Rahayi Az Atash.mp3
12.85M
🔈 #حیاتی_ترین_خواسته_در_دعای_عرفه
📢 بازماندگان از رمضان ، در عرفه چه باید بخواهند؟
#رمضان_94
#شبـقدر
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
چرا علي تنها ماند 05.mp3
15.56M
🔈 #چرا_علی_تنها_ماند؟
🔊 جلسه پنجم
📢 نسبت هیجان ، احساسات و عقلانیت با مدل مدیریتی علی ع
📅97/05/31
#مشهد
#هیات_انصارالشهداء
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 141.mp3
9.6M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و چهل و یکم
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 34
📅97/06/03
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 142.mp3
9.72M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و چهل و دوم
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 35
📅97/06/04
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
12_Emama hadi p.b.u.mp3
22.26M
🔈 #سلسله_مباحث_سیره_14_معصوم
🔊 جلسه دوازدهم
📢 #بصیرت در #سیره_امام_هادی ع
#قم
#سال93
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 143.mp3
14.12M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و چهل و سوم
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 36
📅97/06/05
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 144.mp3
13.67M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و چهل و چهارم
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 37
📅97/06/06
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 145.mp3
13.71M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و چهل و پنجم
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 38
📅97/06/07
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
چرا علي تنها ماند 06.mp3
17.87M
🔈 #چرا_علی_تنها_ماند؟
🔊 جلسه ششم
📢 مصلحت اندیشی های علی ع
📅97/06/07
#مشهد
#هیات_انصارالشهداء
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔷 جلسه شصت و پنجم
🔶 بخش اول
🔶 در ادامه ی عبارات حضرت امام(ره) درباره ی فطرت ، ایشان می فرمایند:
«و اگر این فطرت، تا آخر کار محفوظ ماند، و دست تصرف ابلیس به آن نرسد، هیچ امری را بر خلاف حق نپذیرد، و از هیچ حقی روگردان نشود.»
منظور این است که انسانی که بر فطرت خودت پایدار باشد به عصمت می رسد. عصمت چیز خاصی نیست ، عصمت یعنی فطرت دست نخورده مانده است و حقیقتی را که از ازل به او داده اند را آلوده نکرده است. همان که قرآن می فرماید:
وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی(حجر:۲۹)
«و در آن از روح خود دمیدم»
آدمی که بر فطرت خودش باقی ماند ، همیشه تابع حق است این که می فرمایند:
عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ
«علي با حقّ است و حق با علي هر کجا علي باشد، حق هم آن جاست»
اینجا چند سوال مطرح است؛
معنای این روایت چیست؟
این ویژگی فقط برای امیرالمومنین است یا برای بقیه ائمه هم صدق می کرد؟
جواب←برای همه ی ائمه هم هست.
این ویژگی مخصوص اهل بیت است یا ربط به یک عنوانی دارد؟
جواب←ربط به یک عنوان دارد.
اما این عنوان چیست؟!
حضرت امام(ره)می فرماید آن عنوان ، فطرت است.
در واقع باید بگوییم «الفطرة مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ الفطرة»
هرجایی که فطرت باشد [فطرت دست نخورده و آلوده نشده و فریب نخورده] همان جا حق است و حق جایی است که فطرت سالم آنجاست.
امام (ره) در ادامه می فرماید:
«و از هیچ حقی روگردان نشود، و تعلیمات قرآن شریف و انبیاء عظام و اولیاء کرام ـ علیهم السّلام ـ به همان طور که از معدن وحی الهی و معادن علوم حقه نازل شده، در آن جلوه کند بی شایبۀ تصرفات نفس و دعابه های متخیّله، که از آنها به حجابهای ظلمانی بین عبد و حق می توان تعبیر نمود.»
فطرت نباید آلوده شود.
در مدرسه باید بچه ها را برگرداند به فطرتشان آن هم به اصل فطرت نه لایه های رویین آن.
اتفاقی که می افتد این است که ما را در لایه های رویی نگه می دارند و اجازه نمی دهند به عمق ماجرا پی ببریم.
مثال بزنم ؛
الان یکی از مفاهیم کلیدی تمدن غرب و یکی از جذابیت های زندگی در غرب کلید واژه speed (سرعت) است.
اینجا خیلی جای بحث دارد؛
آیا ما به سرعت نیاز داریم یا نه؟
آیا فطرت سرعت را دوست دارد یا نه؟
علاقه به سرعت ، جزء کدام لایه از فطرت ماست؟
خیلی عمیق دوستش داریم یا سطحی است؟
سرعت برای ما اصالت دارد یا نه!... سرعت را می خواهیم برای رسیدن به چیزهای دیگر؟
سرعت اصالت دارد یا ابزار است؟
اگر بخواهیم صادقانه جواب بدهیم ، خود سرعت را نمی خواهیم. ما سرعت را می خواهیم برای چیز دیگر ،
پس سرعت اصالت ندارد و ابزار است!
اما در فرهنگ و تمدن غرب و یا حتی سایر تمدن ها به سرعت به عنوان یک امر اصیل پرداخته میشود نه یک امر ابزاری!
سرعت یک امریست که خودش برای آنها موضوعیت دارد.
مثلا در ژاپن اگر مترو سی ثانیه تاخیر کند رئیس مترو خودکشی می کند ، این یعنی در آنجا سرعت اصالت دارد.
کاری که صورت می گیرد این است. فطرت به خاطر این تعهدی که در بعضی از جوامع به سرعت وجود دارد فریب می خورد.
سوالی که پیش می آید این است که این تعهد ،تعهد به چیست؟
این همان بازی است که شیطان بر سر فطرت در می آورد و ما باید حواسمان به آن باشد.
او یک سری از نقاط را هدف گذاری می کند و آن را از اصالت در می آورد و تبدیلش می کند به ابزار.
از طرف دیگر بعضی چیزها که ابزار هستند را از ابزار در می آورد و آن را اصالت جلوه می دهد.
بعد یک نظام و چارچوب دورشان درست می کند و میگوید نسبت به اینها متعهد باشید.
حالا ببینید دین را چطور جلوه می دهد ، می گوید
دین ابزار است. اگر احساس می کنید با آن آرامش پیدا می کنید آن را داشته باشید و اگر اینچنین حسی ندارید رهایش کنید!
گاهی بین ما اینها را فرهنگ می کنند ، که سرعت و یا نظم اصالت دارد و دین ابزار است ، حتی متاسفانه این تصور را ایجاد کرده اند که حکومت هم اصالت ندارد و ابزار است.
بعد یه آدم ساده لوح می آید و در تلویزیون ، روایت می خواند و میگوید حکومت که اصالت ندارد و هدف وسیله را توجیه نمی کند. ما حکومت را برای چه می خواهیم؟
نه آقا حکومت اصالت دارد. چرا یک عده نمی فهمند این حرفها را؟!؟
اصالت مراتب دارد. یک اصالت ، اصالت اولی است یکی وسطی و یکی غایی!
هدف هم همین مراتب را دارد.
به عنوان مثال عدالت هدف است اما اصالت ندارد چرا که ما عدالت را برای خود عدالت نمی خواهیم. ما عدالت را برای یک چیز دیگر می خواهیم.
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔷 جلسه شصت و پنجم
🔶 بخش دوم
🔶 گفتیم شیطان طوری نظام را می چیند که فطرت فریب بخورد و چیزی که اصالت دارد را ابزار بداند و به چیزی که ابزار است اصالت بدهد!
یکی از سوالاتی که پیش می آید این است که ، آیا راستگویی اصالت دارد؟
راستگویی هم مانند نظم حتی اصالت اولیه هم ندارد.
انقدر همه چیز را جا به جا کرده اند که بعضی از روحانیون احساس می کنند وظیفه دارند روی منبر یا در رسانه بیایند ، روایت بخوانند که راستگویی خیلی مهم است.
اما واقعیت این است که «راستگویی» مهم نیست ، «مصلحت» مهم است.
اگر جایی ، مصلحت اقتضا نکرد وظیفه داریم دروغ بگوییم.
این حرف من نیست ، پیغمبر می فرمایید بعضی جاها واجب است دروغ بگویید و اگر نگویید جایگاه شما جهنم است.
بعضی ها به خاطر راست گویی به جهنم می روند.
قرآن می فرماید:
لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ ۚ(احزاب:۸)
«تا راستگويان را از صداقتشان بازخواست كند»
میگوید روز قیامت از کسانی که راست می گویند سوال می کنند چرا راستش را گفتی؟
خداوند می پرسد صدق پیش من اصالت ندارد برای چه صادق بوده ای؟
پس خداوند از ما صدق نمی خواهد ، مصلحت می خواهد.
فطرت گول میخورد. فکر می کند صداقت را دوست دارد.
ما صداقت را دوست نداریم ، مصلحت را دوست داریم.
صداقت را هم به خاطر مصلحت دوست داریم.
چون عمدتاً مصلحت با صداقت تأمین می شود.
ببینید ما قصد نداریم زیر آب راستگویی را بزنیم ، اما واقعیت این است حرف قرآن با صادقین است نه راستگویان.
صادق بودن با راستگو بودن فرق دارد؛
یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقینَ(توبه:۱۱۹)
«ای کسانیکه ایمان آورده اید از خدا بپرهیزید و همراه صادق باشید»
صدق چندین مرتبه دارد ؛
صدق گفتاری ، صدق رفتاری ، صدق وجودی و صدق شاکله ای.
آن چیزی که برای قرآن مهم است صدق شاکله ای است.
یعنی ؛ شما منطبق باشید با حقایق عالم.
در دعای ابوحمزه می فرماید؛
کَذَبَ العَادِلُونَ بِللَّهِ
«دروغ گفتند آنان که برای خداوند عدل و همانند گرفتند»
می گویند اصل دروغگویی بر این است که برای خدا شریک قائل باشیم. شما اگر مشرک بودی هر چقدر هم راست بگویی من تو را کاذب می دانم.
چرا که تو در افکارت دروغگویی و افکارت مطابق با واقعیت نیست.
فرهنگ قرآن این است.
اما متأسفانه دین را به ما اینطور یاد نمیدهند. دینی که به ما یاد میدهند در آخر تمدن غرب از آن برمی آید.
این جاست که کسی با نگاه سطحی می گوید ؛رفتم به غرب ، اسلام را ديدم ، ولي مسلمان نديدم ، برگشتم به شرق مسلمان ديدم اما اسلام نديدم.
علامه در کتاب المیزان این جمله را نقد می کند و می گوید.
کسی که این جمله را گفته است اصلا اسلام را نفهمیده
است.
یکی از دوگانگی هایی که درست میکنند ، تضاد میان دین و دنیاست.
آیا واقعا بین این دو تضاد هست ؟
میشود با دین فقط آخرت را آباد کرد و دنیا را نه ؟!
در نگاه قرآن آباد کردن آخرت بدون آباد کردن دنیا اصلا معنا ندارد.
قران رسماً حرفش این است یا هر دو را داری یا هیچکدام را
رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً (بقره:۲۰۱)
«پروردگارا، به ما در دنيا نيكى و در آخرت نيكى عطا كن»
در آیه قبل می گوید کسی که فقط یکی را بخواهد از دیگری محروم می شود نصیبی نمی برد؛
مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ(بقره:۲۰۰)
«گویند: پروردگارا، ما را از نعمتهای دنیا بهرهمند ساز؛ و آنان را از نعمت آخرت نصیبی نیست.»
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔷 جلسه شصت و پنجم
🔶 بخش سوم
🔶 انتخاب میان داشتن دنیا یا آخرت بی معناست چرا که قانون الهی بر این است انسان یا جفتش را دارد یا هیچ کدام را.
روایتی جالبی را در درس حضرت استاد جوادی آملی شنیدم که بیانش خالی از لطف نیست ، البته این روایت را بعداً در کتاب مفاتیح الحیات ایشان هم دیدم.
دقت کنید این روایت خیلی عجیب است ، از پیامبر اکرم نقل شده است که ایشان فرمود:
اگر قیامت شد ، ماه و خورشید به هم ریخت ، کوه ها متلاشی شد و زمین در حال جمع شدن بود ، اگر یک نهال در دست دارید ، آن را بکارید و بعد به سمت محشر بروید.
باور نکردنیست. ببینید اهمیت درختکاری چقدر زیاد است!
خاصیت این روایت چیست؟!
فقط می خواهد اهمیت درختکاری را بیان کند؟!
می خواهد بگوید تفکر کنید. آدمی که دنیا گراست آیا وقتی که قیامت شده این درخت را می کارد؟ یا نمی کارد؟
مسلما اینچنین شخصی نه تنها درخت را نمی کارد ، بلکه از هرچه هم که قبلا کاشته بود پشیمان می شود و می گوید تا الان هرچه کاشتم بی فایده بود!
چه نگاهی است که می گوید آن لحظه ی آخر آن درخت را بکار ؟
نگاهی که بداند ؛ قیامت یک گذرگاهی است برای رفتن از یک لایه از زندگی به لایه دیگری ، آن هم لایه ای بالاتر از زندگی.
اینچنین کسی می داند شرط بهرهمند شدن از لایه ای بالاتر از زندگی ، ساختن زندگی در لایه قبل است.
میگوید درخت را بکار آن طرف به تو دهها بوستان میدهند. اصلا کار به این نداشته باش که این درخت بخاطر زلزله نابود میشود.
نگاه آخرت گراست که دنیا را آباد میکند.
آدم های به درد بخور آدمهایی هستند که عاشق آخرت اند.
مثال ساده اش این است ، ببینید امنیت ما محصول چه کسانی است؟
مدیون آدم هایی هستیم که پشت میز می نشینند و حقوق های نجومی میگیرند؟!
امنیت حاصل کار آدم هایی است که دوست ندارند پشت میز بنشینند و به دنبال موقعیت و ریاست خودشان هم نیستند.
امثال حاج قاسم سلیمانی باورشان بر این است ، که یک بار قرار است بمیرند ، و این که کجا و چه زمانی قرار است این اتفاق بیافتد همه دست خداست ، پس اگر جایی به حضورشان نیاز باشد می روند ، فرق نمی کند آنجا بحرین باشد ، سوریه یا یمن و یا...
آنها از کشته شدن نمی ترسند چون باور دارند که از یک سطح پایین تر می روند به یک سطح بالاتر.
دنیا را اینجور آدمها آباد میکنند.
امنیت را آنها درست می کنند. مشکل ما مدیرانی است که آخرت را اصلاً باور ندارند. مدیری که به آخرت ایمان دارد هم خودش درست کار می کند و هم مجموعه ی زیر دستش را وا می دارد که درست و پاک کار کنند.
روایت جالب دیگری را بیان می کنم ، تا لذتش را ببرید. نقل شده است ، پیغمبر یکی از اصحاب را دفن کردند ، می دانید که بعد از گذاشتن میت ، یک لایه در زیر لحد است که آن را می گذارند و بعد روی آن خاک میریزند و قبر را درست میکنند.
دیدند پیغمبر در داخل قبر ایستاده و با انگشت بند می اندازد و بین سنگ ها را پر میکند.
عرض کردند یا رسول الله!.. مردم منتظرند و با خاک این قسمت ها پر می شود نیازی نیست که این کار را با دست انجام بدهید .
پیغمبر فرمود:
رَحِمَ اللهُ امرَءً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه
«کار را محکم و زیبا و خوب انجام بدهند، کیفیّت کار بالا برود»
یعنی خداوند دوست دارد انسان کاری را که انجام می دهد درست انجام بدهد.
حرف او این است که من به مردم چه کار دارم. چون خدا مرا می بیند و این جور دوست دارد من هم مطابق رضایت او عمل می کنم.
الان دنیا آباد نیست اما در دوران امام زمان(ع) دنیا آباد خواهد شد.
چرا که در آن دوران ما مدیران مفت خور نخواهیم داشت. در دوران امام زمان این جور نیست که همه کارها را کارگر انجام بدهد و مدیر فقط نگاه کند!
به امام صادق(ع) عرض کردند آقا چرا ظهور جلو نمی افتد؟!
حضرت فرمود:
ظهور جلو بیافتد برای عموم مردم خیر است برای امثال شما شر است. امام زمان به همه ی مردم راحت می گیرد اما به مسئولان سخت میگیرد.
دیگر این طور نیست که عملگی مال توده ها باشد و مدیریت مال رئیس و روسا ، در آن دوران هر چه رتبه بالاتر باشد بیشتر باید کار کنید و بیشتر زحمت بکشید.
رمز آباد شدن دنیا پس از ظهور ، این است.
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 146.mp3
12.98M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و چهل و ششم
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 39
📅97/06/10
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 147.mp3
14.9M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و چهل و هفتم
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 40
📅97/06/11
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 148.mp3
14.62M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و چهل و هشتم
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 41
📅97/06/12
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
انفاق و نفاق.mp3
24.45M
🔈 #انفاق_و_نفاق
📢 تحلیلی بر دوران پسابرجام ، از منظر قرآن
🔊 تاریخ سخنرانی ، مهر 94 و پس از تصویب برجام می باشد.
#مباهله
#قم
🔔 @Aminikhaah_Media
Mohebe Hosein Mahboobe Khoda.mp3
8.48M
🔈 #محب_حسین_محبوب_خدا
🔊 استقبال از محرم
📅97/06/13
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 149.mp3
14.42M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و چهل و نهم
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 42
📅97/06/13
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
سلوک با حسين.mp3
14.29M
🔈 #سلوک_با_حسین
🔊 استقبال از محرم
📅97/06/15
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 150.mp3
13.16M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و پنجاهم
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 43
📅97/06/18
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔷 جلسه شصت و ششم
🔶 بخش اول
🔶 عبارات حضرت امام (رضوان الله علیه) را با توجه به کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل در رابطه با فطرت مورد بررسی قرار داده ایم؛
بحثی که ایشان در ادامه مطرح می فرمایند این است که علت تیرگی فطرت بشر چیست؛
«گاهی فطرت کدورت و تیرگی پیدا می کند ولی همین فطرت، اگر از روحانیّت خود محجوب شد، و به واسطۀ اشتغال به عالم طبیعت، ظلمانی گردید و سلطان شهوت و جهل و غضب و شیطنت بر آن غلبه کرد، و با مَلاذّ دنیوی و کثرات عالم ملک مأنوس شد؛ وجهۀ باطنش از عالم روحانیّت و ملکوت منصرف و تناسبش با آن عوالم نورانی منقطع گردد، و با عالم جنّ و شیطان متناسب شود...»
خیلی عجیب است می گوید؛ فطرت اگر توجهش از عالم ملکوت منصرف شود و به سمت عالم ماده بیاید
این انسان به جای اینکه به سمت ملائکه برود و همنشین با ملائکه شود ، می رود به سمت شیاطین و همنشینش شیاطین می شود.
یک مثال ساده؛ ببینید انسان به "زیبایی" علاقه دارد به "زیبا" هم علاقه دارد.
منظور از "زیبا" این است که یک چیز تناسب و هارمونی داشته باشد.
اما انسان اصل زیبایی که دوست دارد کدام زیباست ؟
اول کدام زیبا را دوست دارد ؟
می فرماید:
لِأَنَّ الله جَمِيلٌ يُحِبُ الْجَمَالَ
«خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد»
اصل زیبایی ، خدای متعال است ، خدا که چهره و ماده ندارد تناسب صفات هستند که زیبایی خدا را نمایش میدهد.
صفات خدای متعال کاملاً با همدیگر ملایم و هماهنگ است.
ما در واقع اول خدا را دوست داریم ، اما فطرت فریب می خورد. اگر یک چهره زیبایی را در دنیا دیدیم و فطرت به آن روی کرد باید بدانیم دلیلش این است که فطرت خدا را دوست دارد اما حجابِ عالمِ ماده ، فطرت را فریب می دهد.
اشکالی ندارد که فطرت این چهره زیبا را دوست داشته باشد اما باید متوجه باشد این اصلِ زیبایی که او میخواهد نیست.
اما اگر فریب خورده آنجا ماند این انسان از سطح ملائکه خارج میشود و به سطح شیاطین سقوط میکند.
به عنوان مثال یک شخص در پروفایل ، والپیپر و یا در اکثر پیج ها در فضای مجازی عکسهای افراد زیبایی را که میگذارند می بیند و غریزه اش با دیدن این عکس ها اشباع میشود.
البته این کار(زیبایی را به نمایش گذاشتن) فطریست زیرا فطرت زیبایی را دوست دارد آرایش و پیرایش و ...همه به دلیل زیبا پسند بودن فطرت است.
البته که ما با زیبایی مخالف نیستیم.
مسئله این است که فطرت دو چیز را دوست دارد یکی زیبایی را و دیگری دوام را.
تعریف فطرت از زیبایی یک زیبایی همهجانبه است.
یک جمله را در رابطه با حجاب بگویم؛
گفتیم که ما حجاب را جزو اولویت ها و مسائل اول نمی دانیم.
ما ایمان را جزء مسائل اولیه مان میدانیم. حجاب جزء فروع است.
در مورد حجاب و بی حجابی یا بد پوششی یک عده میگویند من دوست دارم زیبا باشم ، به من چه که آن مرد ، هرزه نگاه کند نمی توانم خودم را محدود کنم چون یک آدمی نمی تواند جلوی خودش را بگیرد.
چرا باید با حس زیبایی گرایانه خود مقابله کنم ؟
اینجا ما می گوییم بحث بحث دیگران نیست ، بحث زیبایی در تمام ابعادش است.
در کنار این بحث ، به قضیه از بُعد دیگری نگاه کنیم.
کاری به این نداریم که بگوییم مگس روی شکلات می نشیند ما از این حرفها نمی زنیم ،بحث استلالی و منطقی است ، دقت کنید؛
در نظر بگیرید یک خانم دیگری که در حد زیبایی شما نیست شما به عنوان یک خانم زیبا دوست دارید که این زیبایی را بیاورید و همه آن را ببینند یک خانمی هم آنقدر زیبا نیست که بخواهد این کار را انجام بدهد.
آن خانمی که زیبا نیست احیاناً یا شوهر دارد یا میخواهد شوهر داشته باشد.
حالا آن شوهری که او دارد هم خانمش را می بیند هم شما را میبیند.
شما که از خانم او زیباترید آن آقا هم به عنوان یک انسان حس زیبایی گرایی دارد.
یک سوال؛
شما را ترجیح میدهد یا خانم خودش را ؟!
شاید بعضی ها بگویند خوب از اول با این خانم که درجه زیبایی اش کم است چرا ازدواج کرد ؟!
اینگونه نیست.
هر زیبایی یک زیباتر از آنی هم هست.
بحث این است.
یک اینکه حس زیبا گرایی را هم این مرد دارد و مقایسه می کند و به سمت خانمی که از همسر خود زیباتر است تحریک می شود.
دیگر اینکه آن خانم که زیبایی کمتری دارد در رقابت با سایر خانمها قرار میگیرد.
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تسخيري 151.mp3
14.26M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔊 جلسه صد و پنجاه و یکم / پایانی
#مهندسی_طبقات_اجتماعی / 44
📅97/06/19
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_دوم - #نظام_تسخیر
🔷 جلسه شصت و ششم
🔶 بخش دوم
🔶 کتاب فمینیسم در آمریکا تا سال ۲۰۰۳ کتاب فوق العاده زیبایی است. یکی از مطالب نابی که چند روانشناس و جامعه شناس آمریکایی در این کتاب مطرح کرده اند این است؛
«سن افسردگی و خودکشی شدید در آمریکا سن یائسگی است.»
یعنی خانم هایی که توان رقابت جنسی را از دست میدهند یا افسرده می شوند یا اقدام به خودکشی می کنند و یا روی می آورند به زیورآلات چون این خانم دیگر کارکرد ندارد و در رقابت عقب افتاده است یا باید با عمل جراحی خود را جوان تر کنند و جوان تر به نظر بیایند یا با طلا و جواهرات خود را زینت بدهند ، اگر باز هم از رقابت جا افتادند یا دچار افسردگی می شود یا خودکشی می کنند.
به نظر شما این ساختار برای جامعه زیباست؟
سوال ؛خانمی که از رقابت جا می ماند چه حالی دارد؟
به قول آن شعر معروف ؛
" دل شکستن هنر نمی باشد "
شما میدانید که در بی حجابی [منظورمان از بیحجابی همان رقابتی است که افراد برای نشان دادن زیبایی خود نشان می دهند] این رقابت ایجاد کردن دل شکستگی می آورد؟!
دل شکستگی هم زیبا نیست .
این حرفها کاملا فطری است. ما نمی توانیم با حرف های دیگر با حجاب که یک این مسئله فطری است کنار بیاییم.
این درست نیست که با حس زیبایی گرایی که یک مسئله ی فطری است بجنگیم ،مسخره است که بگوییم
که تو زیبایی اما یک مشت انسان حرام لقمه و بیمار منتظرند تا از زیبایی تو بهره ببرند و شکلات اگر سرش باز باشد مگس ها روی آن مینشینند و یا یک عده دیوار نویسی کنند که "خواهرم حجابت را ...!" آن هم بگوید "برادرم نگاهت را...!"
ببینید همه ی مسائل مربوط به فطرت یک هندسه ای دارد که مجموع هندسی آن زیباست و اگر کسی آن را بداند مخالفتی با رعایت دستوراتش ندارد.
هر قطعه از این هندسه ی فطرت زیباست. شما فقط قطعه خود را نگاه میکنید و میگویید من می خواهم قطعه خودم زیبا باشد. پس قطعات دیگر چه؟ اگر دل بخواهی شود ترکیب به هم می ریزد.
دین کاری که میکند این است که هم جز به جز را زیبا میکند هم ترکیب را زیبا میکند.
دین و فطرت مکمل همدیگرند... حالا متوجه می شوید چرا دین سفارش به حجاب می کند؟!
کار شیطان این است که؛
لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ(حجر:۳۹)
«حتماً و قطعاً برایشان در زمین [اشیاء و امور را] زیبا جلوه میدهم و حتماً و قطعاً همگیشان را اغوا میکنم.»
یک قطعه را زیبا جلوه می دهد به خاطر همین هندسه را به هم می زند.
فطرت توجه به زیبایی دارد ، توجه به خدا دارد. از طرف دیگر در اشتیاقی که به زیبایی دارد می خواهد این زیبایی مداوم هم باشد ،زیبایی فانی مورد پسند او نیست!
بعضی از آتئیست ها حرفهای جالبی می زنند ، رفته اند قرآن را خوانده اند حتی یک دور بحارالأنوار را هم خوانده اند و روایات آن را دسته بندی کرده و میگویند با توجه به چیزهایی که ما فهمیده ایم اسلام دین شهوت است!
آیات قرآن را میآورند و میگویند خدای شما برای این که انسان ها را به سمت خود بکشد مدام وعده شراب و حوری و بهشت و... می دهد.
اینها نمیدانند اسلام دین فطرت است و خداوند وقتی میخواهد با فطرت صحبت کند به مراتبِ فطرتِ در حجاب هرکس توجه دارد.
بعضی از فطرت ها در حجاب است. بعضی فطرت ها در حجاب نیست. خداوند به آنها می فرماید
يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلي في عِبادي وَ ادْخُلي جَنَّتي (فجر:۲۷/۳۰)
«اى روح آرام یافته و متین ،به سوى پروردگارت بازگرد که تو از او خشنود و او از تو خرسند است.
پس در جرگه بندگان من درآى و به بهشت من داخل شو!»
این همان توجه به مراتب فطرتِ در حجاب است ،کسی که در حجاب نیست و به نفس مطمئنه رسیده است ، خداوند ابتدا خودش را به او وعده می دهد ، و در مرحله ی بعد از بهشت صحبت می کند.
🔔 @Aminikhaah_Media
🔵 #خط_کوفی
🔴 (از کوفه علی ع تا کوفه حسین ع)
🔷 جلسه دوم
🔶اولین نکته ای که می توان در ویژگی های مثبت مردم کوفه به آن اشاره کرد، محبت آن ها به اهل بیت است؛ این شهر پایگاه سیاسی اهل بیت علیهم السلام نیز به شمار می رفت و بسیاری از خواص و یاران امیرالمومنین در کوفه زندگی می کردند و با همه فعالیت هایی که معاویه برای شیعه زدایی از کوفه انجام داد باز هم این شهر پایگاه اهل بیت بوده و اکثریت قاطع جمعیت شیعه بودند.
📍نکته ای که در جریان دعوت کوفیان از امام حسین باید مد نظر قرار داد آن است که آن ها از بعد از شهادت امام حسن در سال 50 هجری تا سال 60 ، سه مرتبه از امام حسین دعوت کردند تا به کوفه آمده و تشکیل حکومت دهد.
1⃣اولین مرتبه در سال 50 هجری و بعد از شهادت امام حسن مجتبی ع است که خواص کوفه، از جمله جعده بن هبیره پسر عمه امام، نامه ای با این مضامین به ایشان می فرستند:( أمَّا بَعدُ؛ فإن مَن قِبَلَنا مِن شيعَتِكَ مُتَطَلِّعَةٌ أَنفُسُهُم إلَيكَ، لا يَعْدِلونَ بِكَ أحَداً، وَ قَد كانوا عَرَفوا رأيَ الحَسَنِ أَخيكَ في دَفعِ الحَربِ، وَ عَرَفوكَ باللِّينِ لأَولِيائِكَ، وَ الغِلْظَةِ عَلى أَعدائِكَ، و الشِّدَّةِ في أمرِ اللَّهِ، فَإنْ كُنتَ تُحِبُّ أنْ تَطلُبَ هذا الأمرَ فَأقدِم علَينا، فَقَد وطَّنا أَنفُسَنا عَلى المَوتِ مَعَكَ) و از آمادگی اهل کوفه برای جنگ و شهادت در پای رکاب امام می گوید و ایشان را به کوفه دعوت میکنند اما حضرت خواسته آن ها را نمی پذیرند و آن ها را تا زمانی که معاویه زنده است به تقیه و کادر سازی و تربیت نیرو برای آینده دعوت می کنند:( وَأمَّا أنَا، فَلَيسَ رأيي اليومَ ذلِكَ، فالصَقوا رَحِمَكُم اللَّهُ بالأَرضِ، واكمَنوا فِي البُيوتِ، وَاحتَرِسوا مِنَ الظِّنَّةِ ما دامَ مُعاوِيَةُ حَيَّاً، فَإن يُحدِثِ اللَّهُ بهِ حَدَثاً وأنَا حَيٌّ، كَتَبتُ إِلَيكُم برأيي، وَالسَّلام) (مکاتب الائمه علیهم السلام، ج3،ص102 و احقاق الحق و ازهاق الباطل،ج27،ص154)
2⃣دومین نامه ای که کوفیان برای دعوت از امام حسین نوشتند زمانی بود که معاویه، یزید را به ولیعهدی خودش منصوب کرد که باعث نقض مفاد قطعنامه امام حسن ع نیز بود، اما امام حسین ع بار دیگر درخواست آن ها را رد کردند.
3⃣دفعه سوم، بعد از مرگ معاویه بود، 150 طومار که هر کدام حاوی امضای سران اهل کوفه بود برای امام ارسال شد و ایشان دعوت آن ها را که باعث اتمام حجت بر امام بود لبیک گفته و به سوی کوفه حرکت کردند.
🚩جمعیت کوفه دارای یک اکثریت جمعیتی بودکه بیشتر از برده ها (خصوصا ایرانیان) تشکیل میشد، و بمنظور عوض کردن فرهنگ و شاکله شهر کوفه به آنجا آورده شده بودند، که در این میان آگاهی چندانی نداشته و بیشتر بعد از واقعه عاشورا و همراه با قیام مختار برای انتقام از قاتلان امام اقدام کردند.
💡اکثریت مطلق مردم کوفه از شیعیان امیر المومنین بودند اما یک اقلیت اعتقادی نیز وجود داشت که شامل عثمانی ها(که مخالف ورود امام به کوفه بودند) و خوارج بودند؛ هدف خوارج، جنگ با معاویه بود و برایشان اهمیت نداشت زیر پرچم جه کسی باشند و فقط جنگ با معاویه برای آن ها اهمیت داشت.
🔴افرادی مثل شبث بن ربعی و حجار بن ابجر و یزید بن حارث که از فرماندهان عمربن سعد بودند نیز نامه ای بسیار حماسی به امام حسین نوشتند:(أمّا بعدُ فَقَدِ اخْضَرَّ الْجَنَابُ وَ أَیْنَعَتِ الثِّمَارُ فَإِذَا شِئْتَ فَاقْدَمْ عَلَى جُنْدٍ لَکَ مُجَنَّدٍ وَ السَّلَامُ )(الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد،ج2،ص38) و از آمادگی شهر و مردم کوفه برای پذیرش امام و تشکیل حکومت به وسیله ایشان خبر دادند، که بعدا در روز عاشورا امام حسین ع خطاب به این گروه می فرمایند آیا شما نبودید که به من نامه ای با آن مضامین نوشتید: (یا شَبَثَ بْنَ رَبَعی، وَ یا حَجَّارَ بْنَ أَبْجَرٍ، وَ یا قَیْسَ بْنَ الْأَشْعَثِ، وَ یا یَزیدَ بْنَ الْحارِثِ، أَلَمْ تَکْتُبُوا الَىَّ: أَنْ قَدْ أَیْنَعَتِ الثِّمَارُ وَ اخْضَرَّ الْجَنابُ، وَ طَمَّتِ الْجِمامُ وَ إِنَّما تُقْدِمُ عَلى جُنْدٍ لَکَ مُجَنَّدٌ، فَاقْبِلْ؟! )(واقعه الطف،ص208)
✅ @Aminikhaah_Media