📒دفتر #سال ۹۸ هم با تمام #سختی ها 😓 ،آسانی ها، #تلخی ها و #شیرینی هایش 🎆 #تمام شد. 🌱
.
امیدوارم در #دفتر 📒 #سال ۹۹باغ آرزوهایتان پر از #شکوفه #امید باشد. 😍
.
☺️ شادی #مهمان همیشه قلبتان ❤️ باشد.
.
هرروز شکر گذار 🤲 #خداوند #مهربان باشید به پاس #نعمت #سلامتی..💚
.
و #انتظار 🥺 با صدای خوش انا المهدی #امام_زمان(عج) 😍 #پایان یابد.
.
⚜️سال #1399 مبارک باد🎉
.
🔰 نام اثر: #یا_مقلب_القلوب
⚜️ نوع اثر: #ماندالا
🎨 هنرمند: #سبحان_فتحی
🔻🔻🔻🔻
#گرافیست_الشهدا
@ammar_abdii2
#مثل_پدر 💔.....
.
من هنوز هم #منتظرم. ...⏳
.
#چشمانم خیره به در ...😥🚪
.
تا تو بیایی...😍
.
پدرانه #بغلم کنی....😞
.
و از # پدر شهیدم و #خاطراتش بگویی💔😓
.
من #دلتنگ آمدنت هستم....😭
.
اما #مادر می گوید تو #مهمان خدا شدی 😔
.
راستی سلام مرا به #ارباب و پدرم برسان...🥀😍
.
گفتگوی سردار دلها با دختر #شهید_حامد_بافنده 🌺❤️
.
🎋 به مناسبت تولد #سردار_دلها
.
📅تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۱/۱
.
#استوری_شهدایی #تولد #گرافیست_الشهدا #عمار_عبدی #پدر #دختر_شهید
🍃پرنده خوش سیمایی را کنار حرم #حضرت_زینب ترسیم کرد و با خط زیبایش نوشت بسم رب زینب.
به گمانم پرنده خیالش بود که در حوالی حرم #بال های غیرتش را #گشوده بود.
.
🍃#روح_الله_قربانی آقازاده بود اما حسابش از خیلی ها جدا بود. مهارت هایش را پیشکش کرد به #شهر بی قرار #سوریه .گذشت از #دانشگاه و #مدرک #زبان ، از زندگی آسوده و بدون دردسر ،از عاشقانه هایش با #زینب اش ..
.
🍃روح الله معنای واقعی بأبی أنت و امی و جانی و مالی و اهلی است برای #ارباب و #خواهر مضطرش...
همه را #فدا کرد حتی جانش را .شاید دلتنگی هایش در روزهای بی مادری و عشقش به #حضرت_زهرا سبب شد تا به رسم #حضرت مادر بسوزد .پیکری سوخته #مهمان #زینب منتظر شد در #معراج_شهدا و مدتی بعد چشم هایش جز زیبایی چیزی ندید و لب هایش با #ذکر ما رایت الا جمیلا ارام گرفت.
.
🍃بگذریم از دلتنگی هایش برای #همسر شهیدش. از زمان که هر ثانیه اش یادآور خاطره ای است و #بغض مهمان دلش می شود. از آررزوهایی که آرزو ماندند.از روزهایی که #تلخ می گذرد.ازعده ای که هنوز هم نمک طعنه بر زخم دلش می پاشند. بگذریم از پنجشنبه ها و دلتنگی و مزار #شهید..اما به قول خودش همه اینها فدای حرم #عمه_سادات و #آرامش آنجا.
داغ زینب های معراج شهدا کجا و داغ زینب مضطر #کربلا کجا.
.
روح الله ها می روند تا هرروز کل یوم #عاشورا و کل عرض کربلا شود.......
.
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
🌹به مناسبت سالروز شهادت قمری #شهید_روح_الله_قربانی
.
📅 تاریخ تولد: ۱ خرداد ۱۳۶۸. تهران، دولاب
.
📅تاریخ شهادت : ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۹۴ سوریه، حلب
.
📅تاریخ انتشار: ۲۰ شهریورماه ۱۳۹۹
.
🥀محل دفن: بهشتزهرا قطعه ۵۳
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃راوی قصه های #شام قاصدکی ست که معرکه عاشقی را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت رزم آوران را در دل تاریخ حک میکند♡
.
🍃از آن روزی که پیکِ عدرا* برایش از هتک حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد ، رزم #فاطمیون و #زینبیون را به تصویر کشید و ضمیمه کرد:
بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود ذکریا و #الیاس.
.
🍃به هنگام نماز که تماشایشان میکردی اللهم الرزقنا هایشان رنگ #شهادت و نیتشان بوی #خلوص داشت. #یا_لطیف_إرحَم_عَبدِکَ_ضَعیفِ سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را ،حداقل برای الیاس اینگونه بود🌹
.
🍃حلب مشتاقانه #پیکر او را به آغوش کشیده بود .همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایی که چشم مادر به قاب در خشک میشد😔
.
🍃فاطمه سه ساله زانوی غم بغل گرفته بود و بغضی میهمان گلویش شده بود لحظهای #آسمان چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهای #دلتنگی همچنان میبارید، برای قاصدک از پدرش سخن میگفت تا بلکه به گوشش برساند🥺
.
🍃یادم به خرابهی شام افتاد ، دختری سه ساله که بهانه #پدر را میگرفت میخواست از #خار_مغیلان و درد سیلی به پدر شکایت کند .به انتظار پدر نشسته بود بی رمق با خدای خود نجوا میکرد و پدر را میخواست😭
.
🍃ذکریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله #حسین(ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان #شهدا، چه #فاطمه هایی که دلتنگ مهر پدریاند و چه محمد صدراهایی که پدر را فقط در یک قاب عکس دیدند😓
.
🍃حالا بعد از پنج بهار #ذکریا با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم #مهمان سرزمین #حلب است.
.
🍃میگویم بهار چون به قول شاعر: #پاییز بهاری ست که عاشق شده و دلتنگ است برای عاشقانی که از سرزمین دور ماندهاند همچون الیاس. #بغض میکند و برگ هایش را سنگفرش خیابان ها میکند به امید اینکه الیاس ها برگردند😞
.
پروازتان مبارک عباس های زینب(س)❤️
.
پ.ن: * مرج عذراء که امروز عدرا نامیده میشود شهری است در #سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است.
پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷
.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_ذکریا_شیری
#شهید_الیاس_چگینی
.
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴.حلب العیس
.
📅تاریخ انتشار : ۴ آذر ۱۳۹۹
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #صلوات #عمه_سادت #دمشق
🍂نفس های آخر #شعبان بر روح به خواب رفته ام می دمد.#ماه_رجب گذشت ،گوش هایم سنگین شد از گناه هایی که کبیره و صغیره بودنش هم دلم را نلرزاند .ندای #أین_الرجبیون را نشیندم و از کاروانی که به سوی محبوب می رفت جاماندم.😔
🍃اشک #حسرت بر گونه ام می چکد. به خود می آیم و رفتن آخرین دقایق شعبان را با دیده تر می نگرم.آه و صد افسوس که از ماه پیامبر خدا هم جا ماندم.زبانم سنگین است و شرمنده ام که #الهی_العفو هایم را بدهکار دلم شدم.😞
🍂زانوی غم بغل می گیرم و نفرین می کنم #نفس_اماره را که غافلم کرد از بهترین روزهایی که می توانستم روح زنگار گرفته از گناه را آماده کنم برای #ماه_مهمانی_خدا.😓
🍃چشمانم را به آسمان می دوزم و نگاهم به ماه می افتد که نوید آغاز مهمانی را می دهد.دستپاچه تر از هرسال ، دل سیاه و کوله خالی ام را جمع می کنم و دل خوش می کنم به خداوندی که همیشه #ارحم_الراحمین بودنش شرمنده ام می کند.😭
🍂الهی العفو ذکر لبانم می شود. غسل #توبه به جا می آورم، وضو به نیت خشنودی خدا میگیرم و #مهمان بهترین میزبان می شوم.💚
🍃نگاهم بر عهدنامه های قبل خیره می شود اما ندای #ادعونی_استجب_لکم چراغ امید را در دلم روشن می کند . کمی انطرف تر #شیطان را میبینم، دربند غل و زنجیر، رشک می ورزد به سجده بندگان در مقابل مولایشان . شرمنده می شوم از روزهایی که فریب خوردم از فرشته ناخلف و غافل شدم از مناجات #خالق.
بارالها، #ببخش و بگذر از بنده گناهکارت😔
#حلول_ماه_رمضان_مبارک
به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان 🌿🌙
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#ماه_رمضان #روزه
🍃چند روز است زمان را قسم میدهم آرامتر قدم بردارد تا ذهن مشوشم کمی طعم آرامش را بچشد و امروز #خدا را قسم دادهام به رحمانیتش و قلم را به حرفهای ناگفتهاش تا کمی با من مدارا کنند و بتوانم چند خط به رسم امانت بر صفحههای کاغذ بنگارم.
🍃حال بدم را انکار نمیکنم. همه عالم و آدم دیدهاند حتی تو... دلم زنگارگرفته گناه است و رویم زرد از خجالت. هربار مرا از خواب #غفلت بیدار کردی و راه را نشانم دادی و با لبخند همیشگیات بدرقهام کردی و من در عبور از مسیر پر از خطا سرگرم شدم و راه را گم کردم. ناله سردادم و اشک ریختم و قول دادم که دیگر #گناه نکنم. به جای مچگیری، دستگیرم شدی و باز هم کمکم کردی و باز هم سفارش...
🍃دلم را دو دستی چسبیدم و چشمانم را به زمین دوختم و راهی شدم. کمی که گذشت خسته شدم و پاهایم بیرمق از سوزش تاولهای کف پایم فهمیدم باز هم خطا رفتهام. دلم گرفت و بازهم صدایت کردم....
🍃میخواستم ناله سر دهم اما صدای ناله #رفیقهای خوبت را شنیدم. از حزن برگهای خزانشده و #آسمان پر از بغض فهمیدم روز شهادتت نزدیک است و داغ دل هر کس که ذرهای از عشقت در دلش #مهمان شده تازه شده است...
🍃آقا محمد حسین! رفیق نیمهراهی هستم که حرمت نان و نمک محبتت را نگه نداشتم و دلت را خون کردم. اما به حرمت بدنهای اربااربای دوستانت، به حرمت بینالطلوعین شهادتت، به حرمت #عشق خواهر #ارباب که در دلت صاحبخانه شد، دستم را بگیر. این حال آشفته را درمان کن که دیگر رمقی نمانده است...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
📅تاریخ تولد : ٩ تیر ۱٣۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵٣
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃راوی قصه های #شام قاصدکی ست که معرکه عاشقی را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت #رزم_آوران را در دل تاریخ حک میکند♡
🍃از آن روزی که پیکِ عدرا* برایش از #هتک_حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد، رزم #فاطمیون و #زینبیون را به تصویر کشید و ضمیمه کرد: بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود #ذکریا و #الیاس.
🍃به هنگام نماز که تماشایشان میکردی اللهم الرزقنا هایشان رنگ #شهادت و نیتشان بوی #خلوص داشت. #یالطیف_إرحَم_عَبدِکَ_الضَعیفِ سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را، حداقل برای الیاس اینگونه بود.
🍃حلب مشتاقانه #پیکر او را به آغوش کشیده بود. همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایی که چشم #مادر به قاب در خشک میشد.
🍃فاطمه #سه_ساله زانوی غم بغل گرفته بود و بغضی میهمان گلویش شده بود لحظهای #آسمان چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهای #دلتنگی همچنان میبارید، برای قاصدک از پدرش سخن میگفت تا بلکه به گوشش برساند.
🍃یادم به خرابهی #شام افتاد، دختری سه ساله که بهانه #پدر را میگرفت میخواست از #خار_مغیلان و درد سیلی به پدر شکایت کند. به انتظار پدر نشسته بود بی رمق با خدای خود نجوا میکرد و پدر را میخواست.
🍃ذکریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله #حسین(ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان #شهدا، چه #فاطمه هایی که دلتنگ مهر پدریاند و چه محمد صدراهایی که پدر را فقط در یک قاب عکس دیدند.
🍃حالا بعد از پنج بهار ذکریا با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم #مهمان سرزمین #حلب است.
🍃میگویم بهار چون به قول شاعر: #پاییز بهاری ست که عاشق شده و دلتنگ است برای عاشقانی که از سرزمین دور ماندهاند همچون الیاس. #بغض میکند و برگ هایش را سنگفرش خیابان ها میکند به امید اینکه الیاس ها برگردند.
◇پروازتان مبارک عباس های زینب(س)◇
پ.ن: * مرج عذراء که امروز عدرا نامیده میشود شهری است در #سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است.
پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_ذکریا_شیری
#شهید_الیاس_چگینی
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۳ آذر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب العیس
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی