به اناره خوش اومدید❤️❤️
اینجا قراره برای رشد و فعالیت اجتماعی مادران
در کنار هم تلاش کنیم🤱💻📚
اینجا
درددل میکنیم
از تجربههای موفق❤️ و ناموفقمون💔 میگیم
برای رفع نیازها و چالشهای همدیگه راهحل پیدا میکنیم👩🔧
و در یک کلام،
فضایی میسازیم برای شکوفایی مادران و بچهها
همراهان عزیز سلام
به اناره خوش اومدید
اگه اطرافتون مادری رو می شناسید که
فریلنسره (دورکار)💻
یا
دانشجوه📑
یا
دلش میخواد شغل نیمهوقتی داشته باشه
پیام زیر رو براش بفرستید👇👇👇
اینجا قراره یه تیم قوی درست کنیم از مادرانی که در کنار بچههاشون🤱 فعالیت اجتماعی موثر دارن 🧕👩⚕👩🍳👩🌾👩💻
اناره یعنی شکوفا شدن...🌺
اینجا مادرانی حضور دارن که به دنبال امکانی برای کار و فعالیت اجتماعی در کنار کودکانشون میگردن.
اگه فریلنسر هستی 💻
اگه دانشجو هستی 📚
یا حتی اگه هنوز موفق نشدی کار مناسبت رو پیدا کنی
با ما همراه شو
هدف ما در اناره، شکوفایی همزمان شما و کودک شماست.
روی لینک زیر بزن تا عضو کانال بشی
اناره در ایتا
🔗eitaa.com/anareh
اناره در تلگرام
🔗https://t.me/anaareh
🔸چند ماهی که از تولد بچهم گذشت و مشکلات شیردهی و بدخوابی و دلدرد و رفلاکس پسرم که حل شد، با چالش دیگهای مواجه شدم که اسمی براش نداشتم. هم اسمی نداشتم و هم درست نمیتونستم تعریفش کنم. حتی مشکلم برای خودم هم مبهم بود.
#فکرهای_شبانهی_یک_مادر
🔸من ناراحت بودم از این که زندگی فردی و اجتماعیم اونقدر محدود شده که عملا انگار از دنیا محو شدهام.
ناراحت بودم از این که دیگه هیچ زمانی برای خودم و فعالیتهای شخصیم ندارم.
یکجورهایی احساس میکردم هویت فردیم زیر سؤال رفته.
#فکرهای_شبانهی_یک_مادر
🔸مشکل بزرگتر این بود که نمیتونستم این وضعیت رو برای کسی تعریف کنم.
چون یا قضاوت میشدم یا سرزنش.
فردیت مادر و زندگی شخصی قبل از بچهدار شدنش، برای هیچ کسی مهم نبود.
#فکرهای_شبانهی_یک_مادر
🔸الان درست شش سال از اون روزها میگذره. شش سال زمان نسبتا زیادیه اما من تمام حسهام، فکرهام و دغدغههام یادمه.
توی این مدت، بارها و بارها به این چالش تازهمادرها فکر کردهام.
به راهحلهاش فکر کردهام و به شکلهای حمایت مادران از همدیگه.
#فکرهای_شبانهی_یک_مادر
🔸این گروه و این قدم خیلی خیلی کوچیک، حاصل روزها و روزها فکر و جلسه و گفتوگوی چند تا مامان مثل منه.
ما امیدواریم که با حضور و همکاری شما، این قدم کوچیک به یک حرکت بزرگ تبدیل بشه.
ما و شما اینجاییم تا حامی همدیگه باشیم.
تا از هر راهی که ممکنه، برای بازیابی هویت فردی و زندگی اجتماعیمون، به هم کمک کنیم.🤝🏻
#فکرهای_شبانهی_یک_مادر
وقتی از فریلنسینگ (دورکاری) با وجود بچهها حرف میزنیم، دقیقا از چی حرف میزنیم؟
😐💻📚😐
#تجربههای_یک_مادر_تماموقتِ_شاغل
همهی تعریفهای دیگه رو بریزید دور!
کار کردن یا درس خوندن توی خونهی بچهدار، یک چنین تصویریه 😄😳
این که خانهدار باشی، مادر تماموقت باشی👩🍼 و تازه تصمیم بگیری درس بخونی👩🎓 یا شغل داشته باشی🧑🚒، یعنی خودت رو انداختی تو هچل! 😂
#تجربههای_یک_مادر_تماموقتِ_شاغل
اون وقت کار کردنت
یعنی
باید لپتاپ یا کتاب دفترت رو بذاری رو میز آشپزخونه
و همونطور که یه قسمتی از مغزت درگیر پیاز داغه که نسوزه🍵
و یه قسمت از مغزت درگیر سرفههای بچهته
و یه قسمت از مغزت درگیر کلاهیه که امسال کوچیک شده🧢
بتونی
یه قسمت از مغزت رو به انجام کارهای شغلی یا فهم مبحثای درسیت اختصاص بدی
#تجربههای_یک_مادر_تماموقتِ_شاغل
یعنی
یه چشمت به بچه باشه که از روی مبل نیفته
و یه چشمت به لپتاپت و کاری که داری انجام میدی
یعنی
وسط سروصدای بازی بچهها
یا مامان مامان گفتنهای مدام
بتونی
روی چیز دیگهای تمرکز کنی
درس خوندن یا دورکاری یه مادر تماموقت یعنی این...🙄😁
#تجربههای_یک_مادر_تماموقتِ_شاغل
شما تجربهای از درس خوندن یا انجام وظایف شغلی با وجود بچهها دارید؟ اصلا وقتی بچهها توی خونه هستن، میشه به چیزی غیر از اونها توجه کرد؟ 😁😉
یا اگه تجربهای ندارید، تا حالا به این فکر کردید که در کنار بچههاتون، فعالیت شخصی هم داشته باشید؟
اینجا، برای ما بنویسید:
@ShaghayeghKhabazian
#تجربههای_یک_مادر_تماموقتِ_شاغل
سلام سلام!
صبحتون بخیر!
امیدوارم صبحتون با صدای سرفهی بچهها شروع نشده باشه 😁🤕😪🤒😁
سلام!
صبحتون بخیر
بچهها از خوابیدن بدشون میآد 🙄😁
این یه واقعیته!
و این که موفق بشیم چنین بچههایی رو شبها زود بخوابونیم 💪،
خیلی مزیتها داره
اما بزرگترین مزیتش اینه که
خودمون هم هر روز صبح، طلوع زیبای خورشید رو میبینیم ☀️😁
در حالی که دلمون میخواد
تا ظهر بخوابیم 🛏
خلاصه وضعیت ما اینطوریه...
شما چی؟
ساعت بیداریتون رو خودتون تعیین میکنین یا بچههاتون؟
📣📣📣📣📣📣📣
ما در روزهای آینده، بهطور کامل و دقیق براتون توضیح میدیم که کار اناره دقیقا چیه؟ ⁉️
و از چه راههایی به شما کمک میکنه
که کسبوکار خودتون رو راه بندازید💴
یا یک شغل پیدا کنید 💵
یا اگه شاغل هستید،
وظایف شغلیتون رو راحتتر و موثرتر پیش ببرید.
میخوام نوشتهای رو باهاتون به اشتراک بذارم که یکی از مادران برام فرستادن.
صداقت و صراحت این نوشته خیلی خیلی میتونه به ما کنه.
نویسنده:
سمیرا علیاصغری
🔸من دوتا دختر دارم. چند ماه پیش علائم بازگشت افسردگی رو در خودم یافتم و سعی کردم راهی پیدا کنم 💉
🔸دنبال کار گشتم و چندجایی هم فعالیت کردم، اما در نهایت تبعیض در پرداختها یا بدقولیها و عوامل دیگه مجددا خونهنشینم کردند که خیلی حالم رو بدتر کرد 😢
🔸جوری که فقط میخوابیدم روی تخت،
میل به کارکردن توی خونه نداشتم،
به زور یه چیزی درست میکردم بچهها از گشنگی نمیرن
و خوراک خودم فقط گریه بر بیعدالتیها بود😢😢
🔸در همون دوران تختنشینی... 🛌
به این فکر افتادم کاری رو راه بندازم که خودم دوستش دارم؛
راهانداختن یک گروه کتابخوانی. 📚
🔸کفش آهنی 👟👟پوشیدم، یه طرح خوب آماده کردم و وارد مذاکره شدم.
اولش استقبال نکردند،
حتی گفتند که کمکهای مالی نخواهند داشت. 💸
🔸به لطف خدا اما کوتاه نیومدم
و...
استقبال از دوره اول به قدری خوب بود که اولین و موفقترین دوره کتابخوانی اون مجموعه شد، این دورهی ما 🎉🎉🎉🎉
🔸جمعهای که گذشت،
اختتامیه دورهی اول و شروع بهکار دورهی دوم این گروه بود
با حدود هفتاد نفر شرکتکننده؛
این از تصور خودمم خارج بود 😳😳😳
🔸چیزی که افسردگی من رو تجدید میکرد
این فکر بود که
من با این همه استعداد و ظرفیت باید بشینم خونه فقط بچهداری کنم؟
میدونم اصلا کار کمی نیست،
و خیلی هم دوست دارم بازی کردن با بچههامو،
ولی حیف میدونستم عمرمو که تمام وقت توی خونه باشم.
🔸دوره رو جوری طراحی کردم که یک هفته در میون جمعهها باشه تا بابای بچهها پیششون بمونه👨👧
برای بقیه جلسات هم گاهی با خود بچهها میرم
گاهی مادرم زحمتشونو میکشه
بقیه کارها رو هم توی خونه انجام میدم،
مثل برنامهریزی و پشتیبانی گروه.
الحمدلله انقدر سرم شلوغ شد که به ندرت یادم میفته افسردهام
و همچنان با مشاور در حال درمان ❤️❤️❤️
#تجربههای_یک_مادر_تماموقتِ_شاغل
#تجربههای_شما
تبدیل شدن
از فردی که از فرط افسردگی و دلمردگی نمیتونه از تخت تکون بخوره 😢😞
به فردی که از نتیجهی زحمت خودش راضی شده و به خودش افتخار میکنه 😍😌
ساده نیس❗️❗️
اما شدنیه ❗️❗️
این، مسیریه که ما درش پا گذاشتیم
توی این مسیر
به حمایت
دلگرمی♥️♥️
و تجربههای همدیگه
🌱🌱نیاز داریم 🌱🌱