چند سالت بود فهمیدی که وقتی ناراحتیم و گریه میکنیم در اشک هامون مسکنی به نام انسلافین لوسین وجود داره و در همین باعث میشه که بعد گریه احساس آرامش کنیم. #چند‌سالت‌بود

«وقتی انسان آموخت که چگونه با رنج‌هایش تنها بماند و چگونه بر اشتیاقش بر گریختن چیره شود، آنوقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد.» |#آلبر_كامو|

-به طرز وحشتناکی شبیه فلسطینی - یعنی چی؟ -قوی! و زیبا، و هزار دشمن آرزویت می‌کنند'🫀

حس میکنم یه نفر ازم ناراحته که بی خبرم. - اگر این پیام ُ میبینی بهم پی ام بده تا برطرف کنم ناراحتیتو🤝

وقتی داری از ماه عکس می‌گیری، هیچوقت نمی‌گی ماه زشته. می‌گی دوربین نمی‌تونه قشنگ ازش عکس بگیره. پس نگو انقد چرا توی عکسام زشتم. درباره خودتم همینجوری فکر کن. _

عشق هم مثل هر چه داشتمش بازی عمر بود و باختمش!

تو آرزوی منی، من وبال گردن تو تو گرم کشتن من، من به گور بردن تو تو آبروی منی، پس مخواه بنشینم رقیب تاس بریزد به شوق بردن تو! تویی نماز و منم مست، مانده ام چه کنم که هم اقامه خطا هم سبک شمردن تو سپرده ام به خدا هرچه کرده ای با من خطاست دست کسی جز خدا سپردن تو خدا کند که نفهمی غمت چه با من کرد که مرگ من نمی ارزد به غصه خوردن تو |#حسین_زحمتکش|

#فاضل_نظری یه مصرع داره که میگه: " هم از سکوت گریزان هم از صدا بیزار " دقیقا همونجام :)

شب به  شب دلتنگ‌تر می‌شوم بدون آنکه به یاد بیاورم چرا  ..!! مگر قرار نبود فراموشم شوی پس چرا هنوز هم هر شب دلم برای "شب بخیر" هایت تنگ می‌شود ؟ باور کن مقصر من نیستم ؛ این تویی که  در سرم بی‌نهایت پُر رنگی  ..!! |#سيد_علی_صالحی|

آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی ؛ کی بود ؟ کجا رفت ؟ چرا بود و چرا نیست؟ -

من از تو روی نپیچم گرم بیازاری که خوش بوُد ز عزیزان تحمل خواری به هر سلاح که خون مرا بخواهی ریخت حلال کردمت الا به تیغ بیزاری اگر دعات ارادت بود و گر دشنام بگوی از آن لب شیرین که شهد می‌باری به انتظار عیادت که دوست می‌آید خوش‌ست بر دل رنجور عشق بیماری گَرَم تو زهر دهی چون عسل بیاشامم به شرط آن که به دست رقیب نسپاری!

با اشکات چه میکنی با ما اقای قربانی؟:)