eitaa logo
تاریخ ایران و جهان باستان
81.6هزار دنبال‌کننده
38.4هزار عکس
5هزار ویدیو
13 فایل
ملتی که تاریخ خود را نداند، مجبور به تکرار آن است هر روز با مطالب جالب سیاسی و تاریخی 💐💐 پذیرش تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4048027657C227a3cbb22
مشاهده در ایتا
دانلود
مسیر ماهنشان به میانه یا آزادراه زنجان - تبریز به لطف کوههای رنگی آنقدر جذاب و خوشایند است که هر رهگذری را مجذوب خواهد کرد. قرمز، قهوه ای، نارنجی، سبز، زرد و سفید رنگ هایی هستند که با تُنالیته های مختلف بر سینه کش این کوه ها به چشم می خورند. کوه هایی که مثل ادویه هزار رنگ به نظر می رسند و هر تکه از آن ها به یک رنگ است. گویی یک نفر قلمو به دست تمام کوه ها را نقاشی کرده است. این پدیده عجیب و خارق العاده که به کوههای رنگین کمان شهره است در زبان ترکی آلا داغلار نامیده می شود. پدیده ای زیبا که از حوالی ماهنشان در استان زنجان آغاز شده و تا اهر در آذربایجان شرقی ادامه پیدا می کند. آلا در زبان ترکی به معنای رنگارنگ است و داغ نیز به معنی کوه است. لار پسوند جمع می باشد. این کوه‌های رنگی فقط در چند نقطه از دنیا نظیر ژئوپارک ژانکی در چین و کوه‌های آسانگیت در پرو وجود دارند. وجود این کوه‌ها در چین را ناشی از میلیون‌ها سال فشرده‌شدن و اکسیده‌شدن مواد معدنی و ماسه سنگ می‌دانند. 🗞 @Ancients
. آتشکده نگار در 56 کیلومتری جنوب غرب کرمان قرار دارد. شیپمان این بنا را می‌شناسد و واندنبرگ در سال 1965 نقشه‌ای از آن برجای گذاشته است. شاید این آتشکده سالم‌ترین و دست‌نخورده‌ترین آتشکده در ایران باشد. بر روی تپه‌ای قرار دارد و در نزدیکی آن برجی بر سر کوهی است بازدید از این آتشکده برای درک ته‌رنگ‌های باقی‌مانده از دیگر آتشکده‌ها مفید است. به جز کمی از سقف که به مرور زمان ریخته‌ و شکافی که در یکی از دیوارهای آن به وجود آمده، مابقی سالم است. حیاطی مشرف به دشت اطراف خود دارد و باقی‌مانده‌هایی از بناهای قدیمی در ضلع مقابل حیاط به چشم می‌خورد. راه رسیدن به این آتشکده از اتوبان اصلی، جاده‌ای خاکی است که گاهی شن‌های روان سطح جاده را می‌پوشانند و باید راه گریز از این وضعیت را شناخت. این آتشکده در سالهای 98 و 99 مرمت شده است. 🗞 @Ancients
همزمان با ضرب نخستین سکه ها در لیدی، کوروش هخامنشی در ایران حکومت می‌کرد. کوروش در راستای گسترش قلمرو حکومت خویش، کشور لیدی و سایر کشورها را فتح کرد و با آن‌که به لزوم ضرب سکه و تأسیس ضرابخانه معتقد بود، فرصت نیافت تا این خواسته خود را جامه عمل بپوشاند. اما داریوش اول (۴٨۵-۵٢١ پ.م) پس از برقراری نظم در امپراطوری هخامنشی به ساماندهی امور مالی و اقتصادی کشور پرداخت. بدین ترتیب نخستین سکه در ایـران در سال ۵۱۷ پیش از میلاد به دستور داریوش اول با نام «دریک» ضرب شد. داریوش با ضرب سکه توانست نظام مالی و اقتصادی را در سرتاسر سرزمین پهناور ایران سامان دهد و واحد پولی معتبر و شایسته‌ای را به وجود آورد. با تلاش داریوش اول، پس از گذشت پنج سال از سلطنتش، سکه‌‌های طلا و نقره برای اولین بار در ایران، با تصویر وی ضرب گردید. سکه های طلا هخامنشی با نام دریک به وزن ۸/۴۱ گرم و سکه های نقره‌ی هخامنشی با نام «شِکِل» یا «سیکل» و به وزن ۵/۶ گرم ضرب گردید. مشخصات سکه: دوره تاریخی: هخامنشی نام پادشاه: داریوش اول جنس: نقره وزن: ۵/٣١ گرم 🗞 @Ancients
درخت سخنگو ! سعدی علیه الرحمه می نویسد ؛ در سفرم به روستایی بزرگ برخوردم که هیچ کس در آن نبود ،به بیرون روستا متوجه شدم دیدم جماعت انبوهی بیرون بر تپه ای گرد درخت کهن سالی جمع اند. به آنان نزدیک شدم ،مشغول عبادت درخت بودند و نذورات فروان به پای درخت می ریزند و درخت با آنان سخن میگوید! هرکس مال بیشتری هدیه می کند ،درخت با نام و کنیه وی را مورد تفقد قرار میدهد! ساعت ها به کناری ایستادم تا مراسم تمام شد ،گوشه ای مخفی شدم ببینم این چه معرکه ای است ؟! ساعتی پس از رفتن مردم ، مردی از درون درخت بیرون آمده و شروع به جمع آوری غنائم جهل مردم شده! خودم را به وی نزدیک کردم، نزدیک بود از ترس قبض روح شود. گفت:کیستی گفتم :من ازطایفه جهال نیستم ولی چرا بر سر این مردم این چنین میکنی ؟! گفت:سزای مردمی که نه فکرمی کنند و نه تعقل همین است. به درون روستا رفتم و شب را در خانه بزرگ طبق رسومشان مهمان شدم. از او پرسیدم حال این درخت چیست؟ آن مرد بزرگ دهها حدیث و قصه بر اثبات کرامات درخت گفت! القصه مدعی شد که این همان درخت است که خدا با موسی از درون آن سخن گفت! گفتم، ای مرد! خداوند، خالق و صاحب اشیاء است و قادر متعال و بر همه ذرات احاطه دارد و پیامش را به بندگان خاصش از طرق مختلف می رساند. این چه ربطی به این جادو دارد؟! به من فرصتی ده تا فردا این حقه بازی را رسوا سازم و با او هم سوگند شده و اسرار آن مرد را گفتم . چند روزی در خانه اش مخفی شدم تا روز موعود که مجددا مردمان برای سخنرانی درخت جمع شدند. مقداری آتش و هیزم تهیه کرده و با بزرگ روستا به کنار درخت آمدم و فریاد زدم ای شیطان از آن درخت بیرون می آیی یا تورا با درخت بسوزانم . مقداری آتش و دود راه انداختم ،به یکباره مردک از میان درخت بیرون پرید و رسوا شد. مردم که سالیان سال دچار جهل و حماقت و جادوی تقدس درختی به خود شرم کرده بودند ،درخت را با تبر قطع و هیزمش کردند. 🗞 @Ancients
زمانى شايعه وجود طلا، الماس، اورانيوم، و.. در اين چرخ خياطى ها موج ميزد و خيل عظيمى از همين ملتى كه امروز دلار ميخرن به خريدن اين مدل چرخ ها بخصوص ساخت شركت مارشال رو آورده بودن...! 🗞 @Ancients
در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم به بغل گرفته بودند مرد عارفی از کوچه ای می گذشت غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است . به او گفت چه طور در چنین وضعی می خندی و شادی می کنی ؟ جواب داد که من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می دهد پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟ آن عارف بزرگ گفت: از خودم شرم کردم که غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم... 🗞 @Ancients
ریشه ﺿﺮﺏﺍﻟﻤﺜﻞ ﭘﺎﯾﺶ ﺭﻭﯼ ﭘﻮﺳﺖﺧﺮﺑﺰﻩ ﺍﺳﺖ ! ﻣﻌﻨﯽ و مفهوم: ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭﺳﺴﺖ ﻭ ﻟﻐﺰﻧﺪﻩ ﻭ ﺧﻄﺮﻧﺎﮎﺍﺳﺖ‏(ﻣﺜﻞ ﺑﺮﮐﻨﺎﺭﯼﺍﺯﺷﻐﻞ، ﺿﺮﺭ ﻭ ﺯﯾﺎﻥ ﯾﺎ ﺑﻪﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪﻥ ﺩﺭﺩﺳﺮ) 🗞 @Ancients
نیک بخت ترین مردم كسی است كه كردار به سخاوت بیاراید و گفتار به راستی امروز دوم تیر ماه، سالروز درگذشت «ابوعلی سینا» دانشمند، فیلسوف، منجم و ادیب بزرگ ایران زمین است. كتاب قانون «ابوعلی سینا» در زمينه‌ى پزشکی‌ نزدیک به هفتصد سال در مراکز علمی اروپا تدریس می‌‌شد. ابن سینا را پدر علم مدرن پزشکی نیز می‌نامند. یادش تا ابد جاودان 💚 🗞 @Ancients
تصویر بسیار جالب از کلنل محمد تقی پسیان اولین خلبان تعلیم دیده ایران در کنار هواپیمای خویش در لباس خلبانی 🗞 @Ancients
آرامگاه حکیم فردوسی توسی تصویری به جا مانده از آرامگاه حکیم توس فردوسی بزرگ، در زمان قاجار عکاس مخصوص ناصرالدین شاه در زیر این نگاره نوشته : دور نمای آرامگاه فردوسی ... 🗞 @Ancients
وقتی سربازی در ایران اجباری شد ، بیشتر سربازان که از اقوام مختلف می‌آمدند تا قبل از آن چندان به فارسی مسلط نبودند. دو سوم از مشمولان ۶ ماه نخست فقط زبان فارسی یاد می‌گرفتند. 🗞 @Ancients
برو کلاه خودت و قاضی کن شخصی سرو کارش به دیوان قضاوت کشید و هر وقت پیش از آنکه به محکمه قاضی برود در خانه ابتدا کلاهش را جلوی خود می گذاشت و کلاه را قاضی فرض کرده و آنچه که میخواست در محکمه بگوید به کلاه میگفت و راست و دروغ آن را میسنجید و بعد نزد قاضی میرفت تا سخنی به ضرر خود نگوید. چون پرسیدند این سخنان محکمه پسند را چطور اینطور درست و بی غلط در محضر قاضی میگوئی تا به نفع تو حکم میدهد جواب داد : اول کلاه خودم را قاضی میکنم ... 🗞 @Ancients