─┅─═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
برقتل تو فقیه دروغین
بـــــــــــــداد رأی
ای کشته ی شیــوخ مقدس نما
،حسیــــــــــــــــــــــــــــــن!
🌤اللهم عجل لولیک الفرج▫️
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
🏴#اتحادیه_عماریون
1_1105551203.mp3
4.15M
─┅═༅🕊🕋🕊༅═┅─
🏴#یا_عبدالله
🎙استاد کریمی
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
─┅─═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🔘 #روز_دوم_محرم سال ۶۱ هجری قمری، روزی بود که کاروان امام حسین علیهالسلام به کربلا رسید
. پس از این روز، کار بر آنان سخت شد
و هر روز محاصره سپاه کوفه تنگتر و بر تعداد آنان افزوده میشد. سپاه حرّ طبق دستور عبیداللّه بن زیاد سپاه امام را به سوی منطقه خشک و بی حاصل به نام کربلا هدایت کرد.
─┅═༅𖣔2⃣𖣔༅═┅─
─┅─═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌒(1).ورود کاروان اباعبداللّه علیه السلام به کربلا
▫️بنابر مشهور در سال۶۱ هجری قمری در این روز کاروان اباعبداللّه الحسین علیه السلام به سرزمین کربلا وارد شد.
👤امام پرسیدند: نام این زمین چیست؟ چون حسین علیه السلام شنید که این زمین کربلا است خاک آن را بویید و فرمود:....این همان زمین است که جبرئیل از آن به رسول خدا صلوات الله خبر داده و من در آن کشته میشوم.
─┅═༅𖣔3⃣𖣔༅═┅─
─┅─═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
▪آن هنگام حضرت گریست وفرمود:...«بار خدایا! من از کرب و بلا به تو پناهندهام، پیاده شوید، اینجا محل ریختن خون ما و محل قبور ماست و همین جا قبور ما زیارت خواهد شد و جدّم رسول خدا چنین وعده داد.»
🍁سپس اصحاب امام علیه السلام پیاده شدند و بار و اثاثیه را فرود آوردند....حضرت علیه السلام اهل بیت خود را جمع کرده، نظری بر آنها افکند و گریست.
▪️سپس فرمود: «خدایا! ما عترت پیغمبریم، ما را از حرم جدّمان راندند و بنی امیه در حقّ ما ستم روا داشتند. خدایا! حق ما را از ستمگران بستان و بر دشمنان پیروز گردان«.
─┅═༅𖣔4⃣𖣔༅═┅─
─┅─═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
✉️ عبیدالله بن زیاد نامهای بدین مضمون برای حضرت نوشت: «اما بعد؛ ای حسین! به من خبر رسیده که به کربلا منزل گرفتی. من از جانب یزید بن معاویه مأمورم سر بر بالین ننهم و سیر نخورم تا تو را بکشم و یا به حکم من و حکم یزید بن معاویه باز ایی! والسلام.»
👤امام حسین علیه السلام فرمود:
این نامه را جوابی نیست! مردمی که رضای خلق را به خشم خدا خریدند رستگار نشوند.
─┅═༅𖣔6⃣𖣔༅═┅─
─┅─═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌒(3).نامه امام حسین علیه السلام به سران موافق کوفه
در این روز امام علیه السلام به اهل كوفه نامههایی نوشت و گروهی از بزرگان كوفه •سلیمان بن صردو مسیب بن نجبه ورفاعه بن شداد و عبدالله بن وال و جماعت مومنین• را از حضور خود در كربلا آگاه كرد. حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا عازم كوفه شود.
🔘هنگامیکه قیس به قادسیه رسید، حصین بن نمیر او را دستگیر نمود. حُصَین، قیس را پیش عبیدالله بن زیاد فرستاد تا ابن زیاد درباره او تصمیمگیری کند. وی قبل از دستگیری نامهای که به همراه داشت را پاره کرد تا به دست دشمن نیفتد
─┅═༅𖣔7⃣𖣔༅═┅─
─┅─═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
▪پس از آنکه قیس را نزد ابن زیاد به دار الاماره بردند مناظرهای بین آندو صورت گرفت.
🌀ابن زیادگفت: تو کیستی؟
☄گفت: مردیام از شیعیان علی علیه السلام و پسرش
🌀گفت: چرا نامه را پاره کردی؟
☄گفت: برای آنکه تو ندانی در آن چه نوشته است.
🌀گفت: از جانب که بود و سوی که نوشته؟
☄گفت: از جانب امام حسین علیه السلام به گروهی از مردم کوفه که نام ایشان را نمیدانم.
─┅═༅𖣔8⃣𖣔༅═┅─
─┅─═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
🌒(4).لعن بنی امیه
به دستور ابن زیاد قیس به بالای منبر رفت تا علی علیه السلام و دو فرزندش را لعن کند. وی وقتی بر فراز منبر رفت ابتدا خدا را سپاس گفته و ستایش کرد. سپس درود بر پیامبر صلوات الله فرستاد و علی و حسن و حسین علیها السلام را فراوان مدح نموده و بر آنان رحمت فرستاد. وی در ادامه عبید الله بن زیاد و پدرش و ستمکاران بنی امیه را از اول تا آخر لعن و نفرین کرد
🗣آنگاه گفت:....«ای مردم، من فرستاده حسین به سوی شمایم و در فلان موضع از او جدا شدم، به سوی او بروید.»
─┅═༅𖣔🔟𖣔༅═┅─