🍃از رعد گریههای شبانه علی و مناجات خالصانه زهرا، باران #رحمت الهی بر خانه دردانه پیامبر بارید🌧
.
🍃#آسمان پر از صدای بال #فرشتگانی است که به خانه علی میآیند، آخر این #کودک فقط دارالشفای زمینیان نیست، بلکه طبیب افلاکیان هم هست.
.
🍃خلاصهی زهرا و علی متولد شد و به واسطه وجود نازنینش، بالهای سوخته فطرس ملک، جان تازه گرفت.😍
.
🍃پیامبر پس از شنیدن خبر ولادت شافع امتش، به خانه #علی و #زهرا آمد. اسماء مولود را داخل حریری پیچید و به نزد پیامبر آورد.
پبامبر در گوشش #اذان و اقامهی #عشق خواند و #جبرئیل، نام زیبای حســـ💚ـــین را از جانب #خداوند به ارمغان آورد.
.
🍃حسین زیباترین گل واژه عالم #هستی است. آنقدر زیبا، که از #ولادت تا شهادتش به گفته #حضرت_زینب چیزی جز زیبایی نیست (ما رایت الا جمیلا)
.
🍃به دنیا آمد تا #شمشیرها را تیز و خنجرها را مهیا کنند و آب را همچون حق دریغ.
گوش کنید این صـــدای هل من ناصر ینصرنی #حسین است.
.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
.
#گرافیست_الشهدا #امام_حسین #کربلا #بینالحرمین
🍂در هیاهوی #شهر گم شده ام. میان صدای بوق ماشین ها، معامله آدم ها و چهره غمگین و شادشان حیرانم.😰
.
🍃حال انسان ها عوض شده است. گویی مانکن هایی برای #تبلیغ لباس بر روی زمین #خدا قدم میگذارند.👣
.
🍂حجاب ، غریب ترین و مظلوم ترین پوشش این روزهاست.
خانم هایی ،هنوز چادر بر سر دارند ولی آنان هم در میان مدل های گوناگون سرگردانند.😯
.
🍃چشمانم را می بندم و پرنده دلم ، به سوی #شهیده_کمایی پرواز می کند.منافقین او را با چادرش خفه کردند و #شهید شد.حال در این روزهای آرام، منافق ها آرام پیش می روند. نمیدانم چرا مردم با چادر قهر کرده اند !آن را بوسیده اند و گوشه کمدهایشان خاک می خورد.
#چادر_خاکی، روضه ای است برای دل هایی که مادری اند.😔
.
🍂چشمانم به #موهای بافته شده زیبایی می افتد که با گلِ سر زیباتری آراسته شده است.بافت این موها مرا یادِ دست های بسته #شهدای_غواص می اندازد.
نمیدانم بافت دست های بسته محکم تر است یا باقت موهای رها شده در خیابان ها.
آنان با دستِ بسته هم #مقاومت کردند اما ما با دست های باز چه می کنیم؟!😞
.
🍃 روز به روز لباسها آب می رود.خیاط سلیقه ها قد شلوارها را کوتاه تر می کند و بخیل می شود در خرج کردن دکمه برای #مانتوهایی که لبه هایش از هم فراری اند.شاید یادش می رود آستین مانتوها را بدوزد.
یادم به شهدایی می افتد که دست هایشان را فدا کردند اما آن ها پیراهن هایی با آستین بلند میپوشند تا کسی را مدیون و #شرمنده نبینند.😭
.
🍂کمی آنطرف تر #مردهایی را می بینم کنار این #عروسک های خوش رنگ و بدلباس، که رگ #غیرت بر گردنشان نبض ندارد و بیخیال به این نمایش #بی_حیایی لبخند می زنند. 😥
.
🍃شلوارهایشان در نبرد بین افتادن و نیفتادن معلق مانده و #موهای رنگ شده و ابروهای خوش فرمشان گاهی مرا گمراه می کند که نکند این ها #دختر باشند و یادشان رفته #روسری بر سر کنند.😐
.
🍂صدای اذان مرا به خود می آورد .به آسمان که می نگرم، نگاهم به نگاه #حاج_همت گره می خورد اویی که چشم هایش جز خدا را ندید.
و کمی آنطرف تر حاج قاسم را با همان لبخند همیشگی اش. می گفت دختران این سرزمین ، دختران من هستند.😓💔
.
🍃 در این هیاهو مردم، صدای #اذان را نمی شنوند.
#دلم گرفته و #اشک_هایم پایان تلخ قصه #آزادی است.😭
.
🍂بیایید به چیزی #منافق نباشیم.🤔
.
✍نویسنده:#طاهره_بنائی_منتظر
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#مسلم پیشدار حکومت #انبیا و اولیاست سیپده صبح که نوید میدهد، صبح صادق به چشم برهم زدنی خواهد رسید.
.
▪️مسلم هوا سپیده دم است که خدا گفت رزق و روزی را در همین زمان برای اهل #زمین تقسیم میکنم، خواب نمانید تا روزی از دستتان نرود؛اما چه بگویم که #اهل_کوفه فاصله نماز تا طلوع آفتاب را با خیال راحت خوابیدند و جا ماندند از رزق #شهادت.
.
#نماز_صبح را به وقت #اذان علی خواند و #حسن ذکر مستحباتش را گفت و #حسین مسلم که سپیده خبر صبح صادق بود فرستاد تا نوید طلوع را بدهد که خودش بود، اما دریغ از مردم و دریغ از #جهل ابدیشان تخت خوابیدند که حتی صدای مسلم را نشنوند.
.
▪️تاریخ به کرّات تکرار میشوند، حال که سفیر صبح، نوید بهتر آورده نگذاریم او را #سر ببرند و از بالای #دارالعماره به پایین بیندازند......
.
✍نویسنده:#محمد_صادق_زارع
.
🕊به مناسبت شهادت #مسلم_بن_عقیل
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #کوفه #عرفه #حج_ناتمام #نامه #کربلا #بیعت #مدینه #امام_حسین #طفلان_مسلم #سفیر
🍃از رعد گریههای شبانه علی و مناجات خالصانه زهرا، باران رحمت الهی بر خانه دردانه #پیامبر بارید😍
🍃آسمان پر از صدای بال فرشتگانی است که به خانه #علی میآیند، آخر این کودک فقط دارالشفای زمینیان نیست، بلکه طبیب افلاکیان هم هست🙃
🍃خلاصهی #زهرا و علی متولد شد و به واسطه وجود نازنینش، بالهای سوخته فطرس ملک، جان تازه گرفت.
🍃پیامبر پس از شنیدن خبر ولادت شافع امتش، به خانه علی و زهرا آمد. اسماء مولود را داخل حریری پیچید و به نزد پیامبر آورد. پبامبر در گوشش #اذان و اقامهی #عشق خواند و جبرئیل، نام زیبای حسین را از جانب خداوند به ارمغان آورد🥰
🍃حسین زیباترین گل واژه عالم هستی است. آنقدر زیبا، که از #ولادت تا شهادتش به گفته #حضرت_زینب چیزی جز زیبایی نیست (ما رایت الا جمیلا)
🍃به دنیا آمد تا #شمشیرها را تیز و خنجرها را مهیا کنند و آب را همچون حق دریغ🌹
🍃گوش کنید این صـــدای #هل_من_ناصر_ینصرنی حسین است.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌺به مناسبت میلاد با سعادت #امام_حسین_علیه_السلام♡
#گرافیست_الشهدا #کربلا #بینالحرمین
🍃 کلمات در ذهنم جولان میدهند و من در تکاپوی انتخابشان با#قلم کلنجار میروم ، ثانیه ها به سرعت میگذرند و صفحه روبهرویم با کلماتی نامفهوم سیاه تر از قبل میشود.
🍃 کلافه دست از نوشتن میکشم و اینبار او را در پس پرده #خاطرات تجسم میکنم ، آن زمان که گلبانگ #اذان از گلدسته های #حرم برخاست و صدای گریه اش در بیمارستان پیچید وَ تقویم گواه این روز بود که ولادتش همزمان با میلاد #شاه_خراسان بود و به همین خاطر نامش #محمدرضا شد.محمدرضا ارفعی که#حماسه هایش در گوش تاریخ پیچیده.
🍃 خاطرات را ورق میزنم که #ترانه سخاوت و بخششاش به گوشم میرسد چیزی که زبانزد خاص و عام بود ، هرچه باشد او در پرتو مهر علیابنموسیالرضا قد کشیده و برخاستن چنین بانگی از وجودش، دور از انتظار نبود.
🍃 نسیمی دلانگیز میوزد و خاطرات را جلوتر میبرد به آن روز میرسد که هورالعظیم* یا مهدی هایش را به خاطر سپرد چون میدانست این آخرین رزم او خواهد بود.
🍃 به آن روز میرسد که#عاشورا در بیمارستان ، پیش چشمان خواهرش تداعی شد آن لحظه که وجود او را عطش فرا گرفته بود و دست خواهر بسته بود برای رفع عطش.
🍃 ناگهان ورق میلغزد ، #آسمان در هم میپیچد و زمین میلرزد از السلام و علیک #یا_اباعبداللهاش با لبی عطشان و ملائکه به جوش و خروش میافتند که سیرابش میکنند از چشمه بیکران کرامت حسینابنعلی و محمدرضا لبخندزنان پرواز میکند به سوی ابدیت ، به سوی اربابش...
پ.ن: هورالعظیم یا کلانتالاب، بزرگترین تالاب مرزی در استان خوزستان است ، عملیات بدر را در هورالعظیم با ذکر یا مهدی آغاز کردند ، شهید در این عملیات زخمی شد و راهی بیمارستان تبریز شد.
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_محمد_رضا_ارفعی
📅تاریخ تولد : ۱٣۴٢
📅تاریخ شهادت : ٢ فروردین ۱٣۶۴
📅تاریخ انتشار : ۱ فروردین ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃خوب درس خوند و معنای #عشق واقعی را خیلی زود پیدا کرد که در13 سالگی برای #امام_زمان نوشت "نشانی گیرنده : نمی دانم کجایی یا مهدی ؟! شاید در دلم باشی، یا شاید من از تو دورم. کوچه #انتظار، پلاک یا مهدی. سلام من به یوسف گمگشته ی دل زهرا و گل خوشبوی گلستان انتظار ای دریای بیکران، آفتاب روشنی بخش زندگی من که از تلالو چشمانت که همانند خورشید صبح دم از درون پنجره های دلم عبور می کند و دل تاریک و سیاه مرا نورانی می کند. تو کلید درِ تنهایی من! من تورا محتاجم. بیا ای انتظار شبهای بی پایان و..."
🍃با #تلاوت_قرآن سیمش وصل شده بود به خود خدا ! که عهد نامه می نوشت، " بی حساب پیش، انشا ا.. چهل روز تمام کارمو خالصانه انجام بدم تا خدای مهربون از سر تقصیرات ما بگذرد و گناهامو ببخشه. توی این چهل روز ان شاالله توفیق پیدا کنم مادام العمر #دعای_عهد و زیارت امین ا.. را بخوانم و..."
🍃 در ورزش #کاراته پیشرفت های چشمگیری داشت و تونست در مبارزه با شیطان مدال شهادت را از آن خود کند. صحبت از غنچه نوشکفته ای است، راضیه نام که در ۱۱ شهریور ۱۳۷۱ همراه با صدای ملکوتی #اذان در مرودشت شیراز پا به زمین گذاشت ودرشامگاه بیست و چهارم فروردین ۱۳۸۷ در «حسینیه سیدالشهدا» شیراز زمانی که نغمه «بی تو ای صاحب زمان» مداح فضای #حسینیه را عطرآگین کرده بود در اثر انفجار به شدت زخمی شده و ۱۸ روز بعد زینت مسافران آسمانی شد🕊
✍نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهیده_راضیه_کشاورز
📅تاریخ تولد : ۱۱ شهریور ۱٣٧۱
📅تاریخ شهادت : ۱۰ اردیبهشت ۱٣٨٧
🕊محل شهادت : شیراز
📅تاریخ انتشار : ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃حماسه ها را ورق میزنم، سربرگ هرکدام نام یک حماسهساز را نوشته و من به دنبال او میگردم. اویی که تا چندی پیش حتی نامش هم به گوشم نخورده بود. ولی حالا منشأ #الهام من شده و امروز قلمم برای او مینویسد.
🍃گلبانگ #اذان در کوچه های شهر میپیچد، هوا گرگ و میش و آفتاب هنوز نزده است. اهالی خانه #مضطرب پشت در ایستادهاند، انتظار در سلول تک تکشان خانه کرده و هر لحظه منتظر شنیدن خبری هستند...
🍃بعد از دقایقی همزمان با آخرین «لاإله إلا إلله» که به گوش شهر میرسد #انتظار به سر میآید و صدای گریه «علی» در خانه میپیچد. #علی متولد میشود😍
🍃اویی که از ابتدا به چشم پدر با هر چهار فرزند فرق داشت. و مادر در تمام این نوزده سال هر روز با خودش مرور کرده بود که علی نمیمیرد بلکه #شهید میشود!
🍃شیرینی یاد #خاطرات آن روز به جان مادر مینشیند و هربار مشتاقانه این فیلم نوزده قسمته را از ابتدا روایت میکند. به دقایق پایانی که میرسد همراه آخرین نفس های فرزندش #نفسش میگیرد و آرزوهایش پیش چشمانش میمیرند و حسرت هایی باقی میماند از پیکر غرق به خون علی...😔
🍃و باز هم روضه ها به کمک مادر دلشکسته میآیند : به حجله میروم شادان ولی زخمی به تن دارم، به جای رخت دامادی لباس #خون به تن دارم😓
♡سالگرد #شهادتت_مبارک پروانه مهران♡
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علی_آخوند_نسب
📅تاریخ تولد : ۱ بهمن ۱۳۴۶
📅تاریخ شهادت : ۲۷ خرداد ۱۳۶۵
📅تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : مهران
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
بسم رب الزینب(س)💛
🍃شلوغیِ دنیا، گرد میشود بر دل مینشیند و ارام ارام تار میکند چشم های وجودت را... میان این شلوغی ها تنها غوغای اهل معرفت است که میشود همان تافته ی جدا بافته؛ آنچنان سیاهی هارا از وجودت میزداید که گویی چشم هایت دید تازه ای یافته اند!
🍃عبدالکریم همان اهل معرفت بود؛ جوانی رشید که تبسم همیشگی اش جان میبخشید امیدت را، میشد مردانگی را در چشم هایش دید زمانی که در اوج جوانی چشم بر تعلقاتش بست و دل سپرد به جبهه و جنگ....
🍃اصلا خود به تنهایی معلم آموختن عشق بود! تمامی قدم هایش در جاده ی زندگی را نذر رضای خدا کرده بود. صدای #اذان را که میشنید به سوی خالقش میرفت و #عاشقانه به جا میاورد رسم بندگی اش را...
🍃ایات قران را نیز با جانش تلاوت میکرد و سبقت میگرفت در نشان دادن دلدادگی اش. تمامی این ها زمینه شد برای نوکر #عمه_سادات شدن! #غیرت شیعه تاب نمی اورد اسیرشدن بانوی صبر را...
🍃برای دفاع از حرم ال الله راهی سوریه شد. شهری که جای جایش تداعی کننده روضه های جانسوز اسارت است. رفت تا عباس بشود برای حضرت زینب(س) و چه خوب راهی را برگزید، چه خوب به چشم امد و دست خدا اورا به عنوان فداییِ خواهرحسین(ع) نزد خود برد...
🍃تویی که محضر اربابت ابرومند شدی شفاعت میکنی گنهکاران زمینی را؟!
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_عبدالکریم_اصل_غوابش
📅تاریخ تولد : ٢۵ دی ۱٣۴٨
📅تاریخ شهادت : ۱٩ تیر ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۱٨ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : تدمر_سوریه
🥀مزار شهید : گلزار شهدای اهواز
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
*بسم رب الشهید*
🍃چه دیدند عاشقانِ این راه، که #جهاد را مُهری بر پیشانی کردند و در پیش گرفتند این راه پر پیچ و خم را. گویا هر چه این راه صعب العبور تر عاشقان را شوقی بیشتر...
🍃همچون *حاج اکبر* نامِ او جلالِ جهادش را به رخ میکشد و وصف او جلا میدهد قلوب غرق در ظلمت را؛ مرید بود و مرادش نوکرِ خاندان علی(ع) شدن، هر دم بر در این خانه میکوبید و توسل هایش به #اهل_بیت خدا، چشم گیر که نه، دل گیر بود...
🍃دل را گیرِ محبتِ اهل کساء میکرد و پاهایت را بندِ این خانواده. طهارت وجودش نیز خود ثابت کننده ی اعتقاداتِ قلبیِ او بود! زمانی که #اذان در کوچه پس کوچه های شهر می پیچد، حاج اکبر بود که قامت میبست و به جا می اورد بندگی خویش را...
🍃او قدم در این دنیا گذاشت تا رسم پروانه شدن را بیاموزد، تا به ما نشان دهد شمع دنیا، تورا پروانه نخواهد کرد و تنها پیله ای میشود به دور تو تا مانع پروازت شود....
🍃او از جنس همان نعم الرفیق هایی است که باید خدارا صبح و شام تسبیح گفت برای خلقتش. برای چراغ راه شدنش...
🍃پروانه ی اسلام زمینی شدن مبارک وجود اسمانی ات؛ باشد که ما نیز پر بگیریم به سمت شما و «هم المفلحون» شویم ♥️
✍نویسنده: #اسماء_همت
♡#شهید_اکبر_اسفندیاری_کلایی♡
📅تاریخ تولد : ٣ شهریور ۱٣٣٨
📅تاریخ شهادت : ۴ دی ۱٣۶۵
📅تاریخ انتشار : ۷ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : محور عملیاتی کربلای ۴
🥀مزار شهید : شهدای برگه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃خوب درس خوند و معنای #عشق واقعی را خیلی زود پیدا کرد که در ۱۳ سالگی برای #امام_زمان نوشت "نشانی گیرنده : نمی دانم کجایی یا مهدی؟! شاید در دلم باشی، یا شاید من از تو دورم. کوچه #انتظار، پلاک یا مهدی. سلام من به یوسف گمگشته ی دل زهرا و گل خوشبوی گلستان انتظار ای دریای بیکران، آفتاب روشنی بخش زندگی من که از تلالو چشمانت که همانند خورشید صبح دم از درون پنجره های دلم عبور می کند و دل تاریک و سیاه مرا نورانی می کند. تو کلید درِ تنهایی من! من تورا محتاجم. بیا ای انتظار شبهای بی پایان و..."
🍃با #تلاوت_قرآن سیمش وصل شده بود به خود خدا! که عهد نامه می نوشت، " بیحساب پیش، انشاالله چهل روز تمام کارمو خالصانه انجام بدم تا خدای مهربون از سر تقصیرات ما بگذرد و گناهامو ببخشه. توی این چهل روز ان شاالله توفیق پیدا کنم مادام العمر #دعای_عهد و زیارت امین الله را بخوانم و..."
🍃 در ورزش #کاراته پیشرفت های چشمگیری داشت و تونست در مبارزه با شیطان مدال شهادت را از آن خود کند. صحبت از غنچه نوشکفته ای است، راضیه نام که در ۱۱ شهریور ۱۳۷۱ همراه با صدای ملکوتی #اذان در مرودشت شیراز پا به زمین گذاشت ودرشامگاه بیست و چهارم فروردین ۱۳۸۷ در «حسینیه سیدالشهدا» شیراز زمانی که نغمه «بی تو ای صاحب زمان» مداح فضای #حسینیه را عطرآگین کرده بود در اثر انفجار به شدت زخمی شده و ۱۸ روز بعد زینت مسافران آسمانی شد🕊
✍نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهیده_راضیه_کشاورز
📅تاریخ تولد : ۱۱ شهریور ۱٣٧۱
📅تاریخ شهادت : ۱۰ اردیبهشت ۱٣٨٧
🕊محل شهادت : شیراز
📅تاریخ انتشار : ۱۰ شهریور ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃 «بسم رب الحسین»
🍃 در این راه که پا میگذاری، چشم هایت ناخودآگاه بسته میشود و چشم دل را رهسپار این دیار میکنی. قدم قدم که پیش میروی، متحیرانه در و دیوار این خانه را مینگری؛ خانه ای که خشت خشت آن را سربازان این #خاک با عشق بنا کرده اند!
🍃 بهروز عبادی ها، پس از #انقلاب سر از گهواره بیرون آورده اند و #مخلصانه #مجاهدت های خود را به نمایش درآوردند! ایستادند و ثابت کردند، عشق حسین(ع)، بزرگ و کوچک نمیشناسد؛ از #حبیب_بن_مظاهر بگیر تا عبدلله پسر کوچک #حسن_بن_علی(ع)، همه رجزخوان میان میدان علم برپا میکنند و باید ببینی که چه غوغایی است میان دل هایشان دل هایی مملو از #شور و سرمستی...
🍃 قصه عاشقی اینبار، معطر به نام #بهروز_عبادی است! برگ های درخت زندگی اش را که پی در پی رد میکنم، میتوانم صدای #قرآن خواندنش را در بین الطلوعین بشنوم؛ اصلا صدای #اذان که در شهر دمیده میشود، قلبم تصور میکند قامت استوار سرباز خمینی را؛ آخَر لحظه هارا یک به یک سپری میکرد تا اذان شود و زانو بزند مقابل معشوق خویش...
🍃او مجنونِ جبهه ها بود! این چنین شد که نامش برای همیشه میان خاک پر رمز و راز #جزیره_مجنون پیچ خورد، قد کشید و آنقدر شاخ و برگ گرفت تا امروز قلب های مارا به احاطه خویش دراورد!
🍃 او #گمنام ماند، شب های #جمعه سفره دار زهرای مرضیه(س) بود اما چشم انتظاری مادر بود که نیروهای تفحص را به بالین فرزندش کشاند! این چنین شد که پیکر دردانه اش مهمان خانه اش شد! مادر فدا کرد تازه دامادش را، همانی که شش ماه بود رخت عروسی بر تن کرده بود...
🍃پسرش #جاودان شد و این روزها چشم های اوست که دل هارا برای خویش به جزیره ی مجنون تبدیل کرده است! او فرمانده شده و این ما هستیم که باید سرباز شدن را بیاموزیم...
🍃سالگرد شهادتت مبارک مجنونِ جبهه!
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_بهروز_عبادی
📅تاریخ تولد : ۱۰ مهر ۱۳۴۱
📅تاریخ شهادت : ۲۰ شهریور ۱۳۶۵
📅تاریخ انتشار : ۲۰ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : جزیره مجنون
🥀مزار شهید : همدان ، اسد آباد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی