قرار بود پارچه ی کت و شلواری اهدایی به مدرسه، میان شاگردان قرعه کشی شود .
معلم گفت تا هر کس نامش را روی کاغذ بنویسد تا قرعه کشی کنند
وقتی نام حسن درآمد، خود آقا معلم هم خوشحال شد
چرا که حسن به تازگی یتیم شده و وضع مالی اش اصلا خوب نبود.
وقتی معلم به کاغذ اسامی
بچه ها نگاه کرد؛
روی همه ی آنها نوشته شده بود: حسن...
مهربانیهای صادقانه ، کودکی هایمان را ازیاد نبریم .
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ
ﻣﺴﺘﺤﻖ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺴﺘﻦ ﺑﺸﻨﺎﺱ .
ﻧﻪ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﻦ ؛
ﺩﺭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﺍﻧﺪ!
@ancients
از حدود دهه ۳۰ شير فشارى در نقاط پرجمعيت و در برخى از معابر كار گذاشته شد كه با فشار دادن دکمه ای در روی آن از دهانه زير آن آب بيرون مى آمد.
🗞 @Ancients ⏳
خواهر و برادران کتاب فارسی اول
دبستان در گذر زمان :
آذر و دارا (کتاب سال ۱۳۳۹)
سارا و دارا (۱۳۵۷)
اکرم و امین (۱۳۶۴)
آزاده و امین (۱۳۹۴)
🗞 @Ancients ⏳
هر چند که زن را امر کنی که پنهان شو،
او را دغدغه "خود را نشان دادن" بیشتر شود
و خلق را از نهان شدن او،
رغبت به آن زن بیش گردد.
پس تو نشسته ای و رغبت از دو طرف
زیادت می کنی و می پنداری که اصلاح می کنی
و آن خود عین فساد است!
« مولانا ، فیه ما فیه»
🗞 @Ancients ⏳
مظفرالدین شاه در سفر دوم. خود به اروپا در سال 1279ه.ش در بروکسل یک دستگاه اتومبیل کالسکه ای خرید که با ذغال سنگ کار میکرد که درسال1280وارد ایران شد این نخستین اتومبیل ایران بود.
🗞 @Ancients ⏳
یکی از دلایلی که در جهان باستان اجساد را به شیوه جنینی دفن میکردند این بود که زمین را همچون مادر میپنداشتند وفرد را برای تولدی دوباره آماده میساختند!
🗞 @Ancients ⏳
جالب است بدانید اولین شخص در تاریخ جهان که به کاوش آثارباستانی و عتیقه ها پرداخت نبونید شاه بابل بود !
نبونید در سال ۵۳۹ قبل از میلاد تسلیم کوروش بزرگ شد!
🗞 @Ancients ⏳
درمتن الواح تخت جمشید تعداد زیادی نام وجود دارداز جمله نام خدایان ماههای پارسی و ایلامی و اسامی شهرها و همچنین نام ۷۰۰ شهر و کشورکه جز قلمرو هخامنشی هستند در این الواح آمده است!
🗞 @Ancients ⏳
هرودوت :
پارسیان برای خلاف یونانیان برای خدای خود مجسمه و معبدهای گوناگون نمی سازند.
آنها عقیده دارد که خدایشان در همه جا حضور دارد و همه جا را خانه خدا می دانند!!
🗞 @Ancients ⏳
من همیشه با حرف همه موافقم
چون این تنها راهیه که میتونم ساکتشون کنم، تا دیگه حرفشونو ادامه ندن.
👤آلپاچینو
🗞 @Ancients ⏳
مسجد جامع یزد : به شیوه یک ایوان در دل کویر میباشد و در طی حدود ۱۰۰ سال و سه دوره بنا شدهاست. پایههای اصلی مسجد در زمان ساسانیان بر روی یک آتشکده گذاشته است ولی بعد از اسلام در دوره ایلخانی و تیموری بصورت مسجد تکمیل شده است. بنای گنبد خانه متعلق به دوره ایلخانی و سر در رفیع مسجد را متعلق به زمان شاهرخ و دوره تیموری دانستهاند. این بنا از لحاظ خوابیدگی گنبد، سردر رفیع و بلند و همچنین کاشیکاری زیبا و منحصربهفرد، شهرت دارد.
@Ancients
#تنبل_خانه
#شاه_عباس_کبیر یک روز گفت: خدا را شکر! همه اصناف در مملکت ایران به نوایی رسیده اند و هیچ کس نیست که بدون درآمد باشد.
سپس خطاب به مشاوران خود گفت: همین طور است؟ همه سخن شاه را تایید کردند.از نمایندگان اصناف پرسید، آن ها هم بر حرف شاه صحه گذاشتند و از تلـاش های شاه در آبادانی مملکت تعریف کردند.اما وزیر عرض کرد: قربانتان بشوم، فقط تنبل ها هستند که سرشان بی کلـاه مانده.
شاه بلـافاصله دستورداد تا تنبلخانه ای در اصفهان تاسیس شود و به امور تنبلها بپردازد. بودجه ای نیز به این کار اختصاص داده شد.کلنگ تنبل خانه بر زمین زده شد و تنبل خانه مجللی و باشکوهی تاسیس شد.
تنبل ها از سرتاسر مملکت را در آن جای گرفتند و زندگیشان از بودجه دولتی تامین شد.
تعرفه بودجه تنبل خانه روز به روز بیشتر می شد، شاه گفت: این همه پول برای تنبل خانه؟ عرض کردند: بله. تعداد تنبلها زیاد شده و هر روز هم بیشتر از دیروز می شود!شاه به صورت سرزده و با لباس مبدل به صورت ناشناس از تنبلخانه بازدید کرد. دید تنبلها از در و دیوار بالـا می روند و جای سوزن انداختن نیست.
شاه خودش را معرفی کرد. هرچه گفتند: شاه آمده، فایده ای نداشت، آن قدر شلوغ بود که شاه هم نمی توانست داخل بشود. شاه دریافت که بسیاری از این ها تنبل نیستند و خود را تنبل جا زده اند تا مواجب بگیرند.شاه به کاخ خود رفت و مساله را به شور گذاشت.
مشاوران هریک طرحی ارایه دادند تا تنبل ها را از غیر تنبل ها تشخیص بدهند ولی هیچ یکی از این طرح ها عملی نبود.سرانجام دلقک شاه گفت: برای تشخیص تنبل های حقیقی از تنبل نماها همه را به حمامی ببرند و منافذ حمام را ببندند و آتش حمام را به تدریج تند کنند، تنبل نماها تاب حرارت را نمی آورند و از حمام بیرون می روند و تنبلهای حقیقی در حمام می مانند.شاه این تدبیر را پسندید و آن را به اجرا درآورد. تنبل نماها یک به یک از حمام فرار کردند.
فقط #دونفر باقی ماندند که روی سنگ های سوزان کف حمام خوابیده بودند. #یکی ناله می کرد و می گفت: آخ سوختم، آخ سوختم. #دیگری حال ناله و فریاد هم نداشت گاهی با صدای ضعیف می گفت: #بگو_رفیقم_هم_سوخت!
🗞 @Ancients ⏳