رغم أنّنا نؤمن أن اختبار العقل اکثر صوابا الّا أنه یصعب التخلی عن اشیاء اختارتها قلوبنا!
علی رغم اینکه معتقدیم که انتخاب عقل درست است اما رها کردن چیزهایی که قلبمان انتخاب کرده دشوار است!
تا شدی صیاد قلبم من شدم آهوی تو
من که در دام توام، آیا تو رامم میشوی؟
مقصد از این واژه ها در شعرهای من تویی
رفت آخر این غزل آیا پیامم میشوی؟
|#محمد_دری_صفت|
تاکسی گرفتم راننده یه پیرمرد باصفا
و خوش مشرب بود ، کلی گپ زدیم . .
یھو پرسید : متاهلی دیگه؟
گفتم : نه . .
یه نگاه انداخت و گفت : سفید کردی که !
گفتم : آره پیر شدیم
گفت : گیسایِ اونم سفید کردی !
گفتم : کی؟
گفت : اونی كه جووونیش رو تـو تنھایی
خونه باباش گذرونده تا تـو بری دستشو بگیری . .
به اونم ظلم کردی که.
''هر آنچہ نگفتم'🇵🇸
تا صحبت آغوش تو شد مَرجَعِمان گفت: هرگونه گناهی که محال است، حلال است..
به حکم «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ» لباسم باش
که جز تو هر چه بپوشم برای من کفن است!
عادت داشت
نوک خودکار را بین لب هایش بگیرد
یک روز جامدادی اش را دزدیدم و تمام خودکارهایش را بوسیدم
میدانم صورت خوشی ندارد ولی عصر خودمانی بود،
فقط من و خودکارها
وقتی بابا آمد خانه ازم پرسید چرا لب هایم آبی شده،
میخواستم بگویم برای اینکه او آبی مینویسد
همیشه آبی ...!
_
+Binahayat(1).mp3
12.18M
انتهای هدف الله احد اما
فقط میشه رسید از راه مهدی'عج'!
باید در خودت آدمی بسازی که در روزهای سخت محتاج پشت و پناه نباشد...
|#غسان_کنفانی|
گویند حریفان که
"برو یار دگر گیر"
مشکل همه این است
که چون او دگری نیست!
شبی که بارون شدیدی می بارید،
" پرویز شاپور " از " احمد شاملو " پرسید : چرا اینقدر عجله داری؟!
شاملو گفت : می ترسم به آخرین اتوبوس نرسم.
شاپور گفت : من می رسونمت .
شاملو پرسید : مگه ماشین داری؟
شاپور گفت. : نه، اما چتر دارم!
" دوست واقعی کسی است که یاری رسان شما باشد حتی اگر دقیقا انچه شما می خواهید را نداشته باشد . "