فصل نهم : مالقا را به بقا بخشیدیم
#قسمت_دویست_و_شش
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕
خیلی در فکر هستم علت را جویا شد، بعد از کلی مکث و مقدمه چینی گفتم «بابا پشت تلفن خبر داد که اسمتو از لیست اعزام خط زده، از من خواست بهت اطلاع بدم»، ماجرا را که شنید خیلی ناراحت شد گفت:«
دایی نباید این کار رو می کرد من خیلی دوست دارم برم سوریه»، یکی دو ساعت هیچ صحبتی نمی کرد حتی برخلاف روزهای قبل استراحت هم نکرد غروب که شد لباس هایش را پوشید تا به باشگاه برود. وقتی به خانه برگشت گفت:« که با پدرم صحبت کرده است»، از سیر تا پیاز صحبت هایشان را برایم تعریف کرد، این که خودش به پدرم چه حرف هایی زده و پدرم در جواب چه چیزهایی گفته است بعد از تمرین نه که بخواهد جلوی پدرم بایستد ولی گفته بود: «دایی جان؛ اگه قسمت شهادت باشه همینجا قزوین هم که باشیم شهید می شیم پس مانع رفتن من نشيد اجازه بدین من برم»؛ اما پدرم راضی نشده بود گفته بود:« اگر قرار بر رفتن باشه من و برادرت از تو شرایطمون برای اعزام مهیاتره تو هنوز جووني هر وقت هم سن من یا سردار همدانی شدی اونوقت برو سوریه».
آن شب خواب به چشم حمید نیامد می دانستم حمید این سری بماند دق می کند صبح بعد از راه انداختن حمید به خانه پدرم رفتم کلی با پدر و مادرم صحبت کردم از پدرم خواستم اسم حمید را به لیست اعزام برگرداند گفتم:«اشکالی نداره من راضیم حمید بره سوریه، هر چی که خیره همون اتفاق میفته»، پدرم گفت:«دخترم این خط این نشون،!حمید
🌕🌑🌕🌑🌕⚫️🟡
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
🔮🔭
🔭
💎 تقویم نجومی 💎
✴️ دوشنبه 👈6 اذر / قوس 1402
👈13 جمادی الاول 1445👈27 نوامبر 2023
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله و حلقه اتصال رسالت و ولایت (11 هجری قمری )روایت ۷۵ روز.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی.
📛تقارن نحسین و صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند.
🚘 سفر: مسافرت اصلا خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود).
👶مناسب زایمان نیست.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️آغاز نویسندگی و نگارش کتاب مقاله و پایان نامه.
✳️آغاز تحصیل و تدریس و تعلیم.
✳️دیدار با روسا و مسئولین.
✳️و خطاطی نیک است.
🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب نیست.
👩❤️👨 مباشرت و مجامعت:
مباشرت امشب :فرزند زبانش از دروغ و تهمت مبرا است.
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،خوب نیست.
🔴 حجامت:
#خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، سلامت آفرین است.
🔵ناخن گرفتن:
دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕دوخت و دوز لباس:
دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن).
✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه.
✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که امشب شبِ سه شنبه دیده شود طبق ایه ی 14 سوره مبارکه "ابراهیم علیه السلام" است.
و لنسکننکم الارض من بعد هم....
و از معنای آن استفاده می شود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده به وی برسد ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید
🌸زندگیتون مهدوی 🌸
🌸به امید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
📚 منابع مطالب
کتاب تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
@taghvimehamsaran
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ✨
🔭
🔮🔭
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 صلوات حضرت فاطمه زهرا سلاماللّهعلیها
🖊 بسم الله الرحمن الرحیم
▪️دیگر آن خندهی زیبا به لب مولا نیست
▪️همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست
▪️قطرهی اشک علی تا به ته چاه رسید
▪️چاه فهمید که کسی همچو علی تنها نیست
🍃 شهادت حضرت فاطمه الزهرا(س) تسلیت باد.
💫 شادی روح مطهر استادحاجیه خانماکبری(ره) صلوات
@zaynab_ir
http://eitaa.com/zaynab72
🖊 بسمالله الرحمن الرحیم
▪️ فاطمه زهرا(سلامالله علیها) هجده اسم دارند که تمام آنان از آسمان آمده است، حال چرا هجده اسم است، زیرا در میان اسماء خداوند، ابجد اسم ” حی ” خداوند،هجده است، ” حی ” یعنی خدایی که زنده است وزندگی را میآفریند، هرچه که زنده است وبر اساس اسم”حی ” خداوند است، آفرینش بر اساس اسم ” حی ” خداوند زنده و آفریدهشده و حضرت فاطمه(س) که هجده اسم بر اساس ابجد اسم ” حی ” خدا دارد، باعث ادامهی حیات است و امروز که قطب عالم امکان، حضرت مهدی (عج) است پسر این فاطمه(س) است.
🍃 "اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ"
💫 شادی روح مطهر استادحاجیه خانماکبری(ره) صلوات
۱۳۹۲/۱۲/۲۰
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
@zaynab_ir
http://eitaa.com/zaynab72
فاطمیه، جلسه اول.mp3
15.56M
🍃 سخنرانی حاجیه خانم اکبری
به مناسبت ایام فاطمیه سال ۹۹
💫 شادی روح مطهر استادحاجیه خانماکبری(ره) صلوات
http://eitaa.com/zaynab72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه چیزی به من بگید که چادر بپوشم!
#فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این مرثیه آتش زد به قلبم 😭😭😭😭
امام زمانم ببخش😭😭😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️🌹⚫️ یا حضرت مـــــادر
▪️خبر از یک زن بیمار
▪️شود میمیرم
▪️مادری دست به دیوار
▪️شود میمیرم
▪️با زمین خوردن تو
▪️بال و پرم میریزد
▪️چادرت را نتکان
▪️عرش بهم میریزد
ایام فاطمیه تسلیت باد 🏴
🎤حجه الاسلام شیخ جعفر توسلی(ره):
لعن کردن دشمنان #حضرت_زهرا سلام الله به این عبارت: «لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حقِّکِ یا مُولاتِی یا فاطمَة الزهراء»، از گنج هم بالاتر است، خیلی راهگشا و پر برکت است.
#فاطمیه
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن
🏴مداحی #حاج_محمود_کریمی به مناسبت شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
ایام #فاطمیه تسلیت به #امام_زمان
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«دلمازاینمیسوزه...💔»
📜 #فاطمیه
#ایام_فاطمیه
📻 #حضرت_زهرا سلام الله علیها
🎤 حاج_مهدی_رسولی
❤️#هر_روز_با_یاد_شهداء
❤️#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
16073879529766295949251.mp3
3.92M
😭 اینقدر غم مردمو خوردی
😭 ای مادر غمخوار
🔹 شده حرفت ورد زبونها
🔸 الجار ثم الدار
فصل نهم : مالقا را به بقا بخشیدیم
#قسمت_دویست_و_هفت
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕
بره شهید میشه، مطمئن باش!»، مادرم هم که نگران تنهایی های من بودگفت:« فرزانه من حوصله گریه های تو رو ،ندارم خدای ناکرده اتفاقی بیفته تو طاقت نمیاری»،درجوابشان گفتم:«حرفاتون رو متوجه میشم منم به دلم برات شده حمید اگه بره شهید میشه، ولی دوست ندارم مانع سعادتش باشم شما هم خواهشاً رضایت بدید، حمید دوست داره بره مدافع حرم باشه از خیلی وقت پیش راه خودش رو انتخاب کرده»،پدرم اصرار من را که دید کوتاه آمد قرارشد صحبت کند تا اسم حمید را به لیست اعزامی های دوره جدید اضافه کنند.
روز شنبه شانزدهم آبان ساعت پنج از دانشگاه به خانه برگشتم، هوا ابری و گرفته بود، برق های اتاق خاموش بود، حمید کنار بخاری یک پتو سرش کشیده بود و به خواب رفته بود، پاورچین پاورچین سمت آشپزخانه رفتم هنوز چندلقمه ای ناهار نخورده بودم که از خواب بیدار شد من را صدا کرد و :گفت:«کی رسیدی خانوم؟ ناهار خوردی بیا باهات کار دارم»، از لحن صحبتش تا ته ماجرا را خواندم با شوخی گفتم:« چیه باز می خوای بری سوریه؟! شاید هم می خوای بری سامرا، هر جا می خوای بری ،برو ما دیگه از خیر تو گذشتیم!».
خندید و گفت: «جدی جدی می خوایم بریم امروز صبح توی صبحگاه اعلام کردن اون هایی که داوطلب اعزام به سوریه هستن بمونن، خیلی ها داوطلب شدن، بعد پرسیدن چند نفر گذرنامه دارن؟ من دستمو بلند کردم، پرسیدن چند نفر دوره پزشک یاری رفتن؟ باز دستمو بلند کردم،
🌕🌑🌕🌑🌕⚫️🟡
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
فصل نهم : مالقا را به بقا بخشیدیم
#قسمت_دویست_و_هشت
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕
پرسیدن چند نفر بلدن با توپخونه برای خط آتش کار کنن؟ این بار هم دستمو بلند کردم!».
گفتم:«پس همه کارها رو کردی؟ فقط مونده من قرآن بگیرم از زیرش ردبشی! این دست بلندکردنا آخر کار دست ما داد، راستی مگه اونایی که سری اول رفته بودن برگشتن که شما میخواین برین؟»،در حالی که پتو را جمع می کردگفت:« ما باید اعزام بشیم خط رو تحویل بگیریم وقتی مستقر شدیم اونا برمی گردن».
چند ماه قبل برای کاروان دانشجویی عتبات ثبت نام کرده بودیم،حمید می گفت:«سری قبل که تنها رفتم کربلا نشدبرات چادر عروس بخرم، این سری با هم بریم با انتخاب خودت بخریم» اعتبار گذرنامه هایمان تمام شده بود چند روزی درگیر ارسال مدارک برای تمدیدگذرنامه شدیم همه کارها را انجام دادیم ولی وام ما جور نشد.انگار قسمت این بود که حمید با گذرنامه ای که برای زیارت برادرگرفته بود به دفاع ازحرم خواهر برود.
چهل روزی می شد که سری اول اعزام شده بودند شنبه این حرف را به من زد اعزامشان روز دوشنبه بودیعنی فقط دو روز بعد! هر چقدر من دلم آشوب بود و حال خوبی نداشتم ولی حمید پر از آرامش و اطمینان بود،جلوی آینه محاسنش را شانه کرد و گفت: «باید با لباس نظامی عکس داشته باشم میرم عکاسی سرکوچه عکس بگیرم زود بر می گردم».
🌕🌑🌕🌑🌕⚫️🟡
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
فصل نهم : مالقا را به بقا بخشیدیم
#قسمت_دویست_و_نه
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕
از خانه که بیرون رفت تازه از بهت این خبر بیرون آمدم،شروع کردم به گریه کردن هر
چه کردم حریف دلم نشدم نبودن حمید کابوسی بود که حتی نمی توانستم لحظه ای به آن فکر کنم یک سر ایمانم بود یک سر احساسم ،دم به دقیقه احساسم بغض سنگینی می شد روی گلویم که:« نذار بره! باهاش قهر کن، جلوش ،وایس،ا لج بازی کن، چه معنی میده تو همچین شرایطی اول زندگی شوهرت بره شهید بشه»، این فکرها مثل خوره به جانم افتاده بود بغضم را می خوردم، جلوی چشمم صحنه قیامت را می دیدم که با دست خالی جلوی امیرالمؤمنین (ع) هستم در حالی که در این دنیا هیچ کاری نکردم از طرفی حتی مانع رفتن همسرم شده ام.
بین زمین و آسمان بودم، بی اختیار اشک می ریختم حال و روزمان دیدنی بود یکی سرشار از بغض و گریه یکی مملو از شوق و شعف، به چند نفر از دوستان و آشناها زنگ زدم شاید آنها بتوانند آرامم کنند ولی نشد حتی بعضی ها با حرفهایشان نمک روی زخمم گذاشتند فهمشان این بود که چون حمید من را دوست ندارد برای همین راضی شده برودسوریه!، می گفتند:« جای تو باشیم نمی ذاریم بره، اگر تو رو دوست داشته باشه می مونه!»، نمی دانستند من و حميد واقعاً عاشق هم هستیم درست است که بیقرار بودم و نمی توانستم دلم را راضی کنم با این حال نمی خواستم جزء زن های نفرین شده تاریخ باشم که نگذاشتند شوهرشان به یاری حق برود، نمی خواستم شرمنده حضرت زینب(س)
🌕🌑🌕🌑🌕⚫️🟡
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._