eitaa logo
تاریخ ایران و جهان باستان
81.5هزار دنبال‌کننده
38.4هزار عکس
5هزار ویدیو
13 فایل
ملتی که تاریخ خود را نداند، مجبور به تکرار آن است هر روز با مطالب جالب سیاسی و تاریخی 💐💐 پذیرش تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4048027657C227a3cbb22
مشاهده در ایتا
دانلود
سرآسیاب از محلات قدیمی شهر تهران است که هنوز در محله‌های آن می‌توان بافت قدیمی شهر را به خوبی دید. بازارچه‌ها و میدان میوه و تره‌بار آن همچنان به ‌شکل سنتی برقرار است‌. در گذشته در این محل آسیاب بزرگی برای آرد کردن گندم وجود داشت‌. درگذشته در محل فعلی این منطقه‌، زمین‌های کشاورزی قرار داشت ‌و موتورآبی که آب این زمین‌ها را تأمین می‌کرد و محل تغذیه آب از آبراه دولاب و سرچشمه آن از قنات‌های شمیران بوده است. مراکز پرورش گل وگیاه فراوان دراین منطقه‌، به علت خاک مطلوب کشاورزی این زمین‌ها است. 🗞 @Ancients
قاعده بیست و نهم از چهل قاعده ی شمس تبریزی تقدیر به آن معنا نیست که مسیر زندگیمان از پیش تعیین شده... به همین سبب این که انسان، گردن خم کند و بگوید: «چه کنم، تقدیرم این بوده» نشانه‌ی جهالت است... تقدیر همه‌ی راه نیست، فقط تا سر دو راهی‌هاست. گذرگاه مشخص است، اما انتخاب گردش‌ها و راه‌های فرعی، در دست مسافر است. پس نه بر زندگی‌ات حاکمی و نه محکوم آن... مولانا 🗞 @Ancients
‍ انتخاب لوگوی هواپیمایی ایران ایر در سال 2013 به عنوان برجسته ترین و زیباترین لوگو در میان تمام شرکت های مطرح در زمینه ی صنعت هوانوردی توسط اسکیفت، آژانس تخصصی خبر و اطلاعات حمل و نقل این انتخاب در شرایطی است که ایران با توجه به تحریم های ناجوانمردانه بین المللی با بسیاری از فرودگاه های جهان ارتباط پروازی ندارد. لوگوی ایران ایر در سال 1340 هجری شمسی توسط ادوارد زهرابیان معمار ایرانی ارمنی تبار، در حالی که تنها 22 سال داشت طراحی شد. این لوگو نمادی از هما، پرنده ی اساطیری ایران است که در سرستون های تخت جمشید نیز استفاده شده است. 🗞 @Ancients
عجیب یونانی !! یا (Aeschylus) اولین بازیگر بزرگ تراژدی و یکی از معروفترین نمایش نامه نویسهای یونان بود و تمام عمرش را با تهدید پایان تلخ خودش زندگی می‌کرد. یک پیشگو به او گفته بود که با یک باد آسمانی می‌میرد بنابراین همیشه منتظر یک سرنوشت دراماتیک بود، اینکه خداوند از بالا به او ضربه بزند یا دیوارهای خانه روی سرش خراب شوند. اما در نهایت یک لاکپشت روی سر او افتاد. وقتی آشیلیوس در سیسیل بود یک عقاب در حالی که یک لاکپشت با خود می‌برد روی سرش پرواز می‌کرد. این نوع عقاب‌ها دوست دارند طعمه خود را روی سنگ ر‌ها کنند تا لاکش شکسته شود. وقتی عقاب سر طاس و براق آشیلیوس را دید آن را با سنگ اشتباه گرفت و لاکپشت را ر‌ها کرد. اما به جای لاک لاکپشت سر آشیلوس خرد شد و مرد😐 🗞 @Ancients
‍ ‏ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺰﺍﻉ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﻣﯽﮔﻔﺖ : ‏ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ . ‏ﻧﺰﺩ ﻋﯿﺴﯽ مسيح ﺭﻓﺘﻨﺪ . ‏ﻋﯿﺴﯽ ﮔﻔﺖ : ﺍﻣﺎ زمین چیز دیگری می گوید گفتند چه می گوید: عیسی گفت ؛ می گوید هر دو از آن منند... 🗞 @Ancients
“وقتی قتیبه ابن مسلم، سردار عرب اموی خوارزم را فتح کرد، هر کس را که خط خوارزمی می‌نوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته ایران آگاهی داشت از دم تیغ گذراند و موبدان و هیربدان را یکسره هلاک نمود و کتاب‌هایشان همه بسوزانید و تباه کرد...” 📚به نقل از ابوریحان بیرونی از کتاب “آثار الباقیه عن القرون الخالیه” 🗞 @Ancients
‍ آقا شيخ علی مولف کتاب قانون ناصری يکی از نوابغ و دانشمندان عصر قاجار بود. چند اختراع جالب دارد که يکی از آنها يک مدل از تفنگ ته پر بود. روزی به ناصرالدين شاه پيشنهاد کرد ميتواند کالاسکه ای اختراع کند که آن را کوک (شارژ) کنند يک فرسخ (۶ کیلومتر) راه را طی کند ، آن وقت چند دقيقه بايستد چهار طرف درهايش باز شود و توپ شليک کند و راه رفته را بازگردد! به شرطی که اين اختراع را تحويل ميدهد که ايران ارتش را برای پس گرفتن شهر های از دست رفته آماده کند. ناصرالدين شاه در پاسخ گفت: ما جز با رعيت خود با کسی جنگ نداريم! به اندازه آنها هم توپ و سرباز داريم! تاريخ بيداری ايرانيان ، ناظم الاسلام کرمانی 🗞 @Ancients
ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺳﺐ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ، ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﭼﻘﺪﺭ ! ﭘﯿﺮ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯﮐﺠﺎ ﻣﻌﻠﻮم. ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺳﺐ ﭘﯿﺮ ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﺍﺳﺐ ﻭﺣﺸﯽ ﺑﺮﮔﺸﺖ. ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ:ﭼﻘﺪﺭ ! ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﻌﻠﻮﻡ. ﭘﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺳﺒﻬﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﺎﯾﺶ ﺷﮑﺴﺖ. ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ! ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﻌﻠﻮﻡ! ﻓﺮﺩﺍﯾﺶ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻫﺎﯼ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺟﺰ ﭘﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺶ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﻣﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺵ ﺷﺎﻧﺴﯽ! ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ :ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﻌﻠﻮﻡ ...! ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺵ ﺷﺎﻧﺴﯽ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ ﻫﺎﯼ ﻇﺎﻫﺮﯼ ﺍﺳﺖ، ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﯽ ﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﺗﺎﻥ ﻣﻘﺪمه ﺧﻮﺵ شانسی های فردایتان باشد... 🗞 @Ancients
ولی دنیا خیلی عوض شده! سال ۱۹۵۴ وقتی واکسن فلج اطفال توسط جوناس سالک کشف شد، او این کشف را بنام خود ثبت نکرد. از او پرسیدند: چرا امتیاز کشفت را بنام خودت ثبت نکردی تا بتوانی درآمد بالایی از فروشش کسب کنی؟ او گفت:" مگر میشود حق انحصاری خورشید را فقط بنام خورشید زد تا کسی استفاده نکند؟ این واکسن هم همانند خورشید، آب و نفت برای استفاده بشریت از طبیعت ساخته شده". جوناس سالک متولد ۱۹۱۴ در نیویورک بود و فرمول ساخت واکسن فلج اطفال را به طور رایگان در اختیار جهانیان قرار داد. او باعث شد میلیون ها کودک از جمله خود ما از فلج شدگی نجات پیدا کنیم. الان می بینیم که یه سری کشور به سرعت به دنبال ساخت و پیدا کردن فرمول واکسن کرونا هستن که به انحصار خودشون بزنن و از فروش واکسن و فرمولش کلی درآمد کسب کنند. 🗞 @Ancients
خبرنگاری طی مصاحبه ای از پیرمردی یهودی که به مدت ۶۰ سال و هر بار ۴۵ دقیقه کنار دیوار مقدس غربی اورشلیم به نیایش پرداخته بود پرسید: دعای روزانه شما طی این ۶۰ سال چه بود؟ پیرمرد گفت: دعا می کنم برای: صلح بین مسیحیان، کلیمیان و مسلمانان؛ از بین رفتن تمام تنفرها و جنگ ها، رشد توام با بی خطری جوان ها و تبدیل آن ها به افراد با مسئولیتی که انسان ها را دوست داشته باشند... خبرنگار پرسید: در نهایت احساس شما چیست؟ پیرمرد گفت: احساس می کنم دارم با دیوار حرف می زنم... 🗞 @Ancients
پرنده "هما" در اسطوره‌های ایرانی جایگاه مهمی دارد و معروف است که سایه‌اش بر سر هر کس بیافتد به سعادت و کامرانی خواهد رسید به همین دلیل به مرغ سعادت معروف شده‌است. "حافظ شیرازی" دراشعارش به زیبایی از تعبیر پرنده سعادت برای هما استفاده کرده است : "همای اوج سعادت به دام ما افتد اگر تو را نظری بر مقام ما افتد" سایه انداختن یا فرود آمدن پرنده ی هما روی سر یا شانه ی فردی به منزله ی اعطای تخت پادشاهی و سلطنت بوده است. 🗞 @Ancients
در زمانهای قدیم، حاکم ظالمی بود که هیزم کارگرهای فقیر را به بهای اندک می خرید و آن را به قیمت زیاد به ثروتمندان می فروخت. صاحبدلی (یکی از اهل باطن) از نزدیک او عبور کرد و به او گفت: ماری تو که کرا ببینی بزنی یا بوم که هر کجت نشینی نکنی زورت از پیش می رود با ما با خداوند غیب دان نرود زورمندی مکن بر اهل زمین تا دعایی بر آسمان برود حاکم ظالم از نصیحت آن صاحبدل، رنجیده خاطر شد و چهره در هم کشید و به او بی اعتنایی کرد، تا اینکه یک شب آتش آشپزخانه به انبار هیزم اوفتاد و همه دارایی او سوخت و به خاکستر مبدل شد. از قضا روزگار، همان صاحبدل روزی از نزد آن حاکم عبور می کرد، شنید حاکم می گوید: (نمی دانم این آتش از کجا به سرای من افتاد؟) به او گفت: ین آتش از دل فقیران به سرای تو افتاد. (یعنی آه دل تهی دستان رنجدیده، خرمن هستی تو را بر باد داد.) 🗞 @Ancients