امیر زاهد:
رهبر انقلاب در جریان سخنرانی اخیرشان بر جریان #تحریف تاکید کرده و ان را موازی جریان #تحریم نامیدند!
اما تحریف مصادیقی دارد که اگر بخواهیم مصادیق گذشته انرا فاکتور بگیریم در حال حاضر بزرگترین تحریف واقعیت ایجاد دوگانه امریکای خوب و امریکای بد با محوریت روتوش کردن دموکرات هاست!
یکی تیتر میزند«دموکراتها برنده شوند؛ آمریکا به برجام برمیگردد»
ان یکی هم تیتر میزند《پوست اندازی حزب دموکرات امریکا به نفع ایران و به ضرر اسراییل》
جریان تحریف همزمان با اعلام کاندیداتوری #جو_بایدن از حزب #دموکرات به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ بهدنبال تزریق امیدواری به عوض شدن شرایط در صورت پیروزی دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هستند. اما فرشته نجاتی که این جریان سیاسی خاص از دموکراتها ترسیم میکند، در واقع همان فرشته عذابی است که نقش آن در پایهریزی تحریمهای همهجانبه علیه جمهوری اسلامی ایران انکار ناپذیر است.
چرا که اساساً در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما رئیسجمهور دموکرات آمریکا، سختترین تحریمهای چندجانبه و یکجانبه علیه کشورمان اعمال شد. متعاقب امضای توافق هستهای میان ایران و اعضای ۱+۵، دولت اوباما پروسه نقض و ابترسازی برجام را به صورت جدی آغاز و از خلأهای حقوقی داخل متن توافق هستهای نیز در این مسیر به صورت جامع استفاده کرد.
همچنین در نخستین روز اجرای برجام دی ماه ۹۴ و در مقطعی که همین جریان تحریف تأکید داشتند که «تحریمها به تاریخ پیوست»، دولت اوباما با تصویب تحریمهای ضدایرانی، نقض #برجام را کلید زد. پس از آن، سریال نقض برجام توسط دولت اوباما با غارت ۲میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید قانون تحریمی آیسا، تصویب قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از ۸۰ طرح ضدایرانی در کنگره آمریکا و پابرجا ماندن تحریم سوئیفت و…ادامه یافت.
فراتر از آنچه ذکر شد، نباید فراموش کرد خروج #ترامپ از توافق هستهای با ایران، مبتنی بر ریلگذاری سیاسی و حقوقیای بود که دموکراتها برای رئیسجمهور بعدی خود به یادگار گذاشتند. #ترامپ تا قبل از خروج از برجام، به صورت جدی به مکانیسم ماشه که توسط دموکراتها در برجام گنجانده شده بود استناد میکرد.
از سوی دیگر، امضا و تایید تعلیق تحریمهای ایران توسط رئیسجمهور آمریکا در بازههای زمانی ۱۲۰ روزه، سنتی بود که دموکراتها آن را بنا کردند و عملاً حیات توافق هستهای با ایران را منوط به امضای شخص اول سیاسی و اجرایی آمریکا کردند. بنابراین، دموکراتها در کنار دولت ترامپ، متهمان اصلی خروج واشنگتن از برجام محسوب میشوند.
اما متاسفانه خلق دوگانه دموکرات- جمهوریخواه در سیاست خارجی کشورمان، بهویژه طی ۵ سال اخیر انرژی زیادی را از وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی تلف کرد و خسارات محاسباتی زیادی را نیز به ما تحمیل کرد.
این در حالی است که تاکنون بارها تاکید شده است گرهزدن سرنوشت برجام و متعاقباً سرنوشت اقتصادی کشور به فراز و فرودهای سیاسی در آمریکا نهتنها خطایی تاکتیکی، بلکه خطایی راهبردی محسوب میشود. اما به نظر میرسد جریاناتی در کشورمان همچنان نسبت به تفکیک ماهوی دموکراتها و جمهوریخواهان از یکدیگر اصرار میورزند و نکته قابل تامل اینکه در حالی احیای جسم و روح برجام بدفرجام را به پیروزی دموکراتها در انتخابات آتی ریاست جمهور این کشور گره میزنند که انها تاکید کرده اند «این بازگشت البته بدون دریافت امتیاز از ایران ممکن نخواهد بود»!
جالب اینکه چندی پیش نشریه آتلانتیک در گزارشی به وضعیت توافق هستهای با ایران و سیاست واشنگتن در قبال آن پرداخته و با اشاره به انفعال دستگاه سیاست خارجی ایران در قبال بد عهدیهای مکرر آمریکا نوشته بود: «با توجه به پایبندی ایران به توافق هستهای با وجود احیای تحریمها و در عین حال نزدیک شدن به تاریخ انقضای محدودیتهای هستهای برجام، حتی اگر در سال ۲۰۲۰ یک رئیسجمهور دموکرات پیروز کاخ سفید باشد، ممکن است بازگشت به برجام با وضعیت فعلی آن را عاقلانه نداند».»
http://telegram.me/amirzahed59
https://eitaa.com/amirzahed
https://sapp.ir/amirzahed
امیر زاهد:
عده ای سست کمربند که از ابتدای مسئولیتهای چندین ده ساله خود در بخش های مختلف نظام، هماره درصدد صرف فعل "ما نمی توانیم" بوده اند و در هر برهه ای، تلاش می کردند تا با تقلب در واژه "عقل" و "عقل گرایی"، از آن به پاپس کشیدن از آرمان ها و اصول تفسیر کنند، در توجیه اقدامات سازشکارانه خود، همیشه می کوشند تا تابلوی صلح #امام_حسن(ع) را پررنگتر از قیام #کربلا نشان داده و روحیه غربزدگی خود را تحت آن صلح مقدس و سرنوشت ساز پنهان کرده و با سوء استفاده از مردم به علت ضعف در تحلیل سیاسی، نظام اسلامی را زیر بار تعهداتی ببرند که در نهایت در نظام هاضمه جهانی هضم و تسلیم شود.
انها یکبار در سال ۹۲ با گره زدن معیشت مردم به مذاکره، خلاء تحلیل سیاسی در ذهن مردم را با سیب و گلابی های برجامی پر کردند و رهبری به ناچار برای افزایش ظرفیت فکری مردم و مسئولین مجوز مذاکره را ذیل استراتژی "نرمش قهرمانانه" صادر کردند تا شاید سبب افزایش ظرفیت فکری و غنای تحلیل سیاسی در بین مردم و مسئولین شود تا دگر بار جریانی در کشور نسخه پیشرفت و رفاه را ذیل مذاکره تجویز نکند و مردم را بدنبال سرابی که در ذهن خود از مذاکره ساخته فریب ندهد.
خروج ترامپ از برجام بواسطه ضعفهای ساختاری توافق و گره زدن تمام مقدرات مملکت به برجام سبب بالا رفتن قیمتها و در رفتن رشته اقتصاد از دستان دولت شد اما اقبال مردم امریکا به جوبایدن و حداکثری شدن شانس او برای رسیدن به کاخ سفید دوباره جریان سازشکار را فعال کرده تا رفاه اقتصادی را دوباره لای زرورق مذاکره اینبار با جوبایدن پیچیده و با فریب مردم دوباره راه مذاکره را هموار کند.
برای جریان سازشکار مهمترین ابزار #تحریف است لذا ابایی ندارد تا با تحریف غربت #امام_حسن که در سایه عبیدالله ابن عباس ها پدید امد صلح انرا برجسته کند و به مردم دوباره ادرس مذاکره دهد در حالیکه صلح حسنی نرمش قهرمانانه ای بود برای شکل گیری یک نهضت ضد استکباری که باعث خیزش مجدد جبهه حق در برابر باطل شد و تصویری بی بدیل از جهاد و #شهادت را در صحرای کربلا به منحصه ظهور گذاشت لذا این صلح را باید در ذیل گفتمان #مقاومت تعریف کرد.
.
این تعریف از #صلح با پذیرفتن #کدخدا به عنوان راس هرم نظم نوین جهانی و مدلهای مرکز-پیرامونی که نقش کشورهای در حال توسعه را مماشات و پذیرفتن ذلت میداند فرق اساسی دارد.
http://telegram.me/amirzahed59
https://eitaa.com/amirzahed