تصویری قدیمی از بلوار الیزابت تهران٬ جالب است بدانید نهری که در وسط بلوار جاریست قبل از لوله کشی آب تهران یکی از اصلی ترین منابع تامین آب شرب و کشاورزی بوده است
🗞 @Ancients ⏳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدیویی زیبا از مشهدقدیم در دهه ۵۰😍
🗞 @Ancients ⏳
اولین آموزشگاه نابینایان ایران در تبریز
نابینایان ایرانی توانایی خواندن و
نوشتن خود را مدیون کشیشی آلمانی
هستند که نخستین آموزشگاه نابینایان
را در سال ۱۳۰۴ تاسیس کرد.
🗞 @Ancients ⏳
☕️ قطعهای از کتاب
یک راز عجیب در خصوص نابود شدن خرد جمعی وجود دارد:
اگر تعداد چشمگیری از افراد یک توهم را مشاهده کنند آن توهم تبدیل به واقعیت میشود.
اگر تعداد کافی از مردم به یک نکبت و فلاکت بخندند آن بدبختی تبدیل به یک لطیفهی بامزه خواهد شد.
📕 #سه_دختر_حوا
✍ #الیف_شافاک
🗞 @Ancients ⏳
این تبلیغ پیکان رو ببینید
و به اون درختچه کوچولوهای اون پشت هم دقت کنید، اونجا الان پارک چیتگره
🗞 @Ancients ⏳
اسمارتیز در سال 1941 در جنگ جهانی دوم ساخته شد و فقط به ارتش آمریکا فروخته میشد، اسمارتیز شکلاتی بود که لایه ی روی آن باعث میشد دیر در دهن آب شود و سربازان لذت طولانی تری ببرند!
🗞 @Ancients ⏳
دختری مادرش ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ شام ﺑﻪ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍنی ﺑﺮﺩ...
مادر ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، نمیتوانست ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮ رﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ،
ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺍﺭﻥ زن ﭘﯿﺮ را ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ،
ﻭ دختر ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ و درعوض غذا را به دهان مادر میگذاشت،
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ مادر ﻏﺬﺍیش ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ،
دختر ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ مادر ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ،
ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ،
سر و وضعش را مرتب کرد ﻭ
عینکش ﺭﺍ تميز و ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ،
ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩِ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ،
ﻭ آنان را ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ!
دختر ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ مادر ﺭﺍﻫﯽ ﺩﺭب ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ.
ﺩﺭ این هنگام خانم پیری ﺍﺯ ﺟﻤﻊ
ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ بلند شد و ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ:
دختر خانم ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ نمیکنی ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ؟!
دختر ﭘﺎﺳﺦ داﺩ؛ خیر خانم...
فكر نميكنم ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻗﯽ گذﺍﺷﺘﻪ باشم.
ﺁﻥ زن ﭘﯿﺮ ﮔﻔﺖ :
ﺑﻠﻪ، دخترم. ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ!
ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ دخترﺍﻥ...
ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪٔ مادرﺍﻥ...
و ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ
ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ..!
(زنده باد همه ی مادران )
🗞 @Ancients ⏳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تبلیغ مجله سینما ۵۳ (نشریه
ماهانه جشنواره فیلم تهران)
🗞 @Ancients ⏳
نمايى حيرت انگيز از كاخ گلستان كه نفس را در سينه حبس ميكند!
کاخ گلستان با قدمتی بالغ بر ۴۴۰ سال یکی از منحصر به فردترین مجموعههای تاریخی ایران میباشد!
🗞 @Ancients ⏳
مار "اتریس اسکوامیگرا" زیباترین گونه مار جهان با رنگ هایی شگفت انگیز و پوستی خارق العاده دارد، و تاکنون هیچ زیر شاخه ای برای این گونه پیدا نشده است
🗞 @Ancients ⏳
بعضی ها به شعر
بعضی به ترانه
برخی به فیلم
و عده ای هم به کتاب پناه می برند
اما مدت هاست که آدم ها دیگر
به همدیگر پناه نمی برند
اغوز آتای
🗞 @Ancients ⏳
باغ دلگشا شیراز
این باغ در اواخر دوره قاجار یا اوایل پهلوی
پیشینیه تاریخی این باغ به دوران ساسانیان نسبت داده شده است .این باغ در زمان صفویان از باغهای آباد شیراز بوده .در زمان زندیه و قاجاریه نیز مرمت های اساسی در آن صورت گرفته .
این باغ درسال ۱۳۴۸ توسط شهرداری شیراز خریداری شد و پس از تعمیراتی در آن( تا قبل از انقلاب ) بعنوان دفتر جشنهای فرهنگ و هنر شیراز مورد استفاده قرار گرفت.
این باغ در حال حاضر نیز در اختیار شهرداری شیراز است.
🗞 @Ancients ⏳
انسان هرچه درك بيشترى داشته باشد،
رنج بيشترى هم ميكشد ...
👤 داوينچى
هركه او هوشيار تر، پر درد تر...
🗞 @Ancients ⏳
جالب است بدانيد، تعداد ستاره های جهان بیشتر از تعداد دانه های شن روی زمین است، ولی تعداد اتم های موجود در یک دانه شن بیشتر از تعداد تمام ستاره های جهان هستى است!
🗞 @Ancients ⏳
در المپیک سال 1932 مسابقات دومیدانی با مانع 3000 متر ؛ در واقع تا 3500 متر ادامه یافت؛ چرا که یکی از مسئولان شمارش تعداد مانع های شمرده شده را یادش رفته بود!
🗞 @Ancients ⏳
اگر آن ترك شيرازى بدست آرد دل مارا
به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را
سمرقند(بالايى) و بخارا(پايينى) دوتا از شهرهاى بزرگ ازبكستانن كه اون زمان جزو ايران بودن و حافظ به ترك شيرازى بخشيد :)
🗞 @Ancients ⏳
بازسازی کلیسای جامع سنت باسیل در میدان سرخ. مسکو ، 1979
🗞 @Ancients ⏳
- ایرانیان باستان نوعی خنک کننده تبخیری ساخته بودند که یخچال نامیده شد و می توانست یخ را حتی در فصل تابستان نیز حفظ کند
این خنک کننده دارای ظاهری شبیه گنبد بود که بالای سطح زمین قرار می گرفت و زیر آن فضایی برای نگهداری یخ بود. از این یخچال ها برای نگهداری یخ و دیگر مواد غذایی استفاده می شد. این خنک کننده ها با استفاده از اقلام ساختمانی ضخیم و عایق گرما ساخته شده که باعث می شد کل فضا در مقابل گرما عایق باشد. فضای انبار زیرزمینی نیز که حدود ۵,۰۰۰ متر مکعب مساحت داشت، این قابلیت خنک کنندگی را بهبود می بخشید. یخ از مناطق کوهستانی مجاور در فصل زمستان به این یخچال ها منتقل می شد.
🗞 @Ancients ⏳
آثار ۷ هزار ساله در تپه تاریخی اشنویه کشف شد
🔹سرپرست هیئت باستانشناسی اشنویه: تپه کهنه صوفیان شامل دو تپه است، تپه کهنه صوفیان مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش و متعلق به فرهنگ دالما یا مس و سنگ قدیم است.
🔹در صوفیان آثار معماری خشتی مستحکمی به دست آمد که دارای پیسازی سنگی است و این مساله برای نخستین بار در این تپه مشاهده شده است.
🗞 @Ancients ⏳
این بنا مربوط به يك خانه نیست! بلکه حمام قدیمی به اسم "حمام حاجی اقا بزرگ" در محل ساغریسازان شهرِ رشت است كه مربوط به دوره قاجار ميباشد!
🗞 @Ancients ⏳
تصاويری در سنگ نگاره هاى ۴۰ هزار ساله تيمره خمين به چشم ميخورد كه به اعتقاد عده اى مربوط به ملاقات فرازمينيان به همراه سفینه هایشان و با لباس فضانوردی با انسان هاى آن زمان ميباشد!!
🗞 @Ancients ⏳
چرا در پرچم هیچ کشوری رنگ بنفش وجود ندارد؟!
🔹هیچ کشوری از بنفش استفاده نکرده چون تا دهه ۱۸۰۰ میلادی رنگ بنفش از وزن معادل آن با طلا گران قیمتتر بود. خاص بودن و گران بودن رنگ بنفش به خاطر کمبود و گرانی رنگدانهای است که در آن به کار رفته است. بنفش سالها نماد خاندان سلطنتی، قدرت و ثروت بوده، به طوریکه ملکه الیزابت همه مردم عادی را از پوشیدن لباس بنفش منع کرده بود
🔹در سال ۱۸۵۶ یک شیمیدان انگلیسی در حال سنتز یک داروی ضد مالاریا، اتفاقی مادهای بنفش ساخت و در دسترس همگان قرار داد.
🗞 @Ancients ⏳
زن فوق العاده زيبا رويى به عقد زاهدى در آمد...
مردِ زاهد قانع بود و زن او در مقابل بسيار كم تحمل و تجمل گرا بود...!
بالاخره روزى تاب و توان زن به سر رسيد و با عصبانيت و وقاحت تمام رو به مردِ زاهد گفت:
حالا كه به خواسته هاى من اهميت نمى دهى و از طرفى به من توجه نميكنى ، خودم به كوچه و خيابان ميروم تا همه من رو ببينند و بدانند كه چه زنى دارى و چگونه به من بى توجهى ميكنى...!!!
من طلا و زيور آلات ميخوام ...
من محبت بيشتر از قبل ميخوام ...
من آغوش گاه و بى گاه تورو ميخوام ...
من ... من ... من ... من ... من ...
مردِ زاهد در آرامش خاصى در خانه را باز كرد و به او گفت: برو هرجا دلت خواست...
زن زيبا در عين ناباورى و تعجب از خانه خارج شد...!
زن زيبا نزديك غروب به منزل برگشت.
مردِ زاهد با لبى خندان گفت: خوش گذشت...؟ شهر چطور بود...؟
چه عالى كه هيچ مردى تو را نگاه نكرد...
زن با تعجب گفت: تو از كجا ميدانى...؟
مردِ زاهد گفت: من خيلى چيزهاى ديگر هم ميدانم...
مثلاً ميدانم كه پسربچه اى چادرت را كشيد...
زن گفت...: مگه منو تعقيب كردى...؟
مردِ زاهد در چشمان خانمش نگاه كرد و گفت:
در تمام عمر و حيات زندگى ام، تلاش كردم به ناموس مردم نگاه نكنم، مگر در كودكى كه چادر زنى را از روى شيطنت بچگانه كشيدم...
@Ancients
از تولید به مصرف 😁
این تصویر بامزه در سال 1954 و احتمالا در آمریکا گرفته شده است و در زمان خودش به شدت مشهور شد.
🗞 @Ancients ⏳
زنی در حال نخریسی ۸۰۰ سال قبل میلاد
🔹بر روی این سنگنگاره نقش زنی ایلامی وجود دارد که درحال نخریسی است و موهایش را به زیبایی آراسته و ندیمهاش او را باد میزند. زن بر روی ۴ پایهای مشغول نخریسیست؛ جلوی او هم میزی با بشقاب غذا (ماهی) قرار دارد. تاریخ ساخت این سنگنگاره حدود ۸۰۰سال پیش از میلاد مسیح است.
🗞 @Ancients ⏳
زمانی که امیرکبیر به صدارت رسید، خزانه دولت، سالی یک میلیون تومان کسری بودجه داشت؛ او برای جبران این کسری حقوق همسران شاهزادگان را قطع کرد، از حقوق شاهزادگان و روحانیون کاست و برای خود شاه هم، حقوقی ثابت معین کرد؛ ماهی 2000 تومان!
🗞 @Ancients ⏳
حکایتی زیبا
در شهر خوی حدود 200 سال پیش دختر ماهرخ و وجیهه و مومنهای زندگی میکرد که عشاق فراوانی واله و شیدای او بودند. عاقبت امر با مرد مومنی ازدواج کرد. این مرد به حد استطاعت رسید و خواست عازم حج شود، اما از عشاق سابق میترسید که در نبود او در شهر همسر او را آزار دهند. به خانه مرد مومنی (به ظاهر) رفت و از او خواست یک سال همسر او را در خانه اش نگه دارد تا این مرد عازم سفر شود. اما نه تنها او ،بلکه کسی نپذیرفت.
عاقبت به فردی به نام علی باباخان متوسل شد، که لات بود و همه لات ها از او میترسیدند. علی باباخان گفت : برو وسایل زندگی و همسرت را به خانه من بیاور. این مرد چنین کرد، و بار سفر حج بست و وسایل خانه را به خانه علی بابا آورد. همسرش را علی بابا تحویل گرفت و زن و دخترش را صدا کرد و گفت مهمان ما را تحویل بگیرید. مرد عازم حج شد، و بعد یک سال برگشت، سراغ خانه علی بابا رفت تا همسرش را بگیرد. خانه رسید در زد، زن علی بابا بیرون آمده گفت: من بدون اجازه علی بابا حق ندارم این بانو را تحویل کسی دهم . برو در تبریز است، اجازه بگیر برگرد.
مرد عازم تبریز شد، در خانه ای علی بابا خان را یافت، علی باباخان گفت، بگذار خانه را اجاره کردم تحویل دهیم با هم برگردیم، مرد پرسید، تو در تبریز چه میکنی؟ علی باباخان گفت: از روزی که همسرت را در خانه جا دادم از ترس این که مبادا چشمم بلغزد و در امانتی که به من سپرده بودی خیانت کنم، از خانه خارج شدم و من هم یک سال است اهل بیتم را ندیدهام و اینجا خانهای اجاره کردهام تا تو برگردی. پس حال با هم بر می گردیم شهرمان خوی.
زهد با نیت پاک است نه با جامه پاک
ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد
🗞 @Ancients ⏳