بھ نام او‴🌱

وَ سلام!'' نوشته هاۍ یک نوجوان با جهانی پر از عشق و حسرت؛‌‌' من اومدم و میگم : ای کاش کسی باشد که هر آنچه نگفتم را بگوید . .

درمنی مثل عکس ماه در برکه در منی و دور از دسترس من سهم من از تو فقط همین شعرهای عاشقانه است و دیگر هیچ. ثروتمندی فقیرم مثل بانکداری بی‌پول من فقط آینۀ تو هستم:))) _رسول یونان

بگوشیم قشنگه:)

«بعد از مدت ها فهمیدم چقدر آدم شبیه تو بود حتی چقدر آدم بهتر از تو بود ولی هیچکس تو نبود»

‌ [اَنالااَضعف‌اِلااَشتاقُ‌اِلیک] من‌ڪم‌نمےآوردم،مگرزمانےڪھ‌دلتنگت‌شوم:)

از بس که خلق پشت‌ نقاب ایستاده‌اند باور نمی‌کنند ؛ منِ بی‌نقاب را . . . - #فاضل_نظری

- ای غم ! نمی دانم  روز ِ رسیدن روزی ِ گام ِ که خواهد بود  اما درین کابوس ِ خون آلود  در پیچ و تاب ِ این شب ِ بن بست  بنگر چه جان های گرامی رفته اند از دست  دردی ست چون خنجر  یا خنجری چون درد  این من که در من  پیوسته می گرید

رفتنت‌نقطھ‌ی‌پایان‌خوشـے‌هایم‌بود دلم‌از‌هرچہ‌‌و‌هر‌ڪس‌کہ‌بگویی‌سـیر‌اسـت خواب‌دیدم‌ڪ‌برایم‌غزلی‌مےخواندی دوسـتم‌داری‌واین‌سـادھ‌ترین‌تعبیراسـت - سوگل‌مشـایخی

من منی دارم که تا وا می‌رسم او می‌شوم ...