هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
❥︎◁این روشِ خودِ پیغمبر بود؛ پیغمبر عموی خودش عبّاس را در جنگ اسیر کرد، عموی دیگرش را در جنگ کشت،کسانی از خویشاوندانِ خودش را که با او روبهرو میشدند بیدریغ از بین میبرد؛ چرا؟
۞ چون دشمنِ راهِ خدا بودند، چون «صادّ عن سبیل الله» بودند؛ امّا در مقابل آن بیگانههایی که حتّی عرب هم نبودند امّا در راه هدف والای پیغمبر از جان و مالشان میگذشتند و مخلصانه فداکاری میکردند، خودش را کوچک میکرد، تواضع میکرد، خاکساری نشان میداد.
❖ نسبت به کوچکترین افراد مسلمان، پیغمبر تواضع میکرد؛ مهربانی و محبّت پیغمبر شامل حال همهی افراد جامعهی اسلامی میشد، از بزرگ و کوچک و کودک و زن و مرد، همه.
─════༅𖣔1⃣2⃣𖣔༅═══┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
❀◁(6)..#پیغمبر_مأمور_به_مبارزه_بود
✪ یک یادداشت جلوی من گذاشتهاند که یکی از مستمعین سؤال کردهاند «اینکه اشاره شد مبارزه از اوصاف مستمرّ زندگی پیامبر است، آیا جزو رسالت پیغمبر بود یا چون موقعیّت جامعه را مناسب با مبارزه دید، بخش زیادی از عمر شریفش به مبارزه گذشت؟ یعنی برخورد پیامبر مطابق رویدادها و وقایع بود یا از پیش برنامه داشت؟».
♤خب در بحثی که من کردم پاسخ به این سؤال روشن میشود. حرکتی که پیامبر آغاز کرده بود، بدون مانع، بدون معارض نمیشد و در مقابل معارضین، بدون شک پیغمبر مأمور به مبارزه بود.
✿ البتّه به پیغمبر دستور داده شد که انذار کند ° وَاَنذِر عَشیرَتَکَ الاَقرَبین° لکن خیلی معلوم بود، واضح بود، هم خدای متعال میدانست و هم هر کسی نگاه میکرد میفهمید که پیام پیغمبر برای آن جامعهی جاهل و آن سران فاسد، قابل قبول نبود و مخالفتهایی با آن میشد؛ این در داخل عربستان بود.
─════༅𖣔1⃣3⃣𖣔༅═══┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
❥︎◁در خارج از محیط عربستان هم آن وقتی که این دعوت و این پیام میخواست به آفاق عالم برود، مسلّماً نظامهای گوناگون و حکومتهای طاغوتی و جاهلی با آن مقابله میکردند. بنابراین، مبارزه لازمهی این رسالت بود.
۞ نمیخواهیم بگوییم که از اوّل خدای متعال به پیغمبر، وحیِ مبارزه و جهاد کرده بود؛ این را نمیخواهیم ادّعا کنیم ° اگر چه میتوان این را هم به یک شکلی توجیه کرد که درست باشد° امّا آن پیام و آنچه پیغمبر به آن دعوت میکرد،
❖ یعنی پیام توحید و ایجاد نظام توحیدی و الهی، بدون مبارزه امکانپذیر نبود؛ پس لازمهی حتمی دعوت پیغمبر بود
🗒. 1365/19/08
─═════༅𖣔1⃣4⃣𖣔༅════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
✪◁ و دنبالهی سؤال این است....میزانِ درستیِ پیشبینیِ پیامبر در مورد چگونگی استقبال مردم از رسالتش چقدر بود؟ یعنی واقعاً از دشواریهایی که در راه رسالت خواهد داشت، کاملاً اطّلاع داشت؟
♤ آیهی "فَاستَقِم کماٰ اُمِرت" در این رابطه چگونه توجیه میشود؟». البتّه به طور دقیق انسان نمیتواند ذهنیّات و خواطر ذهن شریف پیغمبر را بیان کند.
✿ اگر به حسب موازین عادّی نگاه کنیم و پیغمبر را یک انسان معمولی و بدون الهام پروردگار به حساب بیاوریم، باید بگوییم پیغمبر از اوّل، دریایی از مشکلات را در مقابل خودش میدید؛ حالا از علم غیب و الهام پروردگار صرف نظر کنیم، آن به کنار.
۞ خود ماها که انسانهای کوچک و کمتجربهای بودیم، آن وقتی که مبارزه را شروع کردیم، از اوّل میدانستیم که در مقابل ما چه مشکلاتی هست، چه موانعی هست، چه سختیهایی هست.
اللّهــمَّعَجِّـــلْلِوَلِیِّک الفَــرَج
پـــــــایـــــان قسمت دوم
─═════༅𖣔1⃣5⃣𖣔༅════┅─
هدایت شده از بیسیمچی
┄═════✧❁﷽❁✧════┅┄
❥︎#تسلیت_شهادت_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_و_مولا_امام_مجتبی_علیه_السلام
🇮🇷#طرح_مشترک_400_گروه_ولایی
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
─════༅●✿🕋✿●༅═══┅─
🔍☆◁#کنفـــــــرانـــــــــس
📖☆◁#جهاد_تبیین_پیامبر_اعظم_صلوات_الله_در_کلام_رهبری
📖☆◁#قسمت سوم
─════༅●✿🕋✿●༅═══┅─
◁جنــــاب استـــــاد #بـــابـــایی
❏◁سوال
🆔 @ilyan313
🗓تاریخ:#پنجشنبه1402/06/23
⏰ســــاعت19/00
🔮گفتمان#اتحاد_ملی_عمـــاریون
🆔 @ammareyon
🆔 @bisimchee1400
🚫#کپی برداری از#نام #ابتکارات #طراحی و#تنظیمات کنفرانس ها و#کپشن هاو#بنرهای_اتحادیه
_عماریون بدون اجازه و به هر نحوی
#شرعا_جایز_نیست و#حق_الناسه
─═════༅𖣔🌺𖣔༅═══┅─
🔮#اتحــــــــادیه_عمـــــــاریون
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
❥︎◁کسی که وارد این میدان میشود و آن پیام را، آن شعار را، آن هدف بزرگ را برای خودش اتّخاذ میکند، میداند که یک چنین مبارزاتی هم در پیش خواهد داشت؛ چون مخالفتها را میداند.
۞ یقیناً میتوان ادّعا کرد که پیغمبر از اوّل مطمئن بود که تا بگوید «قولوا لا اِلَهَ اِلَّا الله»، با همان معنایی که «لاالهالّاالله» دارد و آن ابعادی که دارد،کفّار و بزرگان و سیاستمدارانِ آن روزِ همان جامعه و رجال و ارکان و برخورداران از موقعیّت اجتماعی و زر و زور و این قبیل چیزها نمیآیند
❖ در مقابلش تعظیم کنند، به خاک بیفتند که بله شما درست میگویید، ما حرف شما را قبول میکنیم و میشویم مثل مردم عادّی و از آن امتیازاتِ طبقاتی میگذریم؛ پیغمبر مطمئن بود که چنین چیزی پیش نمیآید
─═════༅𖣔1⃣6⃣𖣔༅════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
✪◁ امّا آیهی «فَاستَقِم کماٰ اُمِرت» یک °عامل برای° تقویت معنوی پیغمبر است؛ پیغمبر همیشه به این تقویت احتیاج دارد
♤ و به طُرق مختلف، خدای متعال رسول اکرم را • که یک بشری بود با همهی خصوصیّاتِ بشریِ دیگران، منتها با وحی الهی سر و کار داشت• تقویت میکرد. وَکَذٰلِکَجَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِنَ المُجرِمینَ ... لِنُثَبِّتَ بِه! فُؤادَک؛
✿ ما داستان پیغمبران را برای تو نقل میکنیم، مبارزات موسیٰ و ابراهیم و نوح و بقیّهی انبیا را، مخالفتهایی که با آنها شده و پیروزیهای آنها را برای تو بیان میکنیم تا دل تو را محکم کنیم
─═════༅𖣔1⃣7⃣𖣔༅════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
❥︎◁ یا در یک آیهی دیگر میفرماید که اگر ما تو را حفظ نمیکردیم و حفظ ما نبود، لَقَد کِدتَ تَرکَنُ اِلَیهِم شَیئًا قَلیلًا... حتّی ممکن بود به دشمنها گرایش پیدا کنی، امّا حفظ الهی و عصمت الهی تو را نگه داشت و مانع شد
۞ بنابراین، پیغمبر • با اینکه• میخواهد مبارزه هم بکند، تصمیم جدّی هم دارد، مأموریّت الهی هم دارد، امّا به هر حال یک بشری است که در میدانهای گوناگون، خواطر بشری و حالات بشری را دارد.
❖ همچنان که پیغمبر گرسنه میشود، همچنان که خسته میشود، همچنان که از بیخوابی ناراحت میشود و احتیاجات بشری را دارد، آن خواطر و تشویشهای بشری را هم دارد،
─═════༅𖣔1⃣8⃣𖣔༅════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
✪◁لکن خدای متعال به او کمک میکند، او را آرامش میدهد
♤ در آیات مربوط به هجرت که °میفرماید:° اِذ هُما فِی الغارِ اِذ یَقولُ لِصاحِبِه لا تَحزَن اِنَّ اللهَ مَعَنا فَاَنزَلَ اللهُ سَکینَتَه عَلَیه؛
✿ یعنی خدا آرامش خودش را بر دل پیغمبر نازل کرد °این «عَلَیه» به پیغمبر برمیگردد°
۞ یعنی آرامش و اطمینان را بر دل او نازل کرد و اضطراب را از او گرفت.
─═════༅𖣔1⃣9⃣𖣔༅════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
❥︎◁ در جنگ حُنین هم همین جور است؛ آنجا هم دارد که «ثُمَّ اَنزَلَ اللهُ سَکینَتَه عَلیٰ رَسولِه؛ وَ عَلَی المُؤمِنینَ وَاَنزَلَ جُنودًا لَم تَرَوها»؛
۞ آنجا هم تشویش بود، اضطراب بود، ناراحتی بود، نیروهای مسلمان در مقابل نیروهای کفر تاب مقاومت نیاورده بودند،
❖ یک مقدار عقبنشینی کرده بودند، همه مضطرب بودند، خود پیغمبر هم مضطرب بود؛ آنجا خدای متعال باز آرامشش را بر دل پیغمبر نازل کرد.
♤ و انسانهای معمولی هم میتوانند همین کار را بکنند و از پیغمبر تبعیّت کنند. پیغمبر با یاد خدا و ذکر خدا اطمینان و آرامش قلبی پیدا میکرد، ما هم همین جور هستیم
─═════༅𖣔2⃣0⃣𖣔༅════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
✪◁ البتّه ذکری که پیغمبر دارد با ذکر ما فرق دارد؛ خیلی بالاتر، خیلی راقیتر، خیلی لطیفتر است، خیلی بیشتر با عروج معنوی همراه است. آرامشی هم که او پیدا میکند با آرامش ما فرق دارد.
♤ آرامش ما زود به هم میخورد؛ با اندک چیزی سکون و آرامش قلبی ما به هم میخورد، ° ولی° آرامش پیغمبر نه، یک آرامش عمیق و مستمر و بادوام است، در مقابل حوادث مثل کوه است.
✿ خود ما هم اگر امتحان کنیم، خواهیم دید در مشکلات زندگی، در سختیها، آنجایی که دشمن نشان میدهد که قوی است و قرائن نشان میدهد
۞ که ممکن است ما دچار ضعف بشویم، آنجا با یاد خدا، با ذکر الهی، با توکّل به خدا، همان آرامش بر دل انسان حکمفرما میشود و سایه میافکند، و خود این آرامش کمک میکند که انسان بتواند در این میدانها پیش برود.
✿ بنابراین، «فَاستَقِم کَماٰ اُمِرت» در راه تقویت قلبی پیغمبر و تقویت معنوی پیغمبر است
─═════༅𖣔2⃣1⃣𖣔༅════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
❥︎◁و در پایان این سؤال، این برادر سؤال کردهاند: «در سخنرانی اشاره کردید که از سال ششم بعثت دعوت پیامبر علنی شد؛ چندین بار هم تکرار کردید؛ با اینکه طبق تاریخ و اقوال معروف، دعوت علنی بعد از سال سوّم بعثت بوده؛ لطفاً توضیح دهید.» دو مرحلهی دعوتِ علنی هست؛ درست است.
۞ تا سال سوّم، پیغمبر دعوتش را کتمان میکرد، به هیچ کس نمیگفت؛ از سال سوّم دعوت را آشکار کرد، و از سال ششم پیغمبر به صورت دستهجمعی تظاهرات اسلامی میکرد؛ به مسجدالحرام میآمدند، آنجا نماز میخواندند؛ تا آن وقت پیغمبر در مسجدالحرام نماز نمیخواند.
❖ و فکر میکنم در همین سال ششم بود که حمزه اسلام آورد و پیغمبر قوی شد، و به کمک حمزه بود که پیغمبر دستهجمعی با اصحابشان میآمدند در مسجدالحرام و آنجا نماز میخواندند. قبل از آن، تظاهرات دستهجمعی به مسلمانی نمیتوانستند بکنند.
♤ انشاءالله که خدای متعال ما را توفیق بدهد تا بتوانیم پیروان راستین برای آن بزرگوار باشیم و شایستگی این را داشته باشیم که آن راه را ادامه بدهیم و پرچم آن دعوت را بعد از گذشت قرنها، باز در دنیا برافرازیم
اللّهــمَّعَجِّـــلْلِوَلِیِّک الفَــرَج
پـــــــایـــــان
─═════༅𖣔2⃣2⃣𖣔༅════┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
جنــــــاب استــــاد #بـــــابــــــایی
سپاسمنــــــدیم ..خـــــدا قوت
اجـــرتون با پیــــــامبر اعظـــم
صــلوات الله علیـه
ازهمــــــراهی همـــــه دوستــــان
ولایی سپــــــاسـگزاریــــــم
پـــایـــان کنفرانس
التمــــــاس دعــــــای فـــــرج
یا عـلـــــــــــی
─═════༅𖣔🌺𖣔༅════┅─
🔮#اتحـــــادیه_عمــــــاریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
❥︎ در سوگِ نبی جهان
سیه می پــوشد.
در سینه، دل از داغِ
حسن می جوشد
از ماتم هشتمین امام معصوم
هر شیعه زِ درد، جام غم مینوشد
🆔 @ammareyon
─════༅𖣔🌺𖣔༅════─
❥︎ #اتحادیه_عماریون
هدایت شده از بیسیمچی
┄═════✧❁﷽❁✧════┅┄
❥︎#تسلیت_شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
🇮🇷#طرح_مشترک_400_گروه_ولایی
🇮🇷#عمـــــاریون_رهبــــریم
─════༅●✿🕋✿●༅═══┅─
🔍☆◁#کنفـــــــرانـــــــــس
📖☆◁#تدابیر_ششگانه_امام_رضا_علیه_السلام_در_کلام_رهبری
📖☆◁#قسمت اول
─════༅●✿🕋✿●༅═══┅─
◁جنــــاب استـــــاد #بـــابـــایی
❏◁سوال
🆔 @ilyan313
🗓تاریخ:#جمعه1402/06/24
⏰ســــاعت19/00
🔮گفتمان#اتحاد_ملی_عمـــاریون
🆔 @ammareyon
🆔 @bisimchee1400
🚫#کپی برداری از #نام#ابتکارات #طراحی و#تنظیمات کنفرانس ها و#کپشن هاو#بنرهای_اتحادیه
_عماریون بدون اجازه و به هر نحوی
#شرعا_جایز_نیست و#حق_الناسه
─═════༅𖣔🌺𖣔༅═══┅─
🔮#اتحــــــــادیه_عمـــــــاریون
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
❥︎◁حادثه ولیعهدی را مورد مطالعه قرار دهیم. در این حادثه امام هشتم علیبنموسیالرضا در برابر یك تجربه تاریخی عظیم قرار گرفت
❍ و در معرض یك نبرد پنهانی سیاسی كه پیروزی یا ناكامی آن میتوانست سرنوشت تشیع را رقم بزند، واقع شد.
✿ مأمون از دعوت امام هشتم به خراسان چند مقصود عمده را تعقیب میكرد
─════༅𖣔1⃣𖣔༅═══┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
◁(1)..#مظلومیت_و_قداست_زدایی
❀ اولین و مهمترین آنها، تبدیل صحنهی مبارزات حاد انقلابی شیعیان به عرصه فعالیت سیاسی آرام و بیخطر بود.
❏ همانطور كه گفتم شیعیان در پوشش تقیه، مبارزاتی خستگیناپذیر و تمام نشدنی داشتند،این مبارزات كه با دو ویژگی همراه بود، تأثیر توصیفناپذیری در برهم زدن بساط خلافت داشت،
✪ آن دو ویژگی، یكی مظلومیت بود و دیگری قداست... با اين كار مأمون آن دو ويژگی مؤثر و نافذ را نيز از گروه علويان میگرفت
❖ زيرا جمعی كه رهبرشان فرد ممتاز دستگاه خلافت و ولیعهد پادشاه مطلقالعنان وقت و متصرف در امور كشور است نه مظلوم است و نه آنچنان مقدس
─════༅𖣔2⃣𖣔༅═══┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
◁(2).. تخطئه مدعای تشیع مبنی بر غاصبانه بودن خلافتهای اموی و عباسی و مشروعیت دادن به این خلافتها بود.
(3).. اینكه مأمون با این كار، امام را كه همواره یك كانون معارضه و مبارزه بود، در كنترل دستگاههای خود قرار میداد و بهجز خود آن حضرت، همه سران و گردنكشان و سلحشوران علوی را نیز در سیطره خود در میآورد.
(4)..اینكه امام را كه یك عنصر مردمی و قبله امیدها و مرجع سؤالها و شكوهها بود در محاصره مأموران حكومت قرار میداد و رفتهرفته رنگ مردمی بودن را از او میزدود و میان او مردم و سپس میان او و عواطف و محبتهای مردم فاصله میافكند.
─════༅𖣔3⃣𖣔༅═══┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
◁(5).. با این كار برای خود وجهه و حیثیتی معنوی كسب میكرد. طبیعی بود كه در دنیای آن روز همه او را بر اینكه فرزندی از پیغمبر و شخصیت مقدس و معنوی را به ولیعهدی خود برگزیده و برادران و فرزندان خود را از این امتیاز محروم ساخته است ستایش كنند و همیشه چنین است كه نزدیكی دینداران به دنیاطلبان از آبروی دینداران میكاهد و بر آبروی دنیاطلبان میافزاید.
(6)..آنكه در پندار مأمون، امام با این كار، به یك توجیهگر دستگاه خلافت بدل میگشت. بدیهی است شخصی در حد علمی و تقوائی امام با آن حیثیت و حرمت بینظیری كه وی بهعنوان فرزند پیامبر در چشم همگان داشت، اگر نقش توجیه حوادث را در دستگاه حكومت برعهده میگرفت هیچ نغمهی مخالفی نمیتوانست خدشهای بر حیثیت آن دستگاه وارد سازد. این همان حصار منیعی بود كه میتوانست همهی خطاها و زشتیهای دستگاه خلافت را از چشمها پوشیده بدارد
─════༅𖣔4⃣𖣔༅═══┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
❥︎◁#سیاستها_و_تدابیر_امام_علیبنموسی_الرضا_در_این_حادثه
★{1}..هنگامیكه امام را از مدینه به خراسان دعوت كردند آن حضرت فضای مدینه را از كراهت و نارضائی خود پركرد، بهطوریكه همهكس در پیرامون امام یقین كردند كه مأمون با نیت سوء حضرت را از وطن خود دور میكند.
❍ امام بدبینی خود به مأمون را با هر زبان ممكن به همهی گوشها رساند. در وداع با حرم پیغمبر، در وداع با خانوادهاش هنگام خروج از مدینه، در طواف كعبه كه برای وداع انجام میداد، با گفتار و رفتار، با زبان دعا و زبان اشك، بر همه ثابت كرد كه این سفر، سفر مرگ اوست.
✿ همه كسانی كه باید طبق انتظار مأمون نسبت به او خوشبین و نسبت به امام به خاطر پذیرش پیشنهاد او بدبین میشدند
❏ در اولین لحظات این سفر دلشان از كینه مأمون كه امام عزیزشان را اینطور ظالمانه از آنان جدا میكرد و به قتلگاه میبرد لبریز شد
─════༅𖣔5⃣𖣔༅═══┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
★◁{2}..هنگامیكه در مرو پیشنهاد ولایتعهدی آن حضرت مطرح شد، حضرت به شدت استنكاف كردند
❀ و تا وقتی مأمون صریحاً آن حضرت را تهدید به قتل نكرد آن را نپذیرفتند. این مطلب همهجا پیچید كه علیبنموسیالرضا ولیعهدی و پیش از آن خلافت را كه مأمون به او با اصرار پیشنهاد كرده بود نپذیرفته است.
❏ دستاندركاران امور كه به ظرافت تدبیر مأمون واقف نبودند ناشیانه عدم قبول امام را همهجا منتشر كردند،
✪ حتی فضلبنسهل در جمعی از كارگزاران و مأموران حكومت گفت من هرگز خلافت را چنین خوار ندیدهام، امیرالمؤمنین آن را به علیبنموسیالرضا تقدیم میكند و علیبنموسی دست رد به سینهی او میزند
─════༅𖣔6⃣𖣔༅═══┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─════༅●✿🕋✿●༅════┅─
★◁{3}.. با این همه علیبنموسیالرضا فقط بدین شرط ولیعهدی را پذیرفت كه در هیچیك از شئون حكومت دخالت نكند و به جنگ و صلح و عزل و نصب و تدبیر امور نپردازد
❥︎ و مأمون كه فكر میكرد فعلاً در شروع كار این شرط قابل تحمل است و بعدها به تدریج میتوان امام را به صحنه فعالیتهای خلافتی كشانید، این شرط را از آن حضرت قبول كرد.
❍ روشن است كه با تحقق این شرط، نقشهی مأمون نقش برآب میشد و بیشترین هدفهای او نابرآورده میگشت
اللّهــمَّعَجِّـــلْلِوَلِیِّک الفَــرَج
پـــــــایـــــان قسمت اول
─════༅𖣔7⃣𖣔༅═══┅─