eitaa logo
تاریخ ایران و جهان باستان
81.3هزار دنبال‌کننده
38.4هزار عکس
5هزار ویدیو
13 فایل
ملتی که تاریخ خود را نداند، مجبور به تکرار آن است هر روز با مطالب جالب سیاسی و تاریخی 💐💐 پذیرش تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4048027657C227a3cbb22
مشاهده در ایتا
دانلود
شجاع ترین فرد کسی ست که اول عذرخواهی می کند.. قوی ترین فرد کسی ست که اول گذشت می کند.. خوشحال ترین فرد کسی ست که اول فراموش می کند. 🗞 @Ancients
سرشار از «هیچ» شده‌ام بی تو و پای ماندنم دیگر سخت می لرزد... 👤سیمین دانشور هجدهم اسفندماه سالروز درگذشت سیمین دانشور است. وی نویسنده، مترجم و همسر جلال آل‌احمد بود. و نخستین زن ایرانی بود که به صورت حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت. مهم‌ترین اثر او رمان "سووشون" است که نثری ساده دارد و به هفده زبان ترجمه شده است و از پرفروش‌ترین آثار ادبیات داستانی در ایران به شمار می‌رود. روحش شاد و یادش گرامی🥀 🗞 @Ancients
‍ ظل السلطان حاکم اصفهان و در واقع بسیاری از شهرهای ایران، پسر بزرگ ناصرالدین شاه بود. او بسیار قسی القلب و خونخوار بود. میگویند از اسباب واجب حکومتش چوب و فلک و شلاق و داغ و درفش بود که همواره در رکابش در کوچه و بازار اصفهان آماده مجازات مردم بود. با مشاهده اندک تخطئی مجازاتهای سنگین و غیرقابل باوری اعمال میکرد. میگویند در ابتدای حکومتش در اصفهان نان کم شد و ظل السلطان به محض ورود جارچی روانه بازار کرده و رئیس تمام اصناف را که آن موقع کدخدایان اصناف میگفتند برای ناهار دعوت میکند. سفره گشوده شده و دور تا دور کاسه و قاشق و نان و سبزی خوردن به همراه دوغ چیده بودند. سپس نوکران دیگ مسی بزرگی را کشان کشان به وسط سفره آوردند و از وسط دیگ کدخدای صنف نانوا را پخته شده بیرون کشیدند و میان مجمعه قرار دادند. حاکم دستور کشیدن آبگوشت و همراه با ترید کردن میکند و چون مهمانان که دیگر کدخدای اصناف بودند، امتناع کردند نوکران با چوب و چماق وارد مجلس شده و آنها را وادار به خوردن می کنند. همان شده و به غروب نکشیده نانها روی منبر نانوائیهای شهر دسته میشود..... تهران در قرن سیزدهم - جعفر شهری 🗞 @Ancients
شاپوردوم به مدت۷۰ سال سلطنت کرد. جالب است بدانید او بعد از ادیمبول آدلیادج پادشاه تایلند بیشترین زمان سلطنت را در اختیار دارد. 🗞 @Ancients
شخصی خانه ای به کرایه گرفت. چوبهای سقفش بسیار صدا می کرد. به صاحب خانه از بهر مرمت آن سخن گفت. صاحب خانه پاسخ داد: که چوبهای سقف ذکر خداوند می کنند. مستاجر گفت: نیک است اما ترسم این ذکر منجر به سجود شود.... «رساله دلگشا - عبید زاکانی 🗞 @Ancients
‍ ستارخان در خاطراتش می گوید: من هیچوقت گریه نکردم ، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد...! اما در زمان مشروطه یک بار گریستم؛ و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا؛ از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان.!! اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم. آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد ... 🗞 @Ancients
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نحوه ضرب سکه در دوران باستان. سكه هاى تقلبى باستانى اكنون به اين صورت ضرب شده و فروخته ميشوند! 🗞 @Ancients
‍ شاه عباس بالباس درویشی ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺑﻌﻀﯽ ﺷﺒﻬﺎ ﺷﺎﻩ ﻋﺒﺎﺱ ﻟﺒﺎﺱ ﺩﺭﻭﯾﺸﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺗﺠﺴﺲ ﻣﯿﭙﺮﺩﺍﺧﺖ . ﺷﺒﯽ ﺩﺭ ﺣﯿﻦ ﮔﺬﺭ ﺍﺯ ﺟﺎﺋﯽ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺤﻘﺮﯼ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﺎﺯ ﻭ ﺿﺮﺏ ﻣﯿﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﺑﺮﺳﻢ ﺩﺭﺍﻭﯾﺶ ﺣﻖ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﺧﻞﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﺴﺎﻁ ﺭﻧﮕﯿﻨﯽ ﺍﺯ ﻣﯽ ﻭ ﻣﻄﺮﺏ ﻭ ﺳﺎﻏﺮ ﻣﯿﻨﮕﺮﺩ . ﻣﯿﺰﺑﺎﻥ ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺷﺎﻩ ﺑﻪ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮﯼ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺮﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺴﺎﻁ ﻫﺮ ﺷﺒﺶ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯿﺂﻭﺭﺩ ﺷﺐ ﺧﺮﺝ ﺧﻮﺵ ﮔﺬﺭﺍﻧﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ . ﺩﺭﻭﯾﺶ ﯾﺎ ﺷﺎﻩ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﻪ ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﭘﺲ ﺭﻭﺯ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟ ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﺧﺪﺍ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺳﺎﺯ ﺍﺳﺖ، ﺗﺎ ﺍﻣﺸﺐ ﮐﻪ ﻟﻨﮓ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ : ﺑﻪ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﯽ ﻧﺎﺏ ﻭ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﻣﺴﺖ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﺎﻧﺪ ﺑﻬﺮﺟﺎ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ ﺷﺎﻩ ﻋﺒﺎﺱ ﻫﻢ ﺟﻬﺖ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﻭ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯﯼ ﻏﺪﻏﻦ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺷﺐ ﮐﻪ ﺟﻬﺖ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﺑﺴﺎﻁ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺍﯾﺮ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺷﺎﻩ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺴﺎﻁ ﺭﺍ ﺟﻮﺭ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺩﮐﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﮐﺎﺳﻪ ﻭ ﮐﻮﺯﻩ ﺍﯼﻓﺮﺍﻫﻢ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺳﻘﺎﺋﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺷﺎﻩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺳﻘﺎﺋﯽ ﺭﺍ ﻏﺪﻏﻦ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺷﺐ ﺑﺎﺯ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺳﻔﺮﻩ ﻋﯿﺶ ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﺯ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﺵِ ﻧﺸﺎﺵ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻫﺮﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﻮﭼﻪ ادرار میکرد ﺍﻭ ﻣﻮﺍﺧﺬﻩ ﺍﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﻠﮑﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺴﺎﻃﺶ ﺭﺍ ﺟﻮﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺧﻼﺻﻪ ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﺰﺩﻩ ﺷﺎﻩ ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻏﺪﻏﻦ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﺒﯽ ﺑﺎﺯﻭﺿﻌﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺟﻮﺭﺗﺮ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﺟﺎﺭﭼﯽ ﺩﻭﻟﺖ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﻏﻀﺐ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﺣﻘﻮﻕ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺧﻨﺠﺮ ﺭﺍ ﻫﻢ ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﺑﺴﺎﻃﻢ ﺭﺍ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺍﻡ . ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﺝ ﺷﺐ ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺗﯿﻐﻪ ﺧﻨﺠﺮ ﺭﺍ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﺑﺠﺎﯾﺶ ﺗﯿﻐﻪ ﭼﻮﺑﯽ ﻭﺻﻞﮐﺮﺩﻡ . ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺷﺎﻩ ﺑﻪ ﻣﯿﺮﻏﻀﺐ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺟﻬﺖ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺟﻼﺩ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ . ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯ ﻣﺘﺤﯿﺮ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﭼﻪ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﻩ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﻗﺮﺑﺎﻧﺖ ﮔﺮﺩﻡ ﺩﻝ ﻣﻦ ﮔﻮﺍﻫﯽ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﺑﯽ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺷﺎﻩ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻏﻀﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺑﻌﺪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﺣﮑﻢ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﻨﺠﺮ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻭ ﻧﻈﺮﯼ ﺑﻪ ﺗﯿﻐﻪ ﺍﻓﮑﻨﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﻩ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﺗﺼﺪﻗﺖ، ﺩﯾﺪﯼ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺑﯽ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮐﻢ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺧﻮﻥ ﻧﺎﺣﻖ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺷﻮﺩ . ﺷﺎﻩ ﺍﺯ ﺳﺨﻦ ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺵ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺍﻧﻌﺎﻣﺶ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺟﺰﻭ ﻧﺪﯾﻤﺎﻧﺶ ﻣﯿﮑﻨﺪ. 🆔 @ancients
‌ شگفتا شگفتا از آنان كه از خوردنى و آشاميدنى مى كنند، از ترس آنـكه درد، بر آنـان فرود آيـد، چـگونه از پرهـيز نمى كنند، از ترس ، آنگاه كه در بدنهايشان شعله افكند! 🔥 ‌ 📚 مسند الامام الكاظم (ع)، ج ۳، ص ۲۵۱ ‌ شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی جانم و جان می شود موسی بن جعفر(ع)...♥️ [استوری شهادت امام کاظم علیه السلام]
[WWW.FOTROS.IR]Nohe-ShahadatImamKazem[01].mp3
17.02M
زمینه « چه تک و تنها چه غریبونه... » شهادت (ع) با مداحی حاج محمود کریمی نشر پیام صدقه جاریه است 🆔 @midunesti 🔮
واحد غربت و گریه و اشک و ماتم - حاج حسین سیب سرخی.mp3
7.73M
ویژه مداحی های شهادت امام کاظم (ع) ؛ با نوای: ( غربت و گریه و... ) 🆔 @midunesti 🔮