eitaa logo
قدم به قدم نوشتن طرح درس با فیلم
18هزار دنبال‌کننده
470 عکس
679 ویدیو
322 فایل
شادی روح امام خمینی رحمة الله و شهدا صلوات آموزش ها رایگان تنها کانال بنده همین کانال هست و اگه صوت ها یا آموزش های بنده رو جایی دیدید،هیچ کدوم ازکانال ها و گروه ها برای من نیست. تنها آیدی اینجانب @szeinabb
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه متن زیبای بالا☝️ ........... امیرالمؤمنین در این ماجرا با کمال خلوص آن وظیفه‌ی الهی و اسلامی را که احساس میکرد دارد، انجام داد. امام حسن و امام حسین را، این دو گوهر گرانقدر را و دو یادگار پیغمبر را فرستاد برای دفاع از عثمان به خانه‌ی عثمان.😭❤️ اطراف خانه‌ی عثمان را گرفته بودند نمیگذاشتند که آب وارد خانه بشود. امیرالمؤمنین آب فرستاد وارد خانه‌ی عثمان. آذوقه فرستاد.😭😭😭 با کسانی که نسبت به عثمان خشمگین بودند، بارها و بارها مذاکره کرد تا خشم آنها را پایین بیاورد. وقتی هم که آنها عثمان را کشتند، امیرالمؤمنین خشمگین شد. بعد از آنیکه عثمان کشته شد، امیرالمؤمنین میتوانست به صورت یک چهره‌ی موجه، یک آدم فرصت‌طلب، یک نجات‌بخش، بیاید توی میدان بگوید ها مردم دیگر حالا راحت شدید، خلاص شدید، مردم هم دوستش میداشتند. نه. در بعد از حادثه‌ی عثمان هم باز امیرالمؤمنین اقبالی به سمت قدرت و قبضه کردن حکومت، اولِ کار نکرد. «دَعُونی وَ الْتَمِسُوا غَیْری» چقدر این روح بزرگ است. من را رها کنید ای مردم، بروید سراغ دیگری.😭😭 اگر دیگری را به حکومت انتخاب کردید، من وزیر او خواهم بود، من در کنار او خواهم بود. این فرمایشاتی است که امیرالمؤمنین در آن روزها کرد. مردم قبول نکردند. میزان و معیار امیرالمؤمنینه بچه‌ها بخاطر همه‌ی این ظرافت‌هایی که خوندید، بخاطر همه‌ی منیّت‌هایی که نداشت، بخاطر همه‌ی ایثار‌هایی که قدّ هیشکی جز خود امیرالمؤمنین نبود... ما به اندازه‌ای که شبیه بابامون شیم، تو صراط مستقیم حرکت کردیم... علی امتیازش این بود که در حصار خود گرفتار نبود. «من» برای او هیچ مطرح نبود. آن‌چه برای او مطرح بود، وظیفه بود و هدف بود و خدا بود. یک صفت از صفات امیرالمؤمنین این بود که از اول زندگی تا آخر عمر به خدا فکر کرد و راهِ خدا را -حتی اگر مورد مخالفت همه‌ی انسان‌ها هم بود- بر راه غیر خدا و ضدّ خدا انتخاب کرد. .......قسمت دوم.... @amozeshtarhdars
24.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ «پسراتو ببین» 🔸هدیه دهه نودی‌ها به رهبر انقلاب به مناسبت روز پدر روز پدر بر پدر معنوی ما حضرت آقا مبارک🌷 @amozeshtarhdars
84.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بر مولود کعبه از دل و جان صلوات تقدیم به ارواح شهیدان صلوات میلاد امیر مؤمنان آمده است بفرست بر آن گوهر تابان صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » علی ولی الله✨🌺 میلاد امام علی(ع)✨🌺 روز پدر مبارکباد✨🌺 جشن ولادت دبستان شهیدمحمدگلشیرازی✨🌺 مدیریت محترم جناب آقای نظیفی✨🌺 کلاس چهارم یک...خانم نوری✨🌺 〰〰〰〰〰〰〰 ارسالی توسط معلم ارجمند عضو کانال قدم به قدم .... بسیار سپاسگزارم 🙏 معلم انقلابی 👌😎 @amozeshtarhdars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔شهیدسید حسن نصرالله: ما شیعیان علی بن ابی‌طالب در دنیا هستیم؛ ما فلسطین، مردم فلسطین و مقدسات امّت در فلسطین را، رها نخواهیم کرد. 😭 @amozeshtarhdars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کوچه شهدای امروز کانال متفاوت و اومده توی کلاس درس❤️ سپاسگزارم از سرکار خانم برخورداری 〰〰〰〰〰〰〰〰 ک مثل....... 🥀شهید مدافع حرم کمیل قربانی🥀 آموزگار مهسا برخورداری دبستان جانبازان اصفهان از من همکار تازه کار بهتون پیشنهادی دارم عجين کنید فضا و تدریس کلاس رو با یاد نام اهل بیت و شهدا..... تجربه ای باور نکردنی خواهید داشت مادرها و پدرهای شهید رو دریابید و از نور وجودشون و شهدا برای کلاس تون بهره ببرید گاهی همین پدر و مادر شهیدی که توی شهرمون هست خیلی غریب هستند 〰〰〰〰〰〰〰 ارسالی توسط معلم ارجمند عضو کانال قدم به قدم .... بسیار سپاسگزارم 🙏 معلم انقلابی 👌😎 ...اما این بار متفاوت 🥀شهید کمیل قربانی🥀 @amozeshtarhdars
🥀شهید کمیل قربانی🥀 @amozeshtarhdars این هم شهید کمیل قربانی ما و این دو خاطره ی جالب در مورد امر به معروف و نهی از منکر متفاوت شهید کمیل قربانی 👇👇
امر به معروف متفاوت 🥀شهید کمیل قربانی🥀 🔸اسراف نکردن امربه‌معروف و نهی از منکر را خیلی قشنگ انجام می‌داد. پدرشان تعریف می‌کرد یکی از همسایگان ماشینش را می‌شست و آب را همین‌طور رها کرده بود. خیلی روی درست مصرف کردن حساس بود. ایشان لباس رسمی پوشیده بود و می‌خواست بیرون برود. ولی همان لحظه که این صحنه را می‌بیند به‌طرف می‌گوید می‌شود کمکت کنم. آستین را بالا می‌زند و شروع به شستن ماشین می‌کند. طرف شوکه می‌شود و کمیل ماشین را تا آخر با یک سطل آب می‌شوید و می‌گوید دیدید نیازی نیست این‌همه شیر را باز بگذارید. 🔸سیلی برای چادر دوست شهید می گوید: بعد از نماز ظهر بود حدود ساعت ۲ بعدازظهر کوچه‌ها خیلی خلوت بود من و کمیل روبروی کوچه زیر سایه یک درخت مشغول صحبت کردن بودیم ناگهان دیدم که کمیل رنگش پرید و سرش را پایین انداخت چند لحظه‌ای بود که سرش پایین بود سرش را بالا آورد و گفت مهدی همین‌جا بمان من گفتم چی شده گفت: گفتم همین‌جا بمان، جلو نیا به پشت سر خودم نگاه کردم و دیدم که خانم و آقایی در حال نزدیک شدن به ما هستند مردی ورزش‌کار و درشت‌اندام بود؛ با خودم گفتم فکر کنم کمیل هوس کتک خوردن کرده همچنان که کمیل جلو می‌رفت من خودم را برای کتک خوردن آماده کردم گفتم کمیل تو ورزشکاری من چی بگویم من که کتک‌ را خوردم به سمت آن‌ها رفت و من هم ‌پشت‌ سر او حرکت کردم به آن‌ها رسید سلام کرده همین‌طوری که سرش پایین بود گفت ببخشید می‌شود خواهشی از شما بکنم؟ اجازه بدهید چند لحظه‌ای به همسر شما نگاه کنم و از آن لذت ببرم آن مرد به‌شدت عصبانی شد و گفت: حرف دهنت را بفهم. کمیل دوباره درخواست خودش را تکرار کرد. اجازه بدهید چند لحظه به همسر شما نگاه کنم از آن لذت ببرم، مرد به‌شدت عصبانی شده و سیلی محکمی به‌صورت کمیل زد، کمیل دوباره درخواست خودش را تکرار کرد و این دفعه سیلی محکم‌تری به‌صورت کمیل زد همسرش گفت «نه به سرپایینت نه به این حرفت خجالت بکش چرا چنین درخواستی می‌کنی؟» کمیل گفت: نمی‌دانستم اگر از شما اجازه بگیرم شما ناراحت می‌شوید و الا مثل دیگران که بدون اجازه از همسر شما لذت می‌بردند من هم لذّت می‌بردم جوان به‌شدت عصبانی شد سیلی محکمی با دست چپ به‌صورت کمیل زد آن لحظه کمیل دستش را جای سیلی گذاشت و نشست روی زمین شروع به گریه کردن کرد؛ فکر کنم یادش افتاد به مادر شایدم با خودش می‌گفت «مادر! من مرد جوانم، ورزشکارم، ولی شما...» من به جوان گفتم: حالا سیلی می‌زنی بزن، ولی چرا با دست چپ زدی یادش آوردی که در کوچه‌ها مادرش را زدند درحالی‌که مادر ۱۸ ساله بود و او فقط یک نوجوان بود؛ این جوان حیرت‌زده به کمیل نگاه می‌کرد نمی‌دانست چه کند همسرش گفت: این‌که می‌گویند حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) هست و من گفتم بله یادش آوردی؛ حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) را زدند وقتی این را شنید روی زانوهایش افتاد و از کمیل عذرخواهی کرد کمیل او را در آغوش گرفت و هر دو شروع به گریه کردند کمیل به او گفت: تو رو خدا دیگر کاری نکن آن خاطرات دوباره زنده شود از همسرت بخواه که همیشه با چادر باشد آن جوان گفت: قول می‌دهم که هیچ‌وقت دیگر چنین چیزی تکرار نشود؛ چند سالی گذشت. کمیل شهید شد و الان تشیع جنازه کمیل هست همچنان که دم در خانه شهید ایستاده بودم دیدم که همان جوان می‌آید، ولی نشناختمش پیش من آمد و گفت: کمیل چه شده است؟ تصادف کرده؟ گفتم: شهید شده است. گفت: کجا؟ گفتم: سوریه گفت: مگر می‌گذارند کسی برود؟ گفتم: بله پاسدارها می‌روند. گفت: مگر او پاسدار بود؟ گفتم: بله او حدود ۴ سال است که پاسدار است. گفت: سوریه بوده؟ گفتم: بله و ناگهان ناخواسته گفتم: سوریه حرم حضرت زینب (سلام‌الله علیها) دختر همان کسی که در کوچه‌ها سیلی خورده؛ گریه‌اش گرفت و با کنده‌های زانو افتاد روی زمین؛ خیره‌خیره به‌عکس شهید نگاه می‌کرد و گفت: کمیل من به قول خودم عمل کرده‌ام تو رو خدا کمکم کن مثل تو شهید شوم. @amozeshtarhdars
54.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میلاد با سعادت حضرت علی دانش آموزان پایه چهارم دبستان آفرینش ۲ آموزگار خانم ابراهیمی 〰〰〰〰〰〰〰 ارسالی توسط معلم ارجمند عضو کانال قدم به قدم .... بسیار سپاسگزارم 🙏 معلم انقلابی 👌😎 @amozeshtarhdars
15.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕 کلیپ یادگیری کلمه مُدیر 💕 🩷 مدیر عزیز و مهربانِ ما... 🩷 سخت کوشی و اشتیاق شما، مدرسه را به مکانی امن و پویا تبدیل کرده‌است. 🩷 زحمات، حمایت و تشویق شما، دنیای متفاوتی را در این مدرسه ایجاد کرده‌است. 💕 از تلاش‌های خستگی ناپذیر شما برای تبدیل مدرسه به مکانی عالی برای یادگیری و کار صمیمانه سپاسگزاریم. 💕 موفقیت پسران گلم آرزوی قلبی ماست.. 〰〰〰〰〰〰〰 ارسالی توسط معلم ارجمند عضو کانال قدم به قدم .... بسیار سپاسگزارم 🙏 معلم انقلابی 👌😎 @amozeshtarhdars
هدایت شده از معلمان جوان
💎 ارزش انسان 💠 علامه محمد تقی جعفری مي گفتند: برخي از جامعه شناسان برتر دنيا در دانمارک جمع شده بودند تا پيرامون موضوع مهمي به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع اين بود: «ارزش واقعي انسان به چيست؟». برای سنجش ارزش بسياري از موجودات، معيار خاصي داريم. مثلا معيار ارزش طلا به وزن و عيار آن است. معيار ارزش بنزين به مقدار و کيفيت آن است. معيار ارزش پول پشتوانه آن است؛ اما معيار ارزش انسان‌ها در چيست. هر کدام از جامعه‌شناسان، سخناني گفته و معيارهاي خاصي ارايه دادند. هنگامي که نوبت به بنده رسيد، گفتم: اگر مي‌خواهيد بدانيد يک انسان چقدر ارزش دارد، ببينيد به چه چيزي علاقه دارد و به چه چيزي عشق می‌ورزد. کسي که عشقش يک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسي که عشقش ماشينش است، ارزشش به همان ميزان است. اما کسي که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه خداست. علامه فرمودند: من اين مطلب را گفتم و پايين آمدم. وقتي جامعه شناسان سخنان من را شنيدند، براي چند دقيقه روی پای خود ايستادند و کف زدند. هنگامي که تشويق آن‌ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزيزان، اين کلام از من نبود، بلکه از شخصي به نام علی (عليه‌السلام) است. آن حضرت در نهج‌البلاغه مي فرمايند: «قِيمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ»؛ «ارزش هر انساني به اندازه چيزی است که دوست می‌دارد (آن را خوب می‌داند)». وقتي اين کلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس اميرالمؤمنين علي (عليه‌السلام) از جا بلند شدند. .
گویند در حدیث کساء نیست نام او "زینب" همان عبای یمانی دلبرست