eitaa logo
شناخت تفکرات صهیونیسم،andeeyshkade
187 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
86 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ویل یومئذ للمکذبین، فیعذبه الله العذاب الاکبر (بصیرت، اندیشه، وتحلیل،، چالشهای.پیش رو)
مشاهده در ایتا
دانلود
در سرزمین‌های درون قاره اروپا خود را «اسرائیلی» یا «عبرانی» می‌خواندند. در نوشتار چاپی یهودیان آمستردام در سده هفدهم همه‌جا نام «اسرائیلی» به‌کار رفته و زمانی که در سال 1860 سازمان جهانی یهودیان در پاریس تشکیل شد خود را آلیانس اسرائیلی نامید نه آلیانس یهود. بازگشت یهودیان به نام‌های یهودی (24) و یهودیت (دین یهود) (25) تنها از اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم رخ داد. این بیان‌گر تعلّق عمیق یهودیان به نام یهودا و سننی است که با این مفهوم آمیخته است. احساس تعلق روانی و همذات‌پنداری (26) با این نام فرهنگی عمیق و کهن را در پشت خود دارد؛ با یهودا، پسر یعقوب و بنیان‌گذار «سبط یهودا»، آغاز می‌شود، با تاریخ «قبیله یهودا» و «دولت یهود» پیوند می‌خورد و با نام یهودا ناسی مرحله‌ای نوین را در تکوین یهودیت رقم می‌زند. در دایرةالمعارف یهود مقاله‌ای مستقل به یهودا اسخریوطی اختصاص نیافته و کلامی در ذمّ یا مدح او مندرج نیست. تنها گفته می‌شود که وی «به انگیزه‌ای نامعلوم به عیسی خیانت کرد» (27). عجیب است که آقای سیدنی بار (28) در مقاله‌ی «یهودا اسخریوطی» خود مندرج در دایرةالمعارف آمریکانا به‌شکلی آشکار با این شخصیت همدلی نشان داده است. او، برخلاف رویه‌ی متعارف دایرةالمعارف نویسی، به توجیه عمل یهودا دست می‌زند و می‌نویسد: شاید [یهودا اسخریوطی] تصور می‌کرد اگر مسیح دستگیر شود قدرت الهی‌اش را به کار می‌گیرد و یهودیان را بر دشمنان‌شان پیروز می‌کند. (29) در این نوشته، طنز یا تمسخری ظریف مشهود است. جالب است بدانیم که دایرةالمعارف آمریکانا مقاله‌ی «عیسی مسیح» خود را چنین آغاز کرده است: «آموزگار یهودی سده اول میلادی که مسیحیان مدعی‌اند مسیح موعود… است.» (30) در روایات اناجیل چهارگانه، عاملان قتل عیسی فریسیون و صدوقیون اند ولی نقش اصلی و تعیین‌کننده با فریسیون، بنیان‌گذاران الیگارشی حاخامی است. این روایت با شناخت تاریخی از ترکیب «شورای سنهدرین» در این زمان، که ریاست آن با خاندان فریسی هیلل است، انطباق دارد. در این روایات توصیفی گویا از منش، کردار و روانشناسی بنیان‌گذاران الیگارشی حاخامی و یهودیت جدید مندرج است. متی از زبان یحیی تعمیددهنده فریسیون و صدوقیون را «افعی زاده» می‌خواند: پس چون بسیاری از فریسیان و صدوقیان را دید که به جهت تعمید وی می‌آیند، بدیشان گفت ای افعی‌زادگان که شما را اعلام کرد که از غضب آینده بگریزید؟ (31) لوقا فریسیون را زاهدنمایانی سالوس و خودپسند توصیف کرده است. (32) در زمان عیسی، حاخام‌های فریسی مدعیان تولیت انحصاری دانش دینی بودند و عیسی را می‌آزمودند که آیا به‌راستی مسیح موعود است یا پیامبر دروغین. عیسی آنان را چنین مخاطب می‌سازد: وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که در ملکوت آسمان را بر مردم می بندید زیرا خود داخل آن نمی شوید… وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار زیرا خانه های بیوه زنان را می بلعید و از روی ریا نماز را طویل می کنید و از آن رو عذاب شدیدتر خواهید یافت. وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار زیرا که بر و بحر را می گردید تا مریدی پیدا کنید… وای بر شما ای راه نمایان کور که می گویید هر که به هیکل قسم خورد باکی نیست لیکن هر که به طلای هیکل قسم خورد باید وفا کند. ای نادانان و نابینایان، آیا کدام افضل است؟ طلا یا هیکلی که طلا را مقدس می سازد؟… وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و ثبت و زیره را عشر می دهید و اعظم احکام شریعت یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کرده اید… ای فریسی کور، اول درون پیاله و بشقاب را طاهر ساز تا بیرونش نیز ظاهر شود. وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که چون قبور سفید شده می باشید که از بیرون نیکو می نماید لیکن درون آنها از استخوان های مردگان و سایر نجاسات پر است. شما نیز در ظاهر به مردم عادل می نمایید لیکن باطن تان از ریاکاری و شرارت پر است. (33) در جای دیگر، فریسیون و صدوقیون نزد عیسی می‌روند و از او آیتی آسمانی می‌خواهند. عیسی چنین می‌گوید: «فرقه شریر زناکار آیتی می‌طلبند و آیتی به ایشان عطا نخواهد شد.» آنگاه، عیسی شاگردانش را به پرهیز از فریسیون و صدوقیون توصیه می‌کند (34). عیسی، همچون یحیی تعمیددهنده، آنان را «مارزادگان و افعی‌زادگان» و «سنگسارکننده پیامبران» می‌خواند و مسئولیت قتل انبیاء را از هابیل تا زکریا، به ایشان و تبارشان نسبت می‌دهد: الحال انبیا و حکما و کاتبان نزد شما می‌فرستم و بعضی را خواهید کشت و به دار خواهید کشید و بعضی را در کنایس خود تازیانه زده از شهر به شهر خواهید راند. تا همه خون‌های صادقان که بر روی زمین ریخته شد بر شما وارد آید. از خون هابیل صدیق تا خون زکریا بن برحیا که او را در میان هیکل و مذبح کشتید. (35) مرقس سلطه‌ی خفقان‌بار و خونین الیگارشی حاخامی را در نیمه‌ی دوم سده اول میلادی چنین توصیف کرده است: چون جنگ‌ها و اخبار جنگ‌ها را
بشنوید، مضطرب مشوید… شما را به شوراها [سنهدرین] خواهند سپرد و در کنیسه‌ها تازیانه خواهند زد… آنگاه برادر برادر را و پدر فرزند را به هلاکت خواهد سپرد و فرزندان بر والدین خود برخاسته ایشان را به قتل خواهند رساند… و تمام خلق به جهت اسم من شما ار دشمن خواهند داشت. (36) طبق روایات اناجیل چهارگانه، عیسی را پس از دستگیری برای محاکمه به محل اجلاس «شورای عالی سنهدرین» می‌برند: و عیسی را نزد رئیس کهنه بردند. و جمیع روسای کاهنان و مشایخ و کاتبان بر او جمع گردیدند. و پطرس [از حواریون عیسی] از دور در عقب او می‌آمد تا به خانه رئیس کهنه درآمده با ملازمان بنشست و نزدیک آتش خود را گرم می‌نمود. و روسای کهنه و جمیع اهل شورا در جستجوی شهادت بر عیسی بودند تا او را بکشند و هیچ نیافتند. زیرا که هر چند بسیاری بر وی شهادت دروغ می‌دادند، اما شهادت‌های ایشان موافق نشد… پس رئیس کهنه از آن میان برخاسته از عیسی پرسیده گفت هیچ جواب نمی‌دهی… آنگاه رئیس کهنه جامه خود را چاک زده گفت دیگر چه حاجت به شاهدان داریم؟ کفر او را شنیدید! چه مصلحت می‌دانید؟ پس همه بر او حکم کردند که مستوجب قتل است. و بعضی شروع نمودند به آب دهان بر وی انداختن و روی او را پوشانیده می‌زدند و می‌گفتند نبوت کن. و ملازمان او را می‌زدند. (37) در روایات اناجیل، محل اجلاس «شورای سنهدرین» در «خانه رئیس کهنه» و زمان آن شب ذکر شده است. دایرةالمعارف یهود می‌نویسد این شورا در محل «معبد سلیمان» تشکیل جلسه می‌داد و جلسات آن هیچ‌گاه در شب تشکیل نمی‌شد (38). روشن است که به‌خاطر اهمیت ماجرا و ضرورت محاکمه سریع عیسی این جلسه می‌توانست شبانه و در کاخ رئیس شورا نیز تشکیل شود. «شورای سنهدرین» حکم قتل عیسی را صادر می‌کند و برای دریافت مجوز اجرا او را به نزد پونتیوس پیلیت (پیلاطس) (39)، فرماندار رومی یهودیه و سامریه (26-36میلادی)، می‌برند. این در زمانی است که به دلیل رفتار خشن یهودیان، رومی‌ها اختیارات ایشان را در اجرای احکام اعدام محدود کرده‌اند. اعضای شورا برای اقناع پیلیت به دروغ ادعا می‌کنند که عیسی خود را «شاه یهود» خوانده است. پیلیت تمایلی به مصلوب کردن عیسی ندارد و حتی تصمیم به آزادی وی می‌گیرد. یهودیان فریاد برآورده می‌گفتند اگر این شخص را رها کنی دوست قیصر نیستی؛ هرکه خود را پادشاه سازد برخلاف قیصر سخن گوید… (40) او را مصلوب کن! (41) رفتار پیلیت با کاهنان و حاخام‌های یهودی تا حدودی استهزاآمیز است: پیلاطس… به یهودیان گفت اینک پادشاه شما! ایشان فریاد زدند او را بر دار، بر دار، صلیبش کن. پیلاطس به ایشان گفت آیا پادشاه شما را مصلوب کنم؟ روسای کهنه جواب دادند که غیر از قیصر پادشاهی نداریم. آنگاه او را به ایشان تسلیم کرد تا مصلوب شود. (42) 33 سال پس از ماجرای عیسی مسیح، انقلابی بزرگ در سراسر سرزمین فلسطین شعله‌ور شد که هفت سال (66-73میلادی) تداوم یافت. تاریخ‌نگاری جدید یهود این شورش را بخشی از «تاریخ مردم یهود» وانمود می‌کند (43). چنین تعبیری سخت نارواست. در آن دوران، چنان‌که گفتیم، نه از واحدی قومی به نام «یهودیان» می‌توان سخن گفت و نه از هویّتی دینی به نام «یهودیت». به‌علاوه، عامل اصلی این شورش ستمی بود که الیگارشی یهودی و همدستان رومی‌شان بر مردم زیرسلطه خود روا می‌داشتند و آماج این شورش نیز همینان بودند. انفجار سده اول میلادی پیامد حکومت خونین هیرود، خاندان هیرود و کاهنان و حاخام‌های یهودی بود. دایرةالمعارف یهود این شورش را «جنبش ناسیونالیستی یهود» می‌خواند. (44) این تعبیر نیز نادرست است. انقلاب سال‌های 66-73 را نه «یهودی» می‌توان دانست نه «ناسیونالیستی». به عکس، مردم شورشی، پیش از دوران حکومت نرون، امپراتور روم را پناهگاهی برای تظلم خویش می‌شناختند. پیشتر دیدیم که در جریان قتل عام زوار بیت المقدس به وسیله آرخلائوس، پسر بزرگ هیرود، مردم به امپراتور شکایت بردند و این فشار منجر به عزل و تبعید آرخلائوس یهودی شد. پونتیوس پیلیت نیز همین سرنوشت را یافت. او در سال 36 میلادی، شش سال پس از عیسی مسیح، به اجتماع مردم سامریه حمله برد و کشتاری بزرگ کرد. مردم نزد ویتلیوس (45)، حکمران سوریه، و تیبریوس (46)، امپراتور روم، شکایت بردند و این تظلم منجر به برکناری پیلیت شد. (47) انقلاب سال‌های 66-73 میلادی در زمان نرون (48)، امپراتور روم، آغاز شد و پس از مرگ او (68میلادی) به دستور تیتوس فلاویوس وسپاسین (49)، امپراتور بعدی، طی جنگ‌های خونین و طولانی بی‌رحمانه سرکوب شد. سهم الیگارشی یهودی در این سرکوب شایسته پژوهش جدی است. خاستگاه و کانون اصلی این انقلاب منطقه جلیل، موطن عیسی مسیح بود. مردم شورشی به نام زیلوت ها (50) (غیرتمندان) شهرت یافتند. این نام از کلام معروف ایلیاء نبی (الیاس) گرفته شده که، در مکالمه با خداوند، خود را دارای «غیرت عظیم» برای احیاء پرستش خدای یگانه، «رب الجنود» خواند. (51) چنان‌که دیدیم
،‌ ییهو بن نمشی نیز زمانی که جندب رکابی را به عرابه خویش سوار کرد و رهسپار کشتار خاندان عمری و داوودی و تخریب معابد بعل شد، به او چنین گفت: «همراه من بیا و غیرتی را که برای خداوند دارم ببین.» (52) فرهنگ وبستر «زیلوت ها» را «گروهی متعصب» می‌خواند که هم علیه امپراتوری روم و هم علیه «سایر یهودیان» شوریدند. (53) این شورش یک گروه و فرقه نبود؛ انقلابی همگانی و گسترده بود که هفت سال تداوم یافت و شعله‌های آن در سده دوم میلادی نیز سربرکشید. در جریان این انقلاب، به سال 70 میلادی شهر بیت المقدس به تصرف مردم درآمد و جنگی سخت میان الیگارشی یهودی و رومی‌ها از یکسو و مردم شورشی از سوی دیگر درگرفت. پیشتر گفتیم که کاهنان و حاخام‌های یهودی، چون انانیاس بن ندبئوس، حتی مستقل از رومی‌ها به تشکیل ارتش‌های مزدور خصوصی دست زدند و به جنگ با مردم پرداختند. در جریان این جنگ بود که شمعون بن جمالیل اول، رئیس «شورای سنهدرین» به قتل رسید، کاخ انانیاس و آگریپای دوم، شاه یهود، به آتش کشیده شد و سرانجام در کوران این ستیز خونین بود که «معبد سلیمان» آتش گرفت و سوخت. جوزفوس فلاویوس، مورخ یهودی و راوی حوادث آن زمان، آتش‌سوزی و از میان رفتن «معبد سلیمان» را کاملاً تصادفی می‌داند. به گزارش او،‌ شهر به اشغال رومی‌ها درآمد و جنگ خیابانی و خانه به خانه سرانجام به معبد کشیده شد که سنگر اصلی مردم شورشی بود. بدین‌سان، تصادفاً معبد آتش گرفت و سوخت. (54) تاریخ‌نگاری یهود حادثه تخریب «معبد سلیمان» در سال 70 میلادی را به نقطه عطف دیگری در «تاریخ قوم یهود» بدل ساخته و آن را سرآغاز «تبعید دوم» یهودیان می‌شمرد. دوران پس از این حادثه، «دیاسپورا» (55) (دوران تبعید، پراکندگی و آوارگی) نام می‌گیرد و دورانی است که تا به امروز تداوم دارد. این سومین نقطه عطف در تاریخ «قوم یهود» است. دو نقطه عطف پیشین «گم شدن اسباط ده‌گانه» و «تبعید بابل» اند. این نیز، چون دو حادثه پیشین، دروغی بزرگ و جعلی آشکار است. چنان‌که دیدیم، یهودیان از سال‌ها پیش در ایران و بین‌النهرین، ارمنستان و اسکندریه پراکنده شدند. در زمان انقلاب سال‌های 66 -73 میلادی آنان همه جمعیت سرزمین فلسطین را تشکیل نمی‌دادند. پدیده‌ای به‌نام «قوم یهود»، که در این زمان تنها شاخص آن استقرار اتباع زیر سلطه اشرافیت یهود در سرزمین فلسطین بود،‌ به مرگی طبیعی مرده بود. اشرافیت رومی‌گرای یهودی و حتی بخش مهمی از کاهنان صدوقی در ساختار امپراتوری روم حل شده بودند. مردم آنان نیز گروه گروه به مسیحیت می‌گرویدند. در این زمان تنها بقایای میراث قبیله یهودا و اسطوره‌های آن ساختار ربانی/حاخامی فلسطین، کانون‌های تاجر و صراف و ربانی مستقر در بین‌النهرین و اسکندریه و اتباع فرمانبردارشان بود. «معبد سلیمان» تخریب شد؛ ولی به‌دست که؟ طبق قاعده چنین جنگ‌های خیابانی، لژیون‌های رومی و ارتش‌های خصوصی کاهنان و حاخام‌های یهودی به «معبد» حمله بردند و مردم پناه گرفته در آن را به آتش و خون کشیدند. در واقع، «معبد سلیمان» به دست «یهودیان» تخریب شد. در سال 70 میلادی «یهودیان» از بیت‌المقدس و فلسطین اخراج نشدند. آنان قریب به چهارصد سال پس از تخریب «معبد سلیمان» در این منطقه زیستند. و سرانجام، در فرآیندی تدریجی و طبیعی و در نیمه اول سده پنجم میلادی، مرکزیت یهودیان بطور کامل به بین‌النهرین انتقال یافت. به‌راستی، تاریخ‌نگاری یهود را باید گویاترین تجلی سالوسی فریسی دانست. انقلاب سال‌های 66-73 میلادی پایان جنبش‌های مردمی در سرزمین فلسطین نیست. در حوالی سال 120 میلادی، بار دیگر این موج در شورشی گسترده، به رهبری فردی به نام بار کوخبا (56)، شعله کشید. شورش بار کوخبا سه سال و نیم تداوم یافت و مردم مدتی شهر بیت المقدس را نیز اشغال کردند. این شورش ادامه قیام زیلوت ها بود و الیگارشی یهودی، در کنار حکمرانان رومی، هدف تهاجم مردم قرار داشتند. دایرةالمعارف یهود می‌نویسد: «سران یهودی به عنوان بخشی از یک پیمان نانوشته مورد حمایت دولت روم بودند». طبق این پیمان، «مقامات یهودی وظیفه جلوگیری از شورش زیلوت‌ها را داشتند» و در مقابل رومی‌ها امتیازات بیشتری در اختیار آنان قرار می‌دادند. (57 پی‌نوشت‌ها: 1. Euangelions,Gospels 2. Matthew 3. Mark 4. Luke 5. John 6. Americana,vol.18,p.330 7. ibid,p.514 8. ibid,vol.17,p.842 9. ibid,vol.16,p.115 10. Trajan 11. Judaica,vol.10,p.11 12. ibid,p.15 13. ibid 14. انجیل یوحنا، 14/19. 15. ibid. 16. Pantira. 17. ibid,p.16. 18. Judas Iscariot 19. Kerioth 20. Iscariotic,Iscariotical
خانه / یهود و اسلام / فتنه‌های یهود / غزوه بنی‌مصطلق یا مریسیع غزوه بنی‌مصطلق یا مریسیع فتنه‌های یهود ارسال دیدگاه 13 بازدید نسب بنی‌مصطلق تیره‌ای مهم از قبیله‌ی خزاعه و یکی از نبردهای رسول خدا (ص) را با نام بنی‌مُصْطَلِق می‌شناسند. بنی‌مصطلق را به اختصار «بَلْمُصْطَلِق» نوشته‌اند. [۱] جدّ اعلای این قبیله، جذیمة (مصطلق) بن سعد بن عمرو بود [۲][۳] که به‌سبب صدای خوب و بلندش او را مصطلق خوانده‌اند. [۴] به‌رغم شهرت قبایل منتسب به خزاعه به ازدیان یمنی‌تبار [۵][۶] برخی از نسب عدنانی ایشان سخن گفته‌اند. [۷][۸] مادر مصطلق، امّ خارجه بنت سعد بن عبدالله به‌سبب شتاب و آسان‌گیری در ازدواج خود ضرب‌المثل شده بود. [۹][۱۰] آب‌ها و سرزمین‌ها از «مُرَیْسیع»؛ آبی در نجد و در ۸ منزلی مدینه [۱۱][۱۲] و «شُهد» به‌عنوان منابع آبی و از «راحَة فرُوع» [۱۳] و «عُسْفان» [۱۴] به‌عنوان سکونتگاه‌های ایشان نام برده‌اند، بر این اساس ایشان در مناطق میان مکه و مدینه سکونت داشته‌اند. بنی‌المصطلق در بازار عُکاظ حاضر می‌شدند و در فعالیت‌های آن شرکت داشتند. [۱۵] بعدها برخی از ایشان در مدینه سکونت یافتند. [۱۶] پیشینه تاریخی بنی‌مصطلق را از قبایلی دانسته‌اند که در کنار کوه «حُبْشیّ» در پایین مکه گرد آمده، با قریش پیمان بستند که تا شب و روز برپاست و تا کوه حبشی بر جای خود استوار است در مقابل دیگران متحد باشند و از این‌رو آنان را به نام آن کوه «احابیش قریش» خوانده‌اند. [۱۷][۱۸] (بنی‌لیث) گرچه قبایلی را که با خزاعه پیمان داشته‌اند شاید بتوان از هم‌پیمانان بنی‌مصطلق نیز به‌شمار آورد؛ اما باید از بنی‌مدلج به‌عنوان مهم‌ترین هم‌پیمان بنی‌مصطلق نام برد. [۱۹] درباره‌ی زیرمجموعه‌های بنی‌مصطلق اطلاع چندانی وجود ندارد. غزوه بنی‌المصطلق این غزوه را به‌سبب نسبت‌های مختلف به نام‌هایی گوناگون می‌شناسند؛ «غزوه مُرَیْسیع» [۲۰][۲۱][۲۲] به اعتبار آب آنها در نجد، «غزوه نجد» از آن‌رو که آب مریسیع در آن سرزمین جاری بود [۲۳] و «غزوه بنی‌مصطلق» به‌سبب آن‌که این نبرد با تیره‌ی بنی‌مصطلق روی داد. برخی برخلاف مشهور این غزوه را به نام محارب هم نامیده‌اند؛ اما به نظر برخی، محارب نام غزوه‌ی دیگری است. [۲۴] نبرد بنى‌مصطلق با پیامبر (ص) بنا به گزارش‌ها بنی‌مصطلق به ریاست حارث بن ابی‌ضرار به‌همراه گروهی از صحرانشینان با خرید سلاح و تدارکات لازم آماده نبرد با رسول خدا (ص) شدند. در پی این اقدام رسول خدا (ص) ابتدا بُرَیدة بن حصیب اسلمی را برای کسب اطلاع به‌سوی بنی‌مصطلق فرستاد. بریده نزد آنان چنین وانمود کرد که می‌خواهد به کمک بنی‌مصطلق بیاید و چون از آمادگی آنان برای نبرد با مسلمانان آگاه شد بازگشت و به رسول خدا (ص) اطلاع داد. پیامبر (ص) نیز مسلمانان را از ماجرا آگاه ساخت و برای نبرد گسیل داشت. اختلاف در زمان این غزوه درباره‌ی زمان این غزوه اختلاف است؛ به‌گفته واقدی و برخی دیگر [۲۵][۲۶] در روز دوشنبه دوم شعبان سال پنجم هجری رخ داد؛ اما برخی زمان آن را روز شنبه اول ماه شعبان [۲۷] سال ششم دانسته‌اند. [۲۸][۲۹][۳۰] بخاری نیز به نقل از موسی بن عُقْبَه زمان آن را سال چهارم گفته است. [۳۱] بیشتر منابع گفته‌اند: رسول خدا (ص) زید بن حارثه را در مدینه گماشت؛ اما از ابوذر و دیگران نیز به‌عنوان جانشین پیامبر در مدینه یاد شده است. [۳۲][۳۳][۳۴] در این غزوه پیامبر دو تن از همسرانش (عایشه و ‌ام سلمه) را همراه داشت. [۳۵] شمار سپاه اسلام را ۷۰۰ نفر ثبت کرده‌اند. [۳۶] آنان ۳۰ اسب داشتند که ۱۰ اسب از مهاجران و ۲۰ اسب از انصار بود. رسول خدا نیز دو اسب داشت. امیرمؤمنان امام علی (ع) از جمله اسب‌سواران بودند. [۳۷] بسیاری از منافقان نیز که پیش از این در غزوه‌ها شرکت نمی‌کردند، در این غزوه به طمع غنیمت و امور دنیوی و نیز نزدیک بودن مسیر، با رسول خدا (ص) همراه شدند. [۳۸] اسارت جاسوس بنی‌مصطلق مسلمانان در مسیر خود در بُقْعاء به جاسوسی از بنی‌مصطلق برخورد کردند که برای کسب خبر از سپاه رسول خدا (ص) فرستاده شده بود. چون از او خبر گرفتند اظهار بی‌اطلاعی کرد؛ اما پس از تهدید خبر داد که حارث بن ابی‌ضرار با گروهی فراوان برای نبرد با مسلمانان آماده شده‌اند. پس از این حارث بن ابی‌ضرار و یارانش از حرکت مسلمانان برای نبرد آگاه شدند و دریافتند که جاسوس آنان اسیر و کشته شده است. حارث و یارانش از این خبر به شدت اندوهگین و هراسان شدند و سپس کسانی که با بنی‌مصطلق همراه شده بودند پراکنده شدند. رسول خدا در کنار آب مُرَیْسیع فرود آمد و در همان حدود نبرد آغاز شد. شعار مسلمانان در این غزوه بنا بر روایتی «الا الی الله الامر» [۳۹] و بنابر گزارشی «یا منصورُ اَمِتْ» بود. [۴۰] گفته‌اند: حمله مسلمانان چنان غافلگیرانه بود که ۱۰ نفر از بنی‌مصطلق کشته شدند. بسیاری از مردها از جمله رهبر بنی‌مصطلق گریختند و زنان و کودکانشان به اسارت درآمدند
که شمار اسیران را حدود ۱۰۰ خانواده [۴۱] و مقدار غنایم را ۲۰۰۰ شتر و ۵۰۰۰۰۰ گوسفند دانسته‌اند. [۴۲][۴۳] اسرای بنی‌مصطلق جُویرِیّه دختر حارث بن ابی‌ضِرار در شمار اسیران و سهم ثابت بن قیس بود. جویریه با وی قراری گذاشت که پولی بدهد و آزاد شود. جویریه برای آزادی خویش از پیامبر یاری خواست. پیامبر نیز بهای آزادی او را پرداخت. پس از آن، پیامبر با جویریه ازدواج کرد. سایر مسلمانان نیز تمام زنان بنی‌مصطلق را که به اسارت درآمده بودند، به احترام پیامبر و با تأسّی به ایشان آزاد کردند، از این رو عایشه گفت: از جویریه زنی بابرکت‌تر برای زنان قبیله‌اش ندیدم که پس از ازدواج با پیامبر (ص) ۱۰۰ خانوار آنان آزاد شدند. [۴۴][۴۵] برخی از اسیران نیز با پرداخت فدیه آزاد شدند [۴۶][۴۷]؛ همچنین گفته شده: مقرر شده بود ایشان فدیه بدهند؛ اما مسلمانان به احترام پیامبر که داماد بنی‌مصطلق شناخته می‌شد، اسیران خود را بدون فدیه آزاد کردند. [۴۸] برخی مفسران آیه «لَن یَضُرّوکُم اِلاّ اَذیً و اِن یُقاتِلوکُم یُوَلّوکُمُ الاَدبارَ ثُمَّ لا یُنصَرون» [۴۹] را خبر غیبی قرآن و حاکی از پیروزی‌های رسول خدا (ص) و فرار دشمنان از جمله بنی‌مصطلق دانسته‌اند. [۵۰] مفاد آیه این است که: آنان هرگز نمی‌توانند به شما زیان برسانند، جز آزارهای مختصر و اگر با شمار پیکار کنند، به شما پشت خواهند کرد. سپس کسی آنان را یاری نمی‌کند. نزول آیه تیمم از گزارش‌های متعدد درباره برخی حوادث این غزوه چنین برمی‌آید که مسلمانان در این غزوه با مشکل کم‌آبی روبه‌رو بودند، به‌گونه‌ای که برخی مسلمانان برای غسل‌های واجب خود دچار مشکل شدند از این‌رو آیه‌ی تیمم نازل شد و دستور تیمم را بیان کرد. [۵۱][۵۲][۵۳] کم‌آبی موجب درگیری شدت کم‌آبی حتی به درگیری میان مهاجر و انصار انجامید. منابع تفسیری نزول آیات متفاوتی را به این درگیری مرتبط می‌دانند. بر پایه‌ی گزارشی مشهور پس از غزوه بنی‌مصطلق رسول خدا (ص) بر سر چاهی کم‌آب فرود آمدند و در این هنگام برای برداشتن آب بین سِنان بن وَبْر و جَهْجَاه بن مسعود (یا اَنَس بن سیار و جهجاه بن سعید) به‌سبب گیر کردن دلو آنان به یکدیگر [۵۴] درگیری رخ داد. جهجاه با دست به صورت سنان زد و صورت وی خونین شد. سپس سنان از خزرجیان و جهجاه از قریشیان یاری خواستند و چیزی نمانده بود که فتنه‌ای برپا شود. از سویی منافق مشهور، عبدالله بن اُبَیّ از ماجرا باخبر شد و با انتقاد از گرایش مردم به دین اسلام و یاری رسول خدا (ص) به یارانش گفت: «اگر به مدینه بازگردم عزیزان را وادار می‌کنم تا ذلیلان را از شهر بیرون رانند». زید بن ارقم که در آن زمان هنوز بالغ نشده بود در میان این جمع بود و ماجرای عبدالله بن ابیّ و سخنان وی را به رسول خدا (ص) خبر داد؛ اما عبدالله بن ابیّ در حضور رسول خدا (ص) زید بن ارقم را به سبب نابالغ بودنش تکذیب و از رسول خدا (ص) عذرخواهی کرد. به همین مناسبت آیات ذیل از سوره منافقون نازل شد و ضمن بازگو کردن سخنان عبدالله بن ابیّ، با صراحت نفاق او را تبیین کرد. رسول خدا (ص) نیز زید بن ارقم را تصدیق فرمود: [۵۵][۵۶][۵۷] «…هُمُ الَّذینَ یَقولونَ لا تُنفِقوا عَلی مَن عِندَ رَسولِ اللهِ حَتّی یَنفَضّوا و لِلّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ والاَرضِ ولکِنَّ المُنافِقینَ لایَفقَهون یَقولونَ لَئِن رَجَعنا اِلَی المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الاَعَزُّ مِنها الاَذَلَّ و لِلّهِ العِزَّةُ و لِرَسولِهِ و لِلمُؤمِنینَ و لکِنَّ المُنافِقینَ لایَعلَمون». [۵۸] منابع الآحاد والمثانى، ابن‌ابى‌عاصم (م. 287ق.)، به‌کوشش باسم فیصل، ریاض، دارالدرایه، 1411ق. الاشتقاق، ابن‌درید (م. 321ق.)، به‌کوشش عبدالسلام، بیروت، دارالجیل، 1411ق. بحار الانوار، المجلسى (م. 1110ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1403ق. تاریخ طبرى (تاریخ الامم والملوک)، الطبرى (م. 310ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1407ق. تاریخ المدینة المنوره، ابن‌شبّه (م. 262ق.)، به‌کوشش شلتوت، قم، دارالفکر، 1410ق. تفسیر قرطبى (الجامع لاحکام‌القرآن)، القرطبى (م. 671ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1417ق. تفسیر القمى، القمى (م. 307ق.)، به‌کوشش الجزایرى، لبنان، دارالسرور، 1411ق. التنبیه والاشراف، المسعودى (م. 345ق.)، بیروت، دار صعب. الثقات، ابن‌حبان (م. 354ق.)، به‌کوشش شرف‌الدین، هند، وزارت معارف و شئون فرهنگى. جمهرة انساب العرب، ابن‌حزم (م. 456ق.)، به‌کوشش گروهى از علما، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق. روض الجنان، ابوالفتوح رازى (م. 554ق.)، به‌کوشش یاحقى و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوى، 1375ش. سبل الهدى، محمد بن یوسف الصالحى (م. 942ق.)، به‌کوشش عادل احمد و على محمد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414ق. السیرة الحلبیه، الحلبى (م. 1044ق.)، بیروت، دارالمعرفه، 1400ق. السیرة النبویه، ابن‌کثیر (م. 774 ق.)، به‌کوشش صدقى جمیل، بیروت، دارالفکر، 1418ق. السیرة النبویه، ابن‌هشام (م. 213)
هدایت شده از @ jame
باشگاه خبرنگاران جوان برای جلوگیری از پاک شدن اطلاعات در گوشی سامسونگ چه باید کرد؟  فضای مجازیدريچه فناوری ۱۲:۱۳۱۳ فروردين ۱۴۰۰۷۷۱۲۷۲۶کد خبر در این خبر به بررسی راه حل‌های مناسب برای اطلاعات از دست رفته تلفن همراه می‌پردازیم. به گزارش خبرنگار حوزه دریچه فناوری گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، از دست دادن داده‌هایی که دوست دارید دردناک است. برای جلوگیری از این اتفاق باید به طور مرتب از داده‌های خود در مکانی امن مانند Samsung Cloud، حساب Google یا رایانه پشتیبان تهیه کنید تا درصورت خراب شدن یا از بین رفتن داده‌ها به دلیل تنظیم مجدد ناخواسته به تنظیمات کارخانه یا از بین رفتن دستگاه، بتوانید آن‌ها را بازیابی کنید. همچنین، می‌توانید از برنامه‌های مختلف ۳'th Cloud برای پشتیبانی از داده‌ها استفاده کنید. ۱) با استفاده از Samsung Cloud از داده‌ها در Samsung Cloud پشتیبان تهیه کنید و بعدا داده‌ها را بازیابی کنید. برای استفاده از Samsung Cloud باید وارد حساب سامسونگ خود شوید. از دستگاه خود به طور مرتب پشتیبان تهیه کنید. ۲) استفاده از حساب Google یا Samsung اطلاعات شخصی، داده‌های برنامه و تنظیمات را بر روی دستگاه خود ایمن نگه دارید. می‌توانید از اطلاعات حساس خود پشتیبان تهیه کرده و بعداً به آن‌ها دسترسی پیدا کنید. برای تهیه نسخه پشتیبان یا بازیابی اطلاعات، باید وارد حساب Google یا Samsung خود شوید. اگر دستگاه را گم کرده باشید، ممکن است بتوانید با ورود به سیستم حساب سامسونگ به صورت آنلاین و انتخاب پشتیبانی، از راه دور از دستگاه پشتیبان تهیه کنید. لطفاً توجه داشته باشید: عملکرد پشتیبان فقط برای دستگاه‌هایی که از سیستم عامل Android ۷.۰ (Nougat) و بالاتر استفاده می‌کنند در دسترس خواهد بود. این برنامه یک نسخه پشتیبان تهیه می‌کند که معمولاً فقط وقتی دستگاه به Wifi متصل است کامل می‌شود، اما به شما امکان می‌دهد تمام مخاطبین و پیام‌ها را با سرور همگام سازی کنید تا بتوانید این اطلاعات را در دستگاه سامسونگ دیگر بازیابی کنید. ۳) با استفاده از برنامه‌های مختلف Cloud از پرونده‌ها و داده‌ها پشتیبان تهیه کنید با استفاده از برنامه‌های Cloud مختلف، به عنوان مثال Google Photos، از پرونده‌ها و داده‌ها مانند تصاویر، فیلم‌ها پشتیبان تهیه کنید برنامه Google Photos از فضای ذخیره سازی رایگان و نامحدود با کیفیت بالا (کیفیت بصری عالی در اندازه پرونده کاهش یافته) و ۱۵ گیگابایت فضای ذخیره سازی حساب برای نسخه اصلی براساس اندازه بارگذاری عکس و فیلم پشتیبانی می‌کند. ما توصیه می‌کنیم با استفاده از Google Photos مرتباً از عکس و محتوای ویدئوی خود نسخه پشتیبان تهیه و همگام سازی کنید. ۴) پشتیبان گیری از اطلاعات در رایانه انتقال داده‌ها بین دستگاه و رایانه؛ شما باید برنامه نسخه Smart Switch PC را از سایت www.samsung.com/smartswitch دانلودکنید سپس از دستگاه خود به رایانه پشتیبان تهیه کنید و بعداً داده را به دستگاه خود وارد کنید.
هدایت شده از مسیحیت شناسی
کتاب مقدس کامل. ترجمه قدیم(2).pdf
12.6M
📒 کتاب مقدس (عهدین) 📝 ترجمه قدیم @christianityandbible ‌•••●◆▦✿🌸🌺🌸✿▦◆●••
هدایت شده از مسیحیت شناسی
001مسیحیت_شناسی_پایه1صوت1_مقدمه_online_audio_converter_com(1).mp3
7.16M
✝ سلسله درس گفتارهای مسیحیت شناسی ◀️ پایه اول صوت 1 ⏯ مقدمه ‍ 🎙 ┄┅•••✧🌿🌹🌿✧•••┅┄ @christianityandbible ┄┅•••✧🌿🌹🌿✧•••┅┄
هدایت شده از مسیحیت شناسی
✅ نام پیامبر اسلام ص در کتاب مقدس ❓سوال: مطابق آیه ۱۵۷ سوره اعراف؛ "الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ..... " ترجمه: همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی می‌کنند؛ پیامبری که صفاتش «نامش» را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، می‌یابند... 🤔 قاعدتا می بایست نام پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در تورات و انجیل موجود در صدر اسلام ، بوده باشد وگرنه مسیحیان و یهودیان که هر دو در مدینه حضور داشتند و آیات قرآن به گوششان می خورد ، نسبت به این موضوع اعتراض می کردند و به نوعی ادعای قرآن ، خلاف واقع از کار در می آمد. ⁉️ اکنون دو سوال در این خصوص مطرح است : ۱- آیا در صدر اسلام مسیحیان یا یهودیان هیچ اعتراضی به پیامبر اکرم ص نداشتند که این تورات و انجیل ما ، کجای این کتابها اسم شما نوشته شده است؟ و از آن تاریخ به بعد چه؟ ۲- آیا از صدر اسلام تا کنون تحریفی (که فرضا حذف نام پیامبر اکرم ص جزء آن باشد) در تورات و انجیل اتفاق افتاده و آخرین آن مربوط به چه زمانی است ؟ ❇️ پاسخ: نظر به اینکه در منابع موثق اعتراضی از سوی یهودیان و مسیحیان زمان پیامبر اکرم (ص) دربارۀ این آیۀ قرآن ثبت نشده است، می توان چنین احتمال داد که اهل کتاب در این باره سکوت کرده بودند، اما اخیرا" مبلغین مسیحی که با مسلمانان در گفتگو و مناظره هستند از این آیه و آیات مشابه برای ایجاد شبهه استفاده می کنند. آنها معتقدند که در عهدین هیچ اشاره ای به اسم یا مشخصات پیامبر و اهل بیت (ع) نشده است بنابراین ادعای قرآن را مردود می دانند. در پاسخ به این شبهه چند نکته یاد آوری می شود: 1⃣ قرآن می‌فرماید که در تورات حضرت موسی (ع) و انجیل حضرت عیسی (ع) بشارت پیامبر اکرم (ص) آمده است. 2⃣ مسیحیان کتابی بنام انجیل عیسی را انکار می کنند، بنابراین آنها نمی‌توانند برعلیه این آیه قرآن سندی قطعی ارائه دهند. اگر انجیل حضرت را داشتند و چنین بشارتی را نمی یافتند، در اینصورت مسلمانان باید بدنبال دلیل می بودند، اما چون انجیل آنحضرت را ندارند، فلذا مباحثه ای متناسب با موضوع نیز چندان مستند نخواهد بود. اما: 3⃣ در انجیل یوحنا صحبت از آمدن پارکلیتوس و نئوماتیس آلیتیاس شده است. هم پیش زمینه متن و هم قرابت لغوی آلیتیاس به نام مبارک پیامبر، دلیلی محکم بر صدق ادعای قرآن است. 4⃣ تاناخ امروزی با تمام تحریفات و تغییراتی که در طول تاریخ قبل و بعد از اسلام در آن داده شده است، همچنان نام و مشخصات پیامبر اکرم را در خود دارد اما در ترجمه ها این حقایق پنهان شده است. 5⃣ منابع معتبر و اسناد تاریخی موید اینست که متون کتاب مقدس بطور چشمگیری تغییر یافته است، هم در زمان قبل از مسیح، هم بعد از آن و هم بعد از اسلام. نمونه این اسناد: 👌 یافته های غارهای قمران، کتابخانه ناگ هامادی، میدراش پیدایش ربه، تفاوت تورات سامری و ماسوری، تفاوت تارگوم با همه نسخ موجود از تاناخ، .... 👈 تمام موارد فوق، بصورت مفصل در کتاب «روح راستی» توضیح داده شده که به زودی فایل این کتاب در کانال منتشر می شود. ════**✾•°🌹°•✾**════ @christianityandbible ════**✾•°🌹°•✾**════
هدایت شده از مسیحیت شناسی
🔰 تورات و انجیل در قرآن ❓سوال: 👈 مسلمان ها قائلند که طبق آیه 157 سوره اعراف، نام و صفات پیامبر اسلام ص، در تورات و انجیل آمده است درصورتی که در این آیه گفته نشده «تورات موسی و انجیل عیسی»، بلکه گفته شده؛ مکتوبا فی التوراة والانجيل و قید عیسی برای انجیل ندارد. ✳️ پاسخ: بله درسته. اما از آیات دیگه می توان تورات موسی و انجیل عیسی را استخراج کرد. مثل آیات زیر: ✔️ سوره اعراف آنرا بنام رسالات و الواح نامیده: قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاَتِي وَبِكَلاَمِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ ﴿144﴾ وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ ﴿145﴾ فرمود: «اى موسى، تو را با رسالتها و با سخن گفتنم [با تو]، بر مردم [روزگار] برگزيدم؛ پس آنچه را به تو دادم بگير و از سپاسگزاران باش.» و در الواح [تورات‌] براى او در هر موردى پندى، و براى هر چيزى تفصيلى نگاشتيم، پس [فرموديم:] «آن را به جدّ و جهد بگير و قوم خود را وادار كن كه بهترين آن را فرا گيرند، به زودى سراى نافرمانان را به شما مى‌نمايانم.» ✔️ الحدید ۲۷ ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَىٰ آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَاكَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّـهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا ۖ فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ ۖ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ آنگاه به دنبال آنان پيامبران خود را، پى‌درپى، آورديم، و عيسى پسر مريم را در پى [آنان‌] آورديم و به او انجيل عطا كرديم، و در دلهاى كسانى كه از او پيروى كردند رأفت و رحمت نهاديم و [اما] ترك دنيايى كه از پيش خود درآوردند ما آن را بر ايشان مقرّر نكرديم مگر براى آنكه كسب خشنودى خدا كنند، با اين حال آن را چنانكه حقّ رعايت آن بود منظور نداشتند. پس پاداش كسانى از ايشان را كه ايمان آورده بودند بدانها داديم و[لى‌] بسيارى از آنان دستخوش انحرافند. ════**✾•°🌹°•✾**════ @christianityandbible ════**✾•°🌹°•✾**════
هدایت شده از مسیحیت شناسی
مارتین لوتر.pdf
23.26M
📖 کتاب مارتین لوتر ◼️ حرکت اصلاح دینی با نام لوتر همراه و عجین است و بی شک می توان او را بزرگ ترین مصلح دینی آلمانی و بنیان گذار و رهبر نهضت اصلاحات دینی در مسیحیت دانست. ◾️ کتابی مفید برای علاقمندان و محققان. @christianityandbible ‌•••●◆▦✿🌸🌺🌸✿▦◆●••
هدایت شده از مسیحیت شناسی
1_4945256977048535096.mp3
4.95M
✝ سلسله درس گفتارهای مسیحیت شناسی ◀️ پایه اول، صوت 2 📚 ساختار کتاب مقدس ‍ 🎙 ┄┅•••✧🌿🌹🌿✧•••┅┄ @christianityandbible ┄┅•••✧🌿🌹🌿✧•••┅┄