🌱🕊
می گوید در اون سال ها سرباز بگیری بود و من رو بردند به سرباز خونه ای در مشهد…
هنوز 45 روز نگذشته بود، که دلم برای خانواده ام تنگ شد. اما مرخصی ندادن ،منم بدون مرخصی و پای پیاده، از مشهد تا طرقبه ( 18 کیلومتر ) دویدم و بعد از دیدن خانواده، دوباره از طرقبه تا مشهد را دویدم و رفتم پادگان …
پادگان، که رسیدم دیدم گروهبان متوجه غیبت من و چند نفر دیگه شده ، که همه رو به خط کرد و گفت دور پادگان رو باید بدوید …
شروع به دویدن که کردیم بعد از 1000 متر سرباز های دیگه خسته شدند، اما من دور کامل دویدم و ایستادم…!
فرمانده ی گروهان که دویدن من رو ندیده بود، گفت مگه نگفتم دور کامل باید بدوی؟
گفتم دویدم قربان …گفت فضولی موقوف ..!دوباره باید بدوی…!
خلاصه، دو دور دیگه به مسافت 8 کیلومتر دویدم و سر حال، جلوی فرمانده ایستادم و همین باعث شد مسیر زندگی ام تغییر کند…!
یک روز من رو با یک جیپ ارتشی به میدان سعد آباد مشهد بردند ، برای مسابقه…
رییس تربیت بدنی تا من رو دید، گفت:
چرا کفش و لباس ورزشی نپوشیدی؟
گفتم:ندارم …!گفت :خوب برو سر خط الان مسابقه شروع می شه ببینم چند مرده حلاجی ؟
خلاصه با پوتین و لباس سربازی دویدم و دور اخر همه داد می زدن باریکلا سرباز …
برنده که شدم دیدم همه می گن سرباز رکورد ایران رو شکستی …!
من اون روز با پوتین و لباس سربازی رکورد ایران رو شکستم و بهم کاپ نقره ای دادن…!
خبر رکورد شکنی من خیلی زود به مرکز رسید و بهم امریه دادن تا برم تهران …
با اتوبوس به تهران رفتم و پرسان پرسان خودم رو به دژبانی مرکز رسوندم و با فرمانده ی لشگر که روبرو شدم، گفت:
تو همون سربازی هستی که با پوتین رکورد شکستی؟ گفتم : بله قربان …گفت:چرا این قدر دیر امدی و سریع من رو سوار ماشین کردند و به استادیوم امجدیه بردن، که قرار بود مسابقه بزرگی انجام بشه …!
مسابقه ی دوی 5000 متر بود و من کفش و لباسی رو که رییس تربیت بدنی مشهد داده بود، پوشیدم و رفتم لب خط…!
یک دفعه صدای تیری شنیدم و هراسناک این طرف اون طرف رو نگاه کردم ببینم چه خبره ؟ که دیدم رییس تربیت بدنی با عصبانیت می گه چرا نمیدوی؟ بدو..!
من نگاه کردم، دیدم، که اون 17 نفر دیگه، مسافتی از من دور شدن و من تازه فهمیدم ،که صدای شلیک تیر برای اغاز مسابقه بوده و من چون در مشهد فقط با صدای حاضر رو مسابقه رو شروع می کردم اینجا هم منتظر همون کلمه بودم ،نه صدای تیر …
خلاصه شروع کردم به دویدن و یه عده هم من رو هو می کردن و می گفتن:
مشهدی تو از اخر اولی …!
دور سوم رو که دویدم تازه به نفر اخر رسیدم و تازه گرم شده بودم …!
در دور بعد متوجه شدم، که نفر چهارم هستم و با خودم گفتم:
خدا رو شکر لااقل چهارم می شم…!
سه دور تا اخر مسابقه مانده بود، که دیدم فقط یک نفر با فاصله از من جلوتره…!
دور اخر خودم رو به پشت سرش رسوندم…
به خط پایان نزدیک می شدیم که جلو زدم و اول شدم …!
باز هم رکورد ایران رو شکسته بودم و از عزیز منفرد، که سال ها قهرمان ایران بود جلو زده بودم…!
این ها حرف های استاد علی باغبان باشی، قهرمان دوی ایران است، که 29 سال متوالی بدون حتی یک باخت، مقام نخست مسابقات را در ایران داراست و جالب است، بدانید که تا به حال این رکورد در هیچ رشته ی ورزشی در دنیا شکسته نشده…!
باغبان باشی 219 مدال اسیایی و جهانی دارد و در 8 مسابقه ی المپیک شرکت کرده
ادیب زاده می گوید:
زمان شاه شنیدم ،که پای باغبان باشی شکسته …!
با گروه فیلم برداری رفتیم و وقتی با اون مصاحبه کردم با ناراحتی گفت:
دکتر ها گفته اند باید یک پای من رو قطع کنند …
شب، که فیلم پخش شد 50 خط تلفن جام جم توسط مردم اِشغال شده بود و همه با عصبانیت می خواستن یه جوری به علی باغبان باشی کمک کنند
همون شب، رضا پهلوی، که در اون زمان ولیعهد بود و نزدیک به 17 سال داشت، به ، رییس سازمان ورزش دستوری داده بود، که او هم شبانه به در خانه ی باغبان باشی رفته بود و پاسپورتش را درست کرده بودند و روز بعد ساعت 11 صبح از فرودگاه زنگ زد که :
مثل اینکه معجزه شده و من برای درمان به نیویورک میروم.
در نیویورک پایش را یک پروفسور بزرگ عمل کرد، بعد از دو ماه، که برگشت از همان فرودگاه مهرآباد به ما زنگ زد، که من میخواهم به زودی در یک مسابقهی دو میدانی شرکت کنم و شما را هم دعوت میکنم.
علی باغبان باشی، وقتی در زمان ریاست جمهوری خاتمی به مراسم تقدیر و نکو داشت پیش کسوتان دعوت شد، زمانی که نام باغبان باشی، در مراسم از طریق بلند گو اعلام گردید، خاتمی از یکی از حاضرین پرسید:
مگر باغبان باشی زنده است؟!
و چه ضیافتی بود، در آغوش کشیدن و اشک به چشم آوردن خاتمی برای قهرمانی که نام ایران را بر آوردگاه های جهانی بر زبان ها آورد
باغبان باشی، در روز ششم آبان 1400 در سن 97 سالگی درگذشت
نامش ماندگار
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
روزی دُم یک روباه در حادثهای قطع شد.
روباههای گروه پرسیدند دمات چه شد؟
چون روباهها از نسلی مکار میباشند، گفت خودم قطعاش کردم
گفتند چرا؟ این که بسیار بد است و معلوم میشود.
روباه گفت:
خیر! حالا آزادم و سبک
احساس راحتی میکنم! وقتی راه میروم فکر میکنم که دارم پرواز میکنم.
یک روباه دیگر که بسیار ساده بود، رفت و دُم خود را قطع کرد.
چون درد شدیدی داشت و نمیتوانست تحمل کند، نزد روباه اولی رفت و گفت:
برادر تو که گفته بودی سبک شدهام و احساس راحتی میکنم، من که بسیار درد دارم!
روباه اولی گفت: صدایش را درنیاور
اگر نه تمام روز روباههای دیگر به ما میخندند! هر لحظه ابراز خشنودی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود؛ وگر نه تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت
همان بود که تعداد دمبریدهها آنقدر زیاد شد که بعداً به روباههای دمدار میخندیدند.
وقتی در یک جامعه افراد مفسد زیاد میشوند، آنگاه به افراد باشرف و باعزت میخندند. گاهی هم آنها را دیوانه میدانند
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
✅ داستان دندان ندا
یه دختر خوب و قشنگ به اسم ندا با مامان و باباش زندگی میکردن. ندا خیلی مرتب و منظم بود و تو کارهای خونه خیلی به مامانش کمک میکرد ولی یه اخلاق بدی داشت و اون مشکل هم این بود که مسواک نمیزد.
مامانش هر چی بهش میگفت دخترم مسواک بزن چون اگه مسواک نزنی دندون های قشنگت خراب میشن و میکروب ها تو دندونات زندگی میکنن! اما ندا گوش نمیکرد که نمیکرد.
تا اینکه یه روزی که از خواب بلند شد دید دندونش حسابی درد میکنه. آخ و اوخ کنان بلند شد و نتونست هیچی بخوره و از شدت دندون درد نتونست مدرسه بره. مامانش که این وضع رو دید نگران شد و به بابای ندا تلفن کرد و گفت که ندا دندونش درد میکنه تا بیاد ندا رو ببرن دکتر. ندا وقتی به مطب دکتر رفت گریه کنان گفت که دندونش خیلی درد داره. خانم دکتر بهش گفت که ندا خانم میکروب های زیاد و بزرگی روی دندونات خونه ساختن و زندگی میکنن و دندونات رو خراب کردن. ندا که ترسیده بود گفت: ببخشید دیگه قول میدم مسواک بزنم.
خانم دکتر هم یه داروی خوب و اثرگذار برای ندا نوشت تا زودتر خوب بشه و بهش گفت: اگه میخوای دیگه دندون درد نگیری و دندونات هميشه سالم بمونن باید هر روز مسواک بزنی تا دندونات سالم و محکم باشن. وقتی به خونه اومدن بابای ندا بهش یه مسواک هدیه داد تا با اون هميشه دندوناشو مسواک بزنه. ندا هم به پدر و مادرش قول داد از اون به بعد هميشه دندوناش رو مسواک بزنه تا هیچ وقت دندون درد نگیره.
🌹
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
🔴🔵 چرا به امام زمان لقب قائم داده اند
🔹 از حضرت امام باقر(ع) پرسیدند:
مگر همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: آرى!
گفتند: پس چرا تنها دوازدهمین شما به این نام، نامیده شد؟
🔺 فرمود: آن هنگام که جدّمان حسین(ع)به شهادت رسید، فرشتگان با اشک و آه، ضجهزنان گفتند:
اى اله و اى سید ما! آیا نمىنگرى که با بنده برگزیده و فرزند برگزیده تو چه مىکنند؟ خداوند به آنان چنین وحى کرد:
اى فرشتگان من آرام باشید! به عزّت و جلالم سوگند! حتما از آنها انتقام خواهم گرفت، هر چند مدتها بگذرد،
آنگاه پرده را کنار زد و امامان پس از حسین(ع) را به فرشتگان نمایاند، در میان آنان یکى ایستاده بود و نماز مىخواند،
پس خداوند به فرشتگان فرمود: با این شخص ایستاده (قائم) از آنها انتقام مىگیرم.
📚 بحارالأنوار ج ۴۵ ص ۲۲۱
🌹
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
#امام_زمان_عج
#شعرکودکانه
🌱🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌱
🌸سلام امام خوبم
✨امام مهربونم
🌸قدر حضور تو رو
✨من خیلی خوب میدونم
🌸میدونم که غایبی
✨اما هستی تو هرجا
🌸من و دوستای خوبم
✨دوست داریم یه دنیا
🌸هرکسی که دوست داره
✨امام او بیاد زود
🌸باید همیشه هرجا
✨ایشون رو کنه خشنود
🌸ماهم به تو قول میدیم
✨کارهای خوب خوب کنیم
🌸همیشه و هرکجا
✨بدی هارو دور کنیم
🌸تا که بشه آماده
✨دنیا برا حضورت
🌸لحظه ها رو میشماریم
✨ماهم برا ظهورت
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
11.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋 نکته تربیتی 🦋
🔺خیانت از روی محبت
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
🦋 مشاوره 🦋
🌸 پرسش
والدین باید با دختری که #دوست_پسر دارد، چگونه برخورد کنند؟
🌺جواب #استاد_تراشیون :
عمده ی دخترهایی که گرایش به جنس مخالف دارند، دارای فقر عاطفی هستند که این فقر بر خانوادهی آنها حاکم است.
وقتی پدر و مادر نتوانند نقش خود را به درستی بازی کنند، فرزندان هم نقش خود را خوب بازی نمیکنند و به بی راهه میروند.
نقش پدر، فقط نان آورِ بودن برای خانه نیست؛ بلکه آوردن علاوه بر روزیِ حلال یکی از نقش های مهم پدر تامین عاطفی و محبت به فرزندان است.
کودکان در سنّ نوجوانی، به جنس مخالف گرایش پیدا میکنند؛ والدین باید کنار آنها قرار گرفته و به طور صحیح، نیازهایشان را برآورده کنند.
دخترها در این سن، به یک شخصِ حمایت گر نیازمندند و پدر میتواند این نقش را برای آنها ایفا کند.
پدر باید گاهی نقش دوست پسر را برای دخترش داشته باشد؛
مثلاً با هم به گردش بروند، چیزی بخورند و گفتگوهای دوستانه داشته باشند.
درروایات آمده است نگاه محبّت آمیز پدر به فرزندان عبادت است؛ بنابراین پدر و مادر با اغنای عاطفی فرزندان از انحراف آنها جلوگیری خواهند کرد.
پدر و مادر باید در جایگاه پدر و مادریِ خود قرار بگیرند تا کودکان نیز به درستی در جایگاه فرزندی قرار گیرند و به بیراهه نروند.
#مشاوره
#سوال
#جواب
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
🦋 لطیفه واحکام 🦋
#لطیفه
از#قُلی میـپرسن :
چرا در#اسلام بیشتر از#چهارتازن نمیشه گرفت...؟
#قُلی میگه :
چون اگر#پنج تا بشه...
#خمس بهش تعلق میگیره…!
اون وقت باید یکیشو بدیم به #سید ...!!! 😂😂😂
▪️▪️▪️▪️
🌹🌷🌷🌹🌷
#احکام_خمس
#احکامشرعی🌹🌷🌷🌹🌷
✅انسان نمیتواند #خمسش را خودش به #فقیر یا #سید بپردازد
🔸 بلکه باید به دفتر#مرجعتقلیدش مراجعه کند و#اجازه بگیرد اگرمقداری که #اجازه دادند خودش میتواند پرداخت کند وگرنه باید به #مرجعتقلیدش پرداخت کند.
💯به نظر تمامی #هزارانمجتهدی! که از زمان #امامزمان(عج) تابحال بوده وهستند #خمس را باید به #مرجعتقلید داد ، تا او در راه مصالح #اسلام و #مسلمین خرج کند.👌
‼️
💶💴
#احکام
#خمس
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
🦋 متن پندآموز 🦋
هر وقت بابام میدید لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاقم، میگفت
چرا اسراف؟ چرا هدر دادن انرژی؟ 🤔
آب چکه میکرد، میگفت: اسراف حرامه!😔
اتاقم که بهم ریخته بود میگفت: تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه..🙄
حتی درزمان بیماریش نیز تذکر میداد
مدام حرفهای تکراری وعذابآور،😤
تا اینکه روز خوشی فرا رسید؛ چون میبایست در شرکت بزرگی برای کار، مصاحبه بدم.
با خود گفتم اگر قبول شدم، این خونه کسل کننده و پُر از توبیخ رو، ترک میکنم.😅
صبح زود حمام کردم، بهترین لباسمو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بِهم پول داد و با لبخند گفت: فرزندم!😍
1-مُرَتب و منظم باش؛
2-همیشه خیرخواه دیگران باش
3-مثبت اندیش باش؛
4-خودت رو باور داشته باش؛
تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم از نصیحت دست بردار نیست و این لحظات شیرین رو زهرمارم میکنه!😔
با سرعت به شرکت رویاییام رفتم، به در شرکت رسیدم، با تعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی نبود، فقط چند تابلو راهنما بود!
به محض ورود، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله..
اومدم تو راهرو، دیدم دستگیره در کمی از جاش دراُومده، یاد پند پدرم افتادم که میگفت: خیرخواه باش؛ دستگیره رو سر جاش محکم کردم تا نیوفته!
از کنار باغچه رد میشدم، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم..
پلهها را بالا میرفتم، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد، لذا اونا رو خاموش کردم!
به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرند نوبتشون برسه
چهره و لباسشون رو که دیدم، احساس خجالت کردم؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاههای غربیشون تعریف میکردن!
عجیب بود؛ هر کسی که میرفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه میامد بیرون!
با خودم گفتم: اینا با این دَک و پوزشون رد شدن، مگر ممکنه من قبول بشم؟ عُمراً!!
بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرمو نخواستن!
باز یاد پند پدر افتادم که مثبت اندیش باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم🍃🌺
*اونروز حرفای بابام بهم انرژی میداد*
توی این فکرا بودم که اسممو صدا زدن.
وارد اتاق مصاحبه شدم، دیدم3نفر نشستن و به من نگاه میکنند😳
یکیشون گفت: کِی میخواهی کارتو شروع کنی؟
لحظهای فکر کردم، داره مسخرهم میکنه
یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش!
پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم:
ِان شاءالله بعد از همین مصاحبه آمادهام
یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی!!
باتعجب گفتم: هنوزکه سوالی نپرسیدید؟!
گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود.
با دوربین مداربسته دیدیم، تنها شما بودی که تلاش کردی از درب ورود تا اینجا، نقصها رو اصلاح کنی..
در آن لحظه همه چی از ذهنم پاک شد، کار، مصاحبه، شغل و..
هیچ چیز جز صورت پدرم را ندیدم، کسی که ظاهرش سختگیر، اما درونش پر از محبت بود و آینده نگری..
عزیزانم!
در ماوراء نصایح و توبیخهای مادرها و پدرها، محبتی نهفته است که روزی حکمت آن را خواهید فهمید...
اما شاید دیگر آنها در کنار مانباشند
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 کاردستی واوریگامی 🦋
💥#اوریگامی 🌸 #کاردستی👆👆
✂️کاردستی ساده و سرگرم کننده برای بچه ها
کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
🦋نکته تربیتی 🦋
⬅️شنونده خوبی برای سخنان فرزندت باش
🍁بادقت به فرزند خود گوش کنید
حرف او را قطع نکنید.
🍁در مقابل او حالت تهاجمی
و پرخاشگرانه نگیرید.
🍁مدام به او طعنه نزنید.
و یکسره نصیحت نکنید .
#نکته_تربیتی
┄┅═✼✿🌼✿✼═┅┄
❣ کودک ونوجوان
🆔eitaa.com/amoopakdel
✂️فقط کاردستی
🆔eitaa.com/kardasti313