eitaa logo
تاریخ ایران و جهان باستان
79.7هزار دنبال‌کننده
36.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
13 فایل
ملتی که تاریخ خود را نداند، مجبور به تکرار آن است هر روز با مطالب جالب سیاسی و تاریخی 💐💐 پذیرش تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4048027657C227a3cbb22
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویری از اولین و آخرین پیکان تولید شده در ایران پیکان در سال ۱۳۴۶ برای اولین بار وارد بازار ایران شد و در سال ۱۳۸۳ ساخت آن برای همیشه به اتمام رسید. سپاس پیکان برای زحماتت❤️ 🗞 @Ancients
‌پل خدا آفرین در نزدیکی روستای ساریجالو از توابع بخش منجوان شهرستان خداآفرین در آذربایجان‌شرقی قرار دارد. این پل از دو پل مستقل تشکیل شده که یکی از این پل‌ها شکسته و نیمی از آن باقی مانده است ولی پل دیگر کاملا سالم است. پل خدا آفرین در میان دو قسمت از سرزمین آذربایجان یعنی قره‌داغ به قره‌باغ بنا شده و حلقه اتصال آذربایجان ایران به قفقاز است. این دو پل تاریخی به فاصله حدود ۱۰۰ متر از یکدیگر جدا شدند و به نام خدا آفرین مشهورند. اولین پل منسوب به دوران ساسانی بر اساس شاخصه‌های معماری هست. طول این پل ۱۶۰ متر است که ۱۲۰ متر متعلق به ایران و ۴۰ متر آن متعلق به جمهوری آذربایجان است. این پل از ۱۵ طاق جناغی و هلالی با ابعاد نامساوی تشکیل شده است. اتکای پایه طاق‌ها بر صخره‌های طبیعی بستر رودخانه ارس، علت عدم تساوی آنهاست. مصالح ساختمانی این پل سنگ‌های قلوه و لاشه در قسمت پایه‌ها و آجر در ساختمان طاق‌ها و ملات آن آهک و گچ است. پل دوم خداآفرین پل شکسته حدود ۱۲۰ متر طول دارد و دارای ۱۰ طاق است. این پل منسوب به دوره سلجوقی است و سنگ تراشیده با ملات گچ و آهک ساخته شده است. 🗞 @Ancients
‍ بنا به مستندات تاریخی، در ایران باستان، گیاهان سودمند از ارزش بسیاری برخوردار بودند و بارها از گیاه درمانی یا واژه اوستایی «ارو رو بئيشه زو» در اوستا و کتاب های دوران آیین زرتشت یاد شده که از حیث اهمیت، در درجه اول و مقدم بر دیگر روش های درمانی بوده است. در آیین زرتشت اعتقاد بر این بود که اهورامزدا گیاهان فراوان و درمان بخش برای رفع بیماری های گوناگون آفریده است. در اوستا بارها از این گیاهان نام برده و از آنها ستایش شده است. پزشکان ایرانی با تعداد زیادی از این گیاهان درمان بخش آشنا بودند. 🗞 @Ancients
حکایتی جالب👌👇 می‌گویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافله‌ای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر می‌رفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار می‌دهد تا در شهر به برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب می‌تواند کرد بی آنکه بریزد. چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر می‌رسد و امانتی را می‌دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان می‌کند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار می‌دهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد. چون برادر غارنشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی‌بیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی می‌رود. در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش دستبندی از طلا را روی دست زنی امتحان می‌کند،‌ دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین می‌ریزد. چون زرگر این را می‌بیند می‌گوید: «ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان آب از غربالت نریخت زاهد می‌باشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند!» 🗞 @Ancients
میناکاری را هنر عشق و آتش توصیف می‌کنند ! عشقی که به واسطه هنر روی ظرف نقش‌ می‌بندد و برای ماندگاری به آتش سپرده می‌شود. تلفیق عشق و آتش پیشنیه‌ای ۵ هزارساله دارد و از در زمره کهن‌ترین هنرهای ایران زمین قرار دارد و هنوز هم از اصلی‌ترین هنرهای سنتی محسوب می‌شود.به صورت دقیق نمی‌توان گفت که هنر میناکاری از چه دوره‌ای در ایران شکل گرفت و رواج پیدا کرد. کاوش‌های صورت گرفته برای کشف آثار تاریخی نشان می‌دهد که حتی در دوره هخامنشیان نیز آثاری کشف شده که از هنر مینا در آنها استفاده شده است. به هر حال هنر میناکاری امروز یکی از مهمترین صنایع دستی ایران محسوب می‌شود و شهر اصفهان به عنوان یکی از اصلی‌تری مراکز ساخت آثار میناکاری شناخته می‌شود. 🗞 @Ancients
بر بی دفاع ظلم نکن از خدا بترس زیرا ز بی دفاع حمایت خدا کند زخم زبان نزن که به شمشیر روزگار زخمی خوری که کس نتواند دوا کند 🗞 @Ancients
در شاهنامه ذكر شده كه تهمورث از پادشاهان پیشدادی بود كه دیوان را به دام انداخته و در اختيار داشت. دیوان در عوض آزادى، نوشتن و خواندن را به تهمورث آموختند و معروف است كه خواندن و نوشتن از زمان تهمورث در ايران باب شد! نبشتن به خسرو بیاموختند دلش را به دانش برافروختند نبشتن یکی نَه! که نزدیکِ سی چه رومی چه تازی و چه پارسی 🗞 @Ancients
حرفهای بند تنبانی ! در زمان امیر کبیر هرج و مرج در بازار به حدی بود که هر کس در مغازه اش از همه نوع جنسی می فروخت. به دستور امیر کبیر هر کسی ملزم به فروش اجناس هم نوع با یکدیگر شد، مثلا پارچه فروش فقط پارچه، کوزه گر فقط کوزه و همه به همین شکل. پس از مدتی به امیر کبیر خبر دادند شخصی به همراه توتون و تنباکو، بند تنبان، هم می فروشد، امیر کبیر دستور داد او را حاضر کردند و از او دلیل کارش را پرسیدند، آن شخص در جواب گفت: کسی که تنباکو از من می خرد ممکن است هنگام استعمال به سرفه بیافتد و در اثر این سرفه بند تنبانش پاره شود. لذا من بند تنبان را به همراه تنباکو می فروشم. از آن زمان کار و حرف بی ربط را به حرفهای بند تنبونی مثال می زنند. 🗞 @Ancients
گراند هتل تهران گراند هتل قدیمی‌ترین هتل ایران و از آثار معماری اواخر دوره قاجاریه است. این هتل بدست یک مهاجر قفقازی به نام باقر خان به مساحت ۱۳۰۰ متر مربع در خیابان لاله‌زار جنوبی ساخته شد. الگوی پذیرایی در این هتل، از روش پذیرایی در هتل‌های اروپایی الهام گرفته شده بود. گراند هتل در خیابان لاله‌زار تهران، محل اجرای نمایش‌نامه‌های میرزاده عشقی، شعرخوانی‌های عارف قزوینی و اجراهای قمرالملوک وزیری و روح‌انگیز بود. پیش از گراند هتل، اتباع خارجی که به ایران سفر می‌کردند جهت اقامت به سفارت‌خانه‌های کشور متبوع خود می‌رفتند یا به بعضی از خانه‌های شمال تهران که به پانسیون تبدیل شده بودند مراجعه می‌کردند. هتل تا پایان دوره رضا شاه اعتبار خود را حفظ کرد، تا نیمه های محمدرضاشاه به کار خود ادامه داد و بعد از رونق آن کاسته و تعطیل گردید. علی حاتمی که مدل این هتل را چند کیلومتر دور تر از تهران ساخت و دوباره نامش را بر سر زبان‌ها انداخت ولی دیگر کسی از خود گراند هتل سراغی نگرفت. امروزه این عمارت تاریخی در قبضه فروشندگان لوازم الکتریکی است که چند سالی است جانشین خیاطان و تریکوبافان در این ساختمان شده‌اند. 🗞 @Ancients
شخصی به نام کورنلیوس براوون که در سال ۱۷۰۴ کاخ تچر را دیده و توصیف کرده‌ با قلم و تیشه نقوش دو جانب درگاه را خراب وقسمتی از حجاری جامه چین‌دار داریوش را کنده و به پاریس برده است! 🗞 @Ancients
در شعر کلاسیک پارسی حروف ( خ، چ، گ ) حروفِ خشن محسوب می‌شدند و به کار نبردن یا کمتر به کار بردن آنها در شعر جزئی از هنر و مهارت شاعری بود، اما حضرت حافظ این رسمِ نانوشته را با سرودن بیتی بسیار زیبا با ۷ "خ" به چالش کشید و نشان داد هنر و عشق می‌تواند همه‌ی خشونت‌ها را به لطافتی زیبا و عاشقانه بدل کند... خیالِ خالِ تو با خود به خاک خواهم برد که تا زِ خالِ تو خاکم شود عبیرآمیز ... همه‌ی "خ" های زندگیمان شاید در انتظار چیدمان عاشقانه‌ای هستند، تا طوری دیگر خوانده شوند! 🗞 @Ancients
کشف چغازنبیل، نوعی ادای دِین از طرف دست اندرکاران نفتی به باستانشناسی بود، در سال ۱۲۶۹ شمسی، ژاک دو مورگان در یک ماموریت علمی در ایران موفق به کشف نفت شد، حاصل این کشف تشکیل شرکت بزرگی برای بهره‌برداری از نفت ایران بود. تقریبا پنجاه سال بعد یکی از زمین‌شناسان این شرکت آجر کتیبه‌داری را که از چغازنبیل یافته بود برای سرپرست هیئت باستانشناسی فرانسوی مستقر در شوش برد و به این ترتیب این دین ادا شد. خواندن این کتیبه امکان شناخت شهری را فراهم کرد که توسط اونتاش گال پادشاه ایلام ساخته شده بود. او اواسط قرن سیزدهم قبل ازمیلاد پادشاهی می‌کرد و پایتخت او شهر شوش بود. 🗞 @Ancients
نخستين قهوه ‏خانه‏ هادرايران در دوره صفويان، وبه احتمال زياد درزمان سلطنت شاه طهماسب درشهر قزوين پديد آمد و بعد در زمان شاه عباس دراصفهان توسعه يافت.قهوه‏ خانه درآغاز محل قهوه نوشی بود. 🗞 @Ancients
کلاسهای سواد آموزی شبانه ، ایران قدیم کلا سن و سال معنی نداشت! 🗞 @Ancients
دومین درخت کهنسال ایران در کرمانشاه درخت رحمت چنار 700 ساله‌ای که در کنار محوطه تاریخی طاق بستان قرار دارد. ارتفاع این درخت37/7 متر و عرض آن 8/46 متر می باشد. 🗞 @Ancients
یکی بناهای بجا مانده از اواخر دوره ساسانی و اوایل اسلامی در شهرستان آبدانان در استان ایلام است. این بنا که به نظر می‌رسد کارکرد نظامی داشته، در سه طبقه احداث شده و در غرب شهر آبدانان واقع شده است. بقایای نورگیرها و کانال‌های تهویه هوا و اتاق‌های مختلف این بنا هنوز قابل مشاهده هستند. موقعیت جغرافیایی این قلعه، نسبت به قلعه مرتفع روستای پشت‌قلعه به گونه‌ای‌ست که با استفاده انعکاس نور آفتاب، امکان مبادله پیام وجود داشته است. با وجود این ابنیه تاریخی در منطقه آبدانان، تا کنون کاوش منسجم و فراگیری نسبت به محوطه های باستانی آن انجام نگرفته است و بسیاری از نظرات، بیشتر مبتنی بر حدس و گمان است. در حالی که موقعیت آبدانان نسبت به جلگه خوزستان و نیز منطقه بین‌النهرین، بگونه‌ای راهبردی و حساس است و به نظر می‌رسد در دوران پیشاتاریخ و دوران تاریخی از جایگاهی ویژه برخوردار بوده‌ است. این قلعه در سال ۱۳۷۹ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.(در تاریخ ۲۲ تیر ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۲۷۴۴). 🗞 @Ancients
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده‌ام به بددیدن وفاکنیم وملامت کشیم وخوش باشیم که درطریقت ماکافریست رنجیدن به پیرمیکده گفتم که چیست راه نجات بخواست جام می وگفت عیب پوشیدن 🗞 @Ancients
تصویر دﻭ نماد تهراﻥ در یک قاﺏ.. « از زاویه دوربین عکاﺱ نشنال جئوگرافی » 🗞 @Ancients
اين مرد بزرگ را بشناسيم زنده ياد پرفسور شهریار عدل، باستان شناس و ایران شناس نامدار کسی که برای ثبت جهانی تخت جمشید زحمات وهزینه های بسیار زیادی را انجام داد. روحش شاد 🗞 @Ancients
اساس تمامی طرح های فرش شاه عباسی بر مبنای کاربرد گل معروف "شاه عباسی" در این طرح است این نقوش عبارتند از : شاه عباسی درختی شاه عباسی شیخ صفی شاه عباسی جانوری شاه عباسی هفت رنگ 🗞 @Ancients
عکسی نایاب و بی نظیر از استاد شهریار در حال نواختن سه تار شـــهریارا بی حبیب خود نمی کردی ســفر راه عشق است این یکی ، بی مونس و تنها چرا ؟ 🗞 @Ancients
یکی از موارد جالب در شاهنامه اشاره اى افسانه وار به کُردهاست در شاهنامه چنين آمده كه وقتی ضحاک بر تخت نشست و ابلیس بر شانه های اون بوسه زده و از جای آن بوسه ها دو مار سر برآورد روزانه دو جوان ایرانی را کشته و مغز آنان را خوراک مارها میکردند، پس از چندی دو آشپز خورشخانه شاهی با نام "ارمایل" و "گرمایل" از بین دو جوان یک تن را آزاد کرده و بدین شکل ماهانه سی تن از جوانان را رهانیده و میفرستادند که در میان کوهها جای گیرند و بدین ترتیب جان ۲۰۰ تن از جوانان را از مرگ رهانيدند. به روایت افسانه اى شاهنامه کُردها از همین جوانان ایرانی رهیده از چنگ ضحاک پدید آمدند. ازین گونه هر ماهیان سی ‌جوان ازیشان همی یافتندی روان چو گرد آمدی مرد ازیشان دویست بران سان که نشناختندی که کیست کنون کُرد از آن تخمه دارد نژاد که ز آباد ناید به دل بَرْش یاد ✍🏻افتخار روحی فر 🗞 @Ancients
در روزگاران پیشین، شغلی بنام خوشه ‌چینی وجود داشت. آنها که دست شان تنگ بود و خرمن و مزرعه ای نداشتند، پشت سر دِروگر ها راه میرفتند و خوشه های جامانده را از زمین بر میداشتند و گاها صاحب مزرعه به دروگران دستور میداد که شلخته درو کنند تا چیزی هم گیر خوشه چین ها بیاید. حافظ نيز در شعرى چنين میفرماید : ثوابت باشد ای دارای خرمن اگر رحمی کنی بر خوشه چینی دستفروشان «خوشه چین» های روزگار ما هستند، آنهايى که در این هوای سرد چشم دارند به اینکه از جیب ما «اسکناسی» بیرون بیاید و چیزی از بساط مختصرشان بخریم. گاهی لازم است شلخته درو کنیم و شلخته خرج کنیم ... ✍🏻احسان محمدى 🗞 @Ancients
ﺑﻠﺒﻠﯽ ﻛﻪ ﺧﻮﺭﺍﻛﺶ ﺯﺭﺩﺁﻟﻮ ﺑﺎﺷﻪ ! ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﻛﻪ ﻛﺎﺭﻓﺮﻣﺎ ﺑﻪ ﻛﺎﺭﮔﺮﺵ ﻣﺰﺩﯼ ﻧﺎﭼﯿﺰ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﺆﺍﺧﺬﻩ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺧﻮﺏ ﻛﺎﺭ ﻧﻜﺮﺩﻩﺍﯼ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻛﻪ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺑﻪ ﻧﻮﻛﺮ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺧﺎﺵ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻓﻼﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻣﺮﺍ ﭼﺮﺍ ﺧﻮﺏ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺪﺍﺩﯼ ﻭ ﻧﻮﻛﺮ ﺍﺯ ﻣﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﺜﻞ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ. ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺯﺩﯾﺪﻥ ﺯﺭﺩﺁﻟﻮﯼ ﺷﻜﺮﭘﺎﺭﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﺎﻏﯽ ﺷﺪﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﺑﯿﻦ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺁﻥ ﺑﺎﻍ ﻓﻘﻂ ﯾﻚ ﺩﺭﺧﺖ ﺯﺭﺩﺁﻟﻮﯼ ﻫﻠﻨﺪﺭ ﻣﯿﻮﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺯﺭﺩﺁﻟﻮﯼ ﺷﻜﺮﭘﺎﺭﻩ ﺍﺛﺮﯼ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﻤﯽﺷﺪ، ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺩﺯﺩﯾﺪﻥ ﻧﻘﺪ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ. ﯾﻚ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻜﺎﻧﺪﻥ ﺷﺎﺧﻪﻫﺎ ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﺭﻓﺖ. ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻤﻊ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﯿﻮﻩ ﺩﺭ ﭘﺎﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻦ ﺳﺮ ﻭ ﻛﻠﻪ ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﺪ، ﺩﻭ ﻧﻔﺮﯼ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﭘﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﭼﻮﻥ ﻓﺮﺻﺖ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﻍ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﻮﻧﺪ ﯾﻜﯿﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺷﻜﻢ ﺍﻻﻏﯽ ﻛﻪ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻪ ﺑﺎﻍ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮﺩ. ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻮﯼ ﻛﻮﭼﻜﯽ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺩﺭﺍﺯ ﻛﺸﯿﺪ. ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﺍﻭﻟﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻒ: "ﻣﺮﺩﻙ ﻛﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﻪ ﻣﯽﻛﻨﯽ؟" ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : "ﻣﻦ ﻛﺮﻩﺧﺮﻡ " ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﮔﻔﺖ : " ﺍﺣﻤﻖ ﻧﺎﺩﺍﻥ ـ ﺍﯾﻦ ﺧﺮ ﻛﻪ ﻧﺮ ﺍﺳﺖ " ﮔﻔﺖ : " ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺎﻧﻌﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﻧﻨﻪﺍﻡ ﻗﻬﺮ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﭘﯿﺶ ﺑﺎﺑﺎﻡ " ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﭘﯿﺶ ﺩﻭﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : " ﺗﻮ ﺩﯾﮕﺮ ﻛﯽ ﻫﺴﺘﯽ؟ " ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : " ﻣﻦ ﺳﮕﻢ " ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﮔﻔﺖ : " ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﻪ ﻣﯽﻛﻨﯽ؟ " ﮔﻔﺖ : " ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ. ﺳﮕﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﻑ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽﻛﺮﺩ. ﻣﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ." ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﭘﯿﺶ ﺳﻮﻣﯽ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﺟﻤﻊ ﻭ ﮔﺮﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺷﺎﺧﻪﻫﺎ ﻗﺎﯾﻢ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﮔﻔﺖ : "ﺗﻮ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻛﯽ ﻫﺴﺘﯽ؟" ﮔﻔﺖ : " ﻣﻦ ﺑﻠﺒﻠﻢ " ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﮔﻔﺖ : " ﺍﮔﺮ ﺑﻠﺒﻠﯽ ﯾﻚ ﻧﻮﺑﺖ ﺁﻭﺍﺯ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺑﺒﯿﻨﻢ " ﻣﺮﺩﻛﻪ ﻧﺮﻩﻏﻮﻝ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﻧﻜﺮﻩ ﻭ ﺯﺷﺘﯽ ﻛﻪ ﺩﺍﺷﺖ، ﺑﻨﺎﯼ ﺁﻭﺍﺯﺧﻮﺍﻧﯽ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ ﮔﻔﺖ : " ﺧﻔﻪ ﺷﻮ ! ﺑﻠﺒﻞ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺪﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻧﺪ ." ﮔﻔﺖ : " ﺍﺣﻤﻖ ﻣﮕﺮ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﯽ ﺑﻠﺒﻠﯽ ﻛﻪ ﺧﻮﺭﺍﻛﺶ ﺯﺭﺩﺁﻟﻮ ﻫﻠﻨﺪﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﯾﻦ ﺍﯾﻦ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻧﺪ؟ " 🗞 @Ancients
‏کوتاه ‌ترین داستان غمگين دنیا یک بیت از حضرت است: شخصی همه شب بر سر بیمار گریست چون صبح شد او بمرد و بیمار بِزیست... نزدیک به ۱۰۰۰ سال پیش سعدی چه شعری گفته!! آن هم فقط در یک بیت... 🗞 @Ancients