در پی فرصت هایی باشید تا به فرزندتان تصویر جدیدی از خودش ارائه دهید.
دو مثال👇
مادر: فکر کردم یخچال خراب شده و میخواستم به تعمیرکارِ یخچال تلفن کنم اما تو فهمیدی دوشاخه از پریز در آمده. آفرین چطور این فکر به سرت خطور کرد!!
پدر: میبینم که در کتاب خوانی خیلی روان شدی معلومه که تمرین کردی که اینقدر پیشرفت کردی.
@amorohani
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بازی
#ساخت پازل با #چوب بستنی
#دست ورزی
🧩 با استفاده از یک بسته چوب بستنی
پازلی ساده جذاب و کاربردی بسازید.
@amorohani
اتل متل توتوله
بچه ی خوب چه جوره؟
بچه ی خوب صبح زود
از خواب ناز پا میشه
می خنده مثل غنچه
لبای اون وامیشه
سلام داره به مامان
سلامی هم به بابا
میخوره صبحونه را
با میل و با اشتها
اتل متل توتوله
بچه ی خوب می دونه
خوردن شیر مفیده
شیر می ریزه تو لیوان
میگه رنگش سفیده
شیر میخوره سیر میشه
قوی مثل شیر میشه
@amorohani
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
#شهیدانه
#دلتنگی
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#شهیـــدان سخت دلتنگ و غریبم
○خمـــــار جرعهای امـن یجیبـــــم
#شهیــــــــــدانِ خدایــــی بیقرارم
خدایـــــا طاقـــــت مانـدن ندارم
چه تنها ماندهام افسرده بر خـاک
شمـا رفتید تا افـــــلاک چـــــالاک
مـــــرا تنها رهـــــا کردید و رفتید
به حســـرت مبتلا کردید و رفتید
شمـــــا رفتید و مـن اینجا غریبم
زفیـــض ســــرخ مردن بینصیبم
#شهـادت!!! ای شهادت ناز شصتت
تأسی کن مــــرا قربـــــان دستـت
#اَللّهُمَّارْزُقْناتَوْفِیقَالشَّهادَةِفِیسَبِیلِکَ
#دلتنگ_شهـــــدا
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
@amorohani
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
﷽ 💢قرار شبانه 💢
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
از پس پرده ی غیبت نظر دارد
🔔 بياد مولا به رسم هر شب 🔔
🌸✨بسم الله الرحمن الرحيم✨🌸
🌸اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ،✨
🌸 وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،✨
🌸وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ،✨
🌸 وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ ✨
🌸وَضاقَتِ الاْرْضُ ، ✨
🌸وَمُنِعَتِ السَّماءُ ✨
🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ،✨
🌸 وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،✨
🌸 وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ✨
🌸اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،✨ 🌸اُولِي الاْمْرِالَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا
طاعَتَهُمْ،✨
🌸 وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم✨
🌸فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا✨
🌸ً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛✨
🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ ✨
🌸اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، ✨
🌸وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛✨
🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛✨
🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، ✨
🌸اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، ✨
🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،✨
🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛✨
🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،✨
🌸بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ🌸
و برای سلامتی محبوب
🎀اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .🎀
🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى.
@amorohani
#داستان_کودکانه
کتابدار کوچولو
خرگوش کوچولویی بود به نام نقلی که خیلی به کتاب خواندن علاقه داشت.او هر روز چند تا کتاب می خواند و از کتابها چیزهای زیادی یاد می گرفت.
دوستانش روز تولدش به او کتاب هدیه می دادند.پدر و مادرش هروقت به بازار می رفتند و می دیدند کتاب خوب و مناسب ِتازه ای چاپ شده و به بازار آمده، آن را برایش می خریدند. نقلی همه ی کتاب ها را با دقت می خواند و آن ها را در یک قفسه در اتاقش می گذاشت.
یک روز دید تعداد کتاب هایش آن قدر زیاد شده که دیگر توی قفسه جا نمی شوند. او به فکر افتاد تا قفسه ی دیگری در اتاقش بگذارد اما برای قفسه ی جدید،جای کافی نداشت.
دراین فکر بود که با کتابهایش چه کار کند که آهوخانم به دیدنش آمد.آهو خانم معلم مدرسه ی جنگل بود.او به نقلی گفت:« دختر قشنگم، من خیلی خوشحالم که می بینم تو به کتاب خواندن علاقه داری؛ دلم می خواهد بقیه ی بچه ها هم مثل تو باشند. ولی ما توی جنگل کتابخانه ی عمومی نداریم.من می خواهم یک کتابخانه ی عمومی درست کنم و در آن کتاب های خوبی بگذارم تا همه ی بچه ها بیایند و کتاب امانت بگیرند و بخوانند.»
آهو خانم به قفسه ی کتابهای نقلی اشاره کرد و ادامه داد:« می بینم که تو کتابهای زیادی داری.راستی وقتی کتابی را می خوانی ، با آن چه می کنی؟»
نقلی جواب داد:« هیچی، می گذارم توی قفسه ی کتابها تا خراب و کثیف نشود.»
آهو خانم گفت:« از این کتابها به دوستانت نمی دهی تا بخوانند؟»
نقلی گفت:«نه تا حالا کسی از من کتاب نخواسته است.»
آهو خانم گفت:« نقلی جان، من در مدرسه یک کتابخانه درست می کنم و از تمام حیوانات جنگل می خواهم تا کتاب هایی را که دیگر لازم ندارند به این کتابخانه هدیه کنند.بعد این کتاب ها را به کسانی می دهیم که آنها را نخوانده اند. به این ترتیب همه می توانند با خواندن کتاب های جدید، چیزهای تازه یاد بگیرند.»
نقلی فکری کرد و با خوشحالی گفت:«چه فکرخوبی! من با کمال میل به شما کمک می کنم.»
آهوخانم و نقلی به مدرسه رفتند.به همه ی حیوانات اطلاع دادند که برای کتابخانه به کتاب نیاز دارند.طولی نکشید که حیوانات جنگل کتابهای اضافی را آوردند و به کتابخانه هدیه کردند.قفسه پر ازکتاب شد.
نقلی هم تعدادی از کتابهای قدیمیش را در کتابخانه ی مدرسه گذاشت.از آن روز به بعد بیشتر حیوانات به مدرسه می آمدند و کتابهای کتابخانه را می گرفتند و می خواندند تا چیزهای تازه یاد بگیرند.نقلی هم شده بود کتابدار کتابخانه.او به حیوانات جنگل کتاب امانت می داد و آنها را راهنمایی می کرد تا کتابهایی را که لازم دارند بگیرند و بخوانند.نقلی کتابدار کوچولوی مهربان جنگل بود و همه دوستش داشتند.
@amorohani