قرار بود من امروز صبح برم امتحان دینی بدم و برگردم خونه عین صگ خونده بودم و کل دنیا داشت دور سرم می‌چرخید چون نمیخواستم با خاطر این مرض کوفتی پسرفت داشته باشم بعد زارت مدیرمون صبح واسه مامانم ویس داده میگه:آخی فلان مرضو گرفته؟ خب نیاد بعدا با دبیر هماهنگ می‌کنیم ازش امتحان بگیره❤️

خب چند ساعت زودتر میگفتی👹 یادداشت: ساعت ۲ و ۴۰ دیقه شب ویس داده

برای هیچکدوم از همکلاسی هام دیگه ارزشی قائل نیستم به غیر از ۳/۴ نفر

گُدُپ

بین اینایی که چالش TV Girl رو انجام دادن اون افرادی که با لباس صورتی و آبی انجامش دادنو بیشتر دوست دارم

عمم می‌خواسته بیاد عیادتم نتونسته برام گل فرستاده😭

بعد بهم بگین چرا از عمت بدت نمیاد اینم دلیل

این کیبورد آخرش منو خراب میکنه اومدم بنویسم بمیرم برات کیبورد برداشته درستش کرده نوشته بری‌نم برات❤️

روز سيزدهم: درباره ی چه چیزی هیجان زده ای؟ + آینده

آقا کلا درباره‌ی روز سیزدهم باید یه روز کامل بحث و گفت‌وگو داشته باشیم موضوعی نیست که سَرسَری ازش بگذریم

https://eitaa.com/ayleenn/518 مدل موی قبلیم این بود و واقعا قشنگ میشه

از این فیلما که آخرش فقط من زنده موندم خوشم میاد.