شب های جمعه مادری قامت خمیده
هی بوسه میگیرد ز رگهای بریده..
#شبجمعهاستهوایتنکنممیمیرم
امیرحسن¹¹⁸
_
ولی هیچکس نفهمید..
این شبونه حرف زدن با امامحسین
مارو از چه افسردگیهایی نجات داد:)
دورتبگردم!
امیرحسن¹¹⁸
_
وقتی از کربلات اومدم تموم فکر و ذکر و خیالم و در اصل خودم رو پیشت جا گذاشتم!
منتظرم روز تشییع جنازم بیای و بهم بگی من همون علیم که یه عمر سنگشو به سینت میزدی:))
عشق ِتو ازل ِمن است و من با روی
خمار کنندهی ضریحت زنده ام!
یل ِقتال العرب❤️🔥