eitaa logo
🌸 اندکی تامل 🌸
70 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
هدف ازتشکیل کانال بصیرت افزایی و روشنگری و شفافیت سازی در مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و روزجامعه میباشد. ✔ #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایتی‌ بسیار زیبا و خواندنی👌 مردی سگش را در خانه میگذارد تا از طفل شیر خوارش مواظبت کند و خودش برای شکار بیرون رفت و زمانی که برگشت، سگش را دید که در جلو خانه ایستاده و پارس میکند و پنجه هایش خون آلود است. مرد با تفنگش به سوی سگ شلیک کرد، او را کشت و با سرعت وارد خانه شد تا باقی ماندهٔ فرزندش را ببیند. زمانی که وارد شد دید که گرگی غرق در خون غلتیده و فرزندش بدون هیچ آسیبی سالم است. قبل از اینکه عکس العملی نشان دهید به حرف های طرف مقابل گوش كنيد تا به دلیل قضاوت اشتباه تا آخر عمر گریان نباشید...   💠 🌐 @andaki_tamol
💠 متهم شبنم نعمت زاده در آخرین دفاعیات خود: 🔸به آبروی من ضربه خورده است؛ دست روی قرآن می‌گذارم تا متوجه شوید تمام صحبت‌های من حقیقت است، اما متاسفانه همه چیز در این دادگاه قلب می‌شود 🔸اگر آقای لشکری پور از من سند دارد بهتر است آن‌ها را ارائه کند 🔸روز آخر متوجه شدم که لشکری پور موقع خروج از شرکت ١٨٠ میلیون تومان با خود برده است 🔹قاضی مسعودی مقام: 🔸 نمی‌خواهد دست روی قرآن بگذارید، شما حقیقت را بگویید و کتمان حقیقت نداشته باشید 🔸حرف‌های خود را در جلسات دیگر هم زدید که نشان از عدم صداقت دارد 🔸اتهام لواسان شما از جمله عایدات حاصل از جرم است که در پرونده پولشویی مورد بررسی قرار خواهد گرفت 💠 #اندکی_تامل 🌐 @andaki_tamol
🔴 دومین پاداش صداوسیما به کشف حجاب خانم بازیگر! 🔹پخش مینی سریال «گیله‌وا» این روزها دوباره در دستور کار تلویزیون قرار گرفته است. تیزرهای پرتعداد این سریال که ظاهرا تعمدا تصاویر #ستاره_اسکندری هنرپیشه هنجارشکن را نیز در خود جای داده است، مورد تعجب بسیاری از مخاطبان تلویزیون واقع شده است. 🔹چند هفته قبل نیز سریال «ترور خاموش» با بازی این هنرپیشه هنجار شکن به روی آنتن رفته بود. مسئولان صداوسیما با این توضیح که سریال «ترور خاموش» پیش از هنجار شکنی این بازیگر تهیه شده است، نسبت به اعتراضات واکنش نشان دادند. 🔹حالا به فاصله کمی از پخش سریال ترور خاموش دومین سریال نیز با بازی این هنرپیشه به روی آنتن می‌رود. شاید بهتر بود مسئولین صداوسیما زمان پخش این سریال را مدتی به تاخیر انداخته و به مردم توضیح دهند که اجازه حضور هنجارشکنان را در فیلم و سریال‌های جدید صداوسیما را نخواهند داد... 💠 #اندکی_تامل 🌐 @andaki_tamol
🔴 حماقت عرب و عجم ندارد. کدام ملتی قهرمان خود را تکه تکه می‌کند !؟ 🔺 #وسام_العلیاوی فرمانده عصائب اهل حق که سالها با داعش جنگید.. از جان و نوامیس مردم عراق دفاع کرد، در آشوب های عراق در مقابل چشم مردم در میانه آشوبها تکه تکه شد و آمبولانسی که در حال انتقال این فرمانده قهرمان بود را به آتش کشیدند... او در آخرین توییت خود برای اغتشاشات عراق نوشته بود: "امروز آمریکا و سعودی آمده‌اند تا ما را به دست خودمان به آتش بکشند". درست مثل یزیدیانی که در #فتنه ۸۸ بسیجی را زنده زنده در آتش سوزاندند.. سزای ملتی که زود فریب میخورد و پی عربده دشمن می دود و قهرمانان و نجیبان و پاکان خود را میکشد، ذلت و فلاکت است.. جهل از جنایت بدتر است.. 🔺چه ابوجعفرهایی که جهل مردم خون شان را ریخت.. روحش قرین رحمت و خداوند این شیعه پاکباخته را با رسول الله(ص) محشور فرماید.. 📸 تصویر شهید بزرگوار در حال نجات یک کودک از دست نیروهای داعشی ✍️ محمد عبدالهی 💠 #اندکی_تامل 🌐 @andaki_tamol
💠متولی ساماندهی ۴ هزار و ۶۰۰ کودک کار و زباله گرد در تهران کیست؟ 🔸پاس‌کاری قبول مسئولیت بین دستگاه‌های مسئول 🔹کودکان زباله گرد در شرایطی قربانی سودجویی و کسب درآمد برخی از افراد می‌شوند که هیچ نهادی مسئولیت ساماندهی آن‌ها را بر عهده نمی‌گیرد. 🔹نبود متولی مشخص برای ساماندهی کودکان کار و زباله گرد باعث شده است که افراد سود جو و تعدادی از پیمانکاران شهرداری با به کارگیری این کودکان، به درآمد میلیونی برسند و در قبال کار شبانه روزی از کودکان حقوق ناچیزی به آن‌ها پرداخت کنند؛ کودکانی که بیشتر آن‌ها در همان محل دپو زباله شب را روز و در همان محل تفکیک زباله زندگی می‌کنند. 🔹جزئیات بیشتر در لینک زیر 👇👇👇👇 https://www.yjc.ir/00TqvZ 💠 🌐 @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_67 رسید پشت در با همون اخمای درهمش رو بهم گفت که همینجا بمون تا بیام در زد و بعد از صدای بفر
از همون قبل صبحونه یه حالی داشت که هیچ چی ازش نمیفهمیدم،ناراحت نبود اما شاد و شنگول هم نبود،لبخند داشت اما حالت عجیبی داشت،صبحونه رو خوردیم و همه ش حواسم بهش بود،بعضی موقع چند دقیقه لقمه تو دستش میموند و هیچ حرکتی نمیکرد،فقط به یه جا خیره میشد بعد از صبحونه وسایل آماده شدمون رو چک کردیم،گوشی علی زنگ خورد: _الو،سلام _باشه الآن میایم روبه من کرد و گفت: حسین بیرون منتظره بیا بریم منم با تکون دادن سر اعلام آمادگی کردم،رفتیم بیرون و بعد از سلام و علیکی سوار ماشین حسین شدیم،اون کسی بودکه قراربود ما رو برسونه و در نبود ما شبا تو خونه بخوابه تا دزد نزنه بهش حدود 1 ساعتی طول کشید تا رسیدیم ترمینال جنوب،از حسین خدا حافظی کردیم و منتظر اتوبوس نشستیم،ربع ساعتی منتظر موندیم که خبر دادند مسافران اهواز سوار بشن قرار بود از مرز شلمچه بریم،نمیدونستم چرا علی با وجود اینکه مهران نزدیک تر بود تاکید کرد که از شلمچه بریم،سوار بر اتوبوس شدیم و بعد از 20 دقیقه حرکت کرد ، علی هنوز حالش برام عجیب بود زیاد حرف نمیزد اما صورتش پر از لبخند بود و نشونی از ناراحتی نمیداد از تهران زدیم بیرون و وارد اتوبان بزرگ شدیم ، علی دیگه از تو اون حالت در اومد و رو بهم گفت: _امین میدونی تو چه فکری بودم؟ __فکر تو بود من از کجا بدونم؟ _تو اولین بارته که میری کربلا،یاد خاطرات خوش اولین سفرم افتادم یاد اولین باری که حرم امام علی رو دیدم،اولین باری که حرم امام حسین و حضرت ابالفضل رو دیدم و چقد محو تماشا موندم ادامه دارد.... ✍️ط،تقوی 🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_68 از همون قبل صبحونه یه حالی داشت که هیچ چی ازش نمیفهمیدم،ناراحت نبود اما شاد و شنگول هم نبو
چون اعتقادی نداشتم و تاحالا هم نرفته بودم چیزی از حرفاش و حالش متوجه نمیشدم و به همین خاطر سکوت اختیار کردم و فقط گوش دادم تصمیم گرفتم بخوابم ،علی هم هندزفری زد تو گوشش،چفیه انداخت صورتش و سرشو گذاشت رو شیشه و چشماشو بست مقدار کمی صدای مداحی به گوشم میرسید: _عکس رفیق شهیدم تو قاب چشمامه هر شب جانم به این جوونا و جانم به لشکر زینب یا زینب به زینبیه حساسیم یا زینب مرید حضرت عباسیم نشون دادیم غیرتو با رجز خوانی نداره فارس و عرب ترک و افغانی همه میشیم مثل قاسم سلیمانی... اسم قاسم سلیمانی که اومد توجهم رو بیشتر جلب کرد،من قاسم سلیمانی رو یه آدمی مقتدر و توانا میدونستم و ازش خوشم میمود از اقتداری و افتخاری که برای ایران و ایرانی درست کرده بود خوشم میومد و بهش افتخار میکردم،حالا چه برا اعتقاداتش بجنگید چه صرفا برا دفاع از ایران من دوسش داشتم کنجکاو شدم بیشتر درموردش بدونم،گوشیم رو در آوردم هنوز اینترنت داشت زدم قاسم سلیمانی مقداری اومدم پایین دیدم نوشته نامه قاسم سلیمانی به اوباما،صفحه رو باز کردم و شروع به خوندنش کردم،هر کلمه که میخوندم موی تنم سیخ میشد و کل تنم به وجد میومد ، حالا دیگه بیشتر از قبل دوسش داشتم و بهش احترام میزاشتم کمی بیشتر درمورد ایشون تحقیق کردم یه صوت اومد که نوشته بود اگه پاش برسه همه قاسم سلیمانی میشیم بازش کردم هندزفری زدم گوش دادم، روز و شب توی قلبم داره پر میزنه پر.. به دلم نشست و این شد اولین مداحی که خودم گوش میدادم دو سه بار گوشش دادم،البته کلیپی هم که گذاشته بودن روش زیبا بود و خوشم ازش میومد ادامه دارد.... ✍️ط،سید محمد باقر تقوی 🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_69 چون اعتقادی نداشتم و تاحالا هم نرفته بودم چیزی از حرفاش و حالش متوجه نمیشدم و به همین خاطر
گوشی رو کنار گذاشتم،چشمامو بستم و خواب رو بهشون هدیه دادم با لرزش گوشی از خواب بیدار شدم،چشم باز کردم دیدم تماس از طرف زهرا رو گوشیمه آیکن سبز رو کشیدم و خواب آلود جواب دادم: _الو _سلام داداش _سلام _آخ ببخشی خواب بودی بیدارت کردم _اشکال نداره،جانم کار داشتی؟ _خواستم ببینم کجایی کی میرسی،تو که معرفت نداشتی منو ببری خودت رفتی _علی باهامه میومدی؟ _نه _خب هیچی دیگه _داداش از آقا بخواه منو هم بطلبه _باشه _خب دیگه مزاحمت نمیشم،خدافظ _مراحمی خدافظ نگاهی به علی کردم که داشت با تلفن صحبت میکرد و میگفت: _آبجی رفیقم باهامه،میومدی؟ _پس عزیز دل داداش گلایه نکن _نه نمیشد _ببخشی،فعلا خدافظ وقتی گفت آبجی یاد بچگیامون افتادم،موقعی که میرفتم دم خونه علی اینا خواهرش دیگه از اتاقش بیرون نمیومد،با حیا بودنش رو یادم اومد که با هیچ پسری بازی نمیکرد و میگفت دخترا با دخترا پسرا با پسرا ادامه دارد.... ✍ط،تقوی 🌐 @andaki_tamol
﷽ سلام حلول ماه ربیع الاول مبارک 💐 امروز چهارشنبه ٨ آبان ١٣٩٨ ه. ش ١ ربیع الاول ١٤۴١ ه.ق ٣٠ اکتبر ٢٠١٩ ميلادى 🌐 @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➣ ۞ #یڪـــ‌آیــه‌قـــــرآن ۞ در حقيقت هيچ چيز نه در زمين و نه در آسمان بر خدا #پوشيده نمى‏ مانـــد. 📒سوره مبارکه آل عمران آیه ۵ 🌐 @andaki_tamol
» 📜 #حــدیث‌امـــروز ❤️قال امام رضــا علیه السلام: عبادت خدا به ڪثرت نماز و روزه نیست بلکه عبادت #اندیشه‌ورزی در ڪار خـــداوند بلند مــــرتبه و بـــزرگ است. 📚الڪافی جلد ۲ صفحه ۵۵ 👇👇 🌐 @andaki_tamol
⭕️به عراق سفر نکنید! 🔸معاون امنیتی انتظامی استانداری خوزستان توصیه کرد: 🔹با توجه به اوضاع عراق، مردم سفر خود به این کشور را به تعویق بیندازند. 🔹بسیاری از خوزستانی ها پس از سفر اربعین در حال برنامه ریزی برای سفر به شهر بصره به منظور تماشای بازی ابران و عراق بودند. 💠 #اندکی_تامل 🌐 @andaki_tamol
⭕️ #حسن_عباسی آزاد شد. وکیل حسن عباسی در این رابطه گفته: موکلم پس از تحمل یک‌سوم مجازات حبس موضوع محکومیت، مشمول آزادی مشروط قانون مجازات اسلامی شده و از زندان آزاد شده است. ‌ ‌🔺۲۲ مرداد ماه خبر بازداشت عباسی با شکایت وزارت اطلاعات به دلیل اظهارات این تحلیلگر سیاسی مبنی بر وجود برخی ارتباطات بین این وزارتخانه با آمدنیوز اعلام شده بود. عباسی به گذراندن ۷ ماه حبس محکوم شده بود. ‌ 🌐 @andaki_tamol
اسماعیل بخشی با وثیقه ۷۵۰ میلیون تومانی آزاد شد وکیل مدافع اسماعیل بخشی: 🔷 در ابتدا وثیقه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی برای موکلم در نظر گرفته شده بود که با مخالفت ما و لوایحی که در خصوص تقلیل وثیقه داده شد، میزان وثیقه به ۷۵۰ میلیون تومان کاهش یافت و موکلم با ارائه وثیقه ۷۵۰ میلیون تومانی آزاد می‌شود. 🔶 اسماعیل بخشی در جریان تجمعات کارگران نیشکر هفت تپه بازداشت شده بود. 💠 #اندکی_تامل 🌐 @andaki_tamol
ارتش ترکیه چند روستا را در ریف راس‌العین اشغال کرد 🔹خبرگزاری سانا: نیروهای ترکیا با اشغال چند روستا، جاده «تل تمر» به «راس العین» را قطع کردند. 🔹حملات ترکیه به شمال سوریه که برای مقابله با شبه‌نظامیان کُرد صورت می‌گیرد، چند روزی پس از توافق «سوچی» متوقف شد، اما یکی دو روزی است که این حملات افزایش پیدا کرده است. 💠 #اندکی_تامل 🌐 @andaki_tamol
‼️ یکی از عوامل خرابی دندان ها استفاده از مسواک های پلاستیکی است، مسواک پلاستیکی احتیاج به خمیر دندان دارد و میکروب خیلی زود نسبت به خمیر دندان مقاوم می شود و خود مسواک پلاستیکی هم سازگاری با دهان و دندان ندارد و قابلیت تجمع میکروب در آن زیاد است. 📢 آمار روزافزون مشکلات لثه و دندان ها شاهدی بر صحت ادعای فوق است. مسواک های رایج امروزی مینای دندان را هم از بین می برد. ✅ برای تمیز نمودن دندان های خود از چوب اراک استفاده نموده که هم مسواک است و هم خمیر دندان و هم مورد سفارش معصومین علیهم السلام و تحقیقات علمی هم این مطلب را تایید نموده است. 💠 🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_70 گوشی رو کنار گذاشتم،چشمامو بستم و خواب رو بهشون هدیه دادم با لرزش گوشی از خواب بیدار شدم،چ
زهرا و فاطمه(خواهر علی)با هم دوست بودن و اونا هم مثل رفاقت من و علی وقتی رفتیم چالوس،از هم‌دور شدن رو به علی گفتم: _به خواهرت جریان رو گفتی؟که همه دیگه رو دیدیم و... _نه هنوز بهش نگفتم،میخوام بزارم یه فرصت خوب بهش بگم _چون از بچگی خودش و زهرا دوست بودن حتما خوشحال میشه _آره برا همین حضوری میخوام بهش بگم و به قولی سوپرایزش کنم _(لبخندی زدم)خوبه غروب بود که رسیدیم اهواز،و از اونجا راهی مرز شدیم. حدود ساعت۱۰شب رسیدیم مرز،صدای مداحی های عربی و فارسی به گوشم میخورد،اولین بار بود که از نزدیک موکبای اربعین رو میدیدم برام جالب بودن،حال و هواشون،غذا دادناشون،مهربونیاشون،فضای که درست کرده بودن و..... اینا اکثرا عرب بودن،عربایی که ازشون نفرت داشتم‌و به دید یاغی‌گری نگاهشون میکردم چقدر قیافه هاشون تغییر کرد اما هنوز ته چهره شون همون قبلی بود _علی رفیقمونو نمیخوای معرفی کنید؟ این صدای عباس همون بچه شر و شیطون اما با ادب قدیم بود _یکی از قدیمی ترین رفقا که خودتون هم میشماسیدش و با هم‌رفیق بودیم،دقیقا همین جمع قبلا هم با هم رفیقم بودیم،خودتون حدس بزنید سه نفرشون به صورتم خیره شدن،یک باره حسین چشماش کاملا باز شد و اومد جلو _نکنه....نکنه امینی! ادامه دارد.... ✍ط، تقوی 🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_71 زهرا و فاطمه(خواهر علی)با هم دوست بودن و اونا هم مثل رفاقت من و علی وقتی رفتیم چالوس،از هم
_(لبخندی زدم و دستامو براش باز کردم)آره اومد بغلم کرد و محکم بهم فشار میداد و میگفت: _بابا نامرد تو کجایی این همه سال رفتی و هیچ خبری ازت نبود،یه ذره معرفت نداشتی؟البته تو از همون اول بیشتر هوای علی رو داشتی _هیچ چیزی ازتون نداشتم،دیدن علی هم کاملا اتفاقی بود عباس و مهدی چشماشون تا ته باز شده بود و معلوم بود باور نمیکنن همونجور که من هنوز باورم نمیشد اونا هم اومدن و همدیگه رو خوب و گرم تحویل گرفتیم،حالا فهمیده بودم که چرا علی گفت از شلمچه بریم، به پیشنهاد بچه ها شب اونجا موندیم و تصمیم گرفتیم صبح بریم تا آخر شب پیش هم نشسته بودیم و از قدیم میگفتیم و اتفاقات این چند سال رو بازگو میکردیم،آخر شب بچه ها قصد خواب کردن ولی من و علی خوابمون نمیبرد چون تو اتوبوس مشت خوابیده بودیم فضای بیرون برام جالب بود،به همین خاطر رفتم بیرون و تصمیم گرفتم یه چرخی بخورم، بوی اسفند و دود،صدای مداحی ها: علم میکوبه بر زمین ای جانم ای جانم علمدار ما را ببین ای جانم ای جانم علمدار ای جانم،اباالفضل ای جانم ....... جاده به جاده پای پیاده من جا موندم اما زائر زیاده ....... قدم قدم با یه علم ایشاالله اربعین میام سمت رحم با مدد شاه کرم ایشاالله اربعین میام سمت حرم صدای مردانی که بلند میگفتن: هل بزوار،هل بیکم... یه نفریشون اومد بهم خرما تعارف کرد و گفت: هل زائر امام الحسین ازش تشکر کردم،اما با شنیدن این حرفش جنجالی درونم به پا شدم،اولین نفری بود که بهم گفت زائر اما من واقعا زائر بودم؟من هنوز که هنوزه هدفم از این سفر مشخص نیست اما این میگه زائر،من هنوز حقیقت زیارت امام حسین رو قبول نکرده بودم اما گفت زائر ادامه دارد.... ✍️ط،تقوی 🌐 @andaki_tamol
حسین‌جان!❤️ دلم از فرط گنه سنگ شده کاری کن😔 که نفسهای تـو در سنگ اثر خواهد کرد رو به کربلا السلام و علیک یا اباعبدالله الحسین. 🌐 @andaki_tamol
🌱🕊 مسیرت که درست باشد ؛ نه از بی مهریِ انسان ها دلت می گیرد، نه با طعنه ها و کنایه ها ، نا امید می شوی ! انسان ها ، خصلتشان است ؛ از تماشایِ سقوط، لذتِ بیشتری می برند تا پرواز ! هرگز نا امید نباش ! سقوط ، سرنوشتِ پرنده هایِ ضعیف و بی دست و پاست ، 🦅 عقاب ها، فقط اوج می گیرند ! 💠 🌐 @andaki_tamol
اگر خاموش باشی تا دیگران به سخنت آرند، بهتر از اینست که سخن گویی، تا دیگران خاموشت کنند ! 💫 سکوت را تمرین کن. •┈┈••☘❀🕊🌸🕊❀☘••┈┈• 💠 🌐 @andaki_tamol
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨ ✨ روزی مردی قصد سفر کرد ،پس خواست پولش را به شخص امانت داری بدهد. به نزد قاضی شهر رفت و به او گفت: به مسافرت می روم، می خواهم پولم را نزد تو به امانت بگذارم و پس از برگشت از تو پس بگیرم. قاضی گفت: اشکالی ندارد پولت را در آن صندوق بگذار... پس مرد همین کار را کرد. وقتی از سفر برگشت، نزد قاضی رفت و امانت را از خواست. قاضی به او گفت: من تو را نمی شناسم. مرد غمگین شد و به سوی حاکم شهر رفت و قضیه را برای او شرح داد... حاکم گفت: فردا قاضی نزد من خواهد آمد و وقتی که در حال صحبت هستیم تو وارد شو و امانتت را بگیر. در روز بعد وقتی که قاضی نزد حاکم آمد، حاکم به او گفت: من در همین ماه به حج سفر خواهم کرد و می خواهم امور سرزمین را به تو بدهم چون من از تو چیزی جزء امانتداری ندیده ام. در این وقت صاحب امانت داخل شد و به آن ها سلام کرد و گفت: ای قاضی من نزد تو امانتی دارم. پولم را نزد تو گذاشته ام. قاضی گفت: این کلید صندوق است، پولت را بردار و برو. بعد دو روز قاضی نزد حاکم رفت تا درباره ی آن موضوع با هم صحبت کنند. حاکم گفت: ای قاضی امانت آن مرد را پس نگرفتیم مگر با دادن کشوری به تو! حالا با چه چیزی کشور را از تو پس بگیریم؟ و بدین ترتیب دستور به برکناری وی داد. 💠 🌐 @andaki_tamol
🔔#تلنگر از #خـوبی آدم ها برای خودٺ دیواری بساز ! هر وقت در حقٺ بدی ڪردند فقط #یڪ آجر از دیوار بردار بی انصافــــیست اگر دیوار را خـــراب ڪنی. 🌐 @andaki_tamol
🔰آیا میدانستید❓‼️ عنوان اولین بار توسط شبکه های منسوب به شیعیان لندنی در دهان مردم انداخته شد. آیا میدانستید مهم ترین هدف از مطرح کردن آن، سرکوب و تحت شعاع قراردادن بوده❓‼️ پ ن: اختلاف بسیاری در تاریخ سقط جناب محسن علیه السلام وجود دارد اما عده ای از عمد، دقیقا قبل از هفته وحدت شیعه و سنی، جهت دامنه دارتر کردن اختلافات بین دو مذهب، مطرح کرده اند‼️ 💠 🌐 @andaki_tamol