ما به خیلی چیزها فکر کردیم..
و از خیلی ها دلگیر شدیم..
اما *فقط* برای تو بغض کردیم!
اما *فقط* برای تو گریه کردیم!
@talktohosein
قد کمان آمد میان گودال..
دست برد زیر شانه های میوه ی دلش..
آرام گفت: این کشته فتاده به هامون حسین توست..؟
جایت روی شانه ام بود!
حالا میانه ی گودال چه میکنی..؟
پیغمبر(ص) انگار کنار «حسینُ مِنیَ» اش جان سپرده بود..
@talktohosein
حُسِین..
حُسِین..
حُسِین..
بغضت گرفت؟ سینه ات سنگین شد؟ چشمت جوشید؟
آخر روضه نمیخواهد!
ملودی نامش هم حزن دارد!
چه رسد به تنی که سر ندارد..
@talktohosein
شال و روسری هایی که خانوما میندازن روی ضریح، رسیده بود ایران.. دست ما بود. قبل اینکه بخوایم بسته بندیشون کنیم گفت: هیچ خانمی حق نداره اینا رو سرش کنه! هرکدوم از این سرپوش ها، برای یه اسیره..
کاروان بانوان اسیر حرم، نزدیک شام است.. خدا بخیر کند..
@talktohosein
یا حسین:
آنان که حسابشان پاک است؛
راحت می میرند!
و آن ها که بی حسابند؛
با شهادت
اگر نگاهت کنترل بشه در قلبت باز
میشه و او نگاهش پاک بود...
@talktohosein
زنان حرم، طواف ضریح نیزه ای را میکردند که گلوی مسیحا سری را عمیق.. بوسیده بود..
کهف الرقیم بخوان! که الا بذکر الله تطمئن القلوب..
@talktohosein
روضه اش، «آنچه از دل برآید» بود. گفت: اونایی که با همه چیشون ریختن سر حسین(ع)، با همه چی ریختن تو خیام.. برای همین امام فرمود: علیکن بالفرار..!
@talktohosein
رحم الله من نادی یا حسین..
غفر الله من نادی یا حسین..
شبِ جمعه..
خدا رحمت کنه گریه کُنا رو..
خدا رحمت کنه سینه زَنا رو..
خدا رحمت کنه هر کی سپرده..
به دست سینه زن شال عَزا رو..
@talktohosein
کفن که نیست..
عبا نیست..
بوریا هم نیست!؟
بد است بی کفن این مرد محترم باشد..
@talktohosein
شنیده ام که کاروان پس از ساعاتی که پشت دروازه ها بود، وارد شام شد..!
الامان از شام..
از روی نی هوایشان را داری..
مگر نه؟
کهف الرقیم برای آرامششان تلاوت میکنی..
مگر نه؟
زبانم لال!
بازار و
محله یهود و
بزم می
که نمیخواهد نگران باشم؟
@talktohosein