دالامپر (دالانپر) نام کوهی است در نقطهٔ صفر مرزی ایران، ترکیه و عراق به طوری که قله این کوه متعلق به این سه کشور است و از فراز آن خاک هر سه کشور قابل مشاهده است. این کوه که جزء بکرترین مناطق کشور محسوب میشود و در ۴۵ کیلومتری ارومیه و ۳۵ کیلومتری اشنویه قرار گرفته، دارای یخچالهای طبیعی چند هزار ساله و چند دریاچهی طبیعی است که یکی از مهمترین دریاچههای آن، دریاچه دالامپر است. دریاچه دالامپر یکی از زیباترین و بکرترین جاهایی است که در ایران میتوان به آن سفر کرد. این مجموعه بینظیر از آبوهوا، سبزی، نور و آب را در کمتر جایی میتوانید پیدا کنید. این دریاچه دایرهای شکل که محلیها آن را «مام الشیخ» مینامند؛ ظاهرا مام الشیخ ارباب روستای دالامپر بوده؛ در ارتفاع ۲۷۰۰ متری کوه دالامپر قرار گرفته و ۴۵۰ متر قطر دارد. دریاچه دالامپر هرساله به ویژه در فصلهای بهار و تابستان در دامنه کوه دالامپر ایجاد میشود.
دالانهای برفی یکی دیگر از مشخصههای شگفتانگیز دامنههای دالامپر است. حفرههایی که به واسطه جریان مستمر آب میان برفها به این شکل درآمدهاند.
🗞 @Ancients ⏳
بهای چشم و عقل
فقیری از روزگار نامساعد، پیش شخصی بنالید. آن شخص گفت: ای درویش! دوست داری تا تو را چشم نبود و ده هزار درهم در دستت بود؟ درویش گفت: نه. گفت: خواهی که عقلت نبود و ده هزار درهم بود؟ گفت: نه. آن عارف گفت: ای مسکین! به دو حرف، تو را بیست هزار درهم حاصل است، تو را چه جای شکایت است؟!
خواجه عبدالله انصاری، کشف الاسرار
برگرفته از کتاب متون عرفانی به زبان فارسی
نوشته دکترحسین الهی قمشه ای
قدر داشته هامونو بدانیم..
سلامتی سرمایه اصلی ماست!
🗞 @Ancients ⏳
این باروت دان دارای محفظة چرمی به رنگ قهوهایِ روشن با درپوشی از چوب است. دارای دو عدد درپوش است؛ یکی برای اندازه گیری و دیگری که دهانۀ گشادتری دارد، برای ریختن باروت در ظرف بوده است. در زیر باروت دان سه قطعه چوب برای پایه های آن تعبیه شده است. تسمه ای از درپوش کوچک به چوب درپوش بزرگ قلاب شده و در انتها به محفظة چرمی باروت دان متصل است.کمربند چرمی از بدنه باروت دان آویزان است و در انتها از میان قلابی فلزی میگذردکه به منظور آویزان کردن باروتدان در نظر گرفته شده است.
محل نمایش: ساختمان موزه رضوی، گنجینه سلاح
🗞 @Ancients ⏳
اگر را کاشتند سبز نشد !
میگویند روزی ساربانی که ازکنار یک روستای کویری میگذشت به یک زمین خشک و خالی رسید و شترهایش را آنجا رهاکرد دراین وقت ناگهان یکی از روستاییان آمد و شتر را زیر باد کتک گرفت ساربان گفت چه می کنی مرد؟چرا حیوان بینوا را می زنی؟ روستایی گفت چرا می زنم؟مگر نمی بینی که دارد توی زمین من می چرد و از محصول من میخورد؟
ساربان گفت چه می گویی مرد؟در این زمین که تو چیزی نکاشته ای به من نشان بده که شتر چه خورده؟
روستایی گفت: چیزی نخورده؟اگرمن همه ی زمین را گندم کاشته بودم شتر تو آمده بود و همه چیز را خورده بودآن وقت چه میکردی؟
ساربان گفت: اگر را کاشتند سبز نشد.
این مثل زمانی استفاده می شود که یک نفر بخواهد از یک کار اتفاق نیفتاده یا محال یک نتیجه ی قطعی بگیرد.
🗞 @Ancients ⏳
فتحعلی شاه خطاب به سفیرش در استانبول چنین می نویسد:
"در باب فرانسه غوررسی (بررسی) خوبی بکن و ببین فرانسه هم یکی از ایلات فرنگ است یا گروهی و ملکی دیگر است؟ بناپارت نام، کافری که خود را پادشاه فرانسه می داند، کیست و چه کاره است؟... درباب انگلستان تحقیق جداگانه و علی حده بکن و ببین از چه قماش مردم و از چه قبیل قوم اند؟ اینکه می گویند در جزیره ای ساکن اند، ییلاق و قشلاق ندارند و قوت قالبشان ماهی است راست است یا نه؟ اگر راست باشد چطور ممکن است یکی در جزیره بنشیند و هندوستان را فتح کند؟... همچنین صرف مساعی و اقدام بنما و بفهم در میان انگلستان و لندن چه نسبت است؟ آیا لندن جزئی از انگلستان است یا انگلستان جزئی از لندن؟...
(در آخر) ببین که احسن طریق برای هدایت فرنگیان گمراه به شاهراه اسلام و بازداشتن ایشان از اکل میته (خوردن مردار) و لحم خنزیر (گوشت خوک) کدام است؟» :)
منابع:
از سفرنامه سر جونز هارفورد، همچنین کتاب سرگذشت حاجی بابا اصفهانی نوشته جیمز موریه
🗞 @Ancients ⏳
من شبیه کوهم امّا از وسط تا خورده ام
تو تصور می کنی چوبِ خدا را خورده ام
نه! خیال بد نکن، چوب خدا اینگونه نیست
من هرآنچه خورده ام از دست دنیا خورده ام
ساده از من رد نشو ای سنگدل، قدری بایست
من همان « فرش ِ گران سنگم » ، فقط پا خورده ام
قطره ام امّا هزاران رود ِ جاری در من است
غرق در دلشوره ام انگار دریا خورده ام
دائما در حال تغییرم ، بپرس از آینه
بارها از دیدن تصویر خود جا خورده ام
🗞 @Ancients ⏳
نظافتچی ساختمان یک زن جوان است که هر هفته همراه دخترک پنج سالهش میآید.
امروز درست جلوی واحد ما صدای تی کشیدنش قاطی شده بود با گپ زدنش با بچه.
پاورچین، بیصدا، کاملا فضول رفتم پشت چشمیِ در، بچه را نشانده بود روی یک تکه موکت روی اولین پله.
بچه گفت: بعد از اینجا کجا میریم؟
مامان: امروز دیگه هیچجا. شنبهها روز خالهبازیه...
کمی بعد بچه میپرسد: فردا کجا میریم؟
مامان با ذوق جواب میدهد: فردا صبح میریم اونجا که یه بار من رو پلههاش سُر خوردم...
بچه از خنده ریسه میرود.
مامان میگوید: دیدی یهو ولو شدم؟
بچه: دستتو نگرفته بودی به نرده میفتادیا...
مامان همانطور که تی میکشد و نفسنفس میزند میگوید: خب من قویام.
بچه: اوهوم، یه روز بریم ساختمون بستنی...
مامان میگوید که این هفته نوبت ساختمون بستنی نیست.
نمیدانم ساختمان بستنی چیست، ولی در ادامه از ساختمان پاستیل و چوبشور هم حرف میزنند.
بعد بچه یک مورچه پیدا میکند، دوتایی مورچه را هدایت میکنند روی یک تکه کاغذ و توی یک گلدان توی راهپله پیادهاش میکنند که بره پیش بچههاش بگه منو یه دختر مهربون نجات داد تا زیر پا نمونم.
نظافت طبقه ما تمام میشود...
دست هم راه میگیرند و همینطور که میروند طبقه پایین درباره آندفعه حرف میزنند که توی آسانسور ساختمان بادامزمینی گیر افتاده بودند.
مزهی این مادرانگی کامم را شیرین میکند، مادرانگیای که به زاییدن و سیر کردن و پوشاندن خلاصه نشده، مادر بودنی که مهدکودک دو زبانه، لباس مارک، کتاب ضدآب و برشتوکِ عسل و بادام نیست.
ساختن دنیای زیبا وسط زشتیها از مادر، مادر میسازد
🗞 @Ancients ⏳
سهشنبه؛
30 آبان 1402 هجریخورشیدی؛
21 نوامبر 2023 میلادی؛
7 جمادیالاولی 1445 هجری قمری
🔹روز حکمت فلسفه/ روز بزرگداشت ابونصر فارابی
🔹منعقد شدن عهدنامه نصوح پاشا یا عهدنامه دوم استانبول میان امپراتوری صفوی و امپراتوری عثمانی - 991 ش/ 1612 م
🔹اعطای لقب سردار ملی به ستارخان و سالار ملی به باقرخان توسط مجلس شورای ملی - 1292 ش
🔹جنگ خیابانی ژاندارمهای ایران به فرماندهی کلنل پسیان با سپاهیان روس و تصرف همدان توسط ژاندارمها - 1294 ش
🔹زادروز زندهیاد بیژن جلالی شاعر مطرح - 1306 ش
🔹نمایش دختر لر، نخستین فیلم ناطق ایرانی به روی پرده سینما مایاک در خیابان لالهزار تهران - 1312 ش
🔹درگذشت عبدالحسين ميرزا فرمانفرما رئيس الوزرای سابق ايران، سياستمدار دوران قاجار و پهلوی - 1318 ش
🔹درگذشت حجتالاسلام و المسلمین سید حسن شجاعی کیاسری فقیه و مفسر قرآن، نماینده مردم ساری در دوره های دوم، سوم، چهارم و هفتم مجلس شورای اسلامی - 1393 ش
🔹درگذشت دکتر سیروس مرادیزاده روانشناس متبحر - 1399 ش
🔹روز جهانی تلویزیون
🔹اختراع گراموفون توسط توماس ادیسون مخترع آمریکایی - 1877 م
🗞 @Ancients ⏳
روزگاری نیروی دریایی انگلیس در دوره مصدق
کشتی رزماری ایران حامل هزارن تن نفت مردم ایران را
در همین دریای یمن توقیف کرد ، علاوه بر غارت نفت
هزینه تخلیه ی اون رو هم از ایران گرفت
🗞 @Ancients ⏳
موچون کارشناس چینی چای که توسط کاشف السلطنه به ایران آورده شد تا کاشت صحيح را به چایکاران لاهیجان يادبدهد. وی بعدها مسلمان شد و به حسین ایراندوست تغییر نام داد و با کلثوم لاهیجانی ازدواج کرد!
🗞 @Ancients ⏳
آورده اند که:
و چون فردوسی وفات کرد، شیخ ابوالقاسم کرگانی بر او نماز نکرده و عذر آورد که او مداح کفار بوده است. بعد از مدتی خواب دید که حکیم فردوسی در بهشت با فرشتگان است.
شیخ به او میگوید: به چه چیز خدای تعالی تو را آمرزید و در جنت ساکن گردانید؟
فردوسی گفت: به دو چیز، یکی به آنکه تو بر من نماز نکردی و دیگر آنکه این بیت در توحید گفته ام:
جهان را بلندی و پستی تویی
ندانم چه ای، هر چه هستی تویی
🗞 @Ancients ⏳
روزی عده ای از چرچیل خواستند که سیاست را برای آنان تعریف کند. چرچیل از آنها خواست تا خروسی بیاورند. سپس دایره ای کشید و خروس را در آن انداخت و گفت خروس را بدون آنکه از دایره خارج شود بگیرید. هر چه تلاش کردند نتوانستند و خروس از دایره بیرون میرفت. آخر از چرچیل خواستند که این کار را خود انجام دهد.
چرچیل خروسی دیگر کنار خروس اول گذاشت و این دو شروع به جنگیدن کردند!
آنگاه چرچیل دو خروس را از گردن گرفت و بلند کرد ، و در پاسخ گفت این سیاست است.
🗞 @Ancients ⏳
هدایت شده از #سهشنبههاے_امامزمانی💚🌷
💚🌷
❣#سـلامامـامزمـانم ❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی...✋
🌱 سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایهی دستهای مبارک تو.
سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
امـام زمانـم✨!
نامـت که میآید آرام میـشوم
گویی جـز تـو هیـچ نیسـت مـرا
سوگـند به نامـت که تو آرام منی...
#صبحانتظار
#صبح_مهدوی
#سه_شنبه_های_مهدوی
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
#سهشنبههاے_امامزمانی🌷
#سه_شنبه_های_امام_زمانی💚
💚💚💚🌷🌷🌷
📚سورنا سردار پارتها اولین متخصص جنگهای نامنظم چریکی بود که در جنگ حران با 10 هزار نفر
سپاه 43 هزار نفره روم را شکست داد!
بسیاری معتقدند پارتیزان به معنی چریک ریشه در پارتهای ایران دارد
🗞 @Ancients ⏳
جان راکفلر با دارایی 336 میلیارد دلار ثروتمندترین فرد تاریخ است
او 40 سال آخر عمرش را صرف خیریه کرد و با صرف هزینه بسیار،
کرم انگل روده و
تب زرد
را در آمریکای جنوبی از بین برد
🗞 @Ancients ⏳
رمان آگاتا کریستی (نویسنده پوآرو و خانم مارپل) جان یک کودک را نجات داد. رمان درباره مسمومیت با تالیوم آنقدر دقیق نوشته شده بود که یک پرستار بچه توانست بیماری کودک را از روی کتاب تشخیص دهد!
🗞 @Ancients ⏳
دهقان پیر با ناله میگفت:
ارباب …
آخر درد من یکی دوتا نیست، با وجود این همه بدبختی نمیدانم دیگر خدا چرا با من لج کرده و چشم تنها دخترم را چپ آفریده است. دخترم همه چیز را دوتا میبیند ...
ارباب پرخاش کرد که: بدبخت، چهل سال است نان مرا زهرمار میکنی، مگر کور هستی نمیبینی که چشم دختر من هم چپ است؟!
دهقان گفت: چرا ارباب میبینم اما چیزی که هست؛ دختر شما همهی این خوشبختیها را "دو تا" میبیند،
ولی دختر من، این همه بدبختی را ...
📕 شکست سکوت
🗞 @Ancients ⏳
وقتی سرکنسول روسیه در تبریز از ستارخان خواست برای حفظ جانش، پرچم روسیه را بر سردر خانهاش بزند، ستارخان خطاب به وی گفت:
"جناب سرکنسول، من زیر بیرق دولت ایرانم و میخواهم که هفت دولت زیر بیرق ایران باشند، شما میخواهید که به زیر بیرق روس پناه ببرم، این کار هرگز شدنی نیست... من هرگز تابع زور و استبداد نخواهم شد"
بن مایه : کتاب ستارخان و جنبش آذربایجان به قلم مورخ نامدار باکویی نریمان علی محمد اوغلو حسن زاده، مترجم: پرویز زارع شاهمرسی، چاپ اول ۱۳۸۶، صفحه ۸۴
🗞 @Ancients ⏳
پدری قبل از مرگش پسر را چنین نصیحت کرد: ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ. امیدوارم ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯽ! اول اینکه ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻠﮑﯽ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺑﮑﺶ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺵ!
دوم اینکه اﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ، ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ!
و سوم اینکه ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﯾﺎ ﺍﻓﯿﻮﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ، ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ!
ﻣﺪﺗﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭ، ﭘﺴﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ. ﭘﺲ ﺑﻪ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪر، ﺁﻥ ﻣﻠﮏ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻭ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﭘﺲ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪ!
ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ؛ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ. ﺩﯾﺪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ! ﻋﻠﺘش را ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍﯾﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ! ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﻖ ﻧﺼﺎﯾﺢ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﯽ ﺑﺮﺩ...
و می خواست ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﺩ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ ﻣﻮﺕ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ اینچنین شده ﺑﻮﺩ!
ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺪﺭ، ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺷﺪ.
🗞 @Ancients ⏳
خاطره ای از شادروان دکتر اميرناصر کاتوزیان (پدر علم حقوق ایران)
چندی قبل که مهمان یکی از آشنایان بودم به او گفتم: خروسی داشتید که صبح ها همه را از خواب بیدار میکرد چه کارش کردید ؟؟؟
گفت: سرش را بریدیم !
همسایه ها همه شاکی بودند و میگفتند:
خروس شما ما را صبح از خواب بیدار میکند...
آنجا بود که فهمیدم هرکه مردم را از خواب بیدار کند، سرش باید بریده شود!
🗞 @Ancients ⏳
پیک شادی نوستالژی تلخ!
یادش بخیر...چقدر روی اعصاب بود
🗞 @Ancients ⏳
نصیحت حضرت مولانا :
در این عمری که میدانی
فقط چندی تو مهمانی!
به جان و دل تو عاشق باش
رفیقان را مراقب باش!
مراقب باش تو به آنی
دل موری نرنجانی …
که در آخر تو میمانی و
مشتی خاک که از آنی …!
دلا یاران سه قسمند گر بدانی
زبانی اند و نانی اند و جانی
به نانی نان بده از در برانش
محبت کن به یاران زبانی
ولیکن یار جانی را نگه دار
به پایش جان بده تا میتوانی ...
✦ مولانا
🗞 @Ancients ⏳
▪️تصویری از اولین سفیر ایران در آمريكا "حسينقلى خان" بهمراه همسر امریکاییش در نیویورک.
خبر قربانی کردن یک گوسفند در بالکن هتل والدورف توسط او باعث شد به "حاجی واشنگتن" ملقب شود!
🗞 @Ancients ⏳