یکی از بزرگترین غارهای ایران پس از 135میلیون سال در قلب دنا توسط چوپانی دهشیخی بنام جواد در تاریکی کشف شد!
تصویری ک مشاهده می کنید تنها بخش کوچکی ست از عظمت این غار شگفت انگیز..!
@ancients
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رختشویخانه زنجان جایی بود که مردم لباس و رخت خود را آنجا میشستند
چنین کاربری ای برای یک بنای عمومی در جهان مشابه ندارد!
این بنا مرمت شده و بهعنوان موزهی مردمشناسی استفاده میشود.
@ancients
شکسپیر میگوید:
وقتی میتوانستم صحبت کنم، گفتند:
گوش کن...
وقتی میتونستم بازی کنم ، مرا کار کردن آموختند...
وقتی کاری پیدا کردم ، ازدواج کردم...
وقتی ازدواج کردم ، بچه ها آمدند...
وقتی آنها را درک کردم ، مرا ترک کردند...!!!
وقتی یاد گرفتم چگونه زندگی کنم، زندگی تمام شد...!
زیبا زندگی کنید"
@ancients
اینجا کاخ سفید است و فرش های ایرانی!!
تصاويرى از فرش هاى ايرانى و قديمى از تبريز، كرمان، كردستان و مشهد كه زينت بخش اتاق هاى كاخ سفيد در آمريكا هستند !
@ancients
خاطره جالب از خسروشكيبایی از زبان خودش !
عاقبت پدرم بعد از ماه ها اقامت در تبريز، با زن عقدی خويش به تهران باز می گردد . بعد از ورود به خانه ، خطاب به طلعت خانم با صدای نيمه بلند می گويد :
طلعت ... طلعت كجايي ...؟ سلام آقا ..خوش آمديد ... برو طبقه دوم .... يكي از اتاق ها را آماده كن . از اين به بعد ايشون با ما زندگی می كنه . طلعت هم بلافاصله اطاعت امر می كنه و يكی از اتاق های بزرگ آفتاب گير را برای اين تازه عروس آماده می كند .
مادر به خاطر فضای مرد سالاری ، هرگز جرآت نمی كند از پدر در مورد اين تصميمش بپرسد .
اما در طول سال ها زندگی مشترک ، عروس خانم فرزندی پسر به دنيا می آورد كه سرخ و سفيد و تپلی است . ولی مادر من در آن زمان هر چه نوزاد به دنيا آورده بود ، يا سر زا رفته بودند و يا در همان كودكی فوت كرده بودند . و از اين كه هووی تازه وارد صاحب فرزندی سالم و سفيد و تپلی است ، غصه می خورد . اما به خاطر اعتقادات خيلی محكمی كه داشت ، هرگز حسودی نمی كند .
بله ، همان طور كه اشاره كردم ، مادر من واقعآ زني معتقد و مومن بي ريا بود . به اعتقاد مادر ، تنها گناه كبيره ای كه انجام داده بود و به خاطر آن مدام رو به درگاه خدا گريه وزاری و توبه مي كرد ، اين بوده كه در كودكس برای عبور از خيابان ، پاسبانی دست او را گرفته و از خيابان عبورش داده بود .
با اين طرز تفكر و اعتقاداتش بود ، كه يك روز رو به در گاه خداوند می كند و خطاب به او می گويد :
خدايا .... پروردگارا ... خودت شاهدي كه هرگز ( جز يك بار ) قصور از فرمان تو نكرده ام. و شب روز به عبادت مشغول بودم . آيا اين عدالت است كه هووی من نيامده صاحب يك فرزند كاكل زری بشه ، اما من تمام نوزادانم را از دست بدم ؟
خدايا تنها خواهشم از تو اين است كه تنها يک پسر به من بدی..... پسری كه :
سياه باشه .... زشت باشه ..... اما سالم باشه ....
و بدين سان خدا دعای اين زن مومن را پذيرفت و بعد از سال ها عاقبت فرزندی سياه ، زشت و سالم به نام خسرو به او اعطاء كرد .. پسری كه در فاميل شكيبايی ، تنها اوست كه پوستی تيره دارد .
@Ancients
📆 تقویم روزانه 🌹 امروز پنجشنبه
🌞 ١٠ بهمن ۱۳۹۸ هجریشمسی
☪ ۴ جمادیالثانی ۱۴۴۱ قمری
✝ ٣٠ ژانویه ۲۰٢٠ میلادی
🕎 ۴ شواط ۵۷۸۰ عبری
🌍 مناسبتهای میلادی
1⃣ آغاز صدراعظمی #آدولف_هیتلر (١٩٣٣م)
2⃣ ترور #مهاتما_گاندی، رهبر جنبش استقلال هند علیه بریتانیا، توسط هندوهای افراطی (١٩۴٨م)
👉 @Ancients
بیشترین تعداد کشته و زخمی در جنگ شیمیایی، 100,000 کشته و 100,000 زخمی در جنگ تحمیلی با صدام است
ایران همچنین دومین رتبه تلفات تاریخ را بر اثر سلاح های کشتار دست جمعی بعد از ژاپن دارد ...
@ancients
معامله قرن گذشته
پیمان کمپ دیوید پس از دوازده روز مذاکرات مخفی و با میانجیگری ایالات متحده آمریکا در کمپ دیوید که یکی از استراحتگاههای مقام ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا است نهایی شد و در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ با حضور جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا در کاخ سفید به امضای نهایی رسید. پیمان کمپ دیوید اولین پیمان صلح میان طرفین جنگ اعراب و اسرائیل بود که به صلح میان مصر و اسرائیل انجامید.
انور سادات اولین رئیس وقت یک کشور عربی از طرفین جنگ اعراب و اسرائیل بود که به صلح با اسرائیل و به رسمیت شناختن این کشور اقدام کرد. وی به سبب این اقدام خود، دو سال بعد در هنگام یک رژه نظامی ترور شد.
@ancients
تصویربازسازی شده کعبه زرتشت دربرابر آرامگاه داریوش درنقش رستم
کاربرداین بناهنوز به طورقطع مشخص نشده. برخی باستان شناسان این مکان را محل حفظ کتاب اوستا وبرخى يك رصدخانه وتقويم ميدانند!
@ancients
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیتراژ کامل برنامه دیدنیها
🎼 نام موسیقی : عشق گلها
🎹 آهنگساز : ژوئل فاژرمن
مجری : جلال مقامی
سال تولید : 1362
دیدنیها، یک برنامه تلویزیونی بود که در سالهای دههٔ شصت و هفتاد با اجرای جلال مقامی، روزهای یکشنبه از شبکهٔ دو پخش میشد. غلامحسین میرزاده، تهیه کننده این برنامه بود و طرح و ایدهٔ اصلی این برنامه از سوی وی پیشنهاد شد.
پخشِ این برنامهٔ تلویزیونی از سال ۱۳۶۲ آغاز شد و به مدت ۱۲ سال ادامه یافت. این برنامه در آن سالها که با دوران جنگ هشت ساله همزمان بود، به یکی از محبوبترین برنامههای تلویزیونی در ایران تبدیل شد و در حال حاضر از آن به عنوان برنامهای نوستالژیک یاد میشود. بخشهای مختلف این برنامه از منابع مختلفی همچون: تولیدات داخلی، آرشیو صدا و سیما، دفاتر نمایندگی صدا و سیما در پاریس، لندن، بن و همچنین فیلمهای ارسالی از سوی بینندگان گردآوری و پخش میشد.
@ancients
حکایتی از استاد سخن ،سعدی
ثروتمندزاده اى در كنار قبر پدرش نشسته بود و در كنار او فقیرزاده اى كه او هم در كنار قبر پدرش بود.
ثروتمندزاده با فقیرزاده مناظره مى كرد و مى گفت: صندوق گور پدرم سنگى است و نوشته روى سنگ رنگین است.
مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در میان قبر، خشت فیروزه به كار رفته است، ولى قبر پدر تو از مقدارى خشت خام و مشتى خاك، درست شده، این كجا و آن كجا؟
فقیرزاده در پاسخ گفت:
تا پدرت از زیر آن سنگ هاى سنگین بجنبد، پدر من به بهشت رسیده ...
@Ancients
مجموعه خانقاه و بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی بنایی نادر از معماری اسلامی در قرون وسطاست که تنها اثر ثبت جهانی شده اردبیل به شمار می رود. این بنا همان گونه که از نامش بر می آید خانقاه و عبادتگاه بوده و بعدها پیکر بنیانگذار مجموعه و چند تن از بزرگان صفوی را نیز در خود جای داده است. به جز شیخ صفی الدین اردبیلی -جد سلاطین صفویه و بنیانگذار خانقاه-، چند تن از بزرگان، مشایخ و سلاطین دوره صفوی همچون شاه اسماعیل اول (نخستین پادشاه صفویه)، همسر شاه اسماعیل (مادر شاه تهماسب) و کشته شدگان جنگ های شیروان و چالدران نیز در این مجموعه به خاک سپرده شده اند.
@Ancients
تلگراف مهد عُلیا برای پسرش ( ناصرالدین شاه قاجار ) هنگامی که سفر فرنگستان شاه رو به اتمام بود
قربانت شوم، تصدقت شوم انشاالله امروز صبح چهارشنبه تلگراف سلامتی وجود مبارک رسید، در حقیقت عید مبارک شد
از احوالات بخواهید امروز اهل حرم را به نهار در بالاخانه شمس العماره مهمان کردم از دوری حضور مبارک همه کاهیده و افسرده هستند
ببینید چه خبر است که هر کاری میکنم شیرازی کوچکه ( یکی از سوگلی ها ) خنده کند نمیشود
خداوند وجود شما را از جمیع بلیات حفظ کند
انشاالله به شما خوش خواهد گذشت از تماشاها و سیاحتها
امیدوارم فراموش خانه تشریف نخواهید برد، اگر بروید شیر هشت ماه داده را حلال نخواهم کرد
قربانت شوم احوال ببری خان با بچه هایش خوبست، همیشه ماچش میکنم
انشاالله روزی باشد که مژده تشریف آوردن شاه را با تلگراف بشنویم
قربانت شوم دستبند مرا فراموش نفرمایید
خداوند جان مرا به قربان شما بکندانشاالله [مهد عُلیا]
« انگار همش زمینه سازی برای دستبند بود😑 »
@ancients
نوشتههای باستانی یونان قزوین را با نام «راژیا» معرفی میکند و پس از آن در نوشتههای اروپایی این شهر با نام شهر باستانی «آرساس» یا «آرساسیا» شناخته میشدهاست. اشکانیان قزوین را به نام مؤسس آن «اردپا» میخواندند؛ و ساسانیان نام این شهر را «کشوین» (یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد) نهاده بودند. در برخی متون نام این شهر «قسوین» (یعنی شهری که مردمی پر صلابت و استوار دارد) ذکر شدهاست. به هر روی مورخان و باستان شناسان عصر حاضر قزوین را عربی شده «کاسپین» میدانند.
@Ancients
✍علامه امینی و شب عروسی دخترش
دختر علامه از توصیههای پدرانه پیش از شب ازدواجش میگوید: «عصر شبی که قرار بود مرا به خانه داماد ببرند، به مادر پیغام داده بودند که این دختر را یک ساعتی بیاور بالا به اتاق من. رفتم اتاق ایشان و نشستم و مرحوم پدرم با من حرف زدند. خوب خاطرم هست که به من گفتند باباجان! داری از خانه من با چادر سفید میروی و آنقدر آنجا میمانی که شوهرت چادر سفید را بکشد رویت و از خانهاش بیرون بیایی. اگر روزی از او یک جفت جوراب خواستی و آمد خانه و دیدی برایت نخریده، نگو چرا نخریدی و نیاوردی. تو دلت بگو انشالله یادش رفته که این جوراب را برای من نخریده. تا مبادا باعث کینه و اختلافی شود. به من گفت هر روز نگو این را میخواهم آن را میخواهم. مگر تا گفتی جوراب میخواهم، او باید برای تو بخرد و بیاورد؟ من هم گفتم چشم»
@ancients
شاه محمد خدابندهٔ صفوی یا محمد میرزا (۹۸۵ تا ۹۹۶ ه.ق) فرزند تقریباً نابینای شاه تهماسب بود که از کشتار خانوادگی شاه اسماعیل دوم به دلیل نابینایی جان سالم به در برد و پس از کشته شدن شاه اسماعیل دوم از سوی امرای قزلباش به حکومت برگزیده شد. وی پیش از رسیدن به سلطنت حاکم فارس بود. وی به علت مهربانی و نابینایی نتوانست با اقتداری مانند پدرش تهماسب یا فرزندش شاه عباس حکومت کند و در دورهٔ کوتاه حکومت وی عثمانیان از اوضاع نابسامانی که پس از مرگ شاه اسماعیل دوم ایجاد شده بود استفاده کرده و تبریز را اشغال کردند.
@Ancients
تصویری تاریخی از پائیز و زمستانهای قدیم و صف نفت ...
قبل از لوله کشی گاز، مردم از خاک ذغال، نفت و کپسول گاز برای گرما استفاده ميكردند و همان ها را هم با هزار بدبختى بدست مى آوردند!
@Ancients
عمق استراتژیک راستین، دیرینه، تاریخی، پایدار و جاویدان ایران این جاست !
صف خرید کتاب «مثنویمعنوی» مولانا در شهر دوشنبه به درگیری ختم شد چون تعداد کتاب محدود بود و علاقمندان بسیار. در این نمایشگاه بیش از ۱۰ هزار کتاب ادبیات کلاسیک فارسی با خط سیریلیک، در پنج ساعت به فروش رفت. این رویداد در تاجیکستان بی سابقه است
عمق استراتژیک ایران، آن جاهایی است که نوروز را جشن می گیرند و آثار فردوسی و سعدی و حافظ و مولانا و خیام و ..... را می خوانند و لذت می برند.
@Ancients
شهر صد دروازه یا به یونانی « هکاتم پلیس» در دامغان امروزی یکی از شهرهای بزرگ دوران هخامنشی بود، این شهر بزرگ در برای مدتی در دوران اشکانیان پایتخت حکومت اشکانیان بود.
امروزه از این شهر بزرگ باستانی که مورخان تعریف های بسیاری از آن کرده اند آثار بسیار اندکی باقی مانده است ، به این دلیل که شهر صد دروازه در زلزله سال ۸۵۳ میلادی به کلی ویران شد و غریب ۲۰۰ هزار شهروند در این حادثه مرگبار جان خود را از دست دادند!
@Ancients
عسل از دید ابن سینا !!
ابن سینا در مورد اثار معجزه آسای عسل میگوید:
اگر می خواهید جوانی خویش را مصون دارید عسل بخورید. كسانی كه سن آنها از ٤٥ فراتر میرود، باید به طور منظم عسل را با گردوی كوبیده استفاده نمایند !
@ancients
حکایتی تاریخی از آقامحمدخان قاجار !
میگویند آقامحمدخان قاجار معمولا نصف مرغ بریان را موقع ناهار و نصفه دیگر را موقع شام میخورد. یک روز عصر به دلیل سهلانگاری آشپز نصفهی دیگر مرغ بریان را گربه خورد. آشپز بیچاره از ترس غضب سلطان اخته! مرغ دیگری را با پول خود خریداری کرد و نصفه آن را موقع شام به حضور آقامحمدخان برد تا متوجه مطلب نشود.آقامحمدخان ضمن صرف شام گوشه چشمی هم به آشپز انداخت و گفت : نصفه دیگر را فردا ناهار بیاور ! آشپز یکه خورد و عرض کرد : قربان ! نصفه اولی را امروز ناهار میل کردید. دیگر چیزی باقی نمانده است. آقامحمدخان با عصبانیت گفت : فضولی موقوف، نصفهای که امروز آوردی قسمت راست مرغ بود، این نصف هم قسمت راست آن است. معلوم میشود جریانی رخ داده که مرغ دیگری خریداری کردهای ! آشپز را فراست و تیز هوشی آغامحمدخان چنان مبهوت کرد که تا مدتی دهانش باز و چشمانش خیره مانده بود.
@ancients