eitaa logo
کودک و نوجوان
647 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1هزار ویدیو
175 فایل
💟 ویژه :‌ ❣کودکان❣نوجوانان❣والدین❣معلّمان❣مربیان❣مبلّغان ❣ایتا کودک ونوجوان 🆔 eitaa.com/amoopakdel ایتا قیچی سخنگو✂(کاغذوبرش و کاردستی و اوریگامی) 🆔eitaa.com/kardasti313 ارتباط باادمین: @pakdel1
مشاهده در ایتا
دانلود
⛰🍂 🐜🐜🐜🐜🐜🐜قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه دیگری نوشید ... باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هر جه بیشتر و بیشتر لذت ببرد ... مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد ... اما ( افسوس ) که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت ... در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد ... دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ! پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود ... 💥این است حکایت دنیا ... کودک ونوجوان 🆔eitaa.com/amoopakdel
هر که به پدر و مادر خود نیکی کند فرزندش به او نیکی خواهد کرد. 📚غررالحکم کودک ونوجوان 🆔eitaa.com/amoopakdel
🌸 « پرستار» 🔹تمــــام شـــب بیـــــداره 🔹مــــــــواظــب بیـــــماره 🔹مثـــــل مــــاه آســــمون 🔹هیـچ موقع خواب نداره 🔹با یـــک لبــــاس سفــید 🔹اون شبیــــه دکتــراست 🔹تـــو جیــــــبای سفیدش 🔹همیشه قـرص و دواست 🔹شبـــا تـــو بیمــــارستان 🔹ســــر می‌زنه به مــریض 🔹پیــــــش خــــــدای دانـا 🔹رو سفیـــــــده و عـــزیز 🔹هـــر مــــوقع لازم باشــه 🔹خــــودش رو مــی‌رسونه 🔹بی خوابی سخت شب‌ها 🔹بــــرای اون آســــونـــــه 🔹پــــرستـــار مهربــــــــون 🔹ممنون که بیـــدار هستی 🔹ممنون که با بی خوابیت 🔹به فکــــر بیمــــار هستی 💐 کودک ونوجوان 🆔eitaa.com/amoopakdel
🌸 💐 (س) به به چه روز خوبی امام حسین چه شاده🌷 چون خدای مهربون به اون یه خواهر داده🌷 زیباتر از هر چیزی شبیه ماه و خورشید🌷 تو آسمون آبی ببین چه می درخشید🌷 زینب کبری اسمش دختر پاک زهراست🌷 عطر تنش بهشتی عشق خدای اعلاست🌷 رسول خدا خوشحال زهرای دوم آمد🌷 به زیر لب میخونه خوش آمدی خوش آمد🌷 چادر نماز و زهرا کشیده روی زینب🌷 چادر نماز مادر گرفته بوی زینب🌷 اشک چشای زینب می ریزه روی گونه🌷 زهرا میگه عزیزم مادر پیشت می مونه🌷 رفت بغل حسینش آروم می گیره زینب🌷 خنده روی لباشه چه سر به زیره زینب🌷 داره با خنده میگه بمون کنار زینب🌷 داداشِ من، حسینم تویی قرار زینب🌷 🌼شاعر : سید حسین حسین پور  کودک ونوجوان 🆔eitaa.com/amoopakdel
🌷 چیستان و معمای حضرت زینب 🌷 🕌 نام پدر حضرت زینب ؟! 👈 امام علی علیه السلام 🕌 نام مادر حضرت زینب ؟! 👈 حضرت فاطمه علیها السلام 🕌 لقب حضرت زینب ؟! 👈 عقیله بنی هاشم 🕌 معنی کلمه زینب ؟! 👈 زینت و شرافت پدر 🕌 محل تولد حضرت زینب ؟! 👈 مدینه منوره 🕋 روز ولادت حضرت زینب ؟! 👈 ۵ جمادی الاول 🕋 روز وفات حضرت زینب ؟! 👈 ۱۵ رجب 🕋 حرم حضرت زینب کجاست ؟! 👈 دمشق 🕋 برادر حضرت زینب که هم امام بود و هم در کربلا شهید شد ؟! 👈 امام حسین علیه السلام 🕋 برادر حضرت زینب که به شجاعت و سقایی ، معروف است ؟! 👈 حضرت عباس علیه السلام کودک ونوجوان 🆔eitaa.com/amoopakdel
🦋رنگ آمیزی 🦋 کودک ونوجوان 🆔eitaa.com/amoopakdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی ساده پروانه🦋 وسایل مورد نیاز: ✂️کاغذ رنگی در رنگ دلخواه ✂️منگنه به همین سادگی🤗 کودک ونوجوان 🆔eitaa.com/amoopakdel
🔴 عنایت امام زمان به زائر مسجد جمکران آقای دکتر سعادت که یکی از افراد اطاق عمل بیمارستان آیت اللّه صدوقی می‌باشد، این قضیه را نقل می‌کنند که در زمان جنگ تحمیلی عزیزانی که در جبهه مجروح می‌شدند آنها را با هواپیما به شهرها و بیمارستانها انتقال می‌دادند منجمله بیمارستان صدوقی. یک روز عده ای از عزیزان را به بیمارستان ما انتقال دادند طبق معمول گروه پزشکی آمدند و یکی یکی مجروح‌ها را معاینه و دستورات لازم را در پرونده اش ثبت می‌کردند و طبق دستور صادره وارد عمل می‌شدند تا به جوانی رسیدند که او از ناحیۀ دو پا مجروح بود. اطباء متّحداً گفتند هر چه زودتر باید دو پایش را از زانو قطع کنیم وگرنه عفونت بالاتر می‌رود و مجبور می‌شویم از بالاترقطع کنیم. این موضوع را به او گفتند او قبول کرد و گفت راضیم به رضای خدا. بعد سؤال کرد چه موقع میخواهید عمل جراحی کنید؟ گفتند: فردا اول وقت، گفت: فردا چند شنبه است؟ گفتند: دو شنبه. گفت: برای سه شنبه عمل کنید، گفتند: عفونت بالاتر میرود باید بالاتر را قطع کرد، گفت: به مسئولیت خودم و نوشته داد. لذا روز سه شنبه خواستند او را به اطاق عمل ببرند، گفت: اول مرا به حمام ببرید، گفتند: آب برای زخمها ضرر دارد و اطباء اجازه نمی دهند. گفت: من هم به هیچ عنوان در اطاق عمل حاضر نمی شوم، هر چه با او صحبت کردند، حاضر نشد. مجدداً از او نوشته گرفتند و اجازه دادند، لذا همراه او، با برانکاه او را به طرف حمام برد، از او سوال کرد که چه لزومی دارد که به حمام بروی، در حالی که اینقدر برای شما ضرر دارد؟ در جواب گفت: هر هفته روز‌های سه شنبه عازم مسجد مقدس جمکران می‌شدم، و قبل از حرکت غسل زیارت می‌کردم، می‌خواستم طبق هر هفته غسل کنم. او را در حمام بردم کمک کردم لباسهایش در آورد و گفت می‌خواهد بعد از غسل همانجا نماز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بخوانم. مرا بیرون کرد، پشت در صدای او را می‌شنیدم که می‌گفت آقا پاهایی که در خانه ات حرکت می‌کرد و با شما درد دل می‌کرد میخواهند از بدنم جدا کنند تو را به آن آبله‌های پاهای عمه جانت حضرت رقیه سلام الله علیها اگر صلاح می‌دانی از خدا شفای مرا بخواه، از اینکه پاهایم را می‌بُرند ناراحت نیستم، از اینکه دیگر نمی توانم در خانه ات را ه بروم و برای مادرت و جد بزرگوارت ناله بزنم ناراحتم. از صدای نالۀ او هر کس از آنطرف عبور می‌کرد، از سوز ناله او می‌ایستاد. پشت درِ حمام جمعیت ایستاده بودند و به ناله‌های او گوش می‌دادند همه با گریه، برای او دعا می‌کردند. بعد از دقایقی، دیگر صدایی نیامد همه ناراحت شدند و گفتند شاید از دنیا رفته، به در زدند و خواستند در را باز کنند نتوانستند، بعد از چند دقیقه جوان در را باز کرد و دوان دوان دوید به طرف اطاقش و درخواست کرد که لباسهای شخصی مرا بیاورید گفتند: چطور شد؟ پاهایش را نشان داد، پاهایی که مجروح بود، بدون هیچ گونه زخم و دردی سالم شده بود، گفت: با گفتن یا بقیةاللّه خوابم برد 🔺 و در عالم خواب، خدمت آقا حجة بن الحسن شرف یاب شدم، به من فرمودند: تو زائر و میهمان شب‌های چهارشنبه من هستی، ما کسی که رفتار و کردار و گفتار و اعمالش برای ما باشد، اگر در گرفتاری از ما درخواستی داشته باشد، حاجت او را از خدا درخواست می‌کنیم. 🔹 خوشا به حال کسی که رفتار، نگاه، حجاب و اعمالش مورد رضایت خدا و اهل بیت باشد، زود به حاجت میرسد. لذا لباس‌های خود را گرفت و گفت میخواهم به جمکران بروم و از آقا تشکر کنم. 📚 برگرفته از کتاب کرامات یار در جمکران نوشته سید محمد متین پور 🌹 کودک ونوجوان 🆔eitaa.com/amoopakdel
🦋 نکته تربیتی 🦋 🔹️در صحبت با بچه‌ها از استفاده کنید ❌ شلوغ نکن ✅ لطفا یه بازی آروم‌تر کن ❌ داد نزن ✅ حرف‌هات رو آروم‌تر بگو ❌ شکلات برندار ✅ ما روزی یه شکلات می‌خوریم ❌ وقتی داد می‌زنی عصبانی میشم ✅ وقتی داد می‌زنی گلوی خودت و سر بقیه درد می‌گیره ❌ بازیت رو ول کن بیا اینجا ✅ وقت داری ازت یه سوال بپرسم؟ کودک ونوجوان 🆔eitaa.com/amoopakdel
🦋 احکام ولطیفه 🦋 😊😁 😄😁 👍🏻 ميزنه به حیف نون قطع ميشه. هم براش ۱۰۰ميليون ميـبُره. ماشين ميگه: مگه من ؟😢😳 حیف نون ميگه: فڪر ڪردی من پام😂😂😂 👇🏽✏️ 🌷🌹 📌اگر یا یا شخص دیگر به صورت کسی (چه و چه غیر آن ) سیلی یا چیزی بزند که سرخ یا یا شود در هر مرحله مخصوص به خود را دارد و باید را به فرزند بدهد 👦 و بین خود و توبه نماید و مقدار به قرار ذیل است : اگر زدن به صورت موجب صورت شده , باید مثقال و نیم شرعی که هر مثقال 18 نخود است به او بپردازد🏅 و اگر موجب شدن صورت گردیده مثقال شرعی طلا و اگر شده مثقال شرعی طلا باید بپردازد 🎄 اما اگر جای دیگر بدن غیر از صورت به واسطه زدن یا یا شده , باید نصف آنچه را گفته شد به او بدهند. کودک ونوجوان 🆔eitaa.com/amoopakdel
✍️امیرالمؤمنین عليه السلام: 💠يكتَسِبُ الصّادِقُ بِصِدقِهِ ثَلاثا: حُسنَ الثِّقَةِ بِهِ، وَالمَحَبَّةَ لَهُ، وَالمَهابَةَ عَنهُ 💢شخص راستگو با راستگويى خود ، سه چيز را به دست مى آورد : اعتماد، دوستى و شُكوه 📚غررالحكم حدیث 11038 کودک ونوجوان 🆔eitaa.com/amoopakdel
🔆پایی که در مسجد جا ماند! 🔆 💧 با اینکه چند سالی از پیروزی انقلاب می ‌گذشت، هنوز مسجد محله ما از غربت بیرون نیامده بود. عده ‌ای گمان می کردند نماز خواندن در مسجد مخصوص پیرمردها و پیرزن‌هاست. 🕯 برخی هم کارایی را محدود به زمان مرگ و می ر افراد می دانستند. حسن، بسیار باصفا و دوست‌داشتنی بود و با چهرة بشّاش و خنده هایش خود را در دل همه بچه های محل جا کرده بود. 💧 یک موتور گازی دست دوم داشت، و بچه ها دوست داشتند ترک آن سوار شوند و دوری بزنند و صفایی بکنند. حسن هم با استفاده از همین علاقه بچه ها نزدیک اذان مغرب موتورش را می آورد توی کوچه؛ یکی را پشت موتورش سوار می کرد و بقیه هم دنبالش می دویدند. 🕯 بچه ها بی‌آنکه به طور مستقیم متوجه چیزی بشوند، ناگهان خودشان را نزدیک مسجد می دیدند و چشمشان به مردمی می افتاد که درحال گرفتن و آماده شدن برای نماز بودند. 💧 حسن موتورش را گوشه ‌ای می ‌بست و خودش را به صفوف نماز می رساند. با این کار حسن کم‌کم رفت و آمد به مسجد برای بچه ها عادی شد، و مسجد از غربت درآمد و پاتوق بچه های محل شد. 🕯 بعدها در عملیات خیبر در جزیره مجنون شهید شد؛ اما بچه هایی که ترک موتور گازی او سوار می شدند، امروز مردانی بزرگ و با ایمان‌اند که نمی توانند از مسجد و دل بکنند. 📚 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 72 ؛ براساس خاطره ‌ای از شهید حسن مهدی‌پور. 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ┏━━━━━🌼🍃━┓ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کودک ونوجوان 🆔eitaa.com/amoopakdel