#علوم_شناختی | #اختصاصی
🔘در مسیر علوم شناختی، از ساختارگرایی تا انقلاب شناختی
▫️ساختار گرایی (structuralist)
▪️از اولین رویکردهای مطالعه ذهن، ساختار گرایی بود. روش مورد استفاده در این رویکرد، درون نگری بود و دانشمندان با مسائلی همچون محتوا و ساختار ذهن سر و کار داشتند. در درون نگری، فرد باید افکار خود را به زبان آورد و همین از نقدهای روش درون نگری بود زیرا شاید افراد نتوانند افکار خود را به درستی و دقیق به زبان بیاورند. مثلا در ادراک یک سیب، ساختار این ادراک یعنی شکل هندسی، رنگ، اندازه و غیره مد نظر بود. «ویلهلم ونت» روان شناس آلمانی کمک زیادی به رشد ساختار گرایی کرد.
▫️کارکرد گرایی (functionalism)
▪️رویکرد بعدی در مطالعه ذهن، درک فرایندهای ذهن یا کارکرد گرایی بود. در این رویکرد، تمرکز بر فرایندهای تفکر بود و نه بر محتوای آن، در حالی که در ساختار گرایی به محتوای ذهنی پرداخته میشد. کارکرد گراها بر این باور بودند که برای درک ذهن انسان باید به مطالعه ساز و کارها، چگونگی و چرایی عملکرد ذهن پرداخته شود.
▫️انقلاب شناختی :
▪️سال ۱۹۵۶ یعنی میانه قرن بیستم اتفاقات مهمی در تاریخ علم افتاد و در نهایت منجر به تولد علمی جدید به نام علوم شناختی شد و از این سال به عنوان مبدأ پیدایش علوم شناختی یاد میشود. در این سال همایشی در شهر دارتموث برگزار شد و دانشمندانی در این همایش حضور داشتند که در فکر طراحی ماشینهایی هوشمند بودند که همچون انسان فکر کنند، و میتوان از این همایش به عنوان مراسم رسمی پیدایش دانش هوش مصنوعی نام برد. همچنین در این سال چامسکی، نظریات جدیدی در رابطه با زبان داد که در حقیقت نقدی بر زبان شناسی رفتاری بود. چامسکی زبان را زایا و پویا و دارای قانون نحوی دانست، بر خلاف رفتارگرایی اسکینری که زبان را رفتاری شرطی شده میدانست.
▫️همچنین مقالهی جرج میلر با عنوان عدد جادویی ۷ به عنوان ظرفیت و فراخنای حافظه کوتاه مدت در این سال ارائه شد. پس از اتفاقات سال ۱۹۵۶ ، مطالعات مغزی و عصبی نیز با ظهور روشهای نوین تصویر برداری مغزی و ثبت سیگنالهای مغزی، دریچههای جدیدی به روی دانشمندان علوم شناختی باز کرد. مطالعات روی افراد آسیب دیده مغزی همچون فینیس گیج که پس از آسیب مغزی، انسانی متفاوت از لحاظ شناختی و رفتاری شده بودند نیز در بخش علوم اعصاب شناختی، شتاب این علم را دو چندان کرد.
▪️ظهور روشهای نوین تصویر برداری مغزی و ثبت سیگنالهای الکتریکی مغز، باعث پیشرفتهای چشمگیری در علوم اعصاب شناختی شد.
روشهایی مثل :
MRI
fMRI
TMS
ERP
MEG
PET
▫️در این روشها، تصاویر واضحی از بافت مغز تهیه شد و نیز با ثبت سیگنالهای الکتریکی مغز، اطلاعات ارزشمندی راجع به عملکردهای شناختی مغزی به دست دانشمندان رسید.
@amniatemelil