eitaa logo
عـ.ـمـ.ـآ.ر.یـ.ـو.ن.³¹³
121 دنبال‌کننده
977 عکس
519 ویدیو
48 فایل
•﴿بِسمِ‌رب‌الحسێن؏﴾♥️! خــآدم ڪـآنــآل @AMMAR_YASER_313 شھیدخرازۍ✐ اگرکاربراۍرضاےخدآست پس‌گفتنش‌براۍچہ؟ پس‌کُپی‌حلالہシ فوروارد هم گشنگھ :)♥ ـــــــــــــــــــــــــــــــــ❥︎𑁍•• بیسیمچی مون⇩ @BISIM_chii #التماس‌دعا📿 والسلام♥️ 200...🚶.....300
مشاهده در ایتا
دانلود
به وقت پارت گذاری رمان😊
عـ.ـمـ.ـآ.ر.یـ.ـو.ن.³¹³
♥️♥️♥️♥️♥️♥️ ♥️♥️♥️♥️♥️ ♥️♥️♥️♥️ ♥️♥️♥️ ♥️♥️ ♥️ #پارت_دوم #رمان_خانم_خبرنگار_و_آقای_طلبه خانووووم!
💜💙💜💙💜💙 💙💜💙💜💙 💜💙💜💙 💙💜💙 💜💙 💙 ♥️بسم رب المحبوب♥️ شروع کردم به گرفتن شماره مهدیه... یه بار، دوبار، سه بار مشترک مورد نظر خاموش می باشد ای وای بدبخت شدیم رفت گل رُس تو سرمون _ممنون. برنمیداره، احتمالا گم شدیم حاجی : از کدوم شهر اومدید دخترم؟ _کرمان سیدجواد: با کاروانای زیارتی اومدید؟ _بله سید: پس بیاید من میرسونمتون ترمینال فقط زود باشید چون ممکنه برن _ممنون دستتون درد نکنه! فاطمه: خدا خیرتون بده ممنون! سید: خواهش میکنم بفرمایید. از حاج آقا تشکر کردیم و پشت سر سید راه افتادیم ماشالا چه قد و بالایی! چقدر مردونه و جذاب از پشت راه میره! حالا تازه فرصت کردم نگاهش کنم. کلا جذب چشاش بودم قیافشو ندیدم. خدای من این طلبه اس؟! بابا الکی میگه! تیپش عین خواننده هاس! روشو کرد طرف ما، خدای من چهرش! چقدر ناز و معصومه! ندای درون : وای فائزه خجالت بکش پسر مردومو خوردی. _ندا جون شرمنده تم میشه خفه شی گناهش گردن خودم. با مشتی که فاطمه به پهلوم زد جیغم رفت هوا! _مگه مشکل داری؟! چرا میزنی؟! فاطمه که رنگش قرمز شده بود اشاره کرد به سید سید در حالی که کلافه بود گفت : خانوم محترم اگه نگاه کردنتون تموم شد بیاید سوار سید؛ جا میمونید ها! وای! خاک تو سرم! شرفم افتاد کف پام! با فاطمه رفتیم کنار ماشینش یه ۲۰۶ آلبالویی بود در عقب رو که باز کردیم روی صندلی عقب کلی خرت و پرت بود و فقط یه نفر جا میشد. من و فاطمه ام عین بز همدیگه رو نگاه میکردیم سید برگشت طرف من و گفت : به دوستتون بگید عقب بشینن شما یکم بیشتر جا میبرید بفرمایید جلو! بعدم با یه لبخند ملیح نشست سرجاش. این با من بود؟! به من گفت چاق! خو اره دیگه فقط یکم محترمانه تَرِش! فاطمه عقب نشست و منم در جلو رو باز کردم و نشست. پسره بی ادب. یه بسم الله آروم گفت و ماشینو روشن کرد _واااای! صبر کنید آقا جواد سید: چیشد؟ _دوربینمو از امانت داری نگرفتم! سید: قبض رو بدید من میرم میگیرم. قبض رو به بدبختی از جیب شلوارم در آوردم و دادم دستش. از ماشین پیاده شد و با دو از پله های جلوی ورودی حرم بالا رفت. ... نویسنده:فائزه وحی ♡﴾ @AMMARIOON_313 ﴿♡ 💙 💜💙 💙💜💙 💜💙💜💙 💙💜💙💜💙 💜💙💜💙💜💙
💜💙💜💙💜💙 💙💜💙💜💙 💜💙💜💙 💙💜💙 💜💙 💙 بیرون رفتن آقا جواد از ماشین همانا و ترکیدن فاطمه از خنده هم همانا _کوفت، سر قبر شوور نداشتت بخندی الهی فاطمه: این پسره، ناجور تو رو کرده تو دیوار ها!! آخ آخ دلم. تو به پسرا نگاهم نمی کردی تا دیروز، نه از امروز که پسر مردمو قورت دادی یه بشکه آبم روش _هه من اصلا اینو آدمم حساب نمیکنم هردو ساکت شدیم و نشستیم منتظر آقا!! اوه اوه فاطیم فهمید چقدر امروز ضایع بازی در آوردم (البته خواننده محترم مدیونی فکر کنی من کلا ضایع هستم دیگه احتیاجی به ضایع بازی نیست) دیگه باید عین آدم رفتار کنم عین یه دختر گل مثل خودم سنگین و رنگین. آقا جوادم بالاخره تشریف مبارکشون رو آوردن و دوربین منم آوردن. _آخی دوربین جوووونم، چقدر دلم برات تنگ شده بود! اوه اوه بلند گفتم! برادر جواد داره عین بز نگام میکنه _عه چرا منو نگاه میکنید حرکت کنید دیگه سید: مگه من راننده شخصی جناب عالیم؟! دستورم میده! اومدیم ثواب کنیم ها... _اگه میخواید منت بزارید ما همینجا پیاده میشیم دستمو تا گذاشتم روی دستگیره در که بازش کنم سید گفت: لازم نکرده پیاده شید شهر غریب گم میشید خودم میرسونمتون. تصمیم گرفتم تا ترمینال حداقل خفه خون بگیرم و دیگه حرفی نزنم وااای نه رسیدیم! ولی چه رسیدنی!!! ماشین کرمان رفته فاطمه: فائزه بدبخت شدیم چیکار کنیم؟ _نمیدونم! سید: از ترمینال قرار بود مستقیم برن کرمان؟ _عه نعععع میرن جمکران.آخ جوووون جواد جوون بزن بریم. اوه اوه!! یا همه امام زاده ها چی گفتم!!؟ چه جو سنگینی حاکم شده هیچ کس حرف نمیزنه!! جوادم فقط تو چشمای من نگاه میکنه منم دارم تو چشماش نگاه میکنم!! این اولین باره با یه پسر اینجوری چشم تو چشم شدم. جواد نگاهشو ازم گرفت و راه افتاد. دیگه نه اون منو نگاه کرد نه من اونو. ... نویسنده:فائزه وحی ♡﴾ @AMMARIOON_313﴿♡ 💙 💜💙 💙💜💙 💜💙💜💙 💙💜💙💜💙 💜💙💜💙💜💙
بھ نام خداۍ معراجی ها🌱
⚠️ گیرِ تو گناهات‌ نیست ..🌱' گیر تو کارای خوبیه‌ که‌ انجام‌ میدی ولی‌ نمیگی "خدایا به‌ خاطر تو"🙂💔 اخلاص‌ یعنی↓ خدایا فقط‌ تو‌ ببین‌ حتی‌ ملائکه‌ هم‌ نه (=💛 استاد‌پناهیان 😉 🌸 ⎾ °•@AMMARIOON_313°•⏌
•°🌱 گفتم:بهشتت؟ گفت:لبخندحسین'؏' گفتم:جهنمت؟ گفت:دورے از حسین'؏' گفتم‌:دنیایت؟ گفت:خیمھ عزاے حسین'؏'. گفتم:مرگت؟ گفت:شهـادت. گفتم:مدفنت؟ گفت:بےنشان. گفتم:حرف آخرت؟ گفت:یاحـسین''؏'' :)
جوانانِ عزیز ! دشمن‌ روۍ شما سرمایهـ‌گذاریِ زیـادۍ مے‌کند؛ حواستان جمع باشد‌. ⸤رهبر‌جان⸣
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ«📞📻»ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ‌ ـ ـ ـ ـ هر‌کسے سرنوشتش‌رو‌محرم‌براش‌رقم میزنن👀. یعنےتو؎محرم آیندھ‌اش‌معلوم‌میشہ... تو؎محرم‌هدفمونو‌بزرگترڪنیم :) حرف‌من‌نیستا! استـٰادپنـٰاهیـٰان‌بزرگوار‌میگھ🍀'! 🍂•• @AMMARIOON_313 ‌‎‌‌
آدمیزاد طوری آفریده شده که اگه درست زندگی نکنه حالش خوب نمیشه
! 🌱
مداحی آنلاین - توبه قاسم جیگرکی - حجت الاسلام دانشمند.mp3
4.31M
🏴 ویژه ♨️توبه قاسم جیگرکی 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. لطفا به حق امام حسین علیه السلام گوش بدید مطمئن باشید لطف خدا شامل حالتون شده
پارت گذاری رمان☺️