eitaa logo
Aminikhaah_Media🇱🇧
68.6هزار دنبال‌کننده
281 عکس
205 ویدیو
165 فایل
The #Aminikhaah_media Official Channel. کانال رسمی @aminikhaah نشر آثار صوتی دروس #حوزوی دروس #دانشگاهی سلسله #منابر کلاس های تخصصی متن سخنرانی ها و کلاس ها تبلیغ و تبادل نداریم🚫 ارتباط: توجه : کانال توسط ادمین اداره می‌شود @Amini_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 🔷 جلسه سوم 🔶 بخش سوم 🔷 امیرالمومنین در خطبه متقین (خطبه 193 نهج البلاغه) می فرمایند: صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً تِجَارَةٌ مُرْبِحَةٌ يَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُم ؛ ایامی اندکی را صبر کردند که به دنبالش راحتی طولانی مدتی آمد که خدا برایشان فراهم کرده بود. مثل خرید کفش می ماند ، بعد از چند روز تنگی جا باز می کند، در مسیر معنوی نیز کمی که صبر کنیم جا باز می کند! قرآن کریم می فرماید: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا: همانا همراه سختی آسانی است (شرح/6)، این یعنی همین الان که سختی است آسانی هم هست. 📍 روزه جزو سخت ترین اعمال عبادی است اما خدای متعال در قرآن درباره روزه می فرماید: يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْر ؛ خدا برای شما آسانی میخواهد و سختی نمی خواهد. (بقره/185) همچنین می فرماید که چند روز معدود است : أَيَّاماً مَعْدُودات (بقره/184) این همان سختی اندکی است که باید ابتدا تحمل کرد تا ظرفیت پیدا کرد و به کمالات بعدش رسید، هنگام دادن رزق ویژه و کمالات به ظرفیت نگاه می کنند، همین سختی هاست که ظرفیت می سازد. شیعیان کسانی هستند که اگر در یک لحظه نعمتی به آن ها داده شود و در همان لحظه هم گرفته شود، هیچ فرقی برایشان نخواهد کرد ؛ این به آن خاطر است که آن ها ظرفیت را درون شان ایجاد کرده اند، یک توپ و یا حتی اگر یک کشتی در اقیانوس بیفتد چقدر می تواند تلاطم ایجاد کند؟! حضرت امام ره می فرمود اگر تمام مردم دنیا درود بر من بفرستند یا تمامشان مرا نفرین کنند تفاوتی برای من ندارد! این ها همان ظرفیت هاست. راه رسیدن به راحتی چیست؟ "باید بزرگ شد". یکی از راه های بزرگ شدن چیست؟ عمل به وظیفه و کاری که از من خواسته اند. مثل سجده ای که خدا برای آدم خواست اما ابلیس سرپیچی کرد و با سابقه ی عبادتی که داشت باعث رانده شدنش از درگاه الهی شد. امام صادق در روایتی در این باب می فرماید: أُمِرَ إِبْلِيسُ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ فَقَالَ يَا رَبِّ وَ عِزَّتِكَ إِنْ أَعْفَيْتَنِي مِنَ السُّجُودِ لآِدَمَ لَأَعْبُدَنَّكَ عِبَادَةً مَا عَبَدَكَ أَحَدٌ قَطُّ مِثْلَهَا قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِنِّي أُحِبُّ أَنْ أُطَاعَ مِنْ حَيْثُ أُرِيدُ ؛ ابلیس به سجده بر آدم امر شد اما گفت پروردگارا به عزتت سوگند اگر مرا از سجده به آدم معاف داری طوری تو را عبادت می کنم که کسی تا به حال عبادت نکرده باشد، اما خدا جل جلاله فرمود من دوست دارم آنطور که میخواهم عبادت شوم. (بحارالانوار، ج2، ص262) هر کسی می بایست نقطه ضعف خود را و آن چیزی را که می داند خدا با آن کار دارد در درون خودش بیابد و به آن توجه داشته باشد و رویش کار کند، نه یک دفعه بلکه کم کم باید مشغولش شود، اگر بخواهد یک دفعه به نتیجه برسد ، اگر موفق شود دچار غرور می شود و اگر شکست بخورد سقوط می کند؛ اولش سختی هایی دارد که اگر آن را تحمل کرد ، بعد از آن آسایش و راحتی است. چرا انسان ها اینقدر ناآرام اند؟ چون به همه چیز می پردازند و دغدغه ی همه چیز را دارند اما وظیفه اصلی خودشان را نادیده گرفته اند. چه کار کنیم آرام شویم؟ پاسخ همان است، باید درگیر وظیفه اصلی خودمان شویم، آن موقع آرام میشویم و همه چیز هماهنگ می شود : وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً ؛ و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند كار را بر او آسان مى سازد. (طلاق/4) باید دغدغه هایمان را طبقه بندی کنیم که بیهوده انرژی ذهنمان از دست نرود. اصلا بعضی مسائل ارزش ندارد که فکر و ذهن ما را به خود مشغول سازد، خدای متعال در حدیثی قدسی می فرماید: مگر من عبادت فردا را از تو خواسته ام که تو روزی فردا را از من می خواهی؟! يَابنَ آدَمَ، لاتُطالِبني بِرِزقِ غَدٍ كَما لا اطالِبُكَ بِعَمَلِ غَد. (المواعظ العددية، ج3، ص: 27) درگیر کارهای خودمان باشیم نه کارهای خدا! 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 94.mp3
7.89M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه نود و چهارم #جایگاه_صدق_در_هستی / 50 📅98/02/07 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷جلسه سوم 🔶 بخش چهارم 📍 در روایتی از امام صادق آمده که ایشان از رسول خدا ص نقل می کنند : أَقَلُّ النَّاسِ رَاحَةً الْبَخِيلُ وَ أَبْخَلُ النَّاسِ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْه ؛ کم آسایش ترین مردم ، بخیل است و بخیل ترین مردم کسی است که نسبت به آنچه خدا بر او واجب کرده بخل بورزد. (بحار الأنوار ؛ ج70 ؛ ص300) پس با توجه به این حدیث بهترین راحتی در عمل به تکالیف است؛ همانطور که در حدیث دیگری از امام صادق ع می خوانیم: إِنَّ اللَّهَ بِعَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الرَّاحَةَ فِي الْيَقِينِ وَ الرِّضَا، وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِي الشَّكِّ وَ السَّخَطِ ؛ همانا خدا با عدل و قسطش راحتی و آسایش را در یقین و رضایت و ناراحتی و اندوه را در شک و خشم قرار داده است. (كافي ؛ ج3 ؛ ص149) از طرفی خدای متعال نیز در آیه ی 99 از سوره مبارکه حجر پیامبر را به عبادت خدا برای رسیدن به یقین تشویق می کند : وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِين ؛ و پروردگارت را عبادت كن تا يقين تو فرا رسد. باید دغدغه هایمان را تغییر دهیم ؛ اولیا الهی اینچنین بودند. نقل است که از خانه مرحوم آیت الله الهی قمشه ای دزدی شد . به ایشان خبر دادند اما کوچکترین نگرانی و تغییری در ایشان دیده نشد. تنها گفتند از دایره خلقت و هستی که بیرون نبرده! مهم نیست! این برخورد کسی است که دغدغه هایش مادیات دنیوی نیست ، بلکه دغدغه های ایشان تالیفات و ترجمه قرآن و مفاتیح ایشان بود که ماندگار هم شد. در هنگام انجام وظیفه، باید باور و اعتقاد قلبی داشته باشی که صدهزار برابر برمیگردد. سالتُ ابا جعفر فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى بِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُعْطِي بِالْوَاحِدَةِ عَشَرَةً إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ فَمَا زَادَ- فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى قَالَ لَا يُرِيدُ شَيْئاً مِنَ الْخَيْرِ إِلَّا يَسَّرَهُ اللَّهُ لَهُ- وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى قَالَ بَخِلَ بِمَا آتَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى بِأَنَّ اللَّهَ يُعْطِي بِالْوَاحِدَةِ عَشَرَةً إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ فَمَا زَادَ- فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى قَالَ لَا يُرِيدُ شَيْئاً مِنَ الشَّرِّ إِلَّا يَسَّرَهُ لَهُ- از امام باقر ع درباره این آیه که می فرماید: ««پس آن که بخشش نمود و تقوا پیشه کرد؛ و تصدیق کرد آن نیکوتر را» سوال کردم. فرمود: به اینکه خداوند متعال به ازای یکی ده برابر تا صدهزار برابر و بیشتر می‌دهد. «پس بزودی سهولتی را برایش میسر خواهیم کرد» فرمود: هیچ خوبی‌ای نمی‌خواهد مگر اینکه خداوند برایش میسر فرماید…» «و اما کسی که بخل ورزید» نسبت به دادن خمس، «و خود را بی‌نیاز شمرد» با تکیه بر نظرِ شخصیِ خویش از مراجعه به اولیای الهی، «و تکذیب کرد آن نیکوترین را » یعنی ولایت را، «پس بزودی سختی [یا:‌ سخت‌ترین وضعیت] را برای او میسر گردانیم.» یعنی درصدد انجام هیچ شر و بدی‌ای برنمی‌آید مگر اینکه برایش میسر می‌گردد. (كافي ؛ ج4 ؛ ص46) 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 95.mp3
9.13M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه نود و پنجم #جایگاه_صدق_در_هستی / 51 📅98/02/08 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
گام هاي نخستين در سواد رسانه اي.mp3
21.46M
🔈 #گام_های_نخستین_در_سواد_رسانه_ای 📅98/02/08 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه سوم 🔶 بخش پنجم 📍 در احوالات آیت الله بهاءالدینی آمده است ایشان هر گاه می خواستند سفری به مشهد بروند بدون انجام برنامه ریزی های مرسوم بین ما می رفتند و می آمدند و تمام امکانات هم برایشان فراهم میشد ؛ آن هایی که اهل وظیفه اند اینگونه زندگی می کنند . همانطور که در تعقیبات نماز عشا از خدای متعال می خواهیم که خودش روزیمان را جلوی پایمان بگذارد: اللَّهُمَّ إِنَّهُ لَيْسَ لِي عِلْمٌ بِمَوْضِعِ رِزْقِي وَ أَنَا أَطْلُبُهُ بِخَطَرَاتٍ تَخْطُرُ عَلَى قَلْبِي فَأَجُولُ فِي طَلَبِهِ الْبُلْدَانَ فَأَنَا فِيمَا أَنَا طَالِبٌ كَالْحَيْرَانِ لَا أَدْرِي أَ فِي سَهْلٍ هُوَ أَمْ فِي جَبَلٍ أَمْ فِي أَرْضٍ أَمْ فِي سَمَاءٍ أَمْ فِي بَحْرٍ وَ عَلَى يَدَيْ مَنْ وَ مِنْ قِبَلِ مَنْ وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ عِلْمَهُ عِنْدَكَ وَ أَسْبَابَهُ بِيَدِكَ وَ أَنْتَ الَّذِي تَقْسِمُهُ بِلُطْفِكَ وَ تُسَبِّبُهُ بِرَحْمَتِكَ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ يَا رَبِّ رِزْقَكَ لِي وَاسِعاً وَ مَطْلَبَهُ سَهْلًا وَ مَأْخَذَهُ قَرِيباً وَ لَا تُعَنِّنِي بِطَلَبِ مَا لَمْ تُقَدِّرْ لِي فِيهِ رِزْقاً فَإِنَّكَ غَنِيٌّ عَنْ عَذَابِي وَ أَنَا فَقِيرٌ إِلَى رَحْمَتِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ جُدْ عَلَى عَبْدِكَ بِفَضْلِكَ إِنَّكَ ذُو فَضْلٍ عَظِيم ؛ خداوندا، براستى كه من به محلّ روزى ام آگاهى ندارم، و تنها به واسطه افكارى كه بر دلم [خطور مى كنند] آن را جستجو مى نمايم، و در طلب آن در شهرها و آباديها مى گردم، پس من در طلب آن همانند سرگشته و حيران هستم. نمى دانم آيا آن در دشت است يا در كوه، در زمين است يا در آسمان، در خشكى است يا در دريا، و بر دستان چه كسى است و در نزد كيست؟ ولى بى گمان مى دانم كه علم آن در نزد توست، و اسبابش به دست توست، و تويى كه به لطف خويش آن را تقسيم مى فرمايى، و به رحمت خود جفت و جور مى نمايى. خداوندا، پس بر محمّد و آل او درود فرست، اى پروردگار من، روزى ات را بر من گسترده و جستجوى آن را آسان، و جايگاه گرفتنش را نزديك گردان، و مرا در طلب آنچه كه براى من روزى مقدّر نفرموده اى به رنج و مشقّت نينداز، زيرا تو از عذاب كردن من بى نيازى، و من به رحمتت نيازمندم، پس بر محمّد و آل او درود فرست، و به فضل خويش بر بنده ات بخشش فرما، كه تو صاحب فضل بزرگ مى باشى. (مصباح المتهجد و سلاح المتعبد ؛ ترجمه محمد روحی ، ج1 ؛ ص109) حاج عبدالحسین برونسی نمونه اینگونه افراد بود، زندگی ایشان سراسر توکل به خدا و توسل به اهل بیت بود. در شرح حال ایشان و از زبان همسرشان نقل شده ، هنگام به دنیا آمدن دخترشان زمانی که به دنبال قابله می رود، در مسیر به یکی از دوستان طلبه اش بر می خورد که از ایشان می خواهد برای انجام یک کار ضروری در جریان پخش اعلامیه همراه او برود ، حاج عبدالحسین هم توکل به خدا کرده و می رود. از آن طرف خانمی به عنوان قابله به خانه ی ایشان رفته و به آسانی و سلامت فرزندشان به دنیا می آید. خانم قابله پیشنهاد می دهد که نام دختر را فاطمه بگذارند. بعد از آن، نیمه های شب حاج عبدالحسین یاد وضع حمل همسرش می افتد. خودش را به سرعت به خانه رسانده و با فهمیدن موضوع و آمدن آن خانم قابله ، آن راز را تا مدت ها پیش خودش نگاه می دارد ، تا اینکه پس از مدتی ماجرا را برای همسرش تعریف می کند. آن دختر بعد از نه ماه بر اثر بیماری از دنیا می رود و روی مزارش نام فاطمه ناکام برونسی را می نویسند. این نمونه ی زندگی یک فرد مومن و اهل عمل به تکلیف و وظیفه است که دغدغه ها و اولویت های زندگی اش را با اهل بیت یکی کرده و اهل بیت نیز او را مورد عنایات خویش قرار می دهند. 🔔 @Aminikhaah_Media
طرح کلي 21.mp3
12.04M
🔈 #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن 🔊 جلسه بیست و یکم 📅98/02/09 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 96.mp3
8.89M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه نود و ششم #جایگاه_صدق_در_هستی / 52 📅98/02/09 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
Sequence 01.mp3
6.36M
💠 #پادکست | دوست داری تکثیر شوی؟! ❇️ با این می توانی توسعه وجودی پیدا کنی... 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶بخش اول 📍 کار اصلی رسانه ، ساختن تصویر و ذهنیت است. رسانه ، نسبت به اشیا و مفاهیم ، صورت ذهنی ایجاد می کند. خیلی از اوقات ، ذهنیت های ما شکل گرفته از همین تاثیرات است که باعث می شود با یک سری از حقایق ارتباط مبهمی داشته باشیم. ذهنیت ما از انبیاء همینگونه و تحت تاثیر رسانه هاست، حتی زمانی که مقاومت میکنیم باز هم تحت تاثیر قرار میگیریم. معمولا ذهنیت ما نسبت به انبیاء، ذهنیت "بگیر و ببند" است! و در بهترین حالتمان تسلیم و مطیع این بگیر و ببندها شده ایم! پیامبران انسان ها را محدود میکنند، بعضی این محدودیت را می پذیرند اما عامه مردم معمولا این ذهنیت را نداشته و از خود میپرسند که چرا باید خودمان را محدود کنیم؟! به زبان خودمانی تر ، مثل اینکه پیامبران نمی خواهند ما از زندگی لذت ببریم. به عنوان مثال در داستان حضرت موسی ، فرعون اینطور نشان میداد که حضرت موسی میخواهد بنی اسرائیل را آواره کرده و از شهر و دیار خود بیرون کند، اما در اصل حضرت موسی درخواست آزادی بنی اسرائیل از فرعون را داشت، حضرت موسی و هارون خطاب به فرعون می فرمایند: أَنْ أَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيلَ ؛ بنى اسرائيل را با ما بفرست! (شعرا/17) ارسال یک معنایش فرستادن است اما معنای اصلیش آزاد کردن و رها کردن است. در واقع حضرت موسی به منظور آزادی خواهی و برای آزادی قوم بنی اسرائیل آمده، اما فرعون به گونه ای نشان داد که حضرت موسی برای بگیر و ببند آمده است! حضرت موسی با فامیل های خودش هم درگیر می شود. قارون پسرخاله ایشان است، فرعون ایشان را در کاخ خود پرورش داده است اما با آن ها درگیر می شود و امر به معروف و نهی از منکرشان می کند. پس چه بسا اگر ما هم بودیم سمت فرعون را میگرفتیم! اصلا شعار آزادی برای انبیاء مناسب نیست، بلکه بیشتر شعار «بگیر و ببند» به آن ها می آید، که یک بخشی از آن به دلیل القائات نفسانی و بخش دیگر هم به خاطر القائات رسانه ایست. خدای متعال در قرآن تصویری از پیامبر ارائه میدهد که ما اصلا چنین ذهنیتی در رسانه ها و یا نزد خودمان از پیامبران نداریم. در آیه ی 157 سوره مبارکه اعراف آمده است: الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِي كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون؛ همانها كه از فرستاده (خدا)، پيامبر «امّى» پيروى مى كنند پيامبرى كه صفاتش را، در تورات و انجيلى كه نزدشان است، مى يابند آنها را به معروف دستور مى دهد، و از منكر باز مي دارد أشياء پاكيزه را براى آنها حلال مى شمرد، و ناپاكي ها را تحريم مى كند و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را كه بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى دارد، پس كسانى كه به او ايمان آوردند، و حمايت و ياريش كردند، و از نورى كه با او نازل شده پيروى نمودند، آنان رستگارانند. در این آیه ی کریمه ، امر به معروف و نهی از منکر و حلال و حرام کردن امور جزء ویژگی های پیامبر آمده است که در نگاه ما اصلا با آزادی تناسبی ندارد بلکه همانطور که گفته شد با بگبر و ببند متناسب است. اما از نگاه خدای متعال اینگونه نیست، زیرا در ادامه آیه آمده است: و غل و زنجیرها را از آن ها برمی دارد. یعنی به آنها آزادی می بخشد. 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 97.mp3
6.67M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه نود و هفتم #جایگاه_صدق_در_هستی / 53 📅98/02/10 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶بخش دوم 🔶 در جایی دیگر در آیه 86 از سوره مبارکه ص ، پیامبر ص خود را معرفی می کنند: قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِين؛ ( ای پیامبر بگو) من اجری از شما نمی خواهم و من بار اضافه بر دوش کسی نمیگذارم. پیامبر ص اینگونه خود را معرفی میکنند که من در ازای حلال و حرام و وظایفی که برای شما گذاشتم (حج، نماز،روزه و..) از شما اجری نمیخواهم و بار اضافه بر دوش کسی نمیگذارم. اما در نظر عامه مردم این ما هستیم که باید در برابر انجام وظایف طلب اجر داشته باشیم، زیرا می توانستیم حج به جا نیاوریم ، نماز نخوانیم و روزه نگیریم اما انجام دادیم. ولی این پیامبر است که در مقابل به خاطر این وظایفی که به عهده ما گذاشته، میگوید اجری نمیخواهد. مثل معلمی که برای رشد درسی شاگردش تکلیف به او بدهد و در مقابل مزدی نخواهد و یا مثل مهندسی که در ازای چک کردن ها و باید ها و نباید های پیاپی برای انجام بهتر پرواز و کارکرد بهتر هواپیما مزدی نخواهد. هواپیما نسبت به بقیه وسایل نقلیه به چک کردن و مراقبت بیشتری نیاز دارد، آیا کسی به این مراقبت ها اعتراض می کند؟! آیا می گوید که چرا اینقدر این مهندس ها گیر می دهند و نمی گذارند زودتر هواپیما پرواز کند؟! نه ؛ مسلما کسی چنین اعتراضی نکرده و از این رسیدگی ها خوشحال هم می شود زیرا می داند که این مراقبت ها برای پرواز بهتر و بدون خطرِ سقوط است. بایدها و نباید های انبیاء از همین جنس است، اما کسانی که هوای پرواز و آسمان ندارند این حرف ها را نخواهند فهمید. پیامبر ص می فرمایند من آمده ام تا آزادت کنم و در این مسیر تکلیف میدهم اما اهل تکلف نیستم. در آیه 24 از سوره مبارکه تکویر آمده است که پیامبر نسبت به غیب بخیل نیست: وَ ما هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِين. ایشان میخواهد به همان میزان که خودشان از عالم غیب بهره میبرند بقیه نیز بهره ببرند. به همین دلیل است که در ضمن حدیثی می فرمایند: لو لا تزييد فى حديثكم و تمزيج فى قلوبكم لرأيتم ما ارى و لسمعتم ما اسمع ؛ اگر زیاده گویی در گفتار و پراکندگی دلهایتان نبود همانا میدیدید آنچه من میبینم و میشنیدید آنچه که من میشنوم. (شرح أصول كافي (ملا صدرا) ؛ ج1 ؛ ص331) قاعدتا برای رسیدن به این مقام باید یک سری بایدها و نبایدها و تکالیفی را رعایت کرد ؛ این ها همه قواعد پریدن و رفتن است و نه قواعدی که باعث بسته شدن دست و پا و ماندن شود. درست مانند هواپیما که پیشتر گفته شد. تمام سخت گیری هایی که بابت قطعات و سوخت و .. انجام میشود همه برای پرواز بهتر و ایمن تر است. مشکل ائمه با مردم همین بوده است ، مردم باور نمی کردند که امام شان برای آزادی آن ها آمده باشد. مشکل امام حسن مجتبی ع هم با مردم همین بود. معاویه به مردم میگفت دنیایشان را تامین می کند و وعده های فراوان می داد. اما امام حسن میجنگید و بایدها و نبایدهایی داشت. در چنین موقعیتی شعار آزادی به معاویه بیشتر می آمد تا به امام حسن ع. این ها باعث شد که مردم اشتباه انتخاب کردند. پیامدهای این اشتباه ابتدا خود را نشان نداد ، ولی بعد از چند سال کار به آنجا رسید که پسر معاویه به مدت 3 روز جان و مال مردم مدینه را حلال اعلام کرد و واقعه حَرّه به وقوع پیوست. جعده دختر اشعث و همسر امام حسن مجتبی نیز که با امام زندگی کرده ، راحتی و آزادی را در جبهه معاویه می دید و آنجایی که معاویه به او وعده ی زمین های شامات و همسری یزید را در مقابل مسموم کردن امام حسن داد، او پذیرفت و امام را مسموم کرد. اما بعد از آن معاویه برخلاف وعده هایی که داده بود به او گفت کسی که شوهر خود حسن بن علی را بکشد حتما به یزید بن معاویه نیز وفا نخواهد کرد. اگر الان دوره پیامبر بود و ایشان امور جامعه اسلامی را در دست داشتند ، هیچ حکمی راحت تر از ازدواج نبود. در زمانه ی پیامبر ازدواج از زنا راحت تر است! و اصلا آزادی در ازدواج است. 🔔 @Aminikhaah_Media
دعاي متن دعاي حاشيه 01.mp3
11.72M
🔈 #دعای_متن_دعای_حاشیه 📢 جلسه اول 📅98/02/10 #مشهد #هیئت_رزمندگان_اسلام 🔔 @Aminikhaah_Media
پرديس انديشه 20.mp3
16.08M
🔈 #پردیس_اندیشه 🔊 #تحلیل_مغالطه / 20 l پایانی 📅98/02/11 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶 بخش سوم 🔷 پیامبر ص یکی از کار ویژه هایشان مبارزه با تشریفات بی موردی است که در آن هیچ رشدی هم وجود ندارد. در مقابل یکی از کارویژه های شیطان اضافه کردن آداب و رسوم بیجاست. مثل رسوم عجیب و غریب ازدواج که در زمانه ی ما برای ازدواج گذاشته شده، در واقع شیطان راه تامین نیاز اساسی و اولیه انسان را با این تشزیفات بیجا میبندد و به جای آن جایگزین هایی مثل ازدواج سفید و ... ارائه می دهد. ازدواج با مدل پیغمبر از خریدن یک پیکان راحت تر است! اما در حال حاضر یکی از سخت ترین احکام اسلام همین ازدواج است ، چون نخواستیم راحت و آزاد زندگی کنیم. ما از احکام اسلام ، یک سری را گرفتیم و بقیه را کنار گذاشتیم که همان باعث سختی کارمان شد. مظلومیت پیامبر بیشتر از آنکه به آتش زدن در خانه شان باشد به این بود که درِ آن خانه را بستند و نگذاشتند معارف ناب و اسلام اصیل انتشار پیدا کند. 🔔 @Aminikhaah_Media
دعاي متن دعاي حاشيه 02.mp3
12.07M
🔈 #دعای_متن_دعای_حاشیه 📢 جلسه دوم 📅98/02/11 #مشهد #هیئت_رزمندگان_اسلام 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه دوم 🔶 بخش اول 📍 شیطان انسان را از تکلیف بیزار و به تکلف علاقه مند و در دیدش جذاب می کند. در عین حال همین تکلف صدمات بسیاری را به او وارد می کند. تکلف گر نباشد خوش توان زیست / تعلق گر نباشد خوش توان مرد طبق فرموده قرآن ازدواج برای رسیدن به آرامش است: وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها ؛ و از نشانههاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد(روم/21) اما ازدواج ما همه چیز دارد جز آرامش! در مجلس عروسی تنها کسانی که آرامش ندارند همین دختر و پسرند! دلیل آن هم استرس های بیجاست ، گاهی اوقات بعضی استرس ها سازنده است. امام صادق ع ضمن حدیثی طولانی در توصیف صفات شیعیان می فرمایند: ..يَعْمَلُ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَةَ وَ هُوَ عَلَى وَجَل.. ؛ کارهای نیک انجام میدهند در حالی که در حال ترس هستند (که آیا اعمالشان مقبول و مرضیّ حضرت حق واقع می شود یا خیر) (أمالي(صدوق) ؛ ص 572) چرا در مقابل تکالیف دین که قرار می گیریم آنقدر برای پذیرشش چرا و اگر و اما داریم ، اما در مقابل آداب و رسوم بیجا تا این حد تعبد داریم و به راحتی زیر بار آن می رویم؟! مثلا چرا در جشن تولد باید شمع فوت کرد؟ چرا روی قبور گل می گذاریم؟ چرا به روزهایی مثل ولنتاین مقیدیم؟ اول دختر بزرگ ازدواج کند بعد دختر کوچک.. سرویس طلا و.. سر عقد و عروسی و.. در ماه محرم و صفر عقد نمی کنند... ؛ یک بار از خود بپرسیم که این آداب از کجا آمده؟ اما در مقابل بی تکلفی انبیا را ببینید ، حضرت شعیب زمانی که غیرت و امانت حضرت موسی را می بیند به ایشان می گوید که میخواهم یکی از این دو دخترم را به عقد تو درآورم : قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْن (قصص / 27) این بی تکلفی بین ما نیست و از نبودش هم بسیار خوشحال هستیم! فقط برای انجام تکلیف به ما فشار می آید. مثل بت پرستان مکه که می گفتند این آداب و رسوم از پدرانمان به ما ارث رسیده و نمیتوانیم آن ها را ترک کنیم : قالُوا بَلْ وَجَدْنا آباءَنا كَذلِكَ يَفْعَلُون ؛ گفتند: «ما فقط نياكان خود را يافتيم كه چنين مىكنند.» (شعراء / 74) ازدواجی که دو سوم دین به آن وابسته است را تا این حد با تشریفات بیجا سخت کرده ایم. هشتاد درصد این آداب و رسوم در زندگی بیهوده و بیجا است. باید ذهنیتمان را عوض کنیم. پیامبر گرامی اسلام ص در روایتی می فرمایند: «لَا تُغَالُوا بِمُهُورِ النِّسَاءِ؛ فَإِنَّمَا هِيَ سُقْيَا اللَّهِ سُبْحَانَهُ» ؛ مهریه زنان را بالا نگیرید پس همانا زن باران خداست. سید رضی در کتاب المجازات النبویه ضمن توضیح این روایت می گوید: ...فشبّه ذلك عليه الصلاة و السلام بسقيا اللّه يرزقها واحد، و يحرمها آخر، و يصاب بها بلد، و يمنعها بلد.. ؛ پیامبر ص زن را به باران خدا تشبیه کردند که روزیِ یکی می شود و دیگری از آن محروم می شود. (المجازات النبوية، ص: 178) باران رزق است دست خودت نیست. تحقیق و ... سر جای خود اما زن مثل باران رزق خداست. نصیب کسی می شود و نصیب دیگری نه. یک جا بارانش سیل آسا و ویرانگر است و جای دیگر باران ، نعمت و باعث رشد و سرسبزی است. همسرت قرار نیست با خودش برای تو خوشبختی بیاورد. بلکه تو باید بتوانی به واسطه ی ارتباط با او خوشبخت شوی. تنها باید به تکلیفت عمل کنی. 🔔 @Aminikhaah_Media
دعاي متن دعاي حاشيه 03.mp3
12.21M
🔈 #دعای_متن_دعای_حاشیه 📢 جلسه سوم 📅98/02/13 #مشهد #هیئت_رزمندگان_اسلام 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 98.mp3
9.15M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه نود و هشتم #جایگاه_صدق_در_هستی / 54 📅98/02/14 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه دوم 🔶 بخش دوم 📍تکلف بیجا نداشته باشیم ، در روایت است که تکلف از اخلاق منافق است : التَّكَلُّفُ مِنْ أَخْلَاقِ الْمُنَافِقِين (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص478) اهل بیت هم بی تکلف زندگی می کردند. در روایتی نقل شده : عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ السَّبِيعِيِّ قَالَ: كُنْتُ عَلَى عُنُقِ أَبِي يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَخْطُبُ وَ هُوَ يَتَرَوَّحُ بِكُمِّهِ فَقُلْتُ: يَا أَبَتِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ يَجِدُ الْحَرَّ؟ فَقَالَ: لَا يَجِدُ حَرّاً وَ لَا بَرْداً، وَ لَكِنَّهُ غَسَلَ قَمِيصَهُ وَ هُوَ رَطْبٌ وَ لَا لَهُ غَيْرُهُ فَهُوَ يَتَرَوَّحُ بِهِ ابو اسحاق سبيعى می گويد: روز جمعه بر دوش پدرم سوار بودم، امير المؤمنين على بن ابى طالب «ع» خطبه مى خواند و با آستينش خود را باد مى زد. گفتم: اى پدر! امير المؤمنين گرمش شده است؟ در جوابم گفت: گرمى و سردى در كار نيست، بلكه پيراهنش را شسته و چون جز آن پيراهنى نداشته آن را مرطوب به تن كرده است، و چنين مى كند تا خشك شود. (بحارالانوار ، ج34، ص 352) در مهمانی ها خودمان را به تکلف نیندازیم. چرا کسی که سطح زندگیش در حد یک غذای ساده است خود را ملزم میکند که به مهمانش کباب بدهد؟! همانطور که هستیم باشیم. در مورد ازدواج هم همینطور زندگی را آسان شروع کنیم، دین برای راحتی ما آمده ، پیامبر ص در روایتی می فرمایند که بهترین زنان آنانند که مهریه شان کمتر است : خيرهنّ أيسرهنّ صداقا (نهج الفصاحة ؛ ص475) تشریفات اضافه را کنار بگذاریم و زندگی را راحت بگیریم. برای ۶۰ سال زندگی اینقدر مته به خشخاش نزنیم! امام رضا ع در زمان ولیعهدی برای نظافت از حمام شخصی استفاده نکرده و به حمام عمومی میرفتند ، روزی شخصی در حمام امام را نشناخت و از ایشان خواست تا کمرش را کیسه بکشند! امام ع هم با خوشرویی پذیرفتند، هنگامی که آن شخص امام را شناخت از ایشان عذر خواهی کرد اما امام خیال او را از این بابت راحت کرد و کمرش را کیسه کشید: وَ دَخَلَ ع الْحَمَّامَ فَقَالَ لَهُ بَعْضُ النَّاسِ دَلِّكْنِي يَا رَجُلُ فَجَعَلَ يُدَلِّكُهُ فَعَرَفُوهُ فَجَعَلَ الرَّجُلُ يَسْتَعْذِرُ مِنْهُ وَ هُوَ يُطَيِّبُ قَلْبَهُ وَ يُدَلِّكُهُ. (مناقب آل أبي طالب عليهم السلام؛ ج4 ؛ ص362) 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 99.mp3
7.38M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه نود و نهم #جایگاه_صدق_در_هستی / 55 📅98/02/15 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶 بخش اول 📍خدای متعال ، دعا را کجای نظام خلقت و زندگی انسان قرار داده است؟ دلیل آنکه خدای متعال دعا را در بین ما گذاشته چیست؟دعا برای چه وقتی است؟ فقط هنگام گرفتاری و مشکلات؟ دعا برای ما معمولا کاری خارج از متن زندگی است. مفاتیح غالبا برای کسانی است که خیلی سرشان شلوغ نیست. ما باید نگاهمان را نسبت به دعا عوض کنیم. دعا کاری بیرون بقیه کارها و یا حتی در کنار بقیه کارها نیست ، بلکه دعا کاری درون و در متن بقیه کارهاست. ما در هر کاری که انجام می دهیم نیاز به دعا داریم ، در حین نفس کشیدن ، زندگی کردن ، برخورداری از نعمت سلامت و ... همه ی این ها نیاز به دعا دارد. درواقع انسان به تعداد نیاز هایش به دعا نیاز دارد ، زیرا ما یک موجود کاملا و همیشه محتاج به خدا هستیم. اما معمولا مردم اینگونه اند که می گویند ما وقتی هیچ درد و مشکل و گرفتاری خاصی نداریم پس چرا باید دعا کنیم؟! اما این غلط است ، روایت داریم : الإمام الكاظم عليه السلام: كانَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام يَقولُ: الدُّعاءُ بَعدَ ما يَنزِلُ البَلاءُ لا يُنتَفَعُ بِهِ. امام كاظم عليه السلام: امام زين العابدين عليه السلام مى فرمود: «دعا كردن پس از فرود آمدن بلا، سودى نمى بخشد». ( عدّة الداعي ، ص 169) کسانی که فقط در مشکلات دعا می کنند دعایشان برآورده نخواهد شد. همچنین روایت است که دعا برای زمان راحتی و آسایش است و نه فقط در هنگام مشکلات. عنه صلى الله عليه و آله: ثَلاثٌ يُدرِكُ بِهِنَّ العَبدُ رَغائِبَ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ: الصَّبرُ عَلَى البَلايا، وَ الرِّضاءُ بِالقَضاءِ، وَ الدُّعاءُ فِي الرَّخاءِ. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: سه چيز است كه بنده، به واسطه آنها به خواست هاى دنيا و آخرت مى رسد: شكيبايى در گرفتارى ها، خرسندى به قضاى الهى، و دعا كردن در هنگام برخوردارى. ( كنز العمّال: ج 15 ص 808) اگر تنها در هنگام مشکلات به یاد دعا کردن بیفتیم صدایمان برای ملائکه نا آشنا بوده و می گویند : الان چه وقت دعاست؟! تا به حال کجا بودی؟! عنه عليه السلام: إذا دَعَا العَبدُ فِي البَلاءِ و لَم يَدعُ فِي الرَّخاءِ حَجَبَتِ المَلائِكَةُ صَوتَهُ، و قالوا: هذا صَوتٌ غَريبٌ، أينَ كُنتَ قَبلَ اليَومِ؟! امام صادق عليه السلام: هرگاه بنده در گرفتارى دعا كند و در خوشى و آسايش دعا نكند، فرشتگان، مانع [رسيدن] صداى او [به درگاه خداوند] مى شوند و مى گويند: «اين، صدايى ناآشناست. تا كنون كجا بودى؟!». ( فلاح السائل: ص 108) آدمی که سالم است چرا باید دعا کند؟ دعا وقت خاصی ندارد ، درست است که یک سری دعاها برای اوقات خاص سفارش شده اما خالص دعا وقت خاصی ندارد ، این یعنی خدایا من در همه حال می دانم که چقدر محتاجم.. به همین دلیل هم برای تمام اوقات دعا داریم ، دعا قبل از مطالعه ، دعا در هنگام ورود به سرویس بهداشتی ، دعا هنگام قضای حاجت ، دعا هنگام وضو و.. دعا خواندنی و گفتنی نیست ، دعا فهمیدنی است ، باید در همه حال حواسمان جمع باشد که محتاجیم ، نه به آن صورت که تمام کارها را کنار بگذاریم و صبح تا شب دعا بخوانیم ، بلکه باید متوجه این موضوع باشیم که در همه حال محتاج خداییم. ما به تعداد نیازهایمان دعا داریم، نه اینکه یک ورق بگیریم دستمان و بخوانیم ، مثلا هنگام پنچر شدن ماشین چه دعایی بخوانیم؟! چنین چیزی نداریم ، بلکه منظور این است که دعا می گوید تو الان نیاز داری چیزهایی را با خودت مرور کنی ، نیاز داری به نعمت های خدا توجه کنی. اوایل ایام درس خواندن مرحوم علامه طباطبایی ره، ایشان در فهم دروس دچار مشکل بودند، روزی بعد از برخورد تندی که استادشان با ایشان داشت ، علامه به بیابان های اطراف تبریز رفته صورت روی خاک میگذارند و ازخدا می خواهند که خدایا یا به من فهم عطا کن یا مرگ ، ایشان می فرماید از آن لحظه دیگر مجهولی برایم وجود نداشت. دعا باید واقعی باشد ، باید بدانی و بفهمی که محتاجی . هانری کربن فیلسوف آلمانی که خود صاحبان مکتب کربنیسم است هر سال برای ملاقات با ایشان به ایران آمده و به همین واسطه شیفته تشیع شده و در کشورش کرسی های شیعه شناسی برقرار کرد. جناب بوعلی سینا وقتی در مباحث سنگین علمی به مشکل برمی خورد به مسجد رفته و دو رکعت نماز می خواند ، به تعبیر حضرت آیت الله جوادی آملی ، "بوعلی شاگرد قرآن بود". 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 100.mp3
8.55M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه صدم #جایگاه_صدق_در_هستی / 56 📅98/02/16 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶 بخش دوم 📍 روزی برای دعای باران نزد رسول الله آمدند و از ایشان خواستند تا دعا کنند باران بیاید و ایشان هم دعا کرد و باران آمد. باران بسیار زیاد بود و مردم ترسیدند تبدیل به سیل شود. به پیامبر گفتند و حضرت دعا کردند باران به اطراف ببارد و نه داخل شهر.ابرها کنار رفتند. مردم گفتند: ای رسول خدا! ابتدا دعا کردید ولی باران نبارید ولی بار دوم که دعا کردید باران آمد. حضرت فرمودند: بار اول شما گفتید و من بدون توجه کافی دعا کردم اما بار دوم با توجه و تضرع دعا کردم و اجابت شد. (نیت کردم که واقعا باران ببارد.) عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا اسْتَسْقَى رَسُولُ اللَّهِ ص وَ سُقِيَ النَّاسُ حَتَّى قَالُوا إِنَّهُ الْغَرَقُ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِيَدِهِ وَ رَدَّهَا اللَّهُمَّ حَوَالَيْنَا وَ لَا عَلَيْنَا قَالَ فَتَفَرَّقَ السَّحَابُ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ اسْتَسْقَيْتَ لَنَا فَلَمْ نُسْقَ ثُمَّ اسْتَسْقَيْتَ لَنَا فَسُقِينَا قَالَ إِنِّي دَعَوْتُ وَ لَيْسَ لِي فِي ذَلِكَ نِيَّةٌ ثُمَّ دَعَوْتُ وَ لِيَ فِي ذَلِكَ نِيَّةٌ. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 474) مهم درک و توجه به حس فقر و احتیاج و نیاز است ، گاهی انسان به ظاهر ذکری هم نمی گوید اما چون به فقر و نیاز خود نسبت به خدا توجه تام داشته نیازش برطرف می شود ؛ روزی فرزند آیت الله بهاءالدینی در بستر بیماری و احتضار بوده، ایشان بالای سر فرزند نشسته و با حالت خاصی فرموده بودند که "چقدر انسان ضعیف است" بعد از این ، بچه حالش کاملا خوب شد! بدون هیچ ورد و دعای خاصی! سرّش این است که ایشان با حالت انقطاع از غیر خدا به خدا متوسل شد ، اسم اعظم یعنی همین انقطاع. این بدان معنا نیست که دعاهای موجود بی تاثیر است. برعکس دعاهایی مثل دعای یستشیر و دعای عشرات را حتی اگر دشمنان خدا هم بخوانند تاثیر میگیرند، به همین دلیل اهل بیت فرموده اند این دعا را از دشمنان ما مخفی کنید تا علیه شما به کار نبرند! ولی باید توجه داشته باشیم که اصل ماجرا آن حس نیاز و فقر است است که همان اسم اعظم است. دعا همان انقطاعی است که در مناجات شعبانیه از خدا میخواهیم: «..إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّى تَخِرَقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ إِلَهِي..» (مفاتیح الجنان) اصل بریدن از غیر خداست گاهی نیاز به گفتن جمله ای هم نیست ، برای همین در روایات نسبت به آه مظلوم بیم داده شده ، زیرا چنین کسی دعایش مستجاب است حتی نیاز به دعا کردن هم ندارد اگر چیزی در دلش بگذرد هم اجابت خواهد شد چون یاوری جز خدا ندارد. امام حسین ع در روز عاشورا به امام سجاد سفارش می کنند: بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّه ؛ پسرم از ظلم به کسی که جز خدا یاوری ندارد بپرهیز. (بحار الأنوار؛ ج75 ؛ ص118) امام سجاد نیز همین وصیت را به پسرشان می کنند. باید به این باور برسیم که در این عالم تنها به یک وجود محتاجیم و آن هم خداست. این دعاها و مناجات ها باید ما را به این حالت انقطاع و بریدن از غیر خدا برساند. هر لحظه که انسان نیازش را با تمام وجودش احساس و باور کرد آن لحظه ، لحظه انقطاع و دعا و اجابت است. خدای متعال در این زندگی می خواهد همین را به ما نشان دهد. حتی در عادی ترین امور زندگی می توان شاهد این نیاز بود. قرآن کریم درباره خواب می فرماید : وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْل ؛ او کسی است که شما را هنگام شب ، میمیراند (انعام/60) به همین دلیل است که در روایات خواب برادر مرگ دانسته شده : «..فَإِنَّ النَّوْمَ أَخُ الْمَوْت..» (بحار الأنوار؛ ج73 ؛ ص189) برای همین پیامبر ص وقتی از خواب برمی خواستند سجده شکر به جا می آوردند : مَا اسْتَيْقَظَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ نَوْمٍ قَطُّ إِلَّا خَرَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَاجِداً. امام باقر می فرماید پیامبر از خواب برنمیخواستند مگر آنکه برای خدا به سجده می افتادند. (بحار الأنوار ؛ ج16 ؛ ص253) این نشان میدهد که ما حتی در عادی ترین امور زندگی خود نیز محتاج خدا هستیم. در یکی از دعاهای بعد از بیدار شدن از خواب آمده است: «...الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَحْيَانِي بَعْدَ أَنْ أَمَاتَنِي وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَدَّ عَلَيَّ رُوحِي لِأَحْمَدَهُ وَ أَعْبُدَه..» ؛ سپاس خدائى را كه مرا زنده ميكند پس از آنكه ميميراند، و بازگشتم به سوى اوست، سپاس خدائى را كه روحم را به من بازگردانيد تا او را شكر كنم و بندگى نمايم. (مكارم الأخلاق ؛ ترجمه میرباقری؛ ص293 ) 🔔 @Aminikhaah_Media