🍃🌸﷽🍃
🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃
بسم الله الرحمن الرحيم
هر روز صبح...
سلام صبحگاهی
تقدیم به ساحت قدسے قطب عالم امکان
🌸السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المهدی
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریکَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان
أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج بحق حضرت زینب کبری(س)🌸
السلام عليك يا اباعبدالله
و علي الارواح التي حلت بفنائك
عليك مني سلام الله أبدا
ما بقيت و بقي الليل و النهار
و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم
السَّلامُ عَلي الحُسٓين و
عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و
عَلي اولاد الحُسَين وَ
علَي اصحابِ الحُسَين.
أللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین (ع)🌸السلامُ عَلَیک یا امام الرئوف یا ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ المُرتضی
🌺السَّلامُ عَلَيْکِ يَا فَاطِمَةُ المعصومه اشْفَعِي لَنَا فِي الْجَنَّةِ
🌸🌸🌸🌸🌸
#امیررضا_رشیدی👈عضوشوید
@Amirreza_Rashidi_87
┉┉┉•••◂ 𖦹🌸🦋🌸𖦹▸•••┉┉┉
🆔https://eitaa.com/Amirreza_Rashidi_87
🅰https://www.aparat.com/Amirreza_Rashidi_87
®https://rubika.ir/Amirreza_Rashidi_87
┉┉┉•••◂ 𖦹🌸🦋🌸𖦹▸•••┉┉┉
آغاز میکنیم با مدد از بانویی که بعد دنیا اومدنش ضرب المثل شد دختران بابائی اند...
#یا_سیدتنا_رقیه_سلام_الله_علیها
ان شاالله همچین روزی همه زائر صحن و سرای بی بی باشیم🤲
@Amirreza_Rashidi_87
7.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرا شرح پریشانی چه حاجت
که بر حال پریشانم گواهی ...
#یا_اُخت_الرضا_س
@Amirreza_Rashidi_87
اين برف كه مانند نگين ميريزد
بـر پـای امـام آخـــريـن مـيريـزد
نُقلی است كه از يمن وجود مهدی
بـر روی سر اهــل زمـيـن مـيـريـزد
أللَّهمّ عجّل لولیک الفرج🤲
@Amirreza_Rashidi_87
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_رقیه_سلامالله
عرش از نورِ خدا غرقِ تلااطُم شُده بود
بَسکه میریخت گُل از عرش زمین گُم شده بود
باز هنگامهیِ یک جلوه تَبَسُم شده بود
وقتِ رقصیدنِ دل وقتِ ترنُم شده بود
شب از آن شب همه شب مثلِ شقايق شده است
مثلِ مجنون شده یعنی که شب عاشق شده است
-
چه شکوهی که خدا نیز تماشا میکرد
بال در بالِ فرشته پَرِ خود وا میکرد
جلوه بر چشمِ علی اُمِ اَبیها میکرد
یا حسین ابنِ علی بود که غوغا میکرد
مثل خورشید دل از آنهمه کوکب می بُرد
زینبی آمده بود و دِلِ زینب می بُرد
-
لاله شوریدهیِ هر لحظهی دیدارش بود
ماه آواره و شب گرد و گرفتارش بود
مِهر همسایهیِ دیوار به دیوارش بود
خوشبحالِ دلش عباس علمدارش بود
چشم وا کرد و خدا گفت چه رویی دارد
چه ظهوری چه شکوهی چه عمویی دارد
-
موج برخاست و با زمزمه از دریا گفت
باد پیچیده و از آن شبِ نا پیدا گفت
آنشبی که مَلَک از آمدنِ لیلا گفت
خبرِ آمدنِ لیلیِ لیلا را گفت
اولین آینهیِ جاریِ کوثر آمد
دومین فاطمهیِ خانهی حیدر آمد
-
آسمان از قدمش تا که شکوفا میشد
عشق شیرازهی هر واژهی دنیا میشد
هر سحرگاه که گلبرگ گُلَش وا میشد
عالم از یاسترین عطر مسیحا میشد
باغبان با همه آغوش پذیرایَش بود
لحظهی آمدنِ اُمِ اَبیهایش بود
-
کیست این جلوه مگر عصمتِ کبریٰ دارد
کیست این یاس که صد باغِ تماشا دارد
کیست این چشمه که در دامنه دریا دارد
به سرِ سینه یِ اَربابِ همه جا دارد
تا که یکبار به چشمانِ پدر بابا گفت
تا نَفَس داشت حسین ابن علی زهرا گفت
-
نظری کُن که سَری زیرِ قدمها داری
بینِ منظومهی خورشیدیِ دل جا داری
زیرِ پا وسعتِ شش گوشهی دنیا داری
که سرِ دوشِ علمدارِ علی جا داری
مثل فطرس شده آنکس که گدایَت شده است
دلِ ما در به درِ کرب و بلایت شده است
-
حیف از آن یاس که یک روزه بَرو بارَش سوخت
دامنش دور زِ چشمانِ علمدارش سوخت
پایِ پُر آبلهاش با تنِ تبدارش سوخت
از سرِ ناقه زمین خورد و دلِ زارش سوخت
چشم وا کرد و به نیزه سرِ بابا را دید
از همان فاصلهیِ دور لبش را بوسید
(حسن لطفی)
#یاشبیر
سخن پایانی:
گرچه دل از تمامیِ آلِ عبا گرفت
آخر به رویِ شانهی عباس جا گرفت