احضاریه رسمی به دادگاهِ بخشِ مرند به جرم سوار شُدن دوچرخهء پاییِ فاقدِ چراغ! بدونِ اخذِ گواهینامه...
احتمالا به سالِ ۱۳۲۱
🗞 @Ancients ⏳
خیلی قدیمترها، سر کسی را که میبریدند، روی گردن روغن داغ میریختند. اینگونه جلوی خونریزی گرفته میشد، خون در داخل بدن گردش داشت و قلب میتوانست خون را پمپاژ کند. شخص بی سر همینطوری میچرخید دور خودش، میچرخید و میرقصید!
اسمش را گذاشته بودند رقص بسمل!
برای رقص بسمل سر لازم نبود!
حال و روز این روزهایمان را که میبینم، به این فکر میکنم که انگار از بدو تولد، بهجای ناف سرمان را بریدهاند! فقط دور خودمان میچرخیم، دور خودمان میگردیم، زندگی کردن ما کمتر از رقص بسمل ندارد، خوش بهحال آنها، دیگر سرشان گیج نمیرفت...
🗞 @Ancients ⏳
یک زن روس به اسم « ماریا اوکتیبراسکا » که همسرش در جنگ جهانی دوم کشته شده بود برای انتقام تمام دارایی خودش رو فروخت و یک تانک T-34 خرید و بوسیلهی آن تعداد زیادی از نازیهارو در جنگ کشت.
🗞 @Ancients ⏳
پادشاهی دستور داد گوسفندی را سر بریدند
و آن را کباب نمودند.
پادشاه به وزیر خود گفت:
برو دوستان و نزدیکانت را بگو که بیایند، تا
دور هم بشینیم و این گوسفند را با هم بخوریم.
وزیر لباس مبدلی پوشید و به میان جمعیت
شهر رفت و فریاد زد:
ای مرد به فریادم برسید که خانه من آتش گرفته
و دار و ندار زندگیم در حال سوختن است.
تعداد اندکی از مردم حاضر شدند که همراه وزیر
بروند و در خاموش کردن آتش به او کمک کنند.
وقتی به خانه رسیدند، با کباب گوسفند و نوشیدنی های رنگارنگ از آنها پذیرایی شد.
پادشاه از وزیر خود پرسید: چرا دوستان و نزدیکانت را دعوت نکردی!؟
وزیر گفت: اینها دوستان ما هستند، کسانی
که شما آنها را دوست و خویشاوند
می پنداشتید، حتی حاضر نشدند یک سطل
آب هم بر رو خانه آتش گرفته ما بریزند.
آری دوستان...
بیگانه اگر وفا کند، خویش من است..
🗞 @Ancients ⏳
بوسهی زندگی!
در ۷ جولای ۱۹۶۵ روکو مورابیتو یکی از اثرگذارترین عکسهای تاریخ را ثبت کرد.
وقتی راندال جمپیون را برق گرفت، خیلی خوش شانس بود که همکارش جیدی تامپسون همان نزدیکی بود و آنقدر حضور ذهن و مهارت داشت که عملیات احیا را همان بالا شروع کند! راندال از مهلکه نجات یافت، و یک هفته بعد به سر کار برگشت.
🗞 @Ancients ⏳
برای از بین بردن تاریکی شمشیر نکش،
خشمگین نشو، فریاد نزن...
برای از بین بردن تاریکی، چراغ روشن کن!
تاریک اندیشی قفلی است
که تنها با کلید روشن اندیشی باز میشود.
👤 امیرکبیر
🗞 @Ancients ⏳
همه می گفتند ماشینشویی هم شد شغل؟!
من اما میگفتم این قدم اول برای ساخت اتومبیل است.
من و برادرم محمود (خیامی) هر دو با کفش پاره در راه موفقیت قدم برمیداشتیم. از همان سالی که من و برادرم پول خرید پارچهٔ پالتویی خود را سرمایهگذاری کردیم، دیگر پالتو نداشتیم.
صبحهای خیلی زود در آن سرمای طاقتفرسای مشهد از خانه تا محل کار، که بیشتر از پنج کیلومتر بود، با لباسهای مندرس و کفشهایی که کفشان سوراخ بود و آب واردشان میشد میرفتیم سرکار و تا بعد از غروب ماشین میشستیم.
با آنکه مردم سعی میکردند تحقیرمان کنند، هیچ وقت احساس حقارت نمیکردم. بلکه خود را از همه بالاتر میدانستم و به موفقیت اطمینان کامل داشتم.
اکثر آشنایان میگفتند ماشینشویی هم شد کار؟! و من صریحاً به آنها میگفتم این کار اولین قدمها برای ساخت اتومبیل است. ساختن اتومبیل هدف اصلیام بود. من و محمود اکثر اوقات دربارهٔ ساخت اتومبیل در ایران فکر میکردیم.
از کتاب «پیکان سرنوشت ما: خاطرات احمد خیامی مؤسس ایرانخودرو، صفحهٔ ۶۳»
🗞 @Ancients ⏳
گفت چرا چشمش را بستی؟
گفت: برای اینکه خیال کند در مسیر راست حرکت میکند.
چرا زنگوله بستی؟ گفت برای اینکه اگر ایستاد متوجه شوم.
گفت اگر ایستاد و سرش را تکان داد که صدای زنگوله بیاید چه؟ گفت بیا برو گمشو خر ما از این کلکها بلد نیست. یادش نده!
🗞 @Ancients ⏳
قرص های خواب آور زمان ما هم این پتوها بود
اصن طوری بود که با دیدنشون پلکمون سنگین میشد، چه برسه که بریم زیرشون
🗞 @Ancients ⏳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه اعدام یک دیکتاتور! بستن دستان نیکلایچائوشسکو دیکتاتور رومانی و همسرش النا جهت بردن به جوخه اعدام و تیرباران.
🗞 @Ancients ⏳
در زمان قدیم، دزدی به خانه شخصی رفت و با سوهان، مشغول بریدن قفل در خانه شد. صاحبخانه رسید و از دزد پرسید: «عمو جان، این موقع شب در اینجا چه کار میکنی؟» دزد با آرامش، جواب داد: «از شما چه پنهان که دلم گرفته و دارم کمانچه میزنم.» صاحبخانه خام پرسید: «ای بابا، این، چه جور کمانچهای است که صدا ندارد؟» دزد جواب داد: «این، یک جور کمانچهای است که فردا صبح، صداش به گوشت میرسه.» صاحبخانه، حرف دزد را قبول کرد و خوابید. دزد با خیال راحت، قفل در را باز کرد و هر چه در اتاق بود برداشت و رفت. وقتی که صبح، صاحبخانه، بیدار شد، مشاهده کرد که دزد، همه چیز را برده است. با ناله و فریاد، مردم را دور خود جمع کرد و متوجه شد که دیشب، دزد چه میگفت
صداش صبح به گوشت میرسه !
🗞 @Ancients ⏳
در هنگام جنگ جهانی دوم بعد از چند هفته
بالاخره یک سرباز موفق میشود چند روز مرخصی بگیرد. وقتی به محل سکونت خود میرسد متوجه یک کامیون حامل تعدادی جنازه میشود که به سمت قبرستان میرفت و خبردار میشود که دشمن آن منطقه را بمباران کرده است لذا برای آخرین بار قصد داشت به جنازه همشهری هایش نگاهی بیندازد که متوجه میشود کفشی در میان اجساد وجود دارد که شباهت به کفش همسرش دارد و بسرعت بسمت خانه میدود و متوجه میشود خانه اش ویران شده. پس از این شوک بزرگ خود را به کامیون میرساند و آن جنازه را تحویل میگیرد که در قبرستان دسته جمعی دفن نشود و با مراسم واحترام خاص دفن نماید ولی متوجه میشود جنازه همسرش هنوز نفس میکشد. لذا او را به بیمارستان میرساند وآن زن زنده میماند و سالها بعد صاحب فرزندی از آن زن میگردد. زنی که قرار بود زنده به گور شود. اسم کودکی که دنیا آمد ولادمیر پوتین رئیس فعلی روسیه است! این داستان را هیلاری کلینتون در کتابش بنام گزینه های سخت قید کرده اس
هیلاری کلینتون
🗞 @Ancients ⏳
ای فلک ای روزگار عمر جوانی میخرم
لحظه های عاشقی بر زندگانی میخرم
رفته ایامی ز دستم بس ستمها دیده ام
می دهم دار و ندارم مهربانی میخرم
شهره ی شهرم ولی سنگ صبور غصه ام
شهرتم را میدهم من بی نشانی میخرم
میشود سالی تمام و میرسد سالی دگر
من خزان را در بهارم رایگانی میخرم
میشود موی سیاهم تک به تک رنگش سفید
پس ببین این تجربه با چه گرانی میخرم
دل نمیبندم به این دنیا که پر از حیله است
پس کنم مغلوب نفسم ٬ قهرمانی میخرم
ماندگارند شاعران در جای جای این جهان
نام نیک از من بس است پس جاودانی میخرم
پس بسوز سنگ صبور بیهوده ازعمری که رفت
ای فلک ای روزگار عمر جوانی میخرم
🗞 @Ancients ⏳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصویر ۳۶۰ درجه ای که دانشگاه هاروارد از داخل هرم بزرگ جیزه(یکی از اهرام مصر) منتشر کرده.
🗞 @Ancients ⏳
نقش بانوی ساسانی که یک آینه و شاخۀ میوهای (شاید سیب) در دستانش دارد. کاسۀ مربوط به هنر ساسانی در سدۀ ششم م. که از نقره و طلا در ایران ساخته شده است. طول 20.3 سانتیمتر (تصویر از حراج کریستی)
🗞 @Ancients ⏳
همهی ما نابینائیم، هر کداممان به نوعی؛
آدمهای خسیس نابینا هستند، چون فقط طلا را میبینند.
آدمهای ولخرج نابینا هستند، چون امروزشان را میبینند.
آدمهای کلاهبردار نابینا هستند، چون خدا را نمیبینند.
آدمهای شرافتمند نابینا هستند، چون کلاهبردارها را نمیبینند.
خود من هم نابینا هستم، چون حرف میزنم اما نمیبینم که شما گوشهایی شنوا ندارید...
👤ویکتور هوگو
🗞 @Ancients ⏳
خشکسالی در اروپا «سنگهای گرسنگی» را در بخشهایی از رودخانههای چک و آلمان نمایان کرده.
این سنگها وقتی سطح رودخانه بیش از حد پایین میرود نمایان میشوند و خبر از قحطی پیشِ رو میدادند.
عکس سنگنوشتهای است متعلق به سال ۱۶۱۶ در رود البه؛ روی آن نوشته:«اگر من را میبینی گریه کن»
🗞 @Ancients ⏳
معنی فحش " نسناس " رو میدونید ؟
"نسناس" در افسانه های خاورمیانه به موجودات حاصل از آمیزش انسان و جن گویند که نصف بدن انسان و یک دست و و یک پا و یک چشم دارد و سریع میدود.
@Ancients
ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ: ﺑﺎﺑﺎﺑﺰﺭﮒ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﯿﺪ ﺍﮔﺮ یکباﺭ ﺑﻔﻬﻤﯽ، ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﻧﻔﻬﻤﯽ! ﺍﯾﻦ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟!
یعنی ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ یکباﺭ، ﻓﻘﻂ ﯾﮏﺑﺎﺭ ﻣﺰﻩﯼ ﯾﻮﻧﺠﻪﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﺭﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻨﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭻﻭﻗﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﻩ ﻣﻮﻧﺪﻩﯼ ﺗﻮﯼ ﺍﻧﺒﺎﺭ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯼ!
📚ﻣﻦ ﮔﻮﺳﺎﻟﻪﺍﻡ
👤 بزرگمهر حسین پور
@Ancients
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکانسی عالی از فیلم خوشه های خشم، ساخته ی جان فورد
مردی که جلوی بچه هایش سرشکسته نمیشود...
زنی که در مقابل بچه ها حس مادرانه پیدا میکند...
نانی که مال دیروز نیست...
و واکنش راننده ی کامیون که چگونه حس محبت مغازه دار را پاسخ میدهد!
لذت انسانیت تمامی ندارد!
🗞 @Ancients ⏳
مسیح دروغین (المسیح الدجال) معروف به دجال؛ در باور مسلمانان فرديست كه در اخرالزمان ظهور كرده و ادعا ميكند مسيح است؛ چنين ذكر شده كه او يك چشم چپ دارد و چشم راستش كور است!
@Ancients
سقفِ آزادی رابطه ی مستقیم با قامتِ فکری مردمان دارد.
در جامعه ای که قامتِ تفکر و همت مردم کوتاه باشد، سقفِ آزادی هم به همان نسبت کوتاه می شود. وقتی سقف کوتاه باشد آدم های بزرگ سرشان آنقدر به سقف می خورد که حذف می شوند، آدم های کوتوله اما راحت جولان می دهند. مردمِ عوام هم برای بقا آنقدر سرشان را خم میکنند که کوتوله میشوند و سقف ها پایین و پایین تر می آید و مردم بیشتر و بیشتر قوز میکنند تا اینکه کمرش خم میشود ودیگر نمیتواند قد علم کند ....
داستایوفسکی
@Ancients
روایتی عجیب از فساد و زد و بند در ساختمانسازی دوران قاجار!
هانری رنه دالمانی در صفحه ۲۰۹ از جلد اول کتاب «از خراسان تا بختیاری» درباره فساد در ساختمانسازی در دوره قاجار نوشته که در ایران دوره قاجار مقاطعهکار یا به زبان امروزی همان پیمانکاران به منافع خودشان فکر میکنند و غالبا سر مشتری را کلاه میگذارند.
دست مقاطعهکاران(سازندگان) با مصالحفروشان در یک کاسه میرود و مصالح نامرغوب به کار میبرند و اگر صاحبخانه مباشر یا نمایندهای هم برای نظارت بر کار استخدام کند، گاهی مباشر هم با آنها همپیال میشود.
مقاطعهکاری غالبا هدفی جز خالی کردن جیب مشتری ندارد. کسی هم که مباشری جهت حفظ منافع خویش انتخاب میکند، کم و بیش مطمئن است که این مباشر یا چشم بسته، هرچه را که مصالحفروشان در اختیارش بگذارند خواهد پذیرفت؛ و یا با کارگران زد و بند کرده و آگاهانه اربابش را خواهد چاپید.
@Ancients
خیلی وقتها شده که ما خیری به یک نفر رساندەایم با نیت « برای رضای خدا » اما اگر از همان آدم ضربەای بخوریم اولین چیزی که بە ذهنمان می رسد این است:
« بشکند این دست که نمک ندارد » یا « به هرکس خوبی کردم بدی دیدم » و..!
مهربان بودن عالیست ، اما عالیتر این است که از محبتی که کردیم رد شویم و دریافت کنندەی محبتمان را مدیون ندانیم ، چون ما کاری برای او نکردەایم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم.
اینکه از نظر اخلاقی ، جواب محبت ، محبت است درست است ، اما ما با طرف مقابل کاری نداریم هر کس باید روی درستی عمل خودش تمرکز کند.
دست بی نمک دستی است که خیری را به دیگران رسانده است و همینطور دراز ماندە است که کی طرف مقابل میخواهد برای او جبران کند.
محبت برای رضای خدا یعنی از لحظه ای که نیت کردیم پاسخ را از خدا گرفتیم ، دیگر منتظر پاسخ از بندەاش نیستیم.
بی توقع مهربان باشیم.
خدا جبران میکند ، بندەاش را بی خیال!!
🗞 @Ancients ⏳