eitaa logo
عموصفا دوست خوب بچه ها
469 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
919 فایل
🍃 ﷽ 🍃 بهترین پست ها تقدیم شما مجری برنامه های شاد کودک و نوجوان😍😍 برگزار کننده👇 #جشنهای_تکلیف🎁 #جشن_قرآن💚 #جشن_آب🚿 #جشن_الفبا🎓 #جشن_ها_ملی_مذهبی_برای_مدارس🌎 برای هماهنگی تماس حاصل فرمایید👇 ۰۹۱۹۱۷۱۷۳۸۸ ارتباط با ما 👇 @M_Sadegh_Safaee
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️شعر بق‌بقو جون (شماره ۴۳) 🌸بق‌بقو جون کبوتره 🌱این‌جا و اون‌جا می‌پره 🌸براش میارم آب و دون 🌱پیش من میاد از آسمون 🌸خوش به حالش غم نداره 🌱صبح‌های زود می‌ره حرم 🌸بهش می‌گم پر و پر و پر 🌱می‌ری حرم منم ببر 🙏 eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر تولد امام رضا علیه السلام (شماره ۴۴) 🌸به چه شبی! کوچه چراغون شده 🌱چراغ‌های آبی و قرمز و زرد 🌸تولدت امام رضا جون چه‌قدر 🌱کوچه‌مونو خوشگل و رنگارنگ کرد 🌸پرچمای رنگی زدن به دیوار 🌱جشن چه خوبه؛ چه چیزایی باشه 🌸شربت و شیرینی و نقل و خنده 🌱کاش همیشه تولد تو باشه eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر حرمِ پُر از آینه (شماره ۴۵) 🌸رفته بودم زیارت 🌱حرم پر از آینه بود 🌸عکس خودم رو دیدم 🌱توی اونا زود زود 🌸من که یکی نبودم 🌱این‌جا و اون‌جا بودم 🌸شمردم و شمردم 🌱هزار هزار تا بودم eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر ضامن آهو (شماره ۴۶) 🌸من در این صحرای سبز 🌱مثل آهو می‌دوم 🌸شادمان و بی‌قرار 🌱در پی او می‌دوم 🌸در دل این سبزه‌ها 🌱عطر او پیچیده است 🌸پای او را بارها 🌱این زمین بوسیده است 🌸می‌تپد با یاد او 🌱قلب این صحرای سبز 🌸او از این‌جا رد شده 🌱از همین صحرای سبز 🌸تا ابد از شوق اوست 🌱سینه‌ی هر غنچه سرخ 🌸از صفای روی اوست 🌱هرچه سبز و هرچه سرخ 🌸مثل آهو می‌دوم 🌱آه اما او کجاست 🌸در پی او می دوم 🌱ضامن آهو کجاست؟ eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر کبوترها و آهوها (شماره ۴۷) 🌸دلم مثل کبوترها 🌱سحر در آسمان پیداست 🌸دل من لانه‌ای دارد 🌱که توی چاه یک صحراست 🌸دلم مانند آهوها 🌱به سوی دشت‌ها رفته 🌸و الان من نمی‌دانم 🌱دل من تا کجا رفته 🌸به دنبال کسی هستند 🌱کبوترها و آهو‌ها 🌸به دنبال همان مردی 🌱که روزی رد شد از صحرا 🌸کبوترها و آهوها 🌱پر از بوی خدا هستند 🌸همیشه توی صحراها 🌱به دنبال رضا ع هستند eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر کبوترهای گنبد (شماره ۴۸) 🌸از آن سقف طلایی 🌱از آن بالای گنبد 🌸به شادی پر کشیدند 🌱کبوترهای گنبد 🌸کبوترهای آزاد 🌱کبوترهای خوشحال 🌸چه پرواز قشنگی 🌱چه آرام و سبکبال 🌸به زیر بال‌هاشان 🌱تمام شهر پیداست 🌸چه شهری! شهر مشهد 🌱امام هشتم این‌جاست 🌸کبوترهای یکدل 🌱کبوترهای همراه 🌸چه لذت بخش و خوب است 🌱همین پرواز کوتاه 🌸دوباره می‌نشینند 🌱همه بالای گنبد 🌸و مهمان امامند 🌱کبوترهای گنبد eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر لی‌لی حوضک امام رضایی (شماره ۴۹) 🌸چند نفر بودن می‌خواستن برن زیارت امام رضا ع 🌱اولی گفت: دیلینگ دیلینگ ساعت ما زنگ زد و ما بیدار شدیم 🌸دومی گفت: تلق تولوق، همه سوار قطار شدیم 🌱سومی گفت: شکر خدا؛ داریم می‌ریم زیارت امام رضا ع 🌸چهارمی گفت: نبات و زرشک و زعفران، دعا برای بچه‌ها 🌱انگشت شست گفت: چه کنم ناراحتم؟! 🌸نمی‌شه به این سفر برم، کاشکی کبوتر بودم و پرپرپر می‌پریدم؛ 🌱زودتر از این‌ها من خودم به اونجا زود می‌رسیدم 🌸انگشتای دیگه بش گفتن: ناراحت چرا؟ باهم می‌ریم زیارت امام رضا ع 🌱این‌جور شد که همه باهم رفتن مشهد زیارت امام رضا ع eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر ضامن آهو (شماره ۵۰) 🌸کاش من یک بچه آهو می‌شدم 🌱می‌دویدم روز و شب در دشت‌ها 🌸توی کوه و دشت و صحرا روز و شب 🌱می‌دویدم تا که می‌دیدم تو را 🌸کاش روزی می‌نشستی پیش من 🌱می‌کشیدی دست خود را بر سرم 🌸شاد می‌کردی مرا با خنده‌ات 🌱دوست بودی با من و با خواهرم 🌸چون که روزی مادرم می‌گفت تو 🌱دوست با یک بچه آهو بوده‌ای 🌸خوش به حال بچه آهویی که تو 🌱توی صحرا ضامن او بود‌ه‌ای 🌸پس بیا من بچه آهو می‌شوم 🌱بچه آهویی که تنها مانده است 🌸بچه آهوی که تنها و غریب 🌱در میان دشت و صحرا مانده است eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر کوهسنگی (شماره ۵۱) 🌸این‌جا چه جای باصفایی‌ست 🌱تفریحگاه ما همین‌جاست 🌸مخصوصا الان که بهار است 🌱این پارک خیلی سبز و زیباست 🌸زیر درختی می‌کند پهن 🌱بابا گلیم کهنه‌مان را 🌸می‌آورد از ساک بیرون 🌱مادر فلاسک و قندان را 🌸من دوست دارم توی این پارک 🌱بازی کنم خوشحال و خندان 🌸هنگام بازی با بهاره 🌱قایم شوم پشت درختان 🌸غیر از درخت و سبزه و گل 🌱استخر پر آبی همین‌جاست 🌸خیلی بزرگ و باشکوه است 🌱مانند یک دریاچه زیباست 🌸نزدیک ما کوهی بلند است 🌱کوهی که اسمش کوهسنگی است 🌸حتماً شکاف سنگ‌هایش 🌱الان پر از گل‌های رنگی است 🌸در چشم ما خیلی عزیز است 🌱کوهی که اینجا ایستاده 🌸زیرا امام هشتم ما 🌱یک روز بر آن تکیه داده eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر مادر امام (شماره ۵۲) 🌸نجمه پاک و مهربان 🌱مثل یک فرشته بود 🌸در دلش خدای خوب 🌱آیه‌ای نوشته بود 🌸آیه‌ای که معنی‌اش 🌱آفتاب و نور بود 🌸از دل زلال او 🌱شب همیشه دور بود 🌸او خودش ستاره بود 🌱مثل اسم کوچکش 🌸چون‌که نور می‌گرفت 🌱از نگاه کودکش 🌸کودکش برای او 🌱مثل یک سلام بود 🌸خوش به حال نجمه، چون 🌱مادر امام بود eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر خنده‌ی کودک (شماره ۵۳) 🌸لبان کودک 🌱به خنده وا شد 🌸اتاق کوچک 🌱پُر از صفا شد 🌸امام کاظم ع 🌱تبسمی کرد 🌸فرشته‌ها را 🌱به خنده آورد 🌸در آسمان هم 🌱ستاره خندید 🌸امام کاظم ع 🌱دوباره خندید eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر تولد امام رضا علیه السلام (شماره ۵۴) 🌸روز تولدت شد 🌱یک روز خوب و شیرین 🌸صحنت شده چراغان 🌱با ریسه‌های رنگین 🌸آقا امام هشتم 🌱جمعند مردم این‌جا 🌸تا دور هم بگیرند 🌱جشن تولدت را 🌸امروز هر کسی هست 🌱در خانه‌ی تو خندان 🌸در خانه‌ات رضا جان 🌱داری چقدر مهمان 🌸شیرین شده است این جشن 🌱با نقل‌های کوچک 🌸روز تولد توست 🌱آقای من مبارک eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر هدیه‌ی خدا (شماره ۵۵) 🌸در کوچه‌ها باران می‌آمد 🌱شهر مدینه، بوی گل داشت 🌸انگار، دست یک فرشته 🌱در شهر، بذرِ نور می‌کاشت 🌸شب بود و نجمه در اتاقش 🌱دلواپسِ‌ یک آمدن بود 🌸در سینه‌اش، یک قلب کوچک 🌱در انتظارِ پَر زدن بود 🌸فردای آن شب، در مدینه 🌱مردم خبرهایی شنیدند 🌸از شوق رویِ یاس نجمه 🌱تا خانه کاظم ع، دویدند 🌸آن روز، یاس نجمه آمد 🌱او هدیه‌ی پاک خدا بود 🌸لبخند می‌زد مثل بابا 🌱اسم قشنگِ او رضا ع بود eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر زائر کوچولو (شماره ۵۶) 🌸دیگر چیزی نمانده 🌱تا شهر خوبِ مشهد 🌸چیزی نمانده، زیرا 🌱بوی رضا ع می‌آید 🌸ما یک شبانه روز است 🌱مهمان جاده هستیم 🌸از اصفهان می‌آییم 🌱یک خانواده هستیم 🌸رنگین کمانِ شادی‌ست 🌱در چشم‌های مادر 🌸حال پدر عجیب است 🌱شاید شده کبوتر 🌸می‌بینم از همین جا 🌱آن گنبدِ طلا را 🌸حس می‌کنم دوباره 🌱عطر فرشته‌ها را 🌸اکنون پدر به من گفت: 🌱خوشحال باش مینو 🌸زیرا تو هستی الان 🌱یک زائر کوچولو eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر سوغاتی پدر (شماره ۵۷) 🌸همین دیشب که خوابیدیم 🌱کسی آهسته بر در زد 🌸و من خندیدم و گفتم 🌱پدر آمد، پدر آمد 🌸دو چشم مهربانش را 🌱خودم از لای در دیدم 🌸چراغ خانه روشن شد 🌱من او را خوب بوسیدم 🌸به او گفتم که حال ما 🌱کمی از دوریش بد بود 🌸پدر، ماموریت این بار 🌱سه روزی شهر مشهد بود 🌸نبات و نقل و عطر و عود 🌱به همراه خود آورده 🌸تمام خانه را حالا 🌱پر از روی حرم کرده 🌸برای خواهرم ساره 🌱پدر آورده انگشتر 🌸برای مادرم چادر 🌱که هست از برگ گل بهتر 🌸برای من هم آورده 🌱پدر یک ساعت زیبا 🌸خروس کوچکی دارد 🌱که می خواند برای ما eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر زائر حرم (شماره ۵۸) 🌸سوت قطار پیچید 🌱در گوش دشت و صحرا 🌸توی قطار بودند 🌱مادربزرگ و بابا 🌸آن روز بود روزی 🌱از روزهای پاییز 🌸دل‌های زائران بود 🌱از اشتیاق لبریز 🌸سوت قطار انگار 🌱با دشت حرف می‌زد 🌸چیزی نمانده دیگر 🌱تا شهر خوب مشهد 🌸مادربزرگ هم داشت 🌱می‌گفت زیر لب ذکر 🌸انگار مثل بابا 🌱او نیز بود در فکر 🌸کم‌کم قطار کوچک 🌱نزدیک شد به مقصد 🌸باران نور بارید 🌱عطر فرشته آمد 🌸پاییز بود اما 🌱بوی بهار پیچید 🌸بابا به خود که آمد 🌱با قلبی شاد خندید 🌸زمزمه‌ی لب او 🌱دعا بود و دعا بود 🌸زیباترین سرودش 🌱ذکر رضا رضا بود eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر مهمان کوچک (شماره ۵۹) 🌸دست در دست پدر 🌱پا به پای مادرم 🌸یک نسیم مهربان 🌱می‌برد ما را حرم 🌸باز بوی خوب گل 🌱صحنه را پر کرده است 🌸ماه، پیش روی من 🌱سفره‌ای گسترده است 🌸باز بر لب‌های من 🌱هست آوازی قشنگ 🌸شهر امشب می‌دهد 🌱بوی پروازی قشنگ 🌸آسمان، گلدسته، حوض 🌱بازی نور و حباب 🌸سینه ریزی نقره‌ای 🌱نقش بسته روی آب 🌸باز هم پر می‌کشم 🌱تا ستاره تا خدا 🌸باز قلب کوچکم 🌱هست مهمان رضا ع eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر کاش من یک بچه آهو می‌شدم (شماره ۶۰) 🌸کاش من یک بچه آهو می‌شدم 🌱می‌دویدم روز و شب در دشت‌ها 🌸توی کوه و دشت و صحرا روز و شب 🌱می‌دویدم تا که می‌دیدم تو را 🌸کاش روزی می‌نشستی پیش من 🌱می‌کشیدی دست خود را بر سرم 🌸شاد می‌کردی مرا با خنده‌ات 🌱دوست بودی با منو با خواهرم 🌸چون که روزی مادرم می‌گفت تو 🌱دوست با یک بچه آهو بوده‌ای 🌸خوش به حال بچه آهویی که تو 🌱توی صحرا ضامن او بوده‌ای 🌸پس بیا من بچه آهو می‌شوم 🌱بچه آهوی که تنها مانده‌است 🌸بچه آهویی که تنها و غریب 🌱در میان دشت و صحرا مانده است eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر یک ستاره اشک (شماره ۶۱) 🌸باد می وزد 🌱پشت پنجره 🌸بوی گل گرفت 🌱شهر خاطره 🌸من نشسته‌ام 🌱گوشه‌ی حرم 🌸چادری سفید 🌱کرده‌ام سرم 🌸زیر نور این 🌱گنبد طلا 🌸قد کشیده‌ام 🌱چون گل دعا 🌸یک ستاره اشک 🌱روی دامنم 🌸وقت رفتن است 🌱دل نمی‌کنم eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر نذری مادرم (شماره ۶۲) 🌸هست نذری مادرم امسال 🌱این که خرداد، زائرت باشیم 🌸در کنار کبوتران حرم 🌱میهمان و مسافرت باشیم 🌸مادرم خواب دیده پابوست 🌱چشم‌های مرا شفا بدهی 🌸توی دارشفای دستانت 🌱نسخه‌های مرا دوا بدهی 🌸ما غریبیم و بی‌پناه آقا 🌱فکر کن آهوی حرم هستیم 🌸یک النگوی مادرم نذرت 🌱تشنه‌ی بخشش و کرم هستیم 🌸کفش‌هایم همیشه سوراخند 🌱ای فدای تو هر چه ما داریم 🌸با وجود تمام سختی‌ها 🌱شادمانیم چون تو را داریم eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر خاطرات زیارت (شماره ۶۳) 🌸رفته بودم زیارت 🌱بوی قرآن گرفتم 🌸پیش خورشید بودم 🌱نور از آن گرفتم 🌸حوض کاشی صدا زد 🌱ماهی قلب من را 🌸قلبم از من جدا شد 🌱رفت دیدار دریا 🌸هر چه دیدم در آن‌جا 🌱نور بود و دعا بود 🌸دست‌هایی که خالی 🌱روبروی خدا بود 🌸شد دهانم چه شیرین 🌱از نبات زیارت 🌸ثبت شد در دل من 🌱خاطرات زیارت eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر پرستو مشهدی (شماره ۶۴) 🌸با قطار از ایستگاه 🌱رفت مشهد مادرم 🌸اولین روز بهار 🌱با پرستو خواهرم 🌸خواهرم دور حرم 🌱بس زیارت کرده است 🌸چون کبوترها به صحن 🌱خوب عادت کرده است 🌸خواهر خوبم سلام 🌱خوب شد زود آمدی 🌸در محله اسم تو 🌱شد پرستو مشهدی eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر خواب قشنگ (شماره ۶۵) 🌸خواب دیدم باز هم 🌱چندتا فانوس را 🌸روشنی پر کرده‌بود 🌱کوچه‌های توس را 🌸گرد هم بودند جمع 🌱چند تا مرد فقیر 🌸در خیال هر کدام 🌱ماه مثل ظرف شیر 🌸آه، آن بیچاره‌ها 🌱غصه‌هاشان کم نبود 🌸غصه‌ی آن‌ها فقط 🌱خانه و درهم نبود 🌸ناگهان تو آمدی 🌱توی دستت یک کتاب 🌸کوچه را سرشار کرد 🌱بوی گل، بوی گلاب 🌸از گلاب دست تو 🌱غنچه‌‌ای سیراب شد 🌸سفره‌ی سرد زمین 🌱غرق در مهتاب شد 🌸یک نفر از آن میان 🌱گفت او موسی الرضاست 🌸آشنا با غصه‌ها 🌱او غریب شهر ماست eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر سوی گنبد (شماره ۶۶) 🌸من آن کبوترم که 🌱کِز کرده روی گنبد 🌸بال و پرم گرفته 🌱انگار بوی گنبد 🌸بوی زیارت و شمع 🌱بوی گلاب و گندم 🌸آرام دانه چیدن 🌱از زیر پای مردم 🌸آه ای کسی که هستی 🌱از جنس سبزه و نور 🌸آه ای شهید گشته 🌱با شهد تلخ انگور 🌸آه ای کسی که نامت 🌱خورشید بی‌غروب است 🌸ای آسمان هشتم 🌱پرواز در تو خوب است eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر هشتمین خورشید (شماره ۶۷) 🌸تو را هم می‌شود توی حرم دید 🌱و هم در اشک‌های مادرم دید 🌸تو پایانی برای غصه‌هایی 🌱امام خوب ما یعنی رضایی 🌸امید غنچه‌های خسته هستی 🌱بهاری پر گل و پیوسته هستی 🌸تو با پروانه‌ها هستی صمیمی 🌱پناه سبزه و آب و نسیمی 🌸تو هستی هشتمین خورشید توحید 🌱که پیش از تو شکفته هفت خورشید 🌸دل من با تو خیلی حرف دارد 🌱اگر که ابر چشمانم نبارد eitaa.com/amoo_safa