622.8K
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🏴 #ما_عزادار_حسینیم
🔍☆◁#کنفـــــــرانس
📓☆◁#نگاهی متفاوت به خالق عاشورا
📓☆◁#تحلیل_رفتاری_عوام_و_خواص_در_عاشورا
🔖☆◁قسمت #هفتم
🎙جناب دکتر #رجبی نیا
🔮#اتحــــــادیه_عمـــــــاریون
─┅═༅𖣔5⃣𖣔༅═┅─
739.1K
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🏴 #ما_عزادار_حسینیم
🔍☆◁#کنفـــــــرانس
📓☆◁#نگاهی متفاوت به خالق عاشورا
📓☆◁#تحلیل_رفتاری_عوام_و_خواص_در_عاشورا
🔖☆◁قسمت #هفتم
🎙جناب دکتر #رجبی نیا
🔮#اتحــــــادیه_عمـــــــاریون
─┅═༅𖣔6⃣𖣔༅═┅─
1.4M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🏴 #ما_عزادار_حسینیم
🔍☆◁#کنفـــــــرانس
📓☆◁#نگاهی متفاوت به خالق عاشورا
📓☆◁#تحلیل_رفتاری_عوام_و_خواص_در_عاشورا
🔖☆◁قسمت #هفتم
🎙جناب دکتر #رجبی نیا
🔮#اتحــــــادیه_عمـــــــاریون
─┅═༅𖣔7⃣𖣔༅═┅─
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
جناب دکتر #رجبی نیا
سپـــــــاسگزاریم .خدا قوت
اجرتون با سیـــد الشهدا
علیه الســـــــلام
از همـــــــراهی همـه دوستان
ولایی سپاســــــگزاریم ....
پایان کنفرانس
التمــــــاس دعای فرج
یا حسیـــــــــــن
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
🏴#اتحادیه_عماریون
هدایت شده از آرشیوکنفرانس اتحادیه عماریون
─═┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─
👤علامه امینى
◾️شب و روز تاسوعا و عاشورا، براى سلامتى امام زمان عج الله صدقه دهید، چون قلبِ حضرت، اندوهناک جَدِّ غریب شان، حضرت سیدالشهداء است
🚩اللهــــــم عجــــل لولیک الفرج
🆔 @ammareyon
┄─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
🇮🇷اتحادیه عماریون🇮🇷
هدایت شده از کنفرانس و پرسمان اتحادیه عماریون
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
🕊◁{9⃣}.#بسته_مناسبتی_محرم
🌘◁روز شمار وقایع دهه اول محـــــرم
🔮#اتحادیه_عماریون
🆔 @ammareyon
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─═══༅🕊🌑🕊༅═┅─
🌘◁#السلام_علیک_یا_ابوالفضل_العباس
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
4.mp3
6.24M
─══┅═༅🕊🌑🕊༅═┅┅─
🌘◁#ماه_بنی_هاشم
🎙حسین #طاهری
🆔 @ammareyon
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🏴#السلام_علیک_یا_ابوالفضل_العباس
ناگهان دور و بر شیر حرم غوغا شد
سر ذبح قمر هاشمیون دعوا شد
دشمنان هلهله کردند همین که افتاد
سند غارت اموال حرم امضا شد
علقمه شعبه ای از مسجد کوفه شده بود
سر سردار حسین تا دل ابرو وا شد
کوری چشم همه بد نظران کوفه
بین خون چهره ی سقا چه قدر زیبا شد
بعد سی سال به ارباب برادر گفت و
همه ی دشت پر از عطر و بوی زهرا شد
لشکر حرمله خندید به عباس و حسین
پیش چشمان همه قامت آقا تا شد
سرو رعنای حرم هم قد قاسم شده بود
این غم انگیز ترین روضۀ عاشورا شد
وقت رفتن به همه درس وفاداری داد
همه ی غصۀ او بی کسی آقا شد
با لب تشنه لبِ آب ازین دنیا رفت
آب شرمندۀ کوه ادب سقا شد
رفت آقا به حرم ماند اباالفضل غریب
سر ذبح قمر هاشمیون دعوا شد
┄══┅═༅𖣔🌺𖣔༅═══┅─
🔮#اتحــــــــادیه_عمــــــــــاریون
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🏴◁#وقایع_روز_نهـــــــــــــم_ماه_محــــــرم_الحـــــرام
🌒از مشهورترین وقایع روز نهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری،
🌒(1).دیدار شمربن ذی الجوشن با حضرت عباس و دیگر فرزندان ام البنبن بود.
🌒(2).امام حسین علیه السلام توسط حضرت عباس علیه السلام از دشمن یک شب را برای نماز، راز و نیاز با خدا و تلاوت قرآن مهلت میگیرد.
┄══┅═༅𖣔1⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🌒(1).#ورود_شمر_به_کربلا_و_نامه_ابن_زیاد_برای_عمر_بن_سعد
👤عبیدالله ابن زیاد، شمربن ذی الجوشن را با نامهای برای عمر بن سعد به کربلا فرستاد. در روز نهم محرم الحرام سال 61 هجرى قمرى، شمربن ذي الجوشن، با چهار هزار نفر همراه با نامهاي از ابن زياد به عمر بن سعد مبني بر جنگيدن با امام حسين علیه السلام و قتل ايشان، وارد كربلا شد. شمر هنگام ورود به کربلا نامه را به عمر بن سعد رسانید
▪این زیاد به عمربن سعد نوشت :اگر حسین کشته شد.اسب بر سینه وپشتش بتازنید
┄═┅═༅𖣔2⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🗣ابن سعد به شمر گفت: واى بر تو! خدا خانهات را خراب کند، چه پیام زشت و ننگینى براى من آوردهاى! به خدا سوگند که تو عبیدالله را از قبول آنچه من براى او نوشته بودم باز داشتى و کار را خراب کردى، من امیدوار بودم که این کار به صلح تمام شود، به خدا سوگند حسین تسلیم نخواهد شد زیرا روح پدرش در کالبد اوست.
👤شمر به او گفت: بگو بدانم چه خواهى کرد؟! آیا فرمان امیر را اطاعت کرده و با دشمنش خواهى جنگید و یا کناره خواهى گرفت و من مسؤلیت لشکر را به عهده خواهم داشت?
🔘عمربن سعد گفت: امیرى لشکر را به تو واگذار نمىکنم و در تو این شایستگى را نمىبینم، و من خود این کار را به پایان مىرسانم، تو امیر پیاده نظام باش.
┄─┅═༅𖣔3⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🔘و بالاخره عمربن سعد شامگاه روز پنجشنبه نهم محرم الحرام خود را براى جنگ آماده کرد
🔘امام صادق علیهالسلام فرمود: تاسوعا روزى است که در آن روز امام حسین و اصحابش را محاصره کردند و لشکر کوفه و شام در اطراف او حلقه زده و ابن مرجانه و عمربن سعد به جهت کثرت لشکر و سپاه، اظهار شادمانى و مسرت مىکردند، و در این روز حسین را تنها غریب یافتند و دانستند که دیگر یاورى به سراغ او نخواهد آمد و اهل عراق او را مدد نخواهند کرد، سپس امام صادق علیهالسلام فرمود: پدرم فداى آن کسى که او را غریب و تنها گذاشته و در تضعیف او کوشیدند.
┄═┅┅═༅𖣔4⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🌒(2).#آمدن_امان_نامه_برای_فرزندان_ام_البنین_علیه_السلام
➰◾️شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود، از عبیداللّه بن زیاد امان نامهای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس علیه السلام گرفته بود كه در این روز آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رسانید وبانگ برآورد:”أین بنو اختنا“: “پسران خواهر ما کجایند“؟ولی آن بزرگواران جواب ندادند.امام حسین علیه السلام فرمودند:جواب او را بدهید اگر چه فاسق است.
➰◾️حضرت عباس علیه السلام در جواب فرمودند:چه می گویی؟شمر گفت:من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید.
🗣حضرت عباس علیه السلام با صدای بلند فرمود:”لعنت خدا بر تو وامیر تو •و برامان تو • باد . ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد“؟!
┄═┅┅═༅𖣔5⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🌒(3).#اعلان_جنگ
🚩➰پس از رد امان نامه، عمربن سعد فریاد زد که: اى لشکر خدا! سوار شوید و شاد باشید که به بهشت مىروید!! و سواره نظام لشکر بعد از نماز عصر عازم جنگ شد.
🚩➰در این هنگام امام حسین علیه السلام در جلوى خیمه خویش نشسته و به شمشیر خود تکیه داده و سر بر زانو نهاده بود، زینب کبرى شیون کنان به نزد برادر آمد و گفت: اى برادر! این فریاد و هیاهو را نمىشنوى که هر لحظه به ما نزدیکتر می شود؟!
🚩➰امام حسین علیه السلام سر برداشت و فرمود: خواهرم! رسول خدا را همین حال در خواب دیدم، به من فرمود: تو به نزد ما می آیى.
┄═┅┅═༅𖣔6⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🚩➰زینب از شنیدن این سخنان چنان بیتاب شد که بى اختیار محکم به صورت خود زد و بناى بیقرارى نهاد.
🚩➰امام گفت: اى خواهر! چاى شیون نیست، خاموش باش، خدا تو را مشمول رحمت خود گرداند.
🚩➰در این اثنا حضرت عباس بن على آمد و به امام علیه السلام عرض کرد: اى برادر! این سپاه دشمن است که تا نزدیکى خیمه ها آمده است!
🚩➰ حضرت عباس علیه السلام امام علیه السلام را باخبر كرد. امام حسین علیه السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس كه چه قصدی دارند؟
🚩➰حضرت عباس علیه السلام رفت و خبر آورد که اینان میگویند: یا حکم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید.
┄═┅┅═༅𖣔7⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🌒(4).#درخواست_تأخیر_جنگ_از_سوی_امام_حسین_علیه_السلام
👤امام حسین علیه السلام به عباس فرمودند: اگر میتوانی آنها را متقاعد کن که جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. خدای متعال میداند که من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.
👤حضرت عباس علیه السلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشکریان خود پرسید که چه باید کرد؟ "عمرو بن حجاج" گفت: سبحان اللّه! اگر اهل دیلم و کفار از تو چنین تقاضایی میکردند سزاوار بود که با آنها موافقت کنی.
▪عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت میدهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه میسپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت.
┄═┅┅═༅𖣔8⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🌒(5).#خطابه_امام_حسین_علیه_السلام_برای_اصحابش
▪در عصر این روز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند.
➰ در جمع یاران امام در آغاز شب در جمع یاران حاضر شد و به سخن پرداخت. نخست حمد و ثنای خدای را به جای آورد و ذات احدیت را در تنگی و سختی درود گفت. چنانچه در آسایش و رفاه خدایرا میستود. و به نعمتهایی چند از نعمتهایی الهی اشاره کرد و خدایرا شکر و سپاس گفت و از خدا خواست او و یارانش را در زمرهی شاکرین قرار دهد.
┄─┅═༅𖣔9⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
▪سپس خطاب به یاران فرمود: « من یارانی باوفاتر از یاران خود سراغ ندارم. و اهل بیتی را بهتر و برتر از اهل بیت خود نمی شناسم. خدای به همگی پاداشی نیکو عطا فرماید. واضح است که فردا ما را با این مردم، روزی خونین خواهد بود. من بیعتم را از شما برداشتم و به شما اجازه میدهم تا از سیاهی شب استفاده نموده و از این محل دور شوید. و هر کدام از شما دست یک تن از اهل بیت مرا گرفته و در روستاها و شهرها پراکنده شوید، تا خداوند فرج خود را برای شما مقرر فرماید، این مردم، مرا میخواهند و چون بر من دست یابند با شما کاری ندارند.
┄═┅┅═༅𖣔🔟𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🌒(6) #اعلام_وفاداری_یاران
▪پس از سخنان حضرت سیدالشهدا اصحاب و یاران حضرت به سخن ایستادند و ابراز وفاداری به حضرت نمودند.
خاندان امام به تبعیت از عباس گفتند: برویم و از تو دست برداریم؟ برای اینکه بعد از تو زنده بمانیم خدا نکند که هرگز چنین روزی را ببینیم.
🗣مسلم بن عوسجه گفت: ...
بخدا سوگند این نیزه را در سینهی آنها فرو برم و تا دستهی این شمشیر در دست من است بر آنها حمله کنم، و اگر سلاحی نداشته باشم که با آن بجنگم، سنگ برداشته و به طرف آنان پرتاب کنم...
☄بخدا قسم اگر بدانم که کشته میشوم و بعد زنده میشوم سپس مرا میسوزانند و دیگر بار زنده میگردم و سپس در زیر سم اسبان بدنم درهم کوبیده میشود و تا هفتاد مرتبه این کار را در حق من روا میدارند، هرگز از تو جدا نگردم تا در خدمت تو به استقبال مرگ بشتابم ...
┄══┅═༅𖣔1⃣1⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🗣زهیر این مهمان تازه وارد به سخن ایستاد و گفت: به خدا سوگند دوست دارم کشته شوم باز زنده شوم و سپس کشته شوم تا هزار مرتبه. تا خدا تو و اهل بیت تو را از کشته شدن در امان دارد... . ـ منازل خود را در بهشت مشاهده کنید
▪از امام علی بن الحسین علیه السلام نقل شده که فرمودند: «چون پدرم به اصحاب فرمودند: که من بیعت خود را از شما برداشتم و شما آزاد هستید، اصحاب و یاران آن حضرت بر فداکاری و وفاداری خود تا مرز شهادت، در کنار امام پافشاری نمودند.»
🌤امام در حق آنها دعا کرده و فرمودند: «سرهای خود را بلند کنید و جایگاه خود را ببینید! یاران و اصحاب امام نظر کرده و جایگاه و مقام خود را در بهشت مشاهده کردند و امام منزلت رفیع هر کدام را به آنان نشان میداد.»
┄═┅═༅𖣔1⃣2⃣𖣔༅══┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🌒(7).چهار حادثه مهم شب عاشورا
🚩[1]در شب عاشورا به "محمد بن بشیر حضرمی" یکی از یاران امام حسین علیهالسلام خبر دادند که فرزندت در سرحدّ ری اسیر شده است. او در پاسخ گفت: ثواب این مصیبت او و خود را از خدای متعال آرزو میکنم و دوست ندارم فرزندم اسیر باشد و من زنده بمانم. امام حسین علیهالسلام چون سخن او را شنید فرمود: خدا تو را بیامرزد، من بیعت خود را از تو برداشتم، برو و در آزاد کردن فرزندت بکوش.
🗣محمد بن بشیر گفت: در حالی که زنده هستم، طعمه درندگان شوم اگر چنین کنم و از تو جدا شوم.
▪امام علیه السلام پنج جامه به او داد که هزار دینار ارزش داشت و فرمود: پس این لباسها را به فرزندت که همراه توست بسپار تا در آزادی برادرش مصرف کند.
┄─┅═༅𖣔1⃣3⃣𖣔༅═┅─
─══┅═༅🕊🌑🕊༅══┅┅─
🚩[2] امام حسین علیه السلام در سخنرانی شب عاشورا خبر از شهادت یاران خود داد و آنان را به پاداش الهی بشارت داد. در این مجلس "قاسم بن الحسن" به امام علیه السلام عرض کرد: آیا من نیز به شهادت خواهم رسید؟ امام با عطوفت و مهربانی فرمود: فرزندم! مرگ در نزد تو چگونه است؟ عرض کرد: ای عمو! مرگ در کام من از عسل شیرینتر است. امام علیه السلام فرمودند: آری تو نیز به شهادت خواهی رسید بعد از آنکه به رنج سختی مبتلا شوی، و همچنین پسرم عبداللّه (کودک شیرخوار) به شهادت خواهد رسید.
➿◾️قاسم گفت: مگر لشکر دشمن به خیمه ها هم حمله میکنند؟ امام علیه السلام به ماجرای شهادت عبداللّه اشاره نمودند که قاسم بن الحسن تاب نیاورد و زارزار گریست و همه بانگ شیون و زاری سر دادند.
┄─┅═༅𖣔1⃣4⃣𖣔༅═┅─