانیت شیعی و جایگاه و رابطه اش با مردم تاكید دارد و رهبری امام خمینی و ویژگی های شخصیتی و مذهبی و اجتماعی و مدیریتی ایشان را مهمترین عامل می داند.
وی تصریح می كند: ایدئولوژی اسلام نقش بسزایی دارد و از این نظر از مكاتب موجود آن زمان همچون ناسیونالیسم، ماركسیسم و لیبرالیسم متمایز بود؛ زیرا اسلام نه تنها جامعه ی كمال مطلوب را ترسیم می كند بلكه شیوه ی عمل رسیدن به آن را هم نشان می دهد.
گرچه كتاب در نهایت اجرای حقوق بشر كارتر، بیماری سرطان شاه و تلاش برای نوسازی كشور و انتشار مقاله ی توهین آمیز را به عنوان عوامل شتابزای انقلاب مطرح می سازد اما در صفحه ی 148 در مورد علت اصلی انقلاب می نویسد: می توان بدون تردید عنوان كرد كه پیروزی انقلاب اسلامی صرفا بر پایه رهبری روحانیون مبارز كه از سال 1342 آغاز شد و در صدر آن ها رهبری قاطع امام خمینی (ره)مرجع بزرگ مسلمانان و شیعیان جهان و با حمایت و پشتیبانی بی دریغ و ایثارگونه امت مسلمان ایران حول محور مكتب اسلام و مكتب شهادت به بار نشست و حقوق بشر كارتر و ائتلاف نیروهای مختلف و نهضت های ملی و دیگر دلایل با واقعیات تاریخی انطباق ندارد.
در میان دیگر كتاب ها و تحلیلگرانی كه از بُعد ارزشی و با توجه به ابعاد فرهنگی و مذهبی به این مقوله وارد شده اند می توان به كتاب «نهضت روحانیون ایران» تالیف «علی دوانی» اشاره كرد كه در آن انقلاب ایران را ادامه ی روند مبارزاتی شیعه می داند و اسلام و بی توجهی به شعایر دینی از طرف رژیم شاه و از طرف دیگر قدرت روحانیون در بسیج مردم بر مبنای شعارهای اسلامی را مهمترین دلیل وقوع انقلاب می داند.
«حامد الگار» در كتاب «ریشه های انقلاب اسلامی» ، تشیع و رهبری امام خمینی به عنوان تجسم یك سنت و طرح اسلام به عنوان یك ایدئولوژی را به عنوان ریشه ی انقلاب جستجو می كند.
«آصف حسین» نیز در كتاب «ایران اسلامی: انقلاب و ضد آن » اعتقاد دارد كه درك و سنجش انقلاب اسلامی با معیارهای سكولار غرب غیر ممكن است.
***تورم و ركود اقتصادی ناشی از كاهش درآمدهای نفتی
نظریه های اقتصادی نیز مجموعه ای از تحلیل ها را به همراه دارد كه در آن انقلاب بر اساس گزینش عقلانی و تلاش انسان برای به حداكثر رساندن سود و به حداقل رساندن ضرر تفسیر می شود. مردم راهی را انتخاب می كنند كه در آن ضررهای خود را كاهش دهند و بتوانند بیشترین سود را كسب كنند.
به نظر بسیاری از كارشناسان كه با نگاه اقتصاد سیاسی به انقلاب ایران نگاه كرده اند، بد شدن شرایط اقتصادی و افزایش نابرابری ها از مهمترین دلایل انقلاب توصیف شده است.
در نیمه دوم دهه ی 1970 میلادی، اقتصاد متكی به صدور نفت ایران با كاهش ناگهانی تقاضا و در نتیجه كاهش قیمت نفت روبرو شد. در سال 1976 ( 1355 خورشیدی ) میزان درآمد نفتی ایران میلیاردها دلار كاهش یافت و در نتیجه این اتفاق بسیاری از طرح (پروژه) های ساختمانی متوقف شد كه به اقشار مختلف فشار وارد می آورد و این خود به افزایش سریع قیمت ها منجر شد. واكنش رژیم شاه به افزایش تورم، افزایش واردات برای رویارویی با كمبودها و كنترل قیمت ها در داخل و رویارویی با خرده فروشان و بازاری ها شد كه موجب ورشكستگی بسیاری
از آنها و تشدید نارضایتی این اقشار شد.
«همایون كاتوزیان» در بررسی علت وقوع انقلاب در كتاب «اقتصاد سیاسی ایران نوین: استبداد و شبه مدرنیسم» می نویسد: سال های 1961 تا 1978 سال های استبداد نفتی بود و عناصری همچون مدرنیسم با درآمد نفت تغذیه می شدند. این تحول بیشتر شبه مدرنیسمی بود كه به تقلید از فرهنگ غرب می پرداخت و همین علت انقلاب بود.
«تدا اسكاچ پل» نیز در مقاله ای نظریه ی ساختاری-تطبیقی خود را با انقلاب ایران می سنجد و نتیجه می گیرد كه آسیب پذیری یك دولت صاحب درآمد مستمر (درآمد نفت) و وجود اجتماعات شهری مستقل از حكومت و مرتبط با سایر قشرهای اجتماعی(بازار) در كنار ایدئولوژی ریشه دار شیعه علت وقوع انقلاب ایران بوده است.
«یرواند آبراهامیان» در كتاب «ایران بین دو انقلاب» اعتقاد دارد: ریشه اولیه و مهم انقلاب، اعتراضات اقتصادی بود و به علت نبود تعدیلات سیاسی، امكان انتقال نارضایتی به نظام سیاسی وجود نداشت به همین دلیل شكاف و تقابل میان نیروهای اجتماعی وحكومت بسیار زیاد شده بود.
وی با نگاه به شرایط اجتماعی و اقتصادی و اقدام های شاه و تاثیر آن بر نارضایتی در ایران به بررسی روند انقلاب در ایران از انقلاب مشروطیت پرداخت و به ویژه با تمركز بر انقلاب 1357 ایران نوشت: در سال های پایانی دهه 1330 فشار آمریكا برای اصلاحات ارضی، كاهش درآمدها و كسر بودجه، افزایش هزینه زندگی مردم موجب افزایش ناضایتی های عمومی و وقوع حادثه 15 خرداد 1342 شد. از این سال تا سال 1356 سیاست توسعه اجتماعی اقتصادی دنبال شد و طبقه متوسط جدید و طبقه كارگر صنعتی گسترش یافت.
وی در صفحه 524 كتاب خود نیز نوشت: شكاف میان نظام اقتصادی اجتماعی توسعه یافته و نظام سیاسی توسعه نیافته در سال 1356 تشدید شد و بحران اقتصادی ناشی از كاهش درآمدهای نفتی جرقه ای بود كه باعث شد تا كل رژیم متلاشی شود. انقلاب نه به دلیل توسعه بیش از حد و نه توسعه نیافتگی بلكه به سبب توسعه ناهمگون روی داد.
افزایش درآمدهای نفتی تا سال 1355 توسعه ی زیرساخت ها در بخش های انرژی، برق، كشاورزی، بنادر، حمل و نقل، فولاد و تولیدات و در كل انقلاب صنعتی را در كنار اسراف كاری، خرید تسلیحاتی و دیگر ریخت و پاش ها را به همراه داشت اما كاهش ناگهانی سرمایه، نبود كاركنان آموزش دیده داخلی و افزایش تعداد متخصصان خارجی دلیل تشدید نارضایتی ها شد. در این سال ها اقدامی نیز برای توسعه سیاسی انجام نشد. سازمان های امنیتی گسترش زیادی یافتند و نفوذ و دخالت دولت در زندگی روزمره شهروندان، ایجاد حزب فرمایشی و بدون پشتوانه اما مداخله گر «رستاخیز» و مخالفت علما با سیاست های شاه از دیگر عوامل بودند.
وی در بخش های بعدی كتاب تاكید دارد در سه سال آخر دوران شاه، شكاف میان وعده ها و ادعاها و دستاوردها از یك سو و انتظارهای مردم از سوی دیگر عمیق تر شد و توسعه در تمام كشور و در میان همه مردم منتشر نشد.
ابتدای سال 1356 شاه احساس امنیت می كرد اما بحران تورم حاد اقتصادی و فشارهای خارجی برای رعایت حقوق بشر و كاهش نظارت پلیسی بر مردم وضع را بدتر كرد. آمریكا محدودیت هایی را در روابط خود با ایران به اجرا گذاشت و شاه ترسید و اصلاحات مورد نظر آمریكا را به اجرا در آورد و تعداد زیادی از زندانیان سیاسی را آزاد كرد. به همین دلیل فعالیت های سیاسی ضد شاه گسترش یافت؛ ضمن اینكه مقاله ی توهین آمیز و مجموعه ای از تظاهرات باعث ادامه و تشدید اعتراض ها شد.
در سال 1357 نیز اعتراض طبقه متوسط و كارگر شرایط را بدتر كرد و در نهایت دولت را بیش از پیش تضعیف ساخت؛ ضمن اینكه رفتارها و پاسخ های شاه نیز تردیدآمیز و نامعقول شد و در نهایت از ایران فرار كرد و با تشدید اعتراض ها رژیم شاه سقوط كرد و انقلاب پیروز شد.
آبراهامیان در پایان نتیجه می گیرد كه انقلاب ایران نشان داد كه اسلام خط بطلانی بر این نظریه كشید كه نوسازی به دین زدایی منجر می شود. بدون توجه به نقش تعیین كننده و مدیریتی امام خمینی نمی توان به پرسش ها در مورد انقلاب پاسخ داد.
***توسعه ی نامتقارن جامعه ی ایرانی
مجموعه نظرهایی وجود دارد كه بر روند ناقص نوسازی در ایران و توسعه ی نامتقارن و بی توجهی به ساختارهای سیاسی تاكید دارد؛ این نظرها ارتباط نزدیكی با مجموعه ی دلایل پیشین دارند اما برخلاف آنها تمركز خود را بر مسایل اقتصادی قرار نمی دهند.
در جزوه ی آموزشی دانشكده ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و در طرح تحقیق دوره ی دكتری «حمیرا مشیرزاده» با عنوان «توسعه ناموزون و انقلاب 1357 ایران» مهمترین مطالعات انجام شده در زمینه ی ریشه های انقلاب اسلامی ایران بررسی شده است. مشیرزاده در این تحقیق اعتقاد دارد كه تشدید روند ناهمگون نوسازی در سال های 1352 تا 1356 مهمترین عامل در وقوع انقلاب ایران بوده است.
وی می نویسد: در كنار تحول در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی، در ایران در دوره ی سال های دهه ی 1960 و 1970
میلادی-كه تقریبا با دهه ی 1340 و 1350 خورشیدی مطابق است-تلاشی در راه تحول در ساختار سیاسی صورت نگرفت. نظام سیاسی همانند زمان رضا شاه بر سه پایه ی ارتش، بوروكراسی و دربار استوار بود و مشاركت سیاسی برای اقشار و طبقات مختلف جامعه به علت فقدان نهادهای دموكراتیك تا حد زیادی بسته شده بود. نقش احزاب كه به حزب طرفدار شاه محدود می شدند تنها صوری بود و با تشكیل حزب رستاخیز این نقش صوری نیز برعهده ی این حزب قرار گرفت.
همگام با رشد طبقه ی متوسط جدید كه مستلزم آن رشد نهادهای دموكراتیك و آزادی فضای سیاسی بود و در شرایط فقدان آزادی های سیاسی، نیروهای مخالف از چپ گرا تا ملی گرا و مذهبی و میانه رو را به فعالیت مخفی واداشت و به نوعی آنها را به نوعی اتحاد غیر رسمی در برابر شاه رهنمون ساخت.
«محسن میلانی» در كتاب «شكلگیری انقلاب اسلامی» نیز معتقد است در دهههای 1960 و 1970 رژیم شاه به اجرای پروژه ی توسعه ی گستردهای دست زد كه در نهایت توسعه ی نامتوازن حوزه های اقتصاد و سیاست یعنی نوسازی اولی بدون تغییر ماهیت دومی را به همراه داشت.
این كتاب مدعی است كه با نگاه نظری و چارچوب مفهومی كل گرایانه به انقلاب ایران پرداخته است؛ انقلابی كه توانست در كمتر از دو سال طومار رژیم پر قدرت شاه كه قدرتمندترین دولت منطقه و مورد اعتماد ترین آنها برای آمریكا بود در هم بپیچد.
نویسنده ی كتاب اعتقاد دارد انقلاب به خودی خود رخ نمی دهد بلكه باید آنها را به وجود آورد. كتاب در برشمردن دلایل وقوع انقلاب عوامل متعددی را بیان می كند؛ مذهب شیعه، اعطای آزادی های سیاسی ، اتحاد و نزدیكی شبكه ی سنتی و سازمان یافته ی روحانیون و بازار، نوسانات قیمت نفت و ركود ناگهانی بعد از دوره ای توسعه و پیشرفت، اصلاحات از بالا و مقاومت مردمی از پایین و وقوع حادثه ی 15 خرداد 1342 (ژوئن 1963) مخالفت ها با اصلاحات ارضی و لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی و نقش رهبری امام در سال 1342 و بعد از آن را عنوان می كند.
كتاب اعتقاد دارد مقوله هایی در زمینه ی توسعه اقتصادی، سیاسی و ساختار طبقاتی ایران، پویش های تحرك اجتماعی، سیاست سركوب شاه و فعالیت های سازمان اطلاعات و امنیت كشور (ساواك) و حضور و نفوذ برخی تشكیلات ماركسیستی در كنار فعالیت جبهه ی ملی را از دیگر دلایل تقویت و وقوع انقلاب در سال 1357 بیان كرده است؛ ضمن اینكه افزایش درآمدهای نفتی رفاه و توسعه اقتصادی ابتدای دهه ی 1970 و نحوه ی هزینه كرد این درآمدها برای گسترش مصرف و هزینه های نظامی بدون توجه به آینده اقتصاد و سپس ركود اقتصادی در نیمه ی دوم دهه ی 1970 در كنار سیاست حقوق بشر كارتر و تحرك های انقلابی در دو سال آخر رژیم شاه و بیطرفی ارتش و خروج شاه زمینه های عملی انقلاب را مهیا ساخت.
نویسنده در بخش نتیجه گیری كتاب در صفحه ی 433 نوشت: انقلاب اسلامی سال 1979 ایران یكی از چرخه های تاریخچه ی طولانی ایران را كه با جنبش مشروطیت آغاز شده بود خاتمه داد. اقتصاد ایران در ابتدای قرن 20 تاحدودی مدرنیزه شد اما نظام سیاسی صورت قدیمی مستبد و غیر پاسخگوی خود را داشت و رژیم خود را از توده ی مردم جدا كرده بود و از ایجاد نهادهای سیاسی پایا، ناتوان بود. شكافی میان قابلیت نهادسازی رژیم شاه و نیروهای مولد روبه رشد جامعه ایجاد شد كه نخست به دلیل ركود اقتصادی بعد از شكوفایی همراه با آزاد سازی فضای سیاسی و دوم تضعیف پیوند حمایتی واشنگتن از تهران همراه شد.
انقلاب اسلامی ایران فوران آتش زیر خاكستر رنج ها و نارضایتی های ملت ناشی از پیامدهای تحول اساسی تحمیلی خاندان پهلوی بر آنان بود و به همین دلیل بخش قابل توجهی از مردم شامل طبقات اجتماعی و اقتصادی مختلف، از انقلاب حمایت كردند.
***نظرها و تحلیل های غیر فراگیر
افزون بر نظرهای فوق كه دارای حامیان بسیاری هستند و بیشتر نیز از چارچوبی نظری به نسبت محكمی برخوردارند، برخی تحلیل ها نیز وجود دارند كه دلایل دیگری را برای تشدید یا وقوع انقلاب اسلامی سال 1357 عنوان می كنند و برخی نیز تحلیل شخصی یا میدانی محسوب می شوند.
محمدرضا شاه در كتاب «پاسخ به تاریخ» علت وقوع انقلاب و سرنگونی سلطنتش را در «دسیسه ی دولت های غربی» جستجو می كند. وی به طور كلی كتاب خود را بر اساس نظریه ی توطئه پیش برده است.
«فریدون هویدا» برادر نخست وزیر سابق ایران «امیر عباس هویدا» در كتاب «سقوط شاه» دلایلی همچون ساختار دیكتاتوری رژیم شاه و اشتباه های شخصی وی را به عنوان مهمترین عامل در وقوع انقلاب ذكر می كند. وی همچنین فساد مالی، اختناق، فساد اخلاقی، افراط در خرید اسلحه، زوال اقتصادی، سیستم تك حزبی و دست كم گرفتن قدرت مذهبی و روحانیون را از دیگر عوامل زمینه ساز انقلاب می داند.
البته یكی دیگر از دلایلی كه چندان حامی عمده ای ندارد تشدید فشارهای خارجی برای كاهش فشارهای پلیسی در جامعه ی ایران بوده است. با توجه به نفوذ ایالات متحده ی آمریكا در
ایران، تغییر در جهت گیری های آمریكا برای ایران پیامدهای مستقیم و غیر مستقیمی را در بر داشت. در سال 1976 جیمی كارتر دموكرات به ریاست جمهوری آمریكا انتخاب شد. او در مبارزات انتخاباتی اش، حقوق بشر را به عنوان ایدئولوژی خود در مقابل سوسیالیسم عنوان كرد و بر لزوم رعایت حقوق بشر در كشورهای مختلف به عنوان معیار رابطه ی آمریكا با آنها مورد تاكید قرار داد. كارتر با شروع دوره ی ریاست جمهوری اش همین رویكرد را نیز دنبال كرد و حكومت ایران را برای لیبرالیزه كردن سیاست ها و توجه به ارزش های دموكراتیك تحت فشار قرار داد.
با این فشارها مخالفان شاه تشویق شدند و مخالفت خود را آشكارا ابراز كردند و بسیاری از زندانیان سیاسی آزاد شدند. از آبان 1356 نخستین اعتراض ها از دانشگاه ها شكل گرفت و بعد از چاپ مقاله ی توهین آمیز در روزنامه ی اطلاعات در دی ماه همان سال، تظاهرات گسترش بیشتری یافت و تا سقوط رژیم پهلوی ادامه یافت.
برخی تحلیل گران وقوع انقلاب ایران را به منافع گروهی، طبقاتی سازمانی مربوط می دانند كه در این میان «میثاق پارسا» نقش بازار را بسیار گسترده می داند.
«والنتین مقدم» نیز در مقاله ای انقلاب ایران را پوپولیستی دانست و جنبه های ضد استبدادی و ضد امپریالیستی آن را بسیار مهم عنوان كرد؛ اما پیروزی انقلاب را مرهون گستردگی آن و مشاركت علما، روشنفكران غیر مذهبی، تجار، بازاریان، كارگران، فقرای شهرنشین، دهقان ها و اقلیت های قومی و زنان می داند.
« نیكی آر كدی » در كتاب «ریشه های انقلاب » تحولات سیاسی و اجتماعی را در كنار تحولات فكری و ایدئولوژیك برای تبیین انقلاب بكار می گیرد و شكوفایی اقتصادی، سركوب سیاسی و سلب آزادی ها را زمینه ساز انقلاب می داند. وی تفكر شیعی و جنبه ی انقلابی و رادیكال آن به همراه مشكلات اقتصادی سال قبل از انقلاب را نیز مهم می داند.
گرچه نمی توان یك دلیل را برای انقلاب ایران ذكر كرد اما در نهایت باید گفت انقلاب 1357 ایران چیزی نبود جز اجرای خواست مردم برای تغییر شرایطی كه در آن هیچ پناهگاهی برای بیان دردها و نارضایتی های خود نداشتند. همه ی اقشار مردم ایران هر یك بنا به انگیزه و دلیلی به دنبال تغییر وضع موجود و بهبود اوضاع خود و كشورشان بودند و در این رهگذر رهبری امام(ره) را نزدیكترین مسیر برای رسیدن به اهدافشان دیدند.
*از: حسین عباسی نسب (گروه پژوهش های خبری)
پژوهش**9130**2054
*منابع
-«كتاب انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن» نوشته جان اسپوزیتو. ترجمه محسن شانه چی، انتشارات باز، 1382 .
-«شكل گیری انقلاب اسلامی ایران» نوشته محسن میلانی. ترجمه مجتبی عطار زاده – انتشارات گام نو، 1385 .
-«ایران بین دو انقلاب» یرواند آبراهامیان. ترجمه احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی، نشر نی، 1384.
-«كتاب انقلاب اسلامی زمنیه ها و پیامدها» نوشته منوچهر محمدی. نشر معارف، سال 1384.
-جزوه آموزشی دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران حاوی طرح پژوهش خانم حمیرا مشیرزاده.
-مقاله «مروری بر نظریه های انقلاب در علوم اجتماعی » نوشته حمیرا مشیرزاده- مجله راهبرد شماره 9 – بهار 1375 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قضاوت با شما
# دهه فجر
# دستاوردهای انقلاب
# ولایت فقیه
# امام خمینی (ره)
🗓 رویداد نگار یکشنبه
☀️ ۱۲ بهمن، ۱۳۹۹«شمسی»
🌙 ۱۷جمادی الثانی، ۱۴۴۲«قمری»
🎄 ۳۱ ژانویه ۲۰۲۱ میلادی
┅❅❈❅🎀❅❈❅┅
✨ رویدادهای مهم این روز
▫شهادت حجت الاسلام "عبداللَّه ميثمي" نماينده امام در قرارگاه خاتم الانبياء (1365ش)
▫بازگشت پيروزمندانه "امام خميني"(ره) به ميهن اسلامي پس از سالها تبعيد و دوري از وطن و آغاز دهه فجر (1357ش)
▫امام خمینی قبل از ترک پاریس پیامی صادر کرده از مهمان نوازی و تفاهم فرانسویان و اجازه آزادی بیان که به او داده شد تشکر کردند(1357ش)
▫هنگام ورود امام خمینی به مدت بیست دقیقه مراسم استقبال توسط تلویزیون به طور زنده پخش شد اما ناگهان عکس شاه روی صفحه تلویزیون ظاهر شد(1357ش)
▫آغاز نخستين جشنواره فيلم و تئاتر فجر در تهران (1361ش)
┅❅❈❅🎀❅❈❅┅
✨ذکر روز: 💯 مرتبه
یا رب العالمین (ای پروردگار جهانیان)
این عماریون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️فرزندان روسای جمهور کجا زندگی میکنند و به چه کاری مشغول هستند؟
🔹در آستانه انتخابات۱۴۰۰ نگاهی داریم به سرنوشت فرزندان رئیس جمهورهای ایران
تشکیلات را باید برای تقویت بنیه فرهنگی به کار برد. ما باید یک بنیهی فرهنگی قوی، هم در خودمان و هم در مجموعه نظام و هم در تکتک مردم بهوجود بیاوریم. ما اگر بخواهیم به آن هدف والا، یعنی ایجاد یک تمدن اسلامی بهمعنای حقیقی کلمه، که در آن هم دنیا هست و هم آخرت، هم عزّت در ملأ اعلی هست و هم عزّت در روی زمین است احتیاج داریم خیلی تلاش بکنیم و بنیه قوی لازم داریم برای پیشرفت.
۱۳۹۲/۲/۲
#کتاب_نهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_تشکیلات
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری