کلیسای مریم مقدس یا کلیسای آسدوادزادزین (به زبان ارمنی به معنی مریم مقدس) دومین کلیسای قدیمی شهر اصفهان است و در سال ۱۶۱۳ میلادی و در زمان حکومت صفویه توسط یکی از تاجران آن دوران به نام «آوِدیک باباکیان» ساخته شده است.
کلیسای هاکوپ، یا کلیسای یعقوب مقدس، قدیمیترین کلیسای شهر اصفهان است که در سال ۱۶۰۷ میلادی ساخته شده است. در سال ۱۶۱۳ میلادی در اطراف این کلیسا ، ساختمان کلیسای مریم مقدس را ساختهاند و در حال حاضر کلیسای هاکوپ در داخل کلیسای مریم مقدس و در ضلع شمالی آن قرار دارد.
پلان اولیه کلیسای حضرت مریم به شکل صلیب بوده است که به علت تخریب بازوی جنوبی آن در سال ۱۸۴۳ میلادی به شکل مستطیلی درآمده است.
۳ گنبد کوچک قوسی شکل کلیسای حضرت مریم و سقف بنا بر روی قوسهایی تکیه کردهاند که بر روی ستونهای پهن متصل به دیوارهای شمالی و جنوبی قرار دارند. از سه گنبد کوچک بنا گنبد میانی نسبتاً بزرگتر است
این کلیسا بازدید عمومی ندارد.
🗞 @Ancients ⏳
تصویری بسیار ماندگار ، زنده یاد جبار باغچه بان در کلاس درس ❤️
نیک مردی که به ناشنوایان و نابینایان زندگی بخشید. بنیانگذار کودکستان و مدرسه ناشنوایان در ایران.
🗞 @Ancients ⏳
الاغ گفت :
رنگ علف قرمز است!
گرگ گفت :
نه سبز است!
باهم رفتند پیش سلطان جنگل( شیر )
و ماجرای اختلاف را گفتند
شیر گفت:
گرگ را زندانی کنید...
گرگ گفت :
ای سلطان، مگر علف سبز نیست
شیر گفت: سبز است
ولی دلیل زندانی کردن تو
بحث کردنت با « الاغ » است...
🗞 @Ancients ⏳
تصویربازسازی شده کعبه زرتشت دربرابر آرامگاه داریوش درنقش رستم
کاربرد این بنا هنوز به طورقطع مشخص نشده. برخی باستان شناسان این مکان را محل حفظ کتاب اوستا وبرخى يك رصدخانه وتقويم ميدانند.
🗞 @Ancients ⏳
میرزا محمد قاسم خان قاجارسفیر ایران در روسیه بود، وی در دوران حضورش در روسیه به آموختن آشپزى پرداخت و پس از حضور در رشت،غذایى را ابداع کرد و بعدها بنام او به "میرزا قاسمى"مشهور گردید!
🗞 @Ancients ⏳
مسجد جامع «اشترجان » در ۳۶ كیلومتری جنوب غربی اصفهان در منطقه لنجان واقع شده و به استناد كتیبه های تاریخی آن، در سال ۷۱۵ به دستور خواجه فخرالدین محمدبن محمودبن علی اشترجانی ساخته شده است این مسجد یكی از نمونه های نفیس معماری ایلخانی از اواخرسلطنت محمد خدابنده (اولجایتو) به شمار میآید. بر اساس کتیبهای بر سردر شمالی بنا، کاشی کاران مسجد استاد احمد و حاجی محمد قطاع تبریزی بودهاند؛ و در کتیبه سنگاب مسجد، نام واقف آن، غلامعلی علی داد، آمده است. در ضمن تعمیرات کاشی کاری سردر اصلی (شمالی) این مسجد، در زیر تزیینات قرن هشتم هجری قمری، کتیبهای به خط کوفی و به سبک کتیبههای دوره سلجوقیان به دست آمده است که نشان میدهد مسجد را در این دوره بنیان گذاشتهاند و بنای فعلی در واقع حاصل تجدید بنایی با الحاقات بسیار در قرن هشتم هجری قمری است.
🗞 @Ancients ⏳
گفتار حکیم توس درباره مدارا کردن
حافظ بزرگوار این سخن حکیم توس را اینچنین جلا داده که:
آسایش دوگیتی تفسیر این دوحرفست
با دوستان مروت ، با دشمنان مدارا
همه شاعران و بزرگان ادب ایران زمین بعد از فردوسی ،مانند حافظ و سعدی و... وامدار سخن او هستند و در پیشگاه او به معرفت رسیدهاند.
🗞 @Ancients ⏳
در کشور روسیه تازه انقلاب شده بود
بلشویک ها تمام خانواده تزار را قتل عام کرده بودند... مردی در میدان سرخ مسکو اعلامیه پخش میکرد. کا گ ب او را دستگیر کرد.
پس از بازرسی متوجه شدند که همه اعلامیه هایش سفید است. به او گفتند:چرا برگه سفید پخش میکنی
و چیزی رویش ننوشته ای؟
جواب داد: دیگر چیزی برای نوشتن نمانده
همه چیز مثل روز روشن است...
🗞 @Ancients ⏳
تصویری از پیامی که "ویلیام جورج هایرنز" قاتل زنجیره ای آمريكايى با رژ لب بر روی دیوار اتاق (صحنه قتل) یکی از سه قربانیانش نوشته بود. متن این پیام بدین شرح بود:
”به خاطر خدا مرا دستگیر کنید قبل از این که کس دیگری را بکشم. من نمی توانم خودم را کنترل کنم”. همین پیام باعث شد که پلیس به او لقب «قاتل رژ لبی» را بدهد. او پس از ۶۵ سال حبس در سال ۲۰۱۲ در زندان درگذشت.
🗞 @Ancients ⏳
مولانا دو داستان داره که درست نقطه مقابل همدیگه هستند.
یکی داستان خرسیه که یک پهلوان از چنگ یک اژدها نجاتش میده، و ازون به بعد اون خرس بابت خدمتی که پهلوان بش کرده بود، باش رفیق میشه. یک روز که پهلوان خوابیده بوده، یک مگس میشینه روی پیشانی پهلوان. خرس برای اینکه خوبی کرده باشه و مگس رو از صورت رفیقش دور کنه، یه تخته سنگ برمیداره و میکوبه رو پیشونی اون بدبخت و تو خواب میکشدش.
اون یکی داستان مرد فرزانهایه که داشته از جایی رد میشده و میبینه یک نفر زیر درخت با دهان باز دراز کشیده و خوابش برده، و یک مار داره میره تو دهنش. یه درخت سیب اونجا بوده و چندتا سیب افتاده بوده پای اون درخت و همونجا گندیده بوده.
چندتا ازون سیبهای گندیده رو برمیداره، یه چوب هم پیدا میکنه و میره سراغ طرف. بیمقدمه با چوب میزندش، و تا اون مرد بیدار میشه میگه این سیبها رو بخور، اگه نخوری میزنم. وقتی یکم ازش خورد، میگه بلند شو بدو، و گرنه میزنم.. طرف که خیلی شوکه شده بوده میپرسه چته تو چه مرضی داری که با من اینجوری میکنی؟ اما جوابی نمیگیره. و این سیب فاسد خوردن و دویدن ادامه پیدا میکنه تا اینکه بالا میاره و اون مار هم میاد بیرون. و میفهمه همه این کارها برای نجات دادنش بوده. اگه از خواب بیدارش میکرد و میگفت مار رفت تو شکمت، دچار پنیک میشد و همونجا تموم میکرد.
اولی رو در توصیف احمقها به کار میبره، که خوبی کردنشون هم شره؛ و دومی رو درباره پیامبران، که انسان رو به سختی میندازن، اما هدفشون نجات دادنه. ازونجایی که فهممون نمیرسه چه هیولایی درونمون قرار گرفته، توضیح دادن دربارهش بیفایدهست، گاهی باید بزنند تو گوشمون.
برای راوی سوم شخص، تفاوت مرد فرزانه و خرس ابله، کاملا واضحه. اما در هر دو مورد، یک نفر در خواب بوده. اونی که در جایگاه آدم خوابیدهست، فرقشون رو چطور باید تشخیص بده؟ ما آدمهای به خواب رفتهای هستیم که در دنیایی که در اون قرار گرفتهایم، هم داره سنگ میفته رو صورتمون، هم داره سیب فاسد به خوردمون داده میشه. چون هر دو برامون ناخوشایند هستند، فکر میکنیم از یک جنس هستند و برامون قابل تفکیک نیست. بنابراین همه رو با هم پس میزنیم. در حالی که توش بالا آوردنهایی بوده که لازم بوده از سر بگذرونیم تا سالم بمونیم. و آدمهایی که قابلیت تفکیک کردن ندارند، طعمه مار میشن.
خرسهای ابله، پیشونی سفیدند. از جهیدنشون روی گزینههای اکستریم، میشه شناختشون. اینها مغزهای شاخکی دارند. هرچه که شاخکهاشون حس کنه، رفتارشون رو تعیین میکنه. پردازشی در کار نیست. فقط واکنش هستند. اما برای پیدا کردن مرد فرزانه باید کمی دقت کرد: کی از همه جدیتره ولی از جدیتش برای رسیدن به اکستریم استفاده نمیکنه؟ اگه بیهوش شده باشید و بیدار بشید و ببینید یک نفر داره با تیغ برشهایی روی پاتون میزنه، چه نتیجهای میگیرید؟ قطعا قصد کشتن شما رو نداشته، چون با همون تیغ میتونست گلوتون رو ببره. اونی که گلو رو ول کرده داره با پاهاتون ور میره قاتل نیست. پزشک اورژانسه.
مرد فرزانه اونیه که بت گیر میده، ولی نه یه جوری که از کار بندازتت. اگه مثل یک سگ داشت پاچه شلوارت رو میگرفت، ولی ساق پات رو نمیدرید، یعنی میخواد بکشونتت به جایی.
@ancients
برگردان سنگ نوشته ای مصری که درباره ی داریوش هخامنشی و بازگوکننده ی جایگاه این شاه در نزد مصریان است ، در زیر آمده است :
داریوش (آن تویوش) که زاده ی الهه نیت (مادر خدایان مصری) است ، همه ی چیزهایی را که خدا آغاز کرد انجام داد . همه چیز که قرص آفتاب آنها را در برگرفته در هنگامی که در شکم مادر جای داشت و هنوز به زمین نیامده بود . نیت او را پسر خود دانست – به او فرمان داد ، دست خود را با کمال به سوی او برد تا دشمنان او را بر افکند ، چنان که از برای پسر خود کرد . او قوی شوکت است . او دشمنان خود را در همه ی سرزمین ها نابود می کند . شاه مصر بالا و پایین ، داریوش که تا همیشه پاینده است شاهنشاه بزرگ پسر ویشتاسب هخامنشی . او پسر او (نیت) است . نیرومند و جهانگیر است همه ی بیگانگان با پیش کش های خود رو به او می آورند و برای او کار می کنند.
🗞 @ancients
وقتی به تختی پیشنهاد تبلیغ عسل دادند، در پاسخ گفت: من با خوردن عسل پهلوان نشدم
خاک و خل خوردم و خوراکم نان و پنیر بود و با سختیها ساختم و تمرین کردم تا به جایی رسیدم!
🗞 @Ancients ⏳