اما وشتی از اونجایی که زن پاک و از نجبب زادگان ایرانی بود از این دستور شاه سرپیچی میکنه...
خشایار شاه هم از این سرپیچی ملکه بسیار خشمگین میشه و همونجا به جلاد دستور میده سر از تنش جدا کنه...
بعد از کشته شدن ملکه مردخای میاد از فرصت استفاده میکنه و برادر زاده خودش به نام "استر" که دختری بسیار زیبارو بود و به شاه معرفی میکنه...
شاه سست عنصر ما هم وقتی زیبایی استر رو میبینه یه دل نه صد دل عاشقش میشه و اونو به عنوان ملکه تمام ایرانیان انتخاب میکنه بدون اینکه بدون اون یه یهودیه و برادر زاده ی مشاور خودشه...
از طرفی هم جسارت یهودیان به حدی رسیده بود که خیلیاشون حاضر به پرداخت مالیات نبودن همین موضوع باعث خشم هامان شده بود و باعث شد خیلیاشونو در تنگنا قرار بده...