eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱در چهارمین روز از ماه ، را به فرزندی از بانوی ادب بشارت دادند. . 🌱حضرت امیر خوشحال شد و فرمود: این نوزاد مقام بزرگی نزد دارد.😍 . 🌱حضرت زینب را در پارچه ای سفید پیچید ونزد پدر آورد و از او پرسید. پدر پس از خواندن اذان و اقامه در گوش پسر، نامش را ، کنیه اش را و از القابش به و اشاره کرد و فرمود: او روزی لب تشنگان می‌شود، بغض کرد و هایش جاری شد‌. این بغض، شادی تولد ماه بنی هاشم بود. . 🌱گاهی علی های کوچک فرزندش را از قنداقه بیرون می‌آورد می‌بوسید و می‌بویید و می‌کرد، در جواب می‌گفت: روزی این دست ها فدای برادرش می شود.😢 . 🌱عباس دنیای بود. هیچگاه به حسین، جز آقا و مولا چیزی نگفت. مگر همان روزی که حضرت زهرا به عباس یا بُنَّیَ گفت و عباس به امامش برادرم، و حسین ناله سر داد انکَسَر ظَهری... . 🌱همان روزی که دست هایش را فدای حسین کرد، را فدای چشم انتظاری و مشک پاره پاره اش، نشان تشنگی خیام شد.😞 . 🌱او هنوز هم حرم است، در بهشتی به نام . اذن حرم حسین را باید از عباس بگیری و بعد زائر شوی. او دل‌های خسته است. . 🌱چهارم شعبان است و گهواره مولود، امروز به سمت تکان می‌خورد. . ✍نویسنده :
🍂پیکرِ یار حسین بن علی در راه است. .. یک جمله آن هم در بیست و ششمین روز از ماه رمضان با دلم بازی کرد.. ارباب و لب های تشنه اش ، شد تا با اشک چشمانم کنم. . 🍂تا به امروز خانطومان و شهدایش برایم غربتی را تداعی می کرد که در آن صدای حسین شنیده می شد و رزمنده ها ، برای بانوی حرم دلگرمی بود. . 🍂خانطومان قصه ی اشک های رزمنده هایی بود که پیکر دوستان شهیدشان را در آن سرزمین، جا گذاشته بودند. ، حال مادران چشم انتظار، دلسوخته و کودکان دلتنگ بود. . 🍂اما امروز خانطومان از تفحص شده می گوید که چهار سال پیش زمین و اهلش را وداع گفت. . 🍂ای شهید.... آنقدر در دنیا و مشکلاتش غرق شده ام که حتی از شناخت شهیدی همچون تو غافل بودم اما خبر آمدنت بدجوری دلم را لرزاند، شیشه شکست و چشمانم بارید.. . 🍂مدافع حرم شدی و بعد .آخر هم جان و دلت را با پیکرت در خانطومان جا گذاشتی. خبر شهادتت و پیکری که نیامدنش همه را چشم انتظار گذاشت تو را شهید کرد.. .. 🍂میدانم مهمان بودی و حضرت مادر برایت مادری می کرد.. اما شاید دلتنگی های دخترت کار دستت داد. میدانی در خرابه های شام هم ناله های کار خودش را کرد و حسین با به دیدارش آمد... شاید هم در ، دعا ها و نجواهای خانواده ات سبب شد تقدیر به رقم بخورد و چشم های منتظرشان منور به پیکرت شود... . 🍂فرمانده خوش اخلاق ، برایمان بگو چطور سرباز خوبی باشیم..... از قوانین دل ، سرپیچی کرده و روز های بلاتکلیفی شده ایم... برایمان کن....😔 . 🍂خوشبحال آنان که مهمان مراسم هستند.. نمی دانم چند ی عاشق ، را از تو هدیه می گیرند.... شاید هم پسرت دلتنگی هایش را بغل بگیرد و برای تو با سوز دل بخواند... ..... .... . 🍂راستی از دوستانت چخبر و .... آنان قصد ندارند؟... . به مناسبت بازگشت پیکر ❤️ . ✍️نویسنده: . 📅 تولد : ۲ تیر ماه ۱۳۶۰ - تهران . 📅شهادت : ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ خانطومان . 📅زمان انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ .