🍃شهید حسنعلی شمس آبادی در سال ۱۳۴۷ در محله شمس آباد از توابع شهر نقاب ( شهرستان جوین) در خانواده مذهبی به دنیا آمد.
🍃 به#اخلاص، تواضع، خوش اخلاقی، #ادب و بی ریایی نزد دوستان و نزدیکان #معروف بود. ویژگی هایی که او را برازنده#شهادت کرد.
🍃 در سپاه خدمت می کرد. همکارانش دیده بودند بعضی روزها بعد از ساعات کاری که همه می رفتند، می مانده و مشغول نظافت محل کار می شده!
🍃در سال های ۸۸ و ۹۴ این سردار شهید به عنوان پاسدار نمونه انتخاب شده و سالی هم در طرح#مالک_اشتر نیروهای مسلح از دستان مسئولین سپاه لوح تقدیر دریافت کرده.
🍃در #وصیت_نامه اش آورده :
(*آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند
*بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی
*بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او.
*عمر آنقدر کوتاه است که نمیارزد آدم حقیر و کوچک بماند)
🍃با31 سال خدمت صادقانه در#سپاه پاسداران بازنشسته شده بود که دوباره دعوت به خدمت شد.
🍃شهید حسن علی شمس آبادی هم بدون چون و چرا و چشم داشتی پذیرفت.در پیاده روی اربعین همان سال به همراهانش گفت: "در این زیارت شهادت در #سوریه را از امام حسین(ع) طلب کرده ام."
🍃برای اعزام به سوریه با تجربه هایی که در#دفاع_مقدس داشت خیلی سریع #اعزام شد. از آن جایی که همیشه خداوند نگاهی ویژه به دردانه هایش دارد، در تاریخ ۱۷ اسفند ۹۴ در مبارزه با تروریستهای تکفیری داعش در شهر #حلب به آرزویش که روی پا ایستادن و شهادت در سوریه بود رسید.
🍃میوه های درخت زندگیش دو پسر و یک دختر هستند که از او به یادگار مانده اند.
✍نویسنده: #سودابه_حمزه_ای
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_حسنعلی_شمس_ابادی
📅تاریخ تولد: ۱۳۴۷
📅تاریخ شهادت: ۱۷ اسفند ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱٣٩٩
🥀مزار : شهدای شمس اباد
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃سلام به قطره قطرهی خون تو ای #شهید، خونی که نگهدارنده ی حق از باطل و زنده نگه دارندهی #عدالت اجتماعی شد.
🍃سلام بر #منطق تو ای شهید، که آگاهی و حیات تراوش شده ی آن است.
سلام بر تو ای کسی که آگاهانه مسیر #حق را برگزید و دعوت پروردگارش را لبیک گفت♡
🍃سلامبر تو ای کسی که غبار فروتنی و تواضع وجودش را درنوردید.
سلام بر تو ای کسی که شهادت را در اغوش کشید و ما زمینیان را به خود مجذوب ساخت و به هوش آورد قلبهای غفلت زده ما را.
🍃سلام بر تو ای به نور پیوسته، سلام بر تو ای مدافع حریم ولایت، سلام بر تو ای پرستوی #حلب، سلام بر تو ای پرواز کننده به سوی معراج، سلام بر تو ای #مخلص فی الارض🌺
🍃عمار جان ...
سلام و نگاه #خدا بر تو بود که عاشقانه تو را ببرد. بگونه ای که هستی کائنات از عطر پراوز تو مست شده اند.
🍃ای برادر شهیدم، تو را قدر میدانیم
و خوب میدانیم، بهمجرد این که هر قطره ای از خونت بر زمین جاری شد در مقابلش گلی شکوفا و راهی مشخص گردید.
🍃نغمه ی #دعایت را به نزد پروردگار برای ما محبوس شدگان زمینی بنواز. شاید به رائحه ی دعای شما، دلهای زنگی ما نیز طراوت خویش را بدست آورند و معطر وجودمان را فرا گیرد و راه خلاصی از این زندان مادی را هموار سازیم😓
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_عمار_بهمنی
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
📅تاریخ تولد : ۲۵ شهریور ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۲۴ فروردین ۱۳۹۵.حلب
📅تاریخ انتشار : ۲۳ فروردین ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : فسا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #طراحی #دل_نوشته #مشهد #کربلا
🍃از آغاز تولد، آنچه در وجود جاریست، تنها #عشق است و عشق
و تو هستی که تصمیم میگیری عشق را به پایِ کدام #معشوق پرورش دهی؟! معشوقِ زمینی یا اویی که در آسمان به نظاره نشسته است!؟
🍃پرستوهای #حلب اما راه و رسمِ عاشقی را خوب بلدند. بال و پر میزنند، گویی خسته از این #دنیا به دنبالِ سرپناهِ امنی راهِ آسمان را پیشگرفته اند
🍃بندگی سرلوحه کارشان و دلبری از معبود راهِ رسیدنشان به آسمان است.
#میثم، پرستویِ عاشقی که هیچ چیز جلودارِ پروازش نبود حتی شیرینیِ تولدِ تنها دخترش!
🍃دختران باباییاند اما سهمِ #حلما سنگِ مزاریست که میان او و بابا فاصله انداخته است و این بین، همسری که زینبگونه #صبر را پیشه کرده است
🍃میثم قبل از پرواز، هردو را به #حضرت_عقیله سپرده و خودش میانِ آسمان نظاره گرِ آنهاست و کنارشان نفس میکشد، بودنش حس میشود. حضور میثم در رگهای زندگی جاریست
🍃عشق به زندگی، به همسر و فرزند چیزِ کمی نیست اما توانِ مقابله با اراده میثم را نداشت، او برای آسمان بود و سکویِ پروازش، حلب
🍃انسانها به خواستگاهشان باز میگردند و میثم به #آسمان. آنچه خدا هدیه داده بود، باز پس گرفت
🍃عالم سراسر #رازی است نامکشوف، که بر مقیمانِ #حریم_حرم نیز جز پرده ای فاش نخواهد شد
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🕊به مناسبت سالروز #تولد #شهید_میثم_نجفی
📅تاریخ تولد : ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۷
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۳.حلب
📅تاریخ انتشار : ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بی بی زبیده قرچک
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #سوریه #عمه_سادات
🍃عشق حسین، تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد...
عشق #حسین، عاشق پرور است...
عشق حسین، #شهید پرور است❤
🍃عشق به حسین، تازه داماد نصرانی را پایبند #کربلا کرد و #وهب به هوای عشق حسین، تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد.
🍃بعد از هزار و اندی سال، باز هم عشق حسین، عشقِ زمینی را #شکست میدهد. اینبار تازه دامادی به نامِ #عباس. متولد ماهِ اردیبهشت، ماهِ عاشقان. نور چشم پدر و قوتِ قلبِ #مادر...🙃
🌿درمهرماه نود، لباسِ مقدسِ پاسداری به تن کرد و ورد زبانش شد : خدمت و خدمت و خدمت. در اردیبهشت نود و پنج، تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ #حضرت_عقیله شد.
🍃میدانِ جنگِ #حلب، قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای #جوانِ_کربلا بارانی کرد😔
🍃قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع). نُقل مراسم عروسی، نثارِ #پیکر سوخته اش شد.
🍃مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
🍃پدر میگوید: "از همان دوران کودکی، مسیر #بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد" حالا چندسالی هست که جایِ عباس، در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، #معتکف آسمانها است⚘
🍃جایش خالیست اما...گرمی حضورش، همه شهر را گرم میکند🌺
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌹به مناسبت سالروز #تولد #شهید_عباس_دانشگر
📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
📅تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #صلوات
🍃میگویند برات #کربلا اگر میخواهی، دخیل به #پنجره_فولاد امام رضا(ع) ببند. عجیب تمامِ کربلاییها نمک گیرِ معرفتِ حضرت سلطان هستند
نمونه اش حسن!
🍃متولد یک روزِ گرم شهریور در #مشهد، در همسایگی امامِ رئوف...دومین پسر خانواده شش نفره قاسمی دانا و عجیب برای مادر، این پسر با بقیه فرق داشت♡
🍃معرفتش، اولین جرقه تمام رفاقت هایش بود...اصلا هرکه به او جذب میشد، مریدِ خون گرمی و معرفتِ بی حسابش بود. مریدِ علی (ع) و آلِ علی بود...سَنَدَش؟ پیرهن سیاهی که به نشانه عزا، تمام #محرم و صفر، همسفرِ روضه ها و هیئت هایش بود.
🍃اینبار به جای کربلا؛ براتِ #سوریه را از حضرت سلطان گرفت. عازمِ شهرِ عشق شد...ارادتش به خاندانِ عصمت، گلوگیرِ آسایش و آرامشِ دنیایی اش بود و اصلا حسن مردِ ماندن نبود...
همیشه از خدا میخواست مرگِ با عزتی داشته باشد و چه عزتی بالاتر از شهادت؟؟❤️
🍃شوق به #شهادت در چشمانش شعله میکشید و کیست که بتواند پرستویِ عاشقِ پرواز را از بال و پر بیندازد جُز معشوقی که سرش را به دامن گیرد؟!
🍃صبح ولادتِ مولایش #علی (ع) غسل شهادت کرد. مدح مولایش را خواند و بال و پر گشود. چون شیر به میدان زد. پرواز نزدیک بود و حسن هر لحظه بیشتر از زمین کنده میشد...😞
🍃در ۱۹ اردیبهشت، در سرزمینِ #حلب، با گروهی هشت نفره در عملیاتی که نامِ امام رضا(ع) بر رویش میدرخشید به آسمان پرواز کرد.
🍃حسن با معرفت بود. هنوز هم هست. #مادر دلتنگش میشود و او مرهَم به این دلتنگی. مادر حسن را در گوشه و کنار خانه حس میکند، مادر است و عطر حضورش را لمس میکند، مادر است و دلخوش که عاقبتِ دردانه اش، ختم به خیر و عزت شده است🌺
🍃حال حسن آسمان نشین است. به همان اندازه با معرفت. و همچون آقایش حسن(ع) با کرامت، گره ها باز میکند...
با حسن ها کارها دشوار نیست💚
#یا_حسن
✍️نویسنده : #زهرا_قائمی
🍂به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_حسن_قاسمی_دانا
📅تاریخ تولد : ۲ شهریور ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳.حلب
📅تاریخ انتشار : ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : خواجه ربیع مشهد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃عشق حسین، تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد...
عشق #حسین، عاشق پرور است...
عشق حسین، #شهید پرور است❤
🍃عشق به حسین، تازه داماد نصرانی را پایبند #کربلا کرد و #وهب به هوای عشق حسین، تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد.
🍃بعد از هزار و اندی سال، باز هم عشق حسین، عشقِ زمینی را #شکست میدهد. اینبار تازه دامادی به نامِ #عباس. متولد ماهِ اردیبهشت، ماهِ عاشقان. نور چشم پدر و قوتِ قلبِ #مادر...🙃
🌿درمهرماه نود، لباسِ مقدسِ پ.ا.س.د.ا.ری به تن کرد و ورد زبانش شد : خدمت و خدمت و خدمت. در اردیبهشت نود و پنج، تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ #حضرت_عقیله شد.
🍃میدانِ جنگِ #حلب، قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای #جوانِ_کربلا بارانی کرد😔
🍃قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع). نُقل مراسم عروسی، نثارِ #پیکر سوخته اش شد.
🍃مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
🍃پدر میگوید: "از همان دوران کودکی، مسیر #بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد" حالا چندسالی هست که جایِ عباس، در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، #معتکف آسمانها است⚘
🍃جایش خالیست اما...گرمی حضورش، همه شهر را گرم میکند🌺
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌹به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_عباس_دانشگر
📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
📅تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #صلوات
«به نام خدا»
🍃۲۷ شهریور ۶۳،مادر برای اولین بار لمس کرد حس شیرین داشتنش را. در دامان پر مهرش بزرگش کرد.
به دبیرستان رفت و پس از آن، ادامه زندگی را در لباس سبز پاسداری سپاه گذراند.
🍃آموزشهای تکاوری را تا سال ۸۳ به پایان رساند. تکاور بودن لذت خاصی داشت برایش. مردان خدا در پی خاصهای دشوار هستند.
🍃مظلومیت و ناتوانی مردم عراق را که دید، دل کوچکش راضی نشد که او در تهران در آسایش باشد و آنها، هر لحظه بیم فروریختن خانههایشان بر سرشان، معنی آسایش را از یادشان بُردهباشد.
🍃رفت و چندی بعد با جراحتی در ناحیه پایش برگشت.
مدت کوتاهی بعد، اینبار نغمه طلب یاری امامش، از #سوریه به گوشش رسید.
🍃و اما دفعه بعد.. همان دفعهای که #امام_حسین(ع) دعوتنامهای خصوصی برایش فرستاد. ویژه دعوت شده بود.
به مادرش گفت:«مادر! اینبار امام حسین(ع) مرا طلبیده.» مگر میتوان #لبیک گوی دعوت امام نبود؟!
🍃عبادتهای عاشقانهاش با خدا را همیشه در خلوت انجام میداد. خدا هم تحقق آخرین خطوط زندگیاش را در خلوت رقم زد.
🍃در جنوب #حلب بودند. همه را به عقب فرستاد، اما خود برای مراقبت از آنها ماند. در کنار ساختمانی پناه گرفته بود که تکفیری ها آن را بر سرش ویران کردند و مادری را از دوباره دیدن حتی #پیکر فرزندش محروم کردند.
🍃چه زیبا شکل گرفت #عاشقانه آخرش با خدا. به راستی که #میهمان ویژه حسین(ع) بود.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مهدی_ذاکرالحسینی
✍نویسنده: #محدثه_کربلایی
📅تاریخ تولد: ۲۷ شهریور ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد۱۴۰۰
🕊محل شهادت :حلب_سوریه
🥀مزار شهید: جاویدالاثر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#صلوات
پیله ات را بگشا....
🍃چه یارانی که رفتند و دوستانشان را باری دیگر با گذشت چندین سال نزد خود فراخواندند، میدانستند رفیق رفیقش را هرگز رها نمیکند و برای پیوستن باید از جان گذشت.
🍃شهید حمید قناد پور ۲۹ مرداد ماه سال ۴۷ در #خوزستان شهری مملو از پروانههای دفاع مقدس دیده به جهان گشود.
🍃در دوران #دفاع_مقدس به رزمندگان اسلام پیوست و زخم هایی در تنش به یادگار مانده بود ، او از قافله دوستان جا ماند و تکیلفی دیگر بر عهده داشت که سالها بعد پس از هجوم تکفیری ها میهمان بی بی زینب(س) در #سوریه شد.
🍃 در کنار تیم پزشکی به رزمندگان مقاومت با دل و جان کمک میکرد.
این شهید والا مقام برای بازسازی و احیای یک بیمارستان صحرایی بین شهرهای #تدمر و #حلب سوریه که به تازگی از محاصره داعش ازاد شده بود اعزام شد که به همراه چندین گروه در آن بیمارستان مشغول پاکسازی بودند که یکی از گروه ها در تله انفجاری گرفتار شده و تعداد زیادی از مدافعان حرم به شهادت رسیدند اما دقایقی بعد از آن شهید قناد پور به همراه تعدادی دیگر در تله انفجاری دوم گرفتار شده و نکته قابل توجه این است که شهید قناد پور که متوجه مین حسگر میشود برای آسیب دیدن کمتر همرزمانش #مین را با ضربه پا از محل دور میکند که همین امر باعث میشود وی نسبت به سایر #مدافعان_حرم آسیب بیشتری دیده و دچار سوختگی کامل شود.
و نهایت خواستهاش پیوستن به دوستانی بود که سالها قبل او را جا گذاشته بودند.
🍃سرانجام روز ۲۳ خرداد سال ۹۶ مصادف با شب بیست و سوم ماه #رمضان به دوستانِ شهیدش پیوست.
✍نویسنده: #فاطمه_اکبری
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_حمید_قنادپور
📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۴۷
📅تاریخ شهادت : ۲۸ خرداد ۱۳۹۶
📆تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب
🥀مزار شهید : اهواز.گلزار شهدا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃به گفته شهید اهل قلم :اگر شهید نشدیم لاجرم باید #مُرد.
چه بهتر که انسان به واسطه ریختن خون خودش بتواند به دین #اسلام کمک کند. البته این مطلب را بگویم که شهادت را به هرکسی نمیدهند و خدا به #بندگان ویژه خود میدهد*
🍃آری تو ویژه بودی، آنقدر ویژه که خونت درختِ اسلام را آبیاری کرد.
با هر لقمه که خوردی #بسمالله گفتی و سرچشمه نوری در درونت روشن شد، نوری که بعد از #پرواز هم روشنی بخش ظلمتهاست❤️
🍃بینالطلوعین را از دست نمیدادی!
و شاید رزقِ #شهادت را همان حوالی گرفته ای، همان لحظاتی که ملائک رزق و روزیِ دنیا را بر سر خفتگان میریختند. ما از روزیِ دنیا جا میمانیم و امثال تو سِیر در آسمان میکنید.
🍃میانِ حالِ خوبت عاقبت بخیر شدی و شهید. به قول #حاج_اسماعیل* خدا به ما تعهدی نداده اما تو راهش را بلدبودی. ما نابلدان اگر جا بمانیم، قطعا میمیریم.
🍃حلب ،آخرین ایستگاهِ دنیا و سرآغازِ راه آسمانیِ توست. آن هنگام که #دنیا تلاش میکرد دست و پایت را ببندد،چشم بستی و راهِ #غیرت را پیش گرفتی. خود را به قافله عاشقان رساندی🌹
🍃حال نیستی و همسرت، #زینب وار فقط زیبایی هارا میبیند و#علی_اکبر میپروراند برای مولایش،که مبادا در صفِ منتقمینِ #حسین_علیهالسلام جایِ پسرانش خالی باشد!
🍃آسمان نشین، حواست را جمعِ ما کن!
این روزها عجیب بلاتکلیفیم.
حواست به ما باشد🌺
#تولدت_مبارک😍
*بخشی از وصیتنامه شهید.
*"خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان
که هستي بماني، نداده است!
شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبی داری و میخواهی #دعا کنی، يادت نرود عافيت و #عاقبت_به_خيریات را بطلبی.
#حاج_محمد_اسماعیل_دولابی"
✍️نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_محمد_استحکامی
📅تاریخ تولد : ۱۴ تیر ۱۳۶۲
📅تاریخ شهادت : ۲۷ مهر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۱۳ تیر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : جهرم
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #حلب
✨به نام او...
🍃قلم آماده برای ثبت خاطراتش، اما چگونه باید گفت؟! چگونه باید از مردانی که ستارههای آسمان شهادت گشتهاند گفت؟! ناتوانم از گفتن و نوشتن از همچو اویی که شهادتش تجلی شهادت جانسوز #علمدار کربلاست.
🍃اما با همه این سختیها و کم بودنها، من و دوستانم زندگی آن بزرگ مردان را به رشته تحریر در میآوریم تا آیندگان بدانند، اگر روزی در شام به ساحت مقدس بانوی بزرگ کربلا بی حرمتی شد، امروز جوانان خوش غیرت #مسلمان نمیگذارند تاریخ بار دیگر تکرار شود.
🍃زادگاهش، آرامگاه شاه خراسان بود. ۱۲ تیر سال ۶۲، #مشهد شاهد تولد عاشقِ حسینیِ دیگری بود. پدر و مادرش در کنار علوم مختلف، درس زندگی نیز مشق میکردند.
🍃از کودکی به کارهای نظامی علاقه داشت و این علاقه راه اورا از دانشگاه جدا و وارد ارتش کرد. مادر اما میترسید. میگفت هنگام جنگ ارتشیها بیشتر در خطرند. اما او به خوبی فهمیده بود، معشوق #خدا که شوی، کوچک باشی یا بزرگ، پیر یا جوان، بیکار یا کارمند خدا خوب میخردت برای خودش🕊
🍃جواز رفتنش را به سختی به دست آورد، اما #عشق کاری میکند که کوه در نگاهت تنها سنگی است که باید از آن بپری. در توپخانه ارتش کار میکرد. آخرین بار التماس کرد برای رفتن به خط، غافل از اینکه نیروهای تکفیری در صدد یافتن اویی هستند که دقیق توپ میزند. نقطه زن است. و سرانجام کینه داعشیها در توپ کاتیوشا روانه بدن پاک سید مهدی شد و خون گلگونش زینت ده خاک #حلب.
✨عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
✨دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است
✍نویسنده: #محدثه_کربلایی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_مهدی_جودی_ثانی
📅تاریخ تولد : ۱۴ تیر ۱٣۶٢
📅تاریخ شهادت : ٢۰ تیر ۱٣٩٧
📅تاریخ انتشار : ۱٩ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : جنوب حلب
🥀مزار شهید : مشهد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#مدافع_حرم #سوریه #صلوات
🍃هرگاه دلم از دنیا و آدم هایش میگیرد، بغض هایم را بغل می گیرم و نیت زیارت می کنم و راهی می شوم سوی امامزاده شاهرضا.
🍃به صحن می رسم دست به سینه سلام می دهم و پس از آن طبق قرار همیشگی می روم سوی مزار فرمانده. مثل همیشه #شهید_همت زائرهای بسیاری دارد. چند قدم مانده به مزار می ایستم و فاتحه ای می خوانم و پاکج می کنم سوی شهید گمنام.
🍃پله ها را بالا می روم و اشک هایم به پایین میریزند. چشمانم به نوشته قرمز شهید گمنام، رفیق همیشگی و سنگ صبور حرف های تلمبار شده بر دلم روشن می شود. کمی که آرام می شوم دلم پر می کشد سوی مسافر برگشته از #حلب...
🍃قدم هایم را آرام آرام برمیدارم اما در دلم شور عجیبی است. از همان موقع که شنیدم شهر با شهادتش زیر و رو شد و دلها منقلب، دل من هم در #گلزار_شهدا جاماند. نگاه می کنم به نوشته های مزار. برای بار چندم #شهید_مدافع_حرم محمد مرادی را می خوانم.
🍃دلم می لرزد به یاد آخرین لبخندش که با تابوت قاب شده بود. بغض می کنم برای اشک های فرزندانش. و اشک هایم جاری می شود برای بیقراری خانواده اش...
🍃به این می اندیشم که روزی او هم در همین گلزار قدم برداشته و میان شهدا رزق شهادت خواسته. نمی دانم چه کرد که حضرت زینب از میان آدم های یک شهر نازش را خرید و عاقبت بخیر شد.اما در آخرین نوشته هایش جمله ای زیبا سبب شد دلم بلرزد. نوشه بود احساس می کنم #حضرت_زینب عنایت ویژه ای به من دارند...
🍃آقا محمد، خوش به حالت. شما که به مراد دلت رسیدی اما ما اسیران بلاتکلیفی به گوشه نگاهی محتاجیم...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_مرادی
📅تاریخ تولد : ٢٧ شهریور ۱٣۵٩
📅تاریخ شهادت : ۱۰ مرداد ۱٣٩۵
📅تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : اصفهان گلزار شهدای شهرضا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃سلام به قطره قطرهی خون تو ای #شهید، خونی که نگهدارنده ی حق از باطل و زنده نگه دارندهی #عدالت اجتماعی شد.
🍃سلام بر #منطق تو ای شهید، که آگاهی و حیات تراوش شده ی آن است.
سلام بر تو ای کسی که آگاهانه مسیر #حق را برگزید و دعوت پروردگارش را لبیک گفت♡
🍃سلامبر تو ای کسی که غبار فروتنی و تواضع وجودش را درنوردید. سلام بر تو ای کسی که شهادت را در آغوش کشید و ما زمینیان را به خود مجذوب ساخت و به هوش آورد قلبهای غفلت زده ما را.
🍃سلام بر تو ای به نور پیوسته، سلام بر تو ای مدافع حریم ولایت، سلام بر تو ای پرستوی #حلب، سلام بر تو ای پرواز کننده به سوی معراج، سلام بر تو ای #مخلص فی الارض🌺
🍃عمار جان ...
سلام و نگاه #خدا بر تو بود که عاشقانه تو را ببرد. بگونه ای که هستی کائنات از عطر پرواز تو مست شده اند.
🍃ای برادر شهیدم، تو را قدر میدانیم
و خوب میدانیم، به مجرد این که هر قطره ای از خونت بر زمین جاری شد در مقابلش گلی شکوفا و راهی مشخص گردید.
🍃نغمه ی #دعایت را به نزد پروردگار برای ما محبوس شدگان زمینی بنواز. شاید به رائحه ی دعای شما، دلهای زنگی ما نیز طراوت خویش را بدست آورند و معطر وجودمان را فرا گیرد و راه خلاصی از این زندان مادی را هموار سازیم😓
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید_عمار_بهمنی
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
📅تاریخ تولد : ۲۵ شهریور ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۲۴ فروردین ۱۳۹۵.حلب
📅تاریخ انتشار : ۲۴ شهریور ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : فسا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃هرگاه دلم از دنیا و آدم هایش میگیرد، بغض هایم را بغل می گیرم و نیت زیارت می کنم و راهی می شوم سوی امامزاده شاهرضا.
🍃به صحن می رسم دست به سینه سلام می دهم و پس از آن طبق قرار همیشگی می روم سوی مزار فرمانده. مثل همیشه #شهید_همت زائرهای بسیاری دارد. چند قدم مانده به مزار می ایستم و فاتحه ای می خوانم و پاکج می کنم سوی شهید گمنام.
🍃پله ها را بالا می روم و اشک هایم به پایین میریزند. چشمانم به نوشته قرمز شهید گمنام، رفیق همیشگی و سنگ صبور حرف های تلمبار شده بر دلم روشن می شود. کمی که آرام می شوم دلم پر می کشد سوی مسافر برگشته از #حلب...
🍃قدم هایم را آرام آرام برمیدارم اما در دلم شور عجیبی است. از همان موقع که شنیدم شهر با شهادتش زیر و رو شد و دلها منقلب، دل من هم در #گلزار_شهدا جاماند. نگاه می کنم به نوشته های مزار. برای بار چندم شهید مدافع حرم محمد مرادی را می خوانم.
🍃دلم می لرزد به یاد آخرین لبخندش که با تابوت قاب شده بود. بغض می کنم برای #اشک های فرزندانش. و اشک هایم جاری می شود برای بیقراری خانواده اش...
🍃به این می اندیشم که روزی او هم در همین گلزار قدم برداشته و میان شهدا رزق #شهادت خواسته. نمی دانم چه کرد که حضرت زینب از میان آدم های یک شهر نازش را خرید و عاقبت بخیر شد. اما در آخرین نوشته هایش جمله ای زیبا سبب شد دلم بلرزد. نوشته بود احساس می کنم #حضرت_زینب عنایت ویژه ای به من دارند...
🍃آقا محمد، خوش به حالت. شما که به مراد دلت رسیدی اما ما اسیران بلاتکلیفی به گوشه نگاهی محتاجیم...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محمد_مرادی
📅تاریخ تولد : ٢٧ شهریور ۱٣۵٩
📅تاریخ شهادت : ۱۰ مرداد ۱٣٩۵
📅تاریخ انتشار : ۲۷ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : اصفهان گلزار شهدای شهرضا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃در شهر #بهار متولد شد. نیمه اردیبهشت
نامش را سید محمد گذاشتند و گاهی صدا زدند سید میلاد؛ فرزند سید هاشم.پسری از نسلِ حیدر؛ فدایی #بنت_الحیدر.
🍃از همان جوانی عاشقی را بلد بود. #خادم_شهدا بود و خدمتگزار زائرانشان وچه زیبا خودش را در دلشان جا کرد تا بعدها دستگیرش باشند.
🍃قدرتمند بود؛ ورزشکاری قوی و غیور که مقامات استانی و کشوری داشت اما هیچوقت مغلوب #نَفس نشد. مهندسی عمران داشت و استاد ساخت و ساز! و این #استاد حالا مهندس دلهای ما شده.
🍃برگزیده جَدَّش علیاست برای دفاع از حرم #عقیله (س) و خوش خدمت برای مولایش #حسین (ع) و چه خوش حساب است اربابمان که مزد زحماتش را #شهادت نوشت.
🍃میگفت "راه امام حسین(ع) راه عاقبت به خیری است" و چه خیری بالاتر از شهادت؟!!
🍃مادرش یکسال قبل از آسمانی شدنِ فرزندش در آغوش خاک آرام گرفت و بنا شد مدالِ مادرِ شهید شدن را از دستانِ مادرِ آسمانها و زمین بگیرد. چه رو سفید است مادری که دست پرورده اش؛ فدایی راهِ #امام_زمان خود شود. حقیقتا که #سید_محمد مادر را رو سفید کرد.
🍃دلاور مردِ سوریه؛ در بیست و نهمین پاییزی که دفترِ عمرش به خود میدید، در عملیات آزاد سازی #حلب آسمانی شد و صفحات این دفترِ پر از عاشقی در بیست و پنجمین روزِ مهرماه از ورق خوردن ایستاد.
🍃حالا مزارش در کنار تربت مادر؛ میعادگاه عاشقانی است که می آیند تا دستِ دل را در دستانِ این #مهندس جوان بگذارند تا برایشان دلی بسازد مملو از #عشق.
#شهادتت_مبارک؛ میلادِ قلبها💔
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی
📅تاریخ تولد: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۵
📅تاریخ شهادت : ۲۵ مهر ۱۳۹۴
📅زمان انتشار : ۲۴ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : همدان
🕊محل شهادت : حلب، سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃تولدت در آبان ۶۸، بهار را بیش از پیش سبز کرد. حسین نامیده شدی و خادم هیئت ارباب بودی. حالا تمامِ شهر تو را به نامِ اربابَت میشناسند، #خادمالحسین، تخریبچیِ شهید، حسین هریری.
🍃تو چه زیبا از سیمخاردار #نفس گذشتی. باید مثل تو تخریب کرد هرچه را که زنجیر میشود بر بالِ پریدنمان، باید شبیه تو مهیای پریدن شد🕊
🍃عازم شدی به سرزمین #عشق به جایی که فاصلهاش تا آسمان تنها چند قدم است. رفتی تا "انتقام سیلی مادر را بگیری"😔
🍃حالا که نَفست را زیر پا گذاشتی، نوبت به #سیمخاردار میدانِ نبرد میرسد، تخریب چی خُبرهای شده ای که راه را برای مدافعان حرم باز میکند، سرزمینِ حلب پاک است وقتی مدافعانی چون تو دارد😌
🍃حلب همانجایی است که بال میگشایی، آماده رفتنی و هیچ چیز جز #وصال، قلبِ پر تلاطمت را آرام نمیکند، قلبت آیینهایست صیقل خورده و زمین، حقیر تر از آن که گنجایشِ روحِ بلندت را داشته باشد.
🍃تنها یک چاشنی کافیست که تو را به غایتِ آرزویت برساند. چاشنی منفجر میشود و تو پرواز را آغاز میکنی، پرواز از #حلب.
🍃سر بر #چادرِ_خاکی میگذاری. قلبت آرام گرفته اما اینجا، روی زمین، میان تمام چیزهایی که نبودت را به رخ میکشد، جای خالیات نیشتری است بر قلبِ زخم خوردهمان😓
🍃همسرت بانویی است از تبار #عاشورا. پر از صبر و صلابت. شیرزنی که در اوج جوانی، آروزهایش را فدای #عمه_سادات کرد. همسری که شرط ازدواجش دفاع از حرم بود و چه از این بهتر که همپایی داشته باشی تا #خدا؟!
🍃حواسمان هست که حاجتت را از رفیقِ شفیقت گرفته ای، از #مصطفی * که حالا در کنارش حالت خوب است.
🍃ما در دنیا رها شدهایم، #سرگردان و بیسرپناه. حواستان به ماهم باشد. رهایمان نکن که گردباد #دنیا، مارا با خود میبرد...
#تولدت_مبارک، قمر* فاطمیون❤️
*شهید #مصطفی_عارفی ، دوست شهید که پس از شهادت، پیکر مطهرشان توسط شهید به عقب برگردانده شد. شهید هریری حاجتِ شهادتشان را از ایشان درخواست کردند.
* شهید به دلیلِ چهره زیبایشان، به قمر فاطمیون شهرت داشتند.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_حسین_هریری
📅تاریخ تولد : ۳ آبان ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ٢ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت رضا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #فاطمیون #صلوات
🍃 نگاهم بین جمعیت #عزاداران در #گردش بود. بیشتریها لباسهایشان یک شکل بود ولی چیزی که بیشتر به چشم میآمد پارچه زرد رنگی بود که یا به بازویشان و یا به #پیشانیشان بسته بودند. همان پارچه زردرنگی که مُنَقَّش به شعار «کلنا عباسک یا زینب» است، همان که نماد #تیپ_فاطمیون بود.
🍃 نگاهم از آن سربند زردرنگ به سمت #مداح کشیده میشود. صدا و چهرهاش آشنا میزد برایم. کمی فکر کردم، خودش بود! همان که چند روزی دنبال #فیلم یا #کلیپی بودم که #مهارت و عشقی که مادرش از او میگفت را به تصویر بکشد. و این خودِ خودش بود!
🍃 حسی که در صدایش #آشکار بود و سینهای که از ضرب گرفتنهایش میسوخت آن #عشق را به رخ میکشید. چشمانم حالا دیگر جماعت عزادار را نمیدید، یاسر را میدید! #یاسر_جعفری...
🍃 گریزی بر گذشته میزنم، بر خیلی سال قبل. مثلاً بیست و نه سال پیش. زمانیکه چشم گشود و پا به این جهان گذاشت و شد #عصای_دست_مادر .
🍃 به علت #مهاجر بودنش، در امر تحصیل مشکل داشت و نتوانست تا آخر ادامه دهد. پس از سالها میدان درس و تحصیل را به برادرش سپرد. راهنمای برادر کوچکش شد تا حداقل او بتواند در این راهپلههای ترقی را یکییکی طی کند. اما خود فکری دیگر در سر داشت. #فکر_رفتن...
🍃 از اینجا به سوی #حلب یا شاید هم #دمشق. مادر را به سختی راضی کرد که برای مداحی به #حرم_حضرت_زینب میرود. و مادر نمیدانست در کنار #دفاع و جنگ، گاهی هم #مداحی میکند!
چندمین اعزامش بود نمیدانم. فقط میدانم این کلیپی که مقابل چشمان من پخش میشود آخرین هنرنمایی او زیر #آسمان_حلب بود.
🍃 و به وقت بیستم آبان هزار و سیصد و نود و دو ساعت چهارده و سی دقیقه دیگر خبری از صدای او و سینه زدنهای اطرافیان نبود. هر چه بود #خاک و #خون بود...
🍃 سالگرد شهادتت مبارک
✍️نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_یاسر_جعفری
📅تاریخ تولد : ۸ دی ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۲۰ ابان ۱۳۹۲
📅تاریخ انتشار : ۱٩ ابان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : بهشت رضا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃حلب، کافیست نامش از زبان جاری شود و به گوش اهل دلش برسد. کهکشان خاطرش ققنوس وار به سوی #چهار_ستاره ای می رود که صورت فلکی زیبایی را در جبهه #مقاومت ترسیم کردند و در آسمان آبی خاطره ها ماندگار شدند🌹
.
🍃 این روزها ستاره های قصه ما به شهدای #اربعه_حلب شهرت یافته اند. #شهدایی که در اوج طراوت و #جوانی، بند بند وجودشان را از #دنیا و مافیها، شستشو دادند و راهی دفاع از #حریم_آل_الله شدند. جوانهایی که هر کدام ستاره ای #روشنایی بخش در میان اهل بیتشان بودند🌟
.
🍃گاهی که غرق خاطرشان میشوم، در گوشه ای از ذهن خویش صندوقچه ی حیاتشان را باز میکنم، به دفتر #زندگی هر کدامشان که میرسم، ورق میزنم و آنگاه که با چشم روح #وصیت نامه هایشان میخوانم، به سر منزلگاهی میرسم که در آنجا خوب میفهمم، آری ، این من هستم قافیه را باخته ام، این جوانها چه زیرکانه و هوشیارانه سنگر نفس و #شیطان را هدف قرار دادند و چه زیبا در #خون خویش غلطیدند😔
.
🍃اما اکنون، مَـــــن، با شما هستم، ای ستاره های شب های آفتابی #حلب، چگونه #عاشقانه هایتان را در وصف جانانتان فریاد کردید که موج صدایش بیدار کرد حتی آن خواب برده از فرط #گناه را.
.
🍃اصلا بگویید چگونه شد که با وجود کم سن و سالیتان راه پیران #عارف را در کوتاه ترین مسیر ممکن از آن خود ساختید؟!🥺
.
🍃ای شهدا، مرا دریابید، شما را به تمام رمز #علمیات هایتان، #سوگند میدهم، این راز سر به مهر بسته را برایم بگشایید😔
.
🍃و حال، در این ثانیه های طاقت فرسای زندگی چه دارم که بگویم، جز اینکه خود را به زنجیر #اعتراف بکشانم، که آری، این واژه های سیاه و سفید من فقط بلدند رو به روی شما ناله سر دهند و زار زار #اشک بریزند، کاش میدانستند، خاطر و #یاد شما زنگ هجرت است به سوی #ابدیت.
.
✍نویسنده : #زهرا_حسینی
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت شهیدان
☘ #مصطفی_موسوی
☘ #محمدرضا_دهقان
☘ #مسعود_عسگری
☘ #احمد_اعطائی
.
📅تاریخ شهادت : ۲۱ آبان ۱۳۹۴
.
📅تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۰
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #سوریه #عمه_سادات #کرببلا #صلوات
بسمربالغفار
.
🍃ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید*
.
🍃ما #جهاد را برای خود چطور معنا کرده ایم؟
میشود زمانی را فرض کرد که جهاد وجود نداشته باشد و راه رستگاری برای مان بسته باشد؟
اینطوری اگر باشد که باید دور رحمت #خدا را هم خط کشید.
هر وقت سه چیز در کنار هم جمع بشوند خود به خود جهاد در هر زمان و مکانی که باشد اتفاق می افتد:اول وجود دشمن و شناخت او دوم سختکوشی و تلاش برای مقابله با دشمن و سوم هم #اخلاص.
.
🍃با این تعریف همیشه و برای هرکسی در هرجایی که هست امکان جهاد و #رستگاری وجود دارد.
یکی با #قلمش جهاد میکند و با وقف ذهن و فکرش برای حق.
یکی با #سرمایه ای که دارد.
دیگری با شاد کردن دل ضعفا و دردمندان.
و....
همه اما وقتی #دشمن را در هر شکل و لباسی، و در هر جا و مکانی که هست بشناسند و با هر توانی که دارند با آن مقابله کنند و این تلاش را با اخلاص درآمیزند، گره گشای ظهورند.
.
🍃محسن خزایی از آنهایی بود که دشمن را شناخت، از توانایی های خودش که قدرت رسانه ایش بود برای مقابله با دشمن، با اخلاص تمام استفاده کرد و شد #مجاهد_فی_سبیل_الله.
.
🍃اویی که رزم #فاطمیون و #زینبون را در کادر دوربینش ثبت کرد و آسمان حلب جوش و خروشش را هرگز از یاد نبرد...
انگار او در معرکه شام آمده بود تا دوباره دوربین سیدمرتضای آوینی را از روی زمین بردارد و بر دوشش بگذارد تا اینبار در #حلب و #دمشق رشادتها و خاطرات مجاهدان راه حق را ثبت کند ، سخنانشان را حک کند و خود نیز عضوی از آنها شود آنهم در #پاییز که حقیقتا عجب فصلی ست.
هم #میلاد عشاق را به تماشا مینشیند هم #پروازشان را به سوگ...
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محسن_خزایی
📅تاریخ تولد: ۱۵ آذر ۱۳۵۱
📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۹۵. حلب
📅زمان انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار : گلزار شهدای زاهدان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡هوالعشق♡
🍃چشم هایم مسیر #تهران تا حلب، مازندران تا #خانطومان و... را میکاوید به امید اینکه کوچ عشاق را ببیند. اگر عشاق به قاعده یک #یاحسین پر میگیرند و با یک #لبیک_یازینب روی بام زینبیه فرود میآیند، هستند کسانی که با یک یا حسین تا خود #آسمان پرواز میکنند...
🍃پاییز آن سال شهر با تنی زخمی و خسته #آبان را به آذر رساند، دود سیاهی که حاصل به #آتش_کشیدن شهر بود به هوا میرفت و آینه آسمان رو به سیاهی و کدری میرفت.
🍃مرتضی در تکاپو بود قائله را بخواباند اما، روضه این بار نه در #حلب و دمشق بلکه در #غرب تهران تکرار شد ضربه ای به پهلویش زدند و روضه کوچه پیش چشمانش جان گرفت. خون از فرق سرش جاری شد و شکاف سرش او را برد به #مسجد_کوفه، پای آن سجاده خونین...
🍃دیگر نفس های خونینش یارای مقابله با خوی وحشیشان نبود که آخرین ضربه کار خودش را کرد #ناله یاحسینش آسمان شب را آزرده خاطر کرد.
🍃در میان آن هیاهو فقط یک آرزو داشت دست بر سینه نهاد و زیر لب زمزمه کرد: #السلام_علیک_یا_حسین_بن_علی. دیگر حتی صدای زمزمه اش هم نمیآمد. و آرامشی که در آشوب #مرتضی را در آغوش کشیده بود او را با خود تا عرش اعلا برد.
🍃تاریخ شاهد داغی بود که بر دل ها نهادند و یک #ملت را عزادار کردند. نود و هشت، سال پر کشیدن بود.
#شهادتت_مبارک مدافع امنیت❤
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_امنیت_مرتضی_ابراهیمی
📅تاریخ تولد : ۲ بهمن ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۲۶ آبان ۱۳۹۸
📅تاریخ انتشار : ٢۵ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : امامزاده اسماعیل. شهریار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
☆بسم ربّ الزهرا(س)☆
🍃عشق #اهلبیت(ع) در بندبند وجودش و او را مجنون و شیدا کردهبود. این را از تلاشهایش برای رفتن هم میشد فهمید. وقتی دید نمیتواند از #بندرعباس اعزام شود، خود را به پایگاه بسیج #سیستانوبلوچستان رساند. از آنجا به تهران و بعد به دمشق رفت.
🍃صبح روزی که از خانوادهاش خداحافظی کرد، میدانست دیگر برگشتی در کار نیست، اما آنقدر آرام و مطمئن بود که گویی به #ضیافتی خاص دعوت شدهاست. واقعیت هم همین بود. در میدان #سوریه سفرهای گسترده شدهبود برای بندگانی که زمین برای روح بلند آنان کوچک بود.
🍃در شام #۱۲صفر، در عملیاتی که در #حلب رقم خورد، عبدالحمید با تهذیب و #مجاهدت هایی که در طول عمرش انجام دادهبود، به بلندای اهدافش رسید.*
🍃با آمدن #آقا به خودش میآید و سریع روی پاهایش میایستد. اشکی از گوشه چشمش میجوشد و گونهاش را خیس میکند. هنوز هم باورش برایش سخت است. یاد قول #عبدالحمید میافتد: آن روز در بندرعباس گفت تو یکبار دیگر آقا را میبینی. من قول میدهم. و او اکنون با دو یادگار همسر #شهیدش در چند متری #رهبر ایستادهاست. جایی که حتی در خواب هم خودش را آنجا نمیدید.
*امام علی(ع): بر بلندای اهداف نرسند، مگر کسانی که اهل #تهذیب(نفس) و مجاهدتاند.
✍نویسنده : #محدثه_کربلایی
🍁به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_عبدالحمید_سالاری
📅تاریخ تولد : ۱۳۵۵
📅تاریخ شهادت : ۳ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : هرمزگان
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃راوی قصه های #شام قاصدکی ست که معرکه عاشقی را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت #رزم_آوران را در دل تاریخ حک میکند♡
🍃از آن روزی که پیکِ عدرا* برایش از #هتک_حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد، رزم #فاطمیون و #زینبیون را به تصویر کشید و ضمیمه کرد: بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود #ذکریا و #الیاس.
🍃به هنگام نماز که تماشایشان میکردی اللهم الرزقنا هایشان رنگ #شهادت و نیتشان بوی #خلوص داشت. #یالطیف_إرحَم_عَبدِکَ_الضَعیفِ سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را، حداقل برای الیاس اینگونه بود.
🍃حلب مشتاقانه #پیکر او را به آغوش کشیده بود. همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایی که چشم #مادر به قاب در خشک میشد.
🍃فاطمه #سه_ساله زانوی غم بغل گرفته بود و بغضی میهمان گلویش شده بود لحظهای #آسمان چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهای #دلتنگی همچنان میبارید، برای قاصدک از پدرش سخن میگفت تا بلکه به گوشش برساند.
🍃یادم به خرابهی #شام افتاد، دختری سه ساله که بهانه #پدر را میگرفت میخواست از #خار_مغیلان و درد سیلی به پدر شکایت کند. به انتظار پدر نشسته بود بی رمق با خدای خود نجوا میکرد و پدر را میخواست.
🍃ذکریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله #حسین(ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان #شهدا، چه #فاطمه هایی که دلتنگ مهر پدریاند و چه محمد صدراهایی که پدر را فقط در یک قاب عکس دیدند.
🍃حالا بعد از پنج بهار ذکریا با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم #مهمان سرزمین #حلب است.
🍃میگویم بهار چون به قول شاعر: #پاییز بهاری ست که عاشق شده و دلتنگ است برای عاشقانی که از سرزمین دور ماندهاند همچون الیاس. #بغض میکند و برگ هایش را سنگفرش خیابان ها میکند به امید اینکه الیاس ها برگردند.
◇پروازتان مبارک عباس های زینب(س)◇
پ.ن: * مرج عذراء که امروز عدرا نامیده میشود شهری است در #سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است.
پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_ذکریا_شیری
#شهید_الیاس_چگینی
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۳ آذر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب العیس
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇
🍃شهید علیرضا سال ۱۳۶۴ در شهر قیرکارزین دنیا آمد.تحصیلاتش را تا مقطع #کارشناسی گذراند.سال دومدانشگاه،وارد#نیروی_دریایی سپاه پاسداران در#جزیره #ابو_موسی شد. سال ۸۶ ازدواج کرد و دو فرزند از #پروردگار هدیه گرفت.
🍃از زمان ورود #استکبار جهانی به #عراق و #سوریه با عنوان داعش، #مدافع_حرم شد و عزم خود را برای #دفاع از حرم خانم رقیه سلام الله علیها و خانم زینب کبری سلام الله علیها جزم کرد و با وجود داشتن دو فرزند خردسال، به نبرد با تروریست جهانی داعش پرداخت. سرانجام تاریخ ۹۴.۹.۶ در منطقه #حلب سوریه به #شهادت رسید.
🍃شهید علیرضا در وصیتنامه اش نوشته است: بنده به نهاد مقدس سپاه، #ایمان قلبی داشته و همیشه به این نهاد #مقدس افتخار می کرده ام. چرا که پیرو #ولایت است و از خط ولایت جدا نمیشود... بنده #آرزو دارم شهادت در راه خدا نصیبم شود. گرچه خود را لایق این فیض عظیم نمیدانم ولی #امید به #خدا دارم.
✍️نویسنده: #نادره_عزیزی_نیک
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علیرضا_قلی_پور
📅تاریخ تولد :۵ اردیبهشت ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت :۶ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار :۶ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید :فارس
🕊محل شهادت :سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇
🍃از آغاز تولد، آنچه در وجود جاریست، تنها #عشق است و عشق و تو هستی که تصمیم میگیری عشق را به پایِ کدام #معشوق پرورش دهی؟! معشوقِ زمینی یا اویی که در آسمان به نظاره نشسته است!؟
🍃پرستوهای #حلب اما راه و رسمِ عاشقی را خوب بلدند. بال و پر میزنند، گویی خسته از این #دنیا به دنبالِ سرپناهِ امنی راهِ آسمان را پیشگرفته اند.
🍃بندگی سرلوحه کارشان و دلبری از معبود راهِ رسیدنشان به آسمان است.
#میثم، پرستویِ عاشقی که هیچ چیز جلودارِ پروازش نبود حتی شیرینیِ تولدِ تنها دخترش! دختران باباییاند اما سهمِ #حلما سنگِ مزاریست که میان او و بابا فاصله انداخته است و این بین، همسری که زینبگونه #صبر را پیشه کرده است
🍃میثم قبل از پرواز، هردو را به #حضرت_عقیله سپرده و خودش میانِ آسمان نظاره گرِ آنهاست و کنارشان نفس میکشد، بودنش حس میشود. حضور میثم در رگهای زندگی جاریست. عشق به زندگی، به همسر و فرزند چیزِ کمی نیست اما توانِ مقابله با اراده میثم را نداشت، او برای آسمان بود و سکویِ پروازش، حلب.
🍃انسانها به خواستگاهشان باز میگردند و میثم به #آسمان. آنچه خدا هدیه داده بود، باز پس گرفت. عالم سراسر #رازی است نامکشوف، که بر مقیمانِ #حریم_حرم نیز جز پرده ای فاش نخواهد شد.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_میثم_نجفی
📅تاریخ تولد : ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۷
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۳
📅تاریخ انتشار : ٩ آذر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : بی بی زبیده قرچک
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #سوریه #عمه_سادات
بسمربالغفار
🍃ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید*
🍃ما #جهاد را برای خود چطور معنا کردهایم؟
میشود زمانی را فرض کرد که جهاد وجود نداشته باشد و راه رستگاری برایمان بسته باشد؟
اینطوری اگر باشد که باید دور رحمت #خدا را هم خط کشید.
هر وقت سه چیز در کنار هم جمع بشوند خود به خود جهاد در هر زمان و مکانی که باشد اتفاق می افتد: اول وجود دشمن و شناخت او دوم سختکوشی و تلاش برای مقابله با دشمن و سوم هم #اخلاص.
🍃با این تعریف همیشه و برای هرکسی در هرجایی که هست امکان جهاد و #رستگاری وجود دارد.یکی با #قلمش جهاد میکند و با وقف ذهن و فکرش برای حق.یکی با #سرمایهای که دارد.دیگری با شاد کردن دل ضعفا و دردمندان.همه اما وقتی #دشمن را در هر شکل و لباسی، و در هر جا و مکانی که هست بشناسند و با هر توانی که دارند با آن مقابله کنند و این تلاش را با اخلاص درآمیزند، گرهگشای ظهورند.
🍃محسن خزایی از آنهایی بود که دشمن را شناخت، از تواناییهای خودش که قدرت رسانهایش بود برای مقابله با دشمن، با اخلاص تمام استفاده کرد و شد مجاهد فی سبیل الله.
🍃اویی که رزم #فاطمیون و #زینبیون را در کادر دوربینش ثبت کرد و آسمان حلب جوش و خروشش را هرگز از یاد نبرد.
انگار او در معرکه شام آمده بود تا دوباره دوربین سیدمرتضای آوینی را از روی زمین بردارد و بر دوشش بگذارد تا اینبار در #حلب و #دمشق رشادتها و خاطرات مجاهدان راه حق را ثبت کند، سخنانشان را حک کند و خود نیز عضوی از آنها شود آنهم در #پاییز که حقیقتاً عجب فصلی ست.هم #میلاد عشاق را به تماشا مینشیند هم #پروازشان را به سوگ...
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محسن_خزایی
📅تاریخ تولد: ۱۵ آذر ۱۳۵۱
📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار : گلزار شهدای زاهدان
🕊محل شهادت : حلب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
"بسم الله الرحمن الرحیم"
🍃نام #مدافعین_حرم که به گوش میخورد، قاب عکس #جوانان دهه هفتادی مقابل چشم ها جان میگیرد، اینبار اما داستان درباره ی پرستویی است که از نسل دهه شصتی ها آمده بود تا باد بهاری شده و خنکایش بر دل #امامِ_زمانش بنشیند.
🍃ایوب رحیم پور مدافعی بود که #عباسوار، غیرتش را به تصویر کشاند. لباس رزم بر تن کرد و بند پوتین هایش را همچون ایمانش محکم کرد. #ایوب در جنگ تحمیلی نبود اما خدا سرنوشت او را در #حلب رقم زده بود؛ سرنوشتی که #محمدپارسا و #نیایش خردسال نیز مانع آن نشدند و پدرشان با مُهر مدافع حرم راهی #سوریه شد.
🍃نماز شبش ترک نمیشد، کارهای مستحبی و دعاهای سحرگاهیاش هم ختم به آرزوی #شهادت بود. همسرش از او سراغ وصیت نامه گرفته بود اما در پاسخ تنها گفت: "نمازت را #اول_وقت بخوان همه چیز خود به خود حل میشود. فقط من را ببخش که نتوانستم مهریهات را کامل بدهم" بعد عم عکس #حضرتآقا و #سیدحسن_نصرالله را برداشته و راهی شده است.
🍃فرق است بین کسی که به دنبال شهادت است و کسی که شهادت به دنبال اوست، شهادت هم پا به پای ایوب رفت؛ از تپه ها و #سنگریزه های سوریه گذر کرد، در حرم کنار او #توسل جست. درنهایت با #اصابت_ترکش به سر و قلبش او را در آغوش کشید و ایوب رحیم پور تا ابد جاودانه و سربلند شد.
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_ایوب_رحیمپور
📅تاریخ تولد : ۱۴ شهریور ۱۳۶۰
📅تاریخ شهادت : ۱۷ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب، سوریه
🥀مزار شهید : امیدیه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی