eitaa logo
تاریخ ایران و جهان باستان
81.6هزار دنبال‌کننده
38.4هزار عکس
5هزار ویدیو
13 فایل
ملتی که تاریخ خود را نداند، مجبور به تکرار آن است هر روز با مطالب جالب سیاسی و تاریخی 💐💐 پذیرش تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4048027657C227a3cbb22
مشاهده در ایتا
دانلود
مشاور املاک نام مستأجر را در قرارداد نوشت صاحبخانه : محمد حاج‌محمدی مبلغ اجاره‌بها؟ صاحبخانه گفت:کرایه خانه‌ من صلوات است برمحمدوآل محمد(ص) اینجا محله نازی‌آباد تهران است. قیمت اجاره‌ها سر به فلک کشیده‌، ولی حاج‌محمد ۲۳ سال است ۷ خانه نقلی را صلواتی به عروس و دامادهای نیازمند می‌دهد. /دانیال معمار، روزنامه‌نگار 🗞 @Ancients
از ساخته های شگفت انگیز مهندسی ایرانی کانال سوئز می باشد که در اواخر قرن ششم پیش از میلاد و به فرمان داریوش بزرگ حفر گردید و افتخاری همیشگی را برای ایرانیان ثبت نمود . داریوش با توجه به اهمیت راه های دریایی به ویژه راه دریایی میان ایران و مصر که در آن زمان جزو کشورهای تابعه شاهنشاهی هخامنشی بود دستور داد کانالی میان دریای مدیترانه و دریای سرخ از راه رود نیل حفر شود تا کشتی های تجاری و نیز ناوگان دریایی ایران به آسانی از آن عبور کرده و راه کوتاهتری میان ایران و مصر پیموده شود . 🗞 @Ancients
کشتی گرفتن با خر اولین بار! توسط يدالله شيرازی در سال ١٣٤٥ انجام شد، از آن موقع به بعد هرکس خر را می‌زد به او لقب خر زور داده می‌شد! 🗞 @Ancients
پدر صنعت برق ایران محمدحسین امین‌الضرب (زاده - درگذشته ۲۵ آذر ۱۳۱۱ تهران) تاجر ایرانی در دورهٔ قاجار بود. او در دورهٔ زمامداری مظفرالدین‌شاه اولین دستگاه تولید برق را از روسیه خرید و به این شکل، برق وارد ایران شد و جای گاز را گرفت. به همین دلیل به محمدحسین امین‌الضرب «پدر برق ایران» لقب داده‌اند. در آن زمان مردم برای روشنایی از روغن یا نفت استفاده می‌کردند. قبل از آمدن برق به ایران، روشنایی خیابان‌ها و کوچه‌ها، یکی از مشکلات دولت وقت بود. بنابراین برای اولین بار در ایران کارخانه‌ای دایر شد که روشنایی خیابان ناصریه و خیابان دراندرون (باب همایون فعلی) را با استفاده از گاز کاربیت تأمین می‌کرد. البته این روشنایی، مختص خیابان‌هایی بود که به دربار منتهی می‌شد !! 🗞 @Ancients
طبق گفته آرتور کریستن سن در کتاب شاهنشاهی ساسانیان ایرانیان از حرص در مهمانی ها دوری میکردند به ویژه افراط در میگساری را بسیار ناپسند میدانستند وچنان از آن پرهیز میکردند که گویی از طاعون فرار میکنند! 🗞 @Ancients
گزو، آبشاری زیبا و منحصر به فرد که در اطراف شهرستان شیرگاه مازندران و در منطقه‌ای بسیار خوش آب و هوا و سرسبز به نام لفور واقع شده است. مهمترین ویژگی این آبشار دیدنی و حیرت انگیز، بلندای آن است که از ارتفاع 53 متری درون دره‌ای می ریزد که به واسطه آن حوضی از آب زلال شکل گرفته است. 🗞 @Ancients
براساس مطالب آمده در افسانه‌ها و اسطوره‌ها گرگین میلاد از پهلوانانِ باستان، بنیان‌گذار شهری بود که با مشتق‌گیری از نامش احتمالاً به لاد شهرت یافت و این نام بعد‌ها به لار تغییر پیدا کرد. لار فعلی در اواخر قرن ششم قمری شکل گرفت و برخی از منابع قرن هشتم هجری از جمله حمدالله مستوفی اولین بار از وجود آن خبر دادند. 🗞 @Ancients
🔴داستان دختر زیبا و مرد حیله گر عیاش روزگاری یک دهقان در قریه زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.  دهقان دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد دهقان نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر دهقان ازدواج کند قرض او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت:...  اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.  این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت!  سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.  دخترک دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود.  در همین لحظه دخترک گفت:آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است....  و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است. @ancients
زندگی ما همچون یک قطعه موسیقی نیازمند وزن وهماهنگی است واگر سیم انسانیت از کوک بیفتد زندگی زشت وناخوش میشود و رو به فساد می رود ( الهی قمشه ای ) 🗞 @Ancients
اقتصاد هخامنشی برپایه کشاورزی و دامپروری استوار بود. میزان مالیات گرفته شده از مردم یک دهم تعیین میشد و برای اینکار کارمندانی که به "ده یک گیر" معروف بودند انجام وظیفه میکردند. 🗞 @Ancients
چرا سقاخانه حرم امام رضا به نام "اسماعیل طلا" مشهور است؟ از میان سقاخانه‌هایی که در حرم امام رضا وجود دارد، سقاخانه "اسماعیل طلا" ی صحن کهنه حرم رضوی یکی از معروف‌ترین و قدیمی‌ترین آنهاست. سنگ بنای این سقاخانه را نادرشاه افشار گذاشت. اما در واقع یکی از فرماندهان فتحعلی‌شاه، بهای روکش طلای آن را مهیا کرد! ماجرا از این قرار بود که در زمان فتحعلی شاه قاجار از طرف يكی از دولت‌های خارجی بسته‌ای به عنوان هديه به دربار رسيد و شاه قصد گشودن آن را كرد. "اسماعيل ‌خان" كه جزء ملتزمين بود و از فرماندهان فتعلی شاه، از شاه استدعا كرد اين كار در محوطه كاخ به وسيله خدمتگزاران انجام شود؛ چرا که احتمال سوء قصد را نمیتوان از نظر دور داشت. اتفاقا هنگام باز كردن بسته منفجر شد و خساراتی هم به بار آورد. فتحعلی شاه با اطلاع از اين امر، دستور داد برای اين دورانديشی، هم وزن سرداراسماعيل‌خان سكه‌های طلا به او مرحمت شود؛ چنين كردند و اسماعيل خان معروف به "زر ريز خان" شد! اسماعیل خان هم که ارادت ویژه ای به امام رضا داشت، طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد! تا گنبد و پایه‌های سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود از آن زمان این سقاخانه را به "سقاخانه اسماعیل طلا" میشناسند! 🗞 @Ancients
چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم ناگهان دل داد زد دیوانه ! من می بینمَش... ( شهریار ) 🗞 @Ancients