eitaa logo
تاریخ ایران و جهان باستان
80.2هزار دنبال‌کننده
36.5هزار عکس
4.6هزار ویدیو
13 فایل
ملتی که تاریخ خود را نداند، مجبور به تکرار آن است هر روز با مطالب جالب سیاسی و تاریخی 💐💐 پذیرش تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4048027657C227a3cbb22
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا استاد شهریار از پزشکی انصراف داد؟ یکی از خاطراتش مربوط به همان دوران دانشجوی پزشکی بودنش هست که می‌گفت: در زمان دانشجویی مطبی در تهران دایر کرده بودم و مریض می‌دیدم. روزی دختری به مطبم آمد و گفت: "آقای دکتر دستم به دامنت پدرم دارد می‌میرد!" می‌گفت سریع وسایل پزشکی‌ام را برداشتم و از در مطب بیرون زدم. وقتی آنجا رسیدم دیدم خانه‌ی مخروبه‌ای است که کف آن معلوم بود که گلیمی یا زیلویی بوده که از نداری برده‌اند و فروخته‌اند. یک گوشه اتاق پیرمردی وسط لحاف شندره‌ای دراز کشیده بود و ناله می‌کرد. پدر را معاینه کردم. و چند قلم دارو نوشتم و دست دخترک دادم و گفتم برو فلان جا از آشناهای من هست. این داروها را مجانی بگیر و بیاور. همه این کارها را کردم و نشستم بالای سر بیمار زار زار گریه کردن. می‌گفت صاحب مریض (همان دخترک) آمده بود بالای سرم دلداری‌ام می‌داد که: "عیب نداره آقای دکتر! خدا بزرگه، انشالله خوب می‌شه!" می‌گفت خب من با این روحیه چطور می‌تونستم پزشک بشم؟ راست هم می‌گفت. سید محمد حسین بهجت تبریزی نیامده بود که دکتر باشد! آمده بود تا شهریار شعر ایران شود... 🗞 @Ancients
حکایت خویشاوند بیگانه پادشاهی دستور داد گوسفندی را سر بریدند و آن را کباب نمودند. پادشاه به وزیر خود گفت: برو دوستان و نزدیکانت را بگو که بیایند، تا دور هم بشینیم و این گوسفند را با هم بخوریم. وزیر لباس مبدلی پوشید و به میان جمعیت شهر رفت و فریاد زد: ای مرد به فریادم برسید که خانه من آتش گرفته و دار و ندار زندگیم در حال سوختن است. تعداد اندکی از مردم حاضر شدند که همراه وزیر بروند و در خاموش کردن آتش به او کمک کنند. وقتی به خانه رسیدند، با کباب گوسفند و نوشیدنی های رنگارنگ از آنها پذیرایی شد. پادشاه از وزیر خود پرسید: چرا دوستان و نزدیکانت را دعوت نکردی!؟ وزیر گفت: اینها دوستان ما هستند، کسانی که شما آنها را دوست و خویشاوند می پنداشتید، حتی حاضر نشدند یک سطل آب هم بر رو خانه آتش گرفته ما بریزند. آری دوستان... بیگانه اگر وفا کند، خویش من است 🗞 @Ancients
ﻋﺘﯿﻘﻪﻓﺮﻭﺷﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺭﻋﯿﺘﯽ ﺳﺎﺩﻩﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ . ﺩﯾﺪ ﻛﺎﺳﻪﺍﯼ ﻧﻔﯿﺲ ﻭ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ ڪﻪ ﺩﺭﮔﻮﺷﻪﺍﯼ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﮔﺮﺑﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺏ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ . ﺩﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﻗﯿﻤﺖ ڪﺎﺳﻪ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺪ ﺭﻋﯿﺖ ﻣﻠﺘﻔﺖ ﻣﻄﻠﺐ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻗﯿﻤﺖ ﮔﺮﺍﻧﯽ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻣﯽﻧﻬﺪ. ﻟﺬﺍ ﮔﻔﺖ : ﻋﻤﻮﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﮔﺮﺑﻪ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺁﯾﺎ ﺣﺎﺿﺮﯼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ؟ ﺭﻋﯿﺖ ﮔﻔﺖ: ﭼﻨﺪ ﻣﯽﺧﺮﯼ؟ ﮔﻔﺖ : ﯾﻚ ﺩﺭﻫﻢ . ﺭﻋﯿﺖ ﮔﺮﺑﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻋﺘﯿﻘﻪ ﻓﺮﻭﺵﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺧﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ . ﻋﺘﯿﻘﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﭘﯿﺶ ﺍﺯﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﮔﻔﺖ : ﻋﻤﻮﺟﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﺑﻪ ﻣﻤڪﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺗﺸﻨﻪﺍﺵ ﺷﻮﺩ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ڪﺎﺳﻪ ﺁﺏ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ . ﺭﻋﯿﺖ ﮔﻔﺖ : ﻗﺮﺑﺎﻥ ، ﻣﻦ با این ڪاسه ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ پنجاه ﮔﺮﺑﻪ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪﺍﻡ، ڪﺎﺳﻪ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻧﯿﺴﺖ ، عتیقه است. 💥ﻫﺮﮔﺰ ﻓڪﺮ ﻧڪﻨﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ... ممکنه ساده باشند ولی ساده لوح نیستند!!!! 🗞 @Ancients
برای مردم غمگین زندگی در شهر آسانتراست. در شهر شخص می تواند صدسال زندگی کند بدون اینکه متوجه شود مرده و خیلی وقت پیش تبدیل به خاک شده است . 🗞 @Ancients
ساخت مجسمه مسیح در ریودوژانیرو، برزیل، دهه 1920 🗞 @Ancients
دینار کویت ۱۲۷ هزار تومان(فعلا) حقوق یک‌کارگر در کویت ماهی تقریبا ۱۳۰۰ دینار است یعنی ماهی ۱۶۵ میلیون تومان 🗞 @Ancients
قیمت زمین در سال ۱۳۵۲ 🗞 @Ancients
در زمان قدیم صندوق صدقات به شکل ستون سنگی بود؛ این صندوق‌ها حفره‌ای داشتند که دست در آن فرو می‌رفت و مشخص نبود که از آن پول برمی‌دارند یا پول می‌گذارند. اینطوری آبروی محتاج حفظ می‌شد. 🗞 @Ancients
ناصرالدين شاه حرمسرایی عریض داشت که وصف آن در تاریخ‌ و سفرنامه ‌های آن دوره آمده است به سخن عین‌السلطنه 112زن‌ عقدی و صیغه‌ای داشت که به همراه نوکر و کلفت‌ها بیش از 2000 نفر بودند! 🔥کانال رسمے 🔥 🗞 @Ancients
تا زمانی که تودۀ مردم برای بهبود حال یکدیگر احساس مسئولیت نمی کنند در آن جامعه هرگز عدالت اجتماعی تحقق نخواهد یافت... 👤 🗞 @Ancients
نوشته ای بسیار زیبا از کتاب "کنت مونت کریستو" اثر الکساندر دوما: در این دنیا نه خوشبختی هست و نه بدبختی فقط قیاس یک حالت با حالتی دیگر است.تنها کسی که حد اعلای بدبختی را شناخته باشد ، میتواند حد اعلای خوشبختی را نیز درک کند. میبایست انسان خواسته باشد بمیرد، تا بداند زنده بودن چقدر خوب است. پس زندگی کنید و خوشبخت باشید.هرگز فراموش نکنید که تا روزی که خداوند بخواهد آینده ی انسان را آشکار کند، همه ی شناخت انسان در دو کلمه خلاصه میشود، انتظار کشیدن و امیدوار بودن... 🗞 @Ancients
خواجه ای غلامش را به بازار فرستاد که انگور و انار و انجیر بخرد و زود بیاید. غلام رفت و دیر آمد و انگور تنها آورد... خواجه او را بسیار زد و گفت: چون تو را پی کاری می فرستم باید چند کار کنی و زود بیایی، نه آنکه پی چند کار می روی، دیر بیایی و یک کار کنی. غلام گفت: به چشم، از این به بعد... پس از چند روز اتفاقا خواجه مریض شد و او را پی طبیب فرستاد. غلام رفت و زود برگشت و چند نفر همراه خود آورد. خواجه گفت: اینها چه کسانی هستند؟ گفت: تو با من گفتی چون پی کارت فرستم، چند کار بکن و زود بیا. اکنون این طبیب است که جهت معالجه آورده ام، این غسال است که اگر مردی غسلت دهد، این آخوند است که بر تو نماز خواند، این تلقین خوان است، این قبر کن است و این قرآن خوان‌!!! 🗞 @Ancients
گرنیکا (guernica) شهر کوچکی در اسپانیا بود که طی جنگ های داخلی اسپانیا توسط فرانکو اشغال و توسط هیتلر بمباران و تقریبا ویران شد و یک سوم جمعیتش کشته شدند. بر اثر تداوم و شدتِ ظلم و اتفاقاتی که رخ داده بود در رفتار مردم شهر خشونت، تنفر، خشم، بی پناهی و لاعلاجی موج میزد. همه اینها رو پیکاسو در شاهکاری با همین اسم (گرنیکا) نقاشی کرد و همه این حس های متفاوت و رنجی که مردم میبردند را ترسیم کرد. تو نمایشگاهی اوتو آبتز (Otto Abetz) سفیر نازی به پیکاسو میگه این تابلو اثر شماست؟ پیکاسو میگه: نه قربان، کارِ شماست. 🗞 @Ancients
گردو فروش ! ﻓﺮﺩﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ . ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ ،ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺩ . ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﯾﮏ ﮐﯿﻠﻮ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ ﻭ ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺷﺪ . بعد گفت : ﭘﺲ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﮐﻢ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯿﺪ . ﺍﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻼﺧﺮﻩ ﮔﺮﺩﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ . ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﮔﺮﺩﻭ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﺑﺪﻫﯿﺪ . ﻭ ﺑﺎ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺩﯾﮕﺮ ﮔﺮﺩﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩﮐﻪ ﮔﺮﺩﻭﯼ ﺳﻮﻡ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ . ﮔﺮﺩﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﮐﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ﺯﺭﻧﮕﯽ ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﯾﮑﯽ، ﯾﮑﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﮔﺮﺩﻭﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺗﺼﺎﺣﺐ ﮐﻨﯽ. ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺳﻤﺞ ﮔﻔﺖ : ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺩﺭﺳﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻫﻢ ﻋﻤﺮ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺵ، ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ﻭﻟﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ،ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯽﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﯿﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﺕ ﺍﺯ ﮐﻒ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ، ﻧﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ، ﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻟﺬﺕ ببرید 🗞 @Ancients
نگاهی به مقاومت فرانسه در دوران اشغال آلمان نازی و حکومت دست نشانده ویشی. می ۱۹۴۰ فرانسه به اشغال ارتش آلمان درآمد. با سقوط پاریس، دولت فرانسه تصمیم گرفت تا به طور موقت پایتخت را از پاریس به شهر «ویشی» منتقل کند. 🗞 @Ancients
‏ابوریحان بیرونی 600 سال قبل از گالیله پی برد که زمین گرده و 500 سال قبل از کوپرنیک هم میدونست که زمین به دور خورشید می‌چرخه. در کتاب التفهیم با تصاویر ترسیمی هم اثبات کرده هم برای آیندگان سند ساخته. 🗞 @Ancients
انگلیسی‌ها مثال خوبی برای مردم جهان به شمار می روند! آنها با محافظه کاری خود هرگز خود را به جایی نمی‌کشانند که سرانجام دچار پشیمانی شوند؛ جنگِ آنها برای آزادی خودشان است و اگر نان ندارند خوب می دانند که چگونه باید برای قاپیدن نان از دست دیگری دولت‌ها را به جان یکدیگر بیندازند! نبرد من آدولف هيتلر 🗞 @Ancients
"پائولو كوئليو" تعبير زندگی را بر دو بال شادی و عشق در قالب داستاني چنين مي سرايد: شخصی نزد عارف بزرگي رفت و گفت: زندگی را چگونه بگذرانم تا خداوند از اعمال من راضی باشد؟ عارف بزرگ گفت: تنها يک راه وجود دارد، زندگی با عشق! لحظاتی بعد شخص ديگري نزد عارف آمد و همين سوال را پرسيد و عارف گفت: تنها يك راه وجود دارد، زندگی با شادی! شخص اول كه در آنجا نشسته بود با حيرت پرسيد: اما شما به من توصيه ی ديگري كرديد، استاد! عارف گفت نه دقيقا همين توصيه را كردم! به ياد داشته باشيم! زندگي مكتب است برخي از درس ها را بايد بر آسمان نوشت تا همه آن را بشنوند و بفهمند! 📙 🗞 @Ancients
گاندی دو روز قبل از ترورش گفته بود:اگر قرار است که با گلوله یک دیوانه بمیرم باز هم باید خنده بر لبانم جاری باشد و هیچ خشمی نباید درونم باشد زیرا خداوند در قلبم ساکن و بر لبانم جاری است 🗞 @Ancients
در آیینه نگاه کن و اگر صورتی زیبا داری کاری انجام بده که مناسب جمالت باشد، و اگر صورتت زیبا نیست، زشتی کردار را بر آن میفزا… “افلاطون” 🗞 @Ancients
تصویری از یک روز بارانی در تهران سال ۱۳۵۵ 🗞 @Ancients
یکی از مود ترین نامه هایی که خوندم نامه ی علی شریعتی به عشقش موقعی که دعوا کرده بودن بود: "عزیز مهربان بد اخلاق صبور تند جوش، امید‌ بخش یأس آور، پرحرف حرف نشنو، بدترین بد و خوب‌ ترین خوب، با وی نتوان زیستن، بی وی نتوان بودن؛ یک جور درهم برهم شلوغ پلوغ قرو قاطی عزیزی که تورا نمی‌توانم تحمل کنم و دنیا هم بی تو تحمل ناپذیر است." - کاملشو توی عکس میتونین بخونین. 🗞 @Ancients
وقتی یکی از دانشجویان از "مارگارت مید" پرسید نخستین نشانه‌ی تمدن در یک فرهنگ چیست؟ دانشجو انتظار داشت تا "مید" درباره‌ی سفال یا سنگ آسیاب حرف بزند، ولی "مید" گفت نخستین نشانه‌ی تمدن در یک فرهنگِ باستانی استخوان رانی بوده که شکسته شده و دوباره جوش خورده. "مید" توضیح داد که چنانچه پای شما در یک قلمروی حیوانی بشکند، شما می‌میرید. نمی‌توانید از خطر فرار کنید، برای نوشیدن به رودخانه بزنید یا برای غذا شکار کنید. شما خوراکی هستید برای جانوران پرسه‌زن. هیچ حیوانی با پای شکسته آنقدر دوام نمی‌آورد تا استخوانش جوش بخورد. استخوان شکسته‌ی رانی که جوش خورده است گواهی‌ست بر اینکه کسی زمان صرف کرده تا با شخص پاشکسته همراهی کند. محل جراحت را بسته، شخص را نگهداری و تیمار کرده تا سلامت و بهبودی پیدا کند. "مید" گفت: کمک به دیگری در عین دشواری، همان‌ جایی‌ست که تمدن آغاز می‌شود. ما وقتی در اوج شکوفایی خود هستیم که به دیگران یاری می‌رسانیم. پ.ن: مارگارت مید استاد برجسته‌ی انسان‌شناس آمریکایی‌ست که در حوزه‌ی تخصصش کتاب‌های مطرح و ماندگاری دارد. 🗞 @Ancients
قدیمی‌ترین اثری که از کاربرد ریاضیات توسط انسان‌ها حکایت داره، یه تیکه استخونه به اسم استخوان لبومو (Lebomo). قدمتش بین ۴۳ تا ۴۴هزار ساله. رو این استخوان یه سری نشانه‌ها هست که گویا ازش برای شمردن استفاده می‌شده. و تعدادش؟ ۲۹ تا به نظر میاد که این شاخص یه جور تقویم قمریه. اما ‏تقویم به چه دردشون می‌خورده؟ دیوید دارلینگ در کتاب جامع ریاضیات میگه از اونجا که در اون منطقه (آفریقای جنوبی) هنوز سیستم کشاورزی راه نیفتاده بود، به نظر میاد این سیستم تقویم صرفا برای حساب‌کتاب پریود زنان استفاده می‌شده. درواقع زنان آفریقایی نخستین ریاضیدانان تاریخ بودن یه جورایی ! 🗞 @Ancients
هر چند وقت یک بار بد نیست 5 قانون مهم دنیا را برای درک بهتر موفقیت برای خود مرور کنید: 1. قانون مورفی (Murphy’s Law) هر خطا و اشتباه ممکنی در جهان رخ خواهد داد. تفسیر این قانون در واقع می‌گوید که از هر اتفاقی در زندگی‌تان بترسید، برای شما رخ می‌دهد. پس اگر احتمال بروز اشتباه یا خطایی را در هنگام انجام کاری می‌دهید، شرایط را به نوعی تغییر بدهید که مانع از بروز این اشتباهات شوید. 2. قانون کیدلین (Kidlin’s Law) اگر بتوانید مشکلات خود را به طور کامل و واضح روی کاغذ بنویسید و جزییات آن را مشخص کنید، در واقع نصف مشکل را حل کرده‌اید. چنین قانونی برای جهت دادن به ذهن شما در مواقعی است که نمی‌دانید چطور مشکلات پیش آمده را حل و شرایط را مدیریت کنید. با نوشتن و شرح کامل موضوع، ذهن شما به دید درستی از مشکل می‌رسد و می‌توانید مسیر درست را بهتر تشخیص دهید. 3. قانون گیلبرت (Gilbert’s Law) بزرگ‌ترین مشکل هنگام انجام دادن کاری، این است که کسی به شما نمی‌گوید دقیقا باید چه کاری انجام دهید. برقرار نشدن ارتباط صحیح بین کاری که باید انجام شود و تصوری که در ذهن شما است، باعث می‌شود روند صحیحی طی نشود و نتیجه رضایت بخش نباشد. 4. قانون والسون (Walson’s Law) اگر همیشه اطلاعات و هوش را در اولویت قرار دهید، پول به طور مداوم به سمت شما خواهد آمد. فراموش نکنید که برای موفقیت در هر کاری علاوه بر هوشمندی، به آگاهی و دانش نیاز است. اگر بتوانید این دو را همیشه با هم همراه کنید، موفقیت دائمی در زندگی شما تضمین می‌شود. 5. قانون فالکلند (Falkland’s Law) زمانی که مجبور نیستید درباره چیزی تصمیم بگیرید، پس بهترین کار این است که تصمیمی نگیرید. به این دلیل که تصمیمات عجولانه و ناآگاهانه در نهایت عواقب منفی و مشکلات زیادی در زندگی شما ایجاد می‌کند. 🗞 @Ancients