eitaa logo
مدرسه علمیه تخصصی حضرت آمنه سلام الله علیها
773 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
749 فایل
زیر نظر مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران-قم #وبگاه: http://amene.whc.ir/ آموزش @AMOOZESHAMENEH #تماس:02537239948 #ارتباط_با_ادمین: #آدرس: کلهری-خیابان آل یس- کوی 14.فرعی شهید ناجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌️ حاج قاسم سلیمانی: یک مشکلی که ما داریم امروز و دیروز این نبود؛ تفاوت ظاهر و باطن است. 🔹‌روایت زیبای حاج قاسم از کلمات قصار امیرالمومنین علیه‌السلام 🌸🍃‌به مناسبت عید غدیر🍃🌸
📖 معرفی کتاب:«از چیزی نمی ترسیدم» درباره کتاب: این کتاب، زندگینامه‌ خودنوشت است که توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر شده است که شامل دست‌نوشته‌های شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانهٔ مبارزات انقلابی در سال ۵۷ است. 📖برشی از کتاب: «دختر جوانی با سر برهنه و موهای کاملا بلند در پیاده رو در حال حرکت بود که درآن روزها یک امر طبیعی بود. در پیاده رو یک پاسبان شهربانی به او جسارتی کرد. این عمل زشت او در روز عاشورا برآشفته ام کرد. بدون توجه به عواقب آن تصمیم به برخورد با او گرفتم. پاسبان شهربانی به سمت دوستش رفت که پاسبان راهنمایی بود و در چهارراه که جنب شهربانی مستقر بود. به سرعت با دوستم از پله های هتل پایین امدم. آن قدر عصبانی بودم که عواقب این حمله هیچ اهمیتی نداشت. دو پلیس مشغول گفت وگو با هم شدند. برق آسا به آن ها رسیدم. با چند ضربه کاراته او را نقش بر زمین کردم. خون از بینی هایش فوران زد. پلیس راهنمایی سوت زد. چون نزدیک شهربانی بود. دو پاسبان به سمت ما دویدند با همان سرعت فرار کردم و به ساختمان هتل پناه بردم. زیر یکی از تخت هها دراز کشیدم. تعداد زیادی پاسبان به هتل هجوم آوردند. قریب دو ساعت همه جا را گشتند اما نتوانستند مرا پیدا کنند. بعد از هتل خارج شدم و به سمت خانه مان حرکت کردم. زدن پاسبان شهربانی مغرورم کرده بود. حالا دیگر از چیزی نمی‌ترسیدم.»