eitaa logo
🌸 اندکی تامل 🌸
68 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
هدف ازتشکیل کانال بصیرت افزایی و روشنگری و شفافیت سازی در مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و روزجامعه میباشد. ✔ #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
صبحم،بنامِ اربابم حسین(علیه السلام)💚 عالم،به عشقِ روی تو بیدار می شود💚 هر روز،عا‌شقـانِ تو بسیـارمی شود💚 وقتی،سـلام می دَهَمت،در نگاهِ من💚 تصویرِ کربلای تو، تکرار می شود #صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله 💚 صبحتون حسینی @andaki_tamol
💎امیر المومنین علی- علیه السلام-: چه بد گردنبدی است گردنبند گناه برای مومن. 📚کافی ،ج8،ص19 @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آقای ظریف ما عذرخواهیم! شما صحیح پیش‌بینی فرمودید. ما بودیم که گفتیم "روز اجرای برجام همه تحریم‌ها بالمره لغو خواهد شد". ما گفتیم "امضای کری تضمین است". در پیشگاه ملت از شما عذر می‌خواهیم که در جلسه شورای روابط خارجی با قاطعیت گفتیم "آمریکا نمی‌تواند با یک چرخش خودکار از برجام خارج شود". #ظریف #برجام @andaki_tamol
♻️اندکی_تامل 🔴 ‏ظریف: انقلابیون "زیرکولرنشین مقداری از انقلابیون واقعی یاد بگیرند" 🔹حاج آقا؛ میشه بفرمایید شما "در زمان جنگ"، "بحران های دهه۶۰"، "فشارهای اقتصادی دهه۷۰"، "تحریم های دهه۸۰" کجا تشریف داشتید، تا ببینیم چند چندیم؟! @andaki_tamol
Hajmahdirasuli-shab4moharam1439-vahed2.mp3
8.17M
🏴بگویید جماعت که معشوق شما غیر❤️ #حسین کیست؟ 🎤مداحی بسیار زیبای #مهدی_رسولی #ماه_محرم @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 محمدجواد ظریف: انقلابیون زیر کولرنشین، کمی از انقلابیون واقعی یاد بگیرند ☝️واقعا باید یاد بگیریم زیر کولر، پنکه هم ببریم ! 😐 @andaki_tamol
💎رهنمودهای حضرت آیت الله بهجت در جایی از ایشان درخواست شده که: بعضی از طلاب در لبنان به ما مراجعه کرده و از ما تقاضای مواعظ اخلاقی و ارشادِ در این زمینه می نمایند، و نیز از طریق تهذیب نفس سؤال می نمایند، به همین خاطر خواهشمندیم که در این زمینه ما را راهنمایی بفرمایید. ایشان فرمودند: «از بزرگترین چیزهایی که در این مطلب نافع است آن است که هر روز به افرادی که برای درس نزد شما حاضر می شوند، یک روایت از روایات اخلاق شرعی از #جهاد_نفس از باب جهاد [کتاب ]«وسایل»، و باب «آداب العشرة» از [کتاب ]حجّ «وسایل» را متذکر شوید، البتّه با تدبّر و تأمّل و بنا گذاردن بر عمل به آنچه بر آن علم پیدا می کنید.»**همان.*** حضرت آیت الله بهجت طیّ توصیه ای دیگر در این باره فرموده اند: «هر کس هر روز یک حدیث از ابواب جهاد با نفس کتاب «وسائل الشیعه» را مطالعه نماید و در واضحات آن فکر کند و همانند دارو که انسان میل می کند شربت معارف آن را بنوشد و به آن عمل کند، بعد از یک سال خواهد فهمید که تغییر کرده است». 📚کبریت احمر، ص 1.* @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#راز_ماندگاری_عاشورا از منظر آیت الله خامنه ای @andaki_tamol
بر سینــہ میزنم . . . ڪہ مبــادا ، درونِ آن غیر از #حسین خـانہ ڪند ، عشق دیگری . . . #محرم @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌ﺷﻴﺦ ﺟﺎﺑﺮ ، " ﺍﻣﻴﺮ سابق ﻛﻮﻳﺖ" ﺩﺭ کتاب ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ ﻣﯽﻧﻮﯾﺴﺪ ؛ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺟﻨﮓ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ، ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺠﻠﻴﻞ ﺍﺯ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖﺻﺪّﺍﻡ ﺑﻪ ﻋﺮﺍﻕ ﺭفتم ؛ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ ، ﺻﺪّﺍﻡ ﺷﺨﺼﺎً ﭘﺸﺖ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺑﻨﺰ ﺗﺸﺮﻳﻔﺎﺕ ﻧﺸﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﺗﺎ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ... ﺻﺪّﺍﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﻛﻪ ﺳﻴﮕﺎﺭ ﺑﺮﮒ ﮐﻮﺑﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ، ﻣﺘﻜﺒّﺮﺍﻧﻪ ﻛﻨﺎﺭﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ! ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ ؛ انشاالله ﺳﻔﺮﯼ ﺑﻪ ﻛﻮﻳﺖ ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ ، ﻣﻨﺘﻈﺮﺗﺎﻥ ﻫﺴﺘﻴﻢ ، ﺻﺪّام ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻦ ﻣﺘﻜﺒّﺮﺍﻧﻪ ﮔﻔﺖ ؛ ﻛﻮﻳﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺳﺖ ، ﺣﺘﻤﺎً ﻣﯽﺁﻳﻴﻢ ! ﻭ ﻣﻦ ﺳﺎﻝ ۱۹۹۰ ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﻴﺮﻭﻫﺎﯼ ﻧﻈﺎﻣﯽ عراق ﺑﻮﺩﻡ ، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﺷﺪﻡ ...! ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ ﻛﻮﻳﺖ ، ﺻﺪّﺍﻡ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﺍﻥ ، ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺩﻳﮕﺮ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﻈﺎﻣﯽ نمیﭘﻮﺷﯿﺪ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ؛ ﺩﺭ ﻛﻮﻳﺖ ، من ﻣﺮﺩﯼ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮﺩ نمیبینم ، ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﻣﯽﭘﻮﺷﻴﺪﻡ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ دلیل ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽﻫﺎ ﻣﺮﺩ ﺟﻨﮓ بودند ! ﺻﺪّﺍﻡ ﺩﺭ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻳﺮﺍﻥ ، ﻫﺮ ﺭﻭﺯ و حتی برای حضور در سالن صرف غذا ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﻴﺸﺪ !! به جاست ﯾﺎﺩﯼ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺷﯿﺮ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯﻣﯿﻦ که روزگاری مردانه ایستادند و امروز بعضی‌ها نامردانه چپاول می کنند... @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹داستان کوتاه پند آموز 💭 ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﻠﻮﯼ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ! ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺷﻤﺰﮔﯽﺍﺵ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺯﯾﺮ ﺯﺑﺎﻧﻢ... ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻢ ﭘﻠﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺳﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ، ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻏﺬﺍ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺑﺶ! ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﻠﻮ ﻟﺬﺕ ﻣﯽﺑﺮﺩ، ﻧﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻏﺶ... 💭 ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ... ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﺧﻮﺑﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ! ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ.. ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﯿﻢ! ﻫﻤﻪﯼ ﺧﻮﺷﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺣﻮﺍﻟﻪ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺩﺍﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ؛ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ ﻧﺮﻡ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺍﺳﺖ. 💭 ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﭘُﻠﻮی ﺧﺎﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﻭ ﻣﺮﻍ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ، ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔﻮﺷﻪﯼ ﺑﺸﻘﺎﺏ... @andaki_tamol
ma94072303.mp3
9.29M
🎤 #حاج_محمود_ڪریمـے ◾️#روضه ورود به کربلا 🏴 روز دوم محرم #صلی_الله_علیک_یااباعبدالله❣️ #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج @andaki_tamol
📌پرسش از حجت الاسلام محسن قرائتی و پاسخ های ایشان ⁉️چگونه پاداش بعضی از اعمال انسان، از حساب و شماره می‏گذرد؟ ✅پاسخ : براساس روایات، تعداد نفرات در نماز جماعت هر چه بیشتر باشد، ثواب نماز بیشتر می‏شود؛ تا آنکه عدد افراد حاضر در نماز جماعت، به ده نفر برسد که در این صورت پاداش آن بی‏شمار شده و کسی جز خداوند نمی‏داند. چنانکه انسان، با یک انگشت می‏تواند شماره تلفن بگیرد، با دو انگشت می‏تواند سطل کو چکی را بلند کند، با سه انگشت کار بیشتری انجام می‏دهد، تا اینکه به ده انگشت برسد که در این صورت، دیگر کار انسان محدودیت ندارد و هر کاری بخواهد می‏تواند با این ده انگشت انجام دهد و نوع کارهایش قابل حساب و شماره نیست. @andaki_tamol
#فمضیلت_گریه_بر_سیدالشهدا @andaki_tamol
از مامان هم خدافظی کردم و به سمت حیاط بزرگمون حرکت کردم،گوشیمو از جیبم در آوردم و شماره حامد روگرفتم،بعد از چند بوق صداش به گوشم رسید: _(صداشو کلفت و رسمی کرد)الو،کمیته امداد بفرمایید شوخی همیشگیش بود که هر بار لبخند روی لبام میکاشت _سلام،با آقای امینی کار داشتم،تشریف دارن؟میشه تلفونو بدید بهشون _بله، الآن میدمشون(صداشو به حالت عادی در آورد و خنده ای کرد)سلام امین،کارم داشتی؟ _سلام کمیته،آره میخوام باهم بریم بیرون _باشه خونم بیا دنبالم تا بریم _اومدم آیکن قرمز گوشی رو زدم و گوشی رو توی جیبم گذاشتم،به سمت سانتافه سیاهی که کنار باغچه پارک بود رفتم، که صدای مامان باعث شد به عقب برگردم _امین مامان امشب برا شام بیای میخوام همه دور هم باشیم _باشه مامان سوار ماشین شدم،ریموت دروازه رو زدم و به طرف خونه حامد حرکت کردم،بعد از چند دیقه رسیدم دم خونشون و زنگ زدم و اعلام حضور کردم. مقداری طول کشید تا قامت حامد از در خونه ویلایی معلوم شد،آروم قدم برداشت و اومد سوار شد _سلاااااام آقای ادیسون _سلام: ماشینو به حرکت در آوردم و چند لحظه ای سکوت بر فضا حاکم بود،تا اینکه حامد لب به صحبت باز کرد: _این آخرین دیدارمونه؟ _(با تعجب نگاهش کردم) چطور آخرین دیدار؟جایی میخوای بری؟ _نه والا من که جایی نمیخوام برم ولی یکی دیگه دانشگاه تهران قبول شده،دیگه سراغی از ما نمیگیره از حرفش خندم گرفت _هووو حالا کو تا دانشگاه،فعلا که پیش همیم _(لبخندی زد)باشه،شوخی کردم بخندیم چند دیقه ای به جلو خیره بود و پلک نمیزد _حامد کجایی؟عاشق شدی؟ _(بی اهمیت به سوالم)امین یه مسئله ای که چند وقتیه ذهنمو درگیر کرده _چیه؟ _تو چطور شد یه دفه ای اینقد درس خون شدی؟چندین ساله باهمیم تو اهل درس خوندن نبودی،چند ساله هم الکی کنکور میدی حالا چند ماهیه اینجور درس خون شدی،دانشگاه تهرانم قبول شدی،نمیدونم هرچی فکر میکنم به نتیجه ای نمیرسم (لبخندی بهش زدم)باشه برات توضیح میدم _میشنوم _حامد تو چند ساله رفیقمی،بیشتر از همه هم بهم نزدیکی میدونی نه خوشم از آخوندا میاد نه کاری باهاشون دارم اما یه روز توی یه کانال تلگرامی یه صوت اومد که زیرش نوشته بود ۵دیقه گوش دادن به حرفای یه آخوند براتون بد نمیشه،اول ازش گذشتم و محلی نداشتم اما کنجکاو شدم بدونم چیه،دانلودش کردم و گوشش دادم،حرفش روی مسئله عزت نفس بود،اینکه آدم به کسی وابسته نباشه،خودش آقای خودش باشه خودش دسترنج خودشو بخوره و...تا حالا هیچ وقت بابام یا مامانم تیکه ای حتی اشاره ای به این مسئله نکردن که پول زندگیت رو ما میدیم،اما بعد از اینکه اون صوتو گوش دادم دیگه احساس راحتی نمیکنم،وقتی سوار ماشین میشم دیگه لذت قبلی رو ازش نمیبرم چون در واقع مال من نیست،لباسام مال من نیستن و همه چیزای زندگیم،حتی وقتی همین بچه هایی که میان شیشه های ماشینو تمیز میکنن نگاه میکردم میگفتم اوضاع شما از من بهتره چون حداقل پیرهنتون مال خودتونه پولشو خودتون در آوردید،نه یکی دیگه،تا این شد که بعد از دو سه هفته تصمیم گرفتم محکم درس بخونم و به جایی برسم تا دستم تو جیب خودم باشه. ادامه دارد.... ✍#ط،تقوی @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️ : هرکس کسب کرده، پیش از ورود ، خودش برگرداند. ➕منتظر حمله ی دوباره 💚💜 به باشین .. 🔻 فکر کن بررسی بشه وزیر سابق بهداشت جناب ثروتِ ۱۴۰۰ میلیاردی رو از کجا آورده .. یا و و و ... 🔻 یا به دکتر روحانی بگن خونه ی ۵۰ میلیاردیتو چجوری خریدی .. چه شود ..😍💪 ➕ توسط رد شد .. دم جناب گرررم که به این حوزه ورود کردن ..👏👏👏 ✌️🇮🇷 @andaki_tamol
🚨 سامانه اموال مسئولان فعال شد. 🔰 رئیس : 🔹 فعال شده است. 🔹 اگر کسانی به هر نحو گزارشی درباره زد و بندها، حیف و میل بیت المال، تخلف و تعدی به حقوق مردم دارند، باید آن را به دستگاههای مسئول اعلام کنند و دستگاه ها نیز باید اقدام کنند زیرا اقدام از ناحیه سه قوه و نهادها می تواند برای مردم اطمینان بخش باشد. 🔹 کسی را بی‌سند مورد اتهام قرار دادن امری ناشایست است و به حرکت و مبارزه ضربه می‌زند. @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دیشب مهدی رسولی، مداح ترک زنجانی، این ابیات پرمعنی از سید اسماعیل بلخی، شاعر و آزادی‌خواه بزرگ افغانستانی رو در هیاتش خوانده. گوش کنید: "تأسیس کربلا نه فقط بهر ماتم است‌ دانشسرا و مکتب اولاد آدم است‌ از خیمه‌گاه سوخته تا ساحل فرات‌ تعلیم‌گاه رهبر خلق دو عالم است‌ هر رؤیت هلال #محرم به چشم خلق‌ عینک برای دیدن آن حسن مبهم است اصغر به صحن معرکه رفتن به دوش باب‌ درسی پی حصول حقوق مسلّم است" @andaki_tamol
✅داستان کوتاه ✍یکی از آقایان نقل می کند: برادرم را که مدتی پیش فوت کرده بود در خواب دیدم با وضع و لباس خوبی که موجب شگفتی بود. گفتم: داداش دیگر آن دنیا کلاه چه را برداشتی؟! گفت: من کلاه کسی را برنداشتم. گفتم: من تو را می شناسم. این لباس و این موقعیت از آن تو نیست. گفت: آری . دیشب، شب اول قبرِ مادر قبرکن بود. آقا سید الشهدا(ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و به کسانی که اطراف آن قبر بودند خلعت بخشیدند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم. بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام از خواب بیدار شدم ، نزدیک اذان صبح بود. کارهای خود را انجام داده و حرکت کردم به سمت تخت فولاد. برای تحقیقات سر قبر برادرم رفتم. بعضی قرآن خوان ها کنار قبرها قرآن می خواندند. از قبرهای تازه پرسیدم، قبر مادر قبرکن را معرفی کردند. رفتم نزد آقای قبر کن. احوال پرسی کردم و از فوت مادرش سوال کردم، گفت: دیشب شب اول قبر او بود 💥گفتم: روضه خوانی می کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا رفته بود؟ گفت: خیر ، برای چه می پرسی؟ داستان را گفتم ، او گفت: هر روز زیارت عاشورا می خواند 📚حکایاتی از عنایات حسینی، ص۱۱۱ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @andaki_tamol