eitaa logo
استاد عندلیب همدانی
698 دنبال‌کننده
130 عکس
5 ویدیو
1.3هزار فایل
🔰این کانال توسط عده‌ای از شاگردان استاد به جهت اشتراک‌گذاری دروس ایشان راه اندازی شده است. ©️نقل‌مطالب‌ اختصاصی با ذکر منبع بلامانع است. 🌐سایت: andalibhamedani.ir ✅کانال تلگرام استاد: tlgrm.in/andalibhamedani 📳مدیر: @seyedhoseinmosavifard @moein313
مشاهده در ایتا
دانلود
✅توقف به چه معنایی است؟ ✔️آیا مقصود از توقف ، توقف در اسناد و عدم اسناد روایاتی است به امام که به هر دلیلی برای ما قابل فهم و إفتاء نیست و معارض هم ندارد ، بله این درست است =ارجاع علمش به اهلش=عدم الرد و عدم الانکار جزما ✔️آیا مقصود توقف در اسناد متعارضین است به امام ، یعنی حجت بر اسناد به معصوم نداشته باشیم ، این مطلبی مردود است زیرا که با فرض تعارض روایتین ناسازگار است چون که تعارض فرع بر حجیت است. ✔️ آیا مقصود از توقف ، توقف در عمل و افتاء به روایتین متعارضین است، این یعنی عمل عدم رجوع به مرجحات منصوصه فضلا عن المرجحات العقلائیه ، هم در زمان حضور هم در غیبت ؟ این مطلب که هم خلاف ظاهر روایت ترجیح است و هم مخالف مقبوله که بحث ترجیح را ابتدا آورده و بعد سخن از توقف به میان آورده است و همچنین با روایت عیون که بعدا می آید. ✔️آیا مقصود از توقف ، عدم رجوع به تخییر است عند فقد المرجحات ، هم عند الحضور و هم فی زمان الغیبة ، این یعنی تعارض روایات تخییر و توقف که ما نخواهیم پذیرفت کما سیأتی ان شاءالله تعالی ✔️آیا مقصود از توقف یعنی بعد فقد المرجحات در زمان حضور که ولو پس از مدتی می توان خدمت امام رسید ، نه در زمان غیبب ، ما با این بیان مشکلی نداریم ✔️آیا مقصود از رد الینا که در تعبیر بعضی از روایات آمده همان توقف است فی زمان امکان رؤیة الامام ، باز ما با این هم مشکلی نداریم. ✔️آیا مقصود از رد الینا ، همان عرضهٔ روایات متعارضه به روایات معتبره موجوده است چه زمان حضور و چه غیبت؟ این هم مشکلی ندارد. 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
✅ بین دو توقف نباید خلط شود : الف/ توقف از عمل به یکی از دو متعارضی که شاذ و غیر مشهور است ، و معارض مقابلش، مجمع علیه و غیر شاذ است در اینجا مسلم است که عمل به ما فیه الشبهه ( = شاذ) جایز نیست ( از این عمل لازم است ) ، این اولین نکته ای است که در مقبوله در این زمینه آمده است.اینجا اگر گفته شد ان الوقوف عند الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات ، تعلیل عام است وهم زمان غیبت را و هم زمان حضور را، اگر چه سؤال و جواب در روایت مربوط به زمان حضور باشد ، ولی چون تعلیل عام است تعمیم می دهیم . ب/ توقف از عمل به یکی از دو متعارضی که هر دو با معیارهای ترجیح سنجیده شده اند ولی هیچکدام بر دیگری ترجیح نداشت ، حال اگر در چنین فرضی سخن از توقف به میان آمد ، و علت هم ذکر شد که ان الوقوف عندالشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات ، این توقف با توقف صورت قبل تفاوت دارد چون بناست که لا و نعم در این شبهه سخنی نگوییم چون ان الوقوف فی الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات، و تعمیم این تعلیل در همین محدوده زمان حضور و عدم المرجح معنا پیدا می کند یعنی اگر در زمان حضور معنای یک روایت را که معارض هم ندارد نفهمیدیم باید توقف کنیم تا از امام بپرسیم ، و این توقف اختصاص به متعارضین ندارد. 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
«اَللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُكَ أَنْ تَأْذَنَ  لِوَلِيِّكَ فِي إِظْهَارِ عَدْلِكَ فِي عِبَادِكَ وَ قَتْلِ أَعْدَائِكَ فِي بِلاَدِكَ حَتَّى لاَ تَدَعَ لِلْجَوْرِ يَا رَبِّ دِعَامَةً إِلاَّ قَصَمْتَهَا وَ لاَ بَقِيَّةً إِلاَّ أَفْنَيْتَهَا وَ لاَ قُوَّةً إِلاَّ أَوْهَنْتَهَا وَ لاَ رُكْناً إِلاَّ هَدَمْتَهُ [هَدَدْتَهُ] وَ لاَ حَدّاً إِلاَّ فَلَلْتَهُ وَ لاَ سِلاَحاً إِلاَّ أَكْلَلْتَهُ وَ لاَ رَايَةً إِلاَّ نَكَّسْتَهَا وَ لاَ شُجَاعاً إِلاَّ قَتَلْتَهُ وَ لاَ جَيْشاً إِلاَّ خَذَلْتَهُ وَ اِرْمِهِمْ يَا رَبِّ بِحَجَرِكَ اَلدَّامِغِ وَ اِضْرِبْهُمْ بِسَيْفِكَ اَلْقَاطِعِ وَ بَأْسِكَ اَلَّذِي لاَ تَرُدُّهُ عَنِ اَلْقَوْمِ اَلْمُجْرِمِينَ وَ عَذِّبْ أَعْدَاءَكَ وَ أَعْدَاءَ دِينِكَ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِيَدِ وَلِيِّكَ وَ أَيْدِي عِبَادِكَ اَلْمُؤْمِنِينَ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِينَ بِعِزَّتِكَ ، وَ أَيِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِكَ ، وَ أَسْبِغْ عَطَايَاهُمْ مِنْ جِدَتِكَ
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد عندلیب همدانی
#فقه_التعامل_1403_1404 🎙صوت درس خارج فقه التعامل 📆شنبه 7 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 4 سال تحصیلی 1402-1403 🔰
لمیزان ج ۹ ص ۲۴۱ به بعد👇 فتلخص مما تقدم أولا : أن المراد بعدم إيمان أهل الكتاب بالله واليوم الآخر عدم تلبسهم بالإيمان المقبول عند الله ، وبعدم تحريمهم ما حرم الله ورسوله عدم مبالاتهم في التظاهر باقتراف المناهي التي يفسد التظاهر بها المجتمع البشري ويخيب بها سعي الحكومة الحقة الجارية فيه ، وبعدم تدينهم بدين الحق عدم استنانهم بسنة الحق المنطبقة على الخلقة والمنطبقة عليها الخلقة والكون. وثانيا : أن قوله : « الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللهِ » إلى آخر الأوصاف الثلاثة مسوق لبيان الحكمة في الأمر بقتالهم ويترتب عليه فائدة التحريض والتحضيض عليه. وثالثا : أن المراد قتال أهل الكتاب جميعا لا بعضهم بجعل « مِنَ » في قوله : « مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ » للتبعيض.قوله تعالى : « حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صاغِرُونَ » قال الراغب في المفردات : ، الجزية ما يؤخذ من أهل الذمة ، وتسميتها بذلك للاجتزاء بها في حقن دمهم. انتهى . وفي المجمع : ، الجزية فعلة من جزى يجزي مثل العقدة والجلسة وهي عطية مخصوصة جزاء لهم على تمسكهم بالكفر عقوبة لهم. عن علي بن عيسى. انتهى. والاعتماد على ما ذكره الراغب فإنه المتأيد بما ذكرناه آنفا أن هذه عطية مالية مصروفة في جهة حفظ ذمتهم وحقن دمائهم وحسن إدارتهم . وقال الراغب أيضا : الصغر والكبر من الأسماء المتضادة التي تقال عند اعتبار بعضها ببعض فالشيء قد يكون صغيرا في جنب الشيء وكبيرا في جنب آخر ـ إلى أن قال ـ يقال : صغر صغرا ـ بالكسر فالفتح ـ في ضد الكبير وصغر صغرا وصغارا ـ بالفتحتين فيهما ـ في الذلة. والصاغر الراضي بالمنزلة الدنية : « حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صاغِرُونَ » انتهى.والاعتبار بما ذكر في صدر الآية من أوصافهم المقتضية لقتالهم ثم إعطاؤهم الجزية لحفظ ذمتهم يفيد أن يكون المراد بصغارهم خضوعهم للسنة الإسلامية والحكومة الدينية العادلة في المجتمع الإسلامي فلا يكافئوا المسلمين ولا يبارزوهم بشخصية مستقلة حرة في بث ما تهواه أنفسهم وإشاعة ما اختلقته هوساتهم من العقائد والأعمال المفسدة للمجتمع الإنساني مع ما في إعطاء المال بأيديهم من الهوان . فظاهر الآية أن هذا هو المراد من صغارهم لا إهانتهم والسخرية بهم من جانب المسلمين أو أولياء الحكومة الدينية فإن هذا مما لا يحتمله السكينة والوقار الإسلامي وإن ذكر بعض المفسرين. واليد : الجارحة من الإنسان وتطلق على القدرة والنعمة فإن كان المراد به في قوله : « حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ » هو المعنى الأول فالمعنى حتى يعطوا الجزية متجاوزة عن يدهم إلى يدكم ، وإن كان المراد هو المعنى الثاني فالمعنى : حتى يعطوا الجزية عن قدرة وسلطة لكم عليهم وهم صاغرون غير مستعلين عليكم ولا مستكبرين. فمعنى الآية ـ والله أعلم ـ قاتلوا أهل الكتاب لأنهم لا يؤمنون بالله واليوم الآخر إيمانا مقبولا غير منحرف عن الصواب ولا يحرمون ما حرمه الإسلام مما يفسد اقترافه المجتمع الإنساني ولا يدينون دينا منطبقا على الخلقة الإلهية قاتلوهم ودوموا على قتالهم حتى يصغروا عندكم ويخضعوا لحكومتكم ، ويعطوا في ذلك عطية مالية مضروبة عليهم يمثل صغارهم ، ويصرف في حفظ ذمتهم وحقن دمائهم وحاجة إدارة أمورهم 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
✅ دو مطلب ایشان را بعدا خواهیم پذیرفت ، یکی معنای عدم تحریم محرمات و دیگری معنای « صاغرون » ولی با غمض عین از احتمال تبعیضیه بودن « من» در آیه ، من نفهمیدم چرا ایشان با همان روش تفسیر قرآن با قرآن ، بین اهل کتاب تفکیک قائل نشده اند .....؟ 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى قَالَ أَقْرَأَنِي دَاوُدُ بْنُ فَرْقَدٍ الْفَارِسِيُّ كِتَابَهُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ(ع)وَ جَوَابَهُ بِخَطِّهِ فَقَالَ‌ نَسْأَلُكَ عَنِ الْعِلْمِ الْمَنْقُولِ إِلَيْنَا عَنْ آبَائِكَ وَ أَجْدَادِكَ قَدِ اخْتَلَفُوا عَلَيْنَا فِيهِ كَيْفَ الْعَمَلُ بِهِ عَلَى اخْتِلَافِهِ إِذَا نَرُدُّ إِلَيْكَ فَقَدْ اخْتُلِفَ فِيهِ فَكَتَبَ وَ قَرَأْتُهُ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ قَوْلُنَا فَالْزَمُوهُ وَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَرُدُّوهُ إِلَيْنَا. 📚بصائر الدرجات، ص ۵۲۴ و ۵۲۵. 🔰قَالَ وَسَأَلْتُهُ عَنِ الْعِلْمِ الْمَنْقُولِ إِلَيْنَا عَنْ آبَائِكَ وَأَجْدَادِكَ صلوات الله عليهم قَدِ اخْتُلِفَ عَلَيْنَا فِيهِ كَيْفَ الْعَمَلُ بِهِ عَلَى اخْتِلَافِهِ أَوِ الرَّدُّ إِلَيْكَ فِيمَا اخْتَلَفَ فِيهِ فَكَتَبَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّهُ قَوْلُنَا فَالْزِمُوهُ (فالتزموه) وَمَا لَمْ تَعْلَمُوا فَرُدُّوهُ إِلَيْنَا 📚سرائر، ج ۳، ص ۵۸۴ 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
🔰حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى قَالَ أَقْرَأَنِي دَاوُدُ بْنُ فَرْقَدٍ الْفَارِسِيُّ كِتَابَهُ إِ
مقدمه ای بر بحث دلالی این دو نقل: ✅از نظر ما روایات بر شش دسته اند : ۱/روایات معتبره هم به لحاظ صدوری و هم متنی ( البته علی المبانی المختلفة در حجیت اخبار آحاد) ، این دسته در عملیات استنباط به عنوان دلیل از آنها یاد می شود. ۲/روایات ضعیفه به لحاظ صدوری اما معتبره به لحاظ متنی، این دسته خود یک شاهد و قرینه برای اثبات مدعاست و محتاج به تجمیع شواهد دیگر است ۳/ روایات مردوده ، یعنی روایاتی که ولو به لحاظ صدور بلا اشکال باشند ، اما پذیرش متن با توجه به اموری مشکل است. //در اینجا غیر موارد متعارضین مراد است//. ۴/ روایات مجعوله که با توجه به سند و مهمتر اینکه با توجه به متن ، فقیه اطمینان به جعلی بودن داشته باشد.. ۵/ روایاتی که هیچ مشکلی به لحاظ صدوری ندارند ولی به لحاظ متنی اطمینان یا احتمال عدم الجد ( تقیه) در آنها می رود ، مباحث اصولی تقیه و آنگاه تطبیقی و مصداقی ( فقهی) متکفل این بحث است. ۶/روایات متعارضه که هر دوطرف صدورا تام و تمامند و در دلالت هم اجمال و ابهامی ندارند اما متن مبتلا به تعارض مستقر هستند. 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
توضیح دو نقل فوق بخش اول دو روایت ؛ قسم اول از روایات را می گوید و بخش دوم قطعا دستهٔ سوم را شامل می شود و مقصود این است که هم در حکم به قبول و هم حکم به بطلان تأمل کنیم و علمش را به اهلش واگذاریم. ان قلت: آیا روایات دستهٔ ششم را هم که قائلین به توقف می گویند شامل می شود؟ قلت : ۱// اگر منظور از «ردوه الینا» توقف و تثبت و دقت در إعمال مرجحات است و اینکه تا به صورت فنی در ترجیح وارد نشده ایم، در تقدیم یک روایت بر دیگری تأمل و توقف کنیم ، این مطلبی است تمام که هم با روایات ترجیح موافق است وهم همگام با روش های عقلایی در ترجیح است.ولی آیا این مطلب از دو روایت استفاده مشود یا نه باید منتظر ماند. ۲//اگر مقصود این است که چون ایندو روایت سخن از تخییر به میان نیاورده ، بنابر این نهایتا اگر به مرجحات هم رجوع کنیم پس از نبود ترجیح نوبت به توقف می رسد ، در جواب می گوییم : اولا/ نه تنها در این روایت هرگز از تعارض سخن به میان نیامده است ، بلکه قرینه ای دارد که مقصود، غیر موارد تعارض است ، زیرا جملهٔ در برابر قرار گرفته ، یعنی روایتی که علم به صدورش نداریم ، در حالی که فرض تعارض جایی است که اطمینان داشته باشیم که هر دو قول امام است ثانیا/ اگر هم روایت مورد تعارض را هم بگیرد ، این لزوم توقف باید با توجه به روایاتی که ظهور در توقف در دارد معنا شود نه اینکه آن روایات را کلا نادیده بگیریم 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد عندلیب همدانی
#شرح_حدیث #اصول_کافی #کتاب_العقل_و_الجهل 10 💠« مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ
11.mp3
5M
11 🎙استاد عندلیب همدانی 🌀جلسۀ یازدهم 📆شنبه 7 مهرماه 1403 💠«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلام): مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَيْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعَاقِل‏. أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِلِ وَ إِقَامَةُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجَاهِلِ «1» وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً وَ لَا رَسُولًا حَتَّى يَسْتَكْمِلَ الْعَقْلَ وَ يَكُونَ عَقْلُهُ أَفْضَلَ مِنْ جَمِيعِ عُقُولِ أُمَّتِهِ وَ مَا يُضْمِرُ النَّبِيُّ ص فِي نَفْسِهِ أَفْضَلُ مِنِ اجْتِهَادِ الْمُجْتَهِدِينَ وَ مَا أَدَّى الْعَبْدُ فَرَائِضَ اللَّهِ حَتَّى عَقَلَ عَنْهُ وَ لَا بَلَغَ جَمِيعُ الْعَابِدِينَ فِي فَضْلِ عِبَادَتِهِمْ مَا بَلَغَ الْعَاقِلُ وَ الْعُقَلَاءُ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى- وَ مَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْباب‏.‏» 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.mp3
21.42M
🎙 صوت درس خارج فقه پزشکی 🔰حقوق بیمار 🌀جلسۀ 1 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#فقه_پزشکی 🎙 صوت درس خارج فقه پزشکی 🔰حقوق بیمار 🌀جلسۀ 1 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
بسم الله الرحمن الرحیم بررسی فقهی حقوق بیمار//1 بحث اخلاق پزشکی و حقوق بیمار از دیر باز مطرح بوده است غرض ما در اینجا، نگاهی فقهی به حقوق بیمار است. مقدمات: 1✅ شیوهٔ بحث ، عقلانی /عقلایی / مجموعی که قبلا توضیح داده شده است 2✅اصول اولیه:( پایه های اولیه عقلایی و شرعی) ۱/اصل سلطنت انسان بر نفس خویش و آزادی انتخاب/ در عین عدم جواز اضرار به نفس و به غیر این را هم سال گذشته مفصل توضیح داده ام ** ۲/اصل کرامت انسان /ر. ک : به دروس کرامت بنی آدم ۳/اصل عدم ولایت بر انسان دیگر..... ۴/اصل حرمت جان و مال و آبروی دیگران که از اصول اصیله ای است که مدار فقه اجتماعی به حساب می آید./عدم جواز اضرار ۵/اصل لزوم تقدیم اهم بر مهم و فاسد بر افسد// از جمله تقدیم مصالح جامعه بر مصالح فرد ۶/اصل ملازمه بین حق من له الحق با تکلیف من علیه الحق ـ-ـ-ـ-ـ-ـ- 3✅ پرسش ها ۱/اگر بیمار از افشای بیماری پیش دیگران خود ناراحت می شود ( =غیبت) ولی ضرورت درمان اقتضای گفتن به اطرافیانش را دارد، گفتن راز بیمار چه حکمی دارد؟ ۲/اگر خود بیمار وقتی متوجه بیماریش شود آزرده خاطر می شود ( اضرار / اذیت )ولی مسیر درمان چنین اقتضایی را دارد چه باید کرد؟ ۳/اگر پزشک احتمال قوی بدهد اگر به مادری بگوید فرزندت ناقص الخلقه است اقدام به سقط جنین می کند در اینجا وظیفهٔ پزشک چیست؟ ۴/برملاکردن عیوب زوجین( مثل اعتیاد - عدم ناتوانایی جنسی و...) توسط طبیب ، و یا اگر دو نفر که قصد ازدواج دارند. طبیب و روانشناس نسبت به کتمان و یا افشای راز چه وظیفه ای دارند؟ ۵/اگر بیماری مسری است، و اطرافیان نمی دانند، پزشک چه تکلیفی دارد؟ ۶/اطلاع دادن پزشک به بیمار و اطرافیانش نسبت به عدم فائده در درمان چه حکمی دارد؟ 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات