eitaa logo
شناخت تفکرات صهیونیسم،andeeyshkade
187 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
86 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ویل یومئذ للمکذبین، فیعذبه الله العذاب الاکبر (بصیرت، اندیشه، وتحلیل،، چالشهای.پیش رو)
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ یک نکته‌ی تکمیلی 1⃣ آقای درباره‌ی نقش در مشهور به می‌گوید: 📝 "از جمله شبکه‌های کوچکی که به‌نحوی با کودتا مربوط می‌شدند، جبهه‌ی اتحاد ملّی بود که متشکّل [می‌شد] از تعدادی اعضای سابق حزب سومکا (که یک حزب نئوفاشیست بود)." 🔸 منبع: خاطره‌ها، خاطرات محمدی ری‌شهری، جلد اول، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳، صص۱۱۵-۱۱۳ 2⃣ جالب است که آقای سعید حجاریان خودش از افراد فعال و اصلی در ستاد خنثی‌سازی کودتای نوژه بوده است!! 3⃣ کودتای نوژه واقعاً مهم است و اگر توسط یک گروه از افراد صادق و صالح و خوش‌فکر بازبینی و بررسیِ مجدد شود، به بخشی از تاریکخانه‌ها نور تابانده می‌شود! ✍ نویسنده: حسین قاسمی 👉 @hosseinghasemi1357 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ پدر سعید حجاریان، از ارتباط با «احمد کسروی» تا «رکن دوم ارتش» و حزب «سومکا» (1) 1⃣ در گفت‌وگو با ماهنامه اندیشه پویا (شماره ۲، تیر و مرداد ۱۳۹۱، ص ۳۷- ۴۵) به برخی سوابق پدرش اشاره می‌کند که قابل تأمل و توجه است: 📝 ''پدرم گرایش‌های سیاسیِ متفاوتی داشت و به جلسات گروه‌هایِ مختلف می رفت. اوایل سراغ دار و دسته‌ی و رفته بود که گرایشات ناسیونالیستیِ تند داشتند. 🔹 یک مدت هم رفت سراغ که دار و دسته‌ی بودند. البته پدرم حسابی مذهبی بود و بعداً هم مصدقی شد... 🔹 برگردم به مواضع پدرم بله، پدرم طرفدار شد. در خانه هم کتابخانه‌ی خوبی داشت. اهل مطالعه بود و کتاب زیاد داشت. 🔹 مثلاً کتاب «اعترافات» و «مورچگان» موریس مترلینگ را از کتابخانه پدرم می‌خواندم، «امیل» نوشته روسو و کتاب‌هایی از دانته در کتابخانه‌اش بود که می‌خواندم''. 2⃣ شناخت این دو گروهی که پدر آقای حجاریان در آن‌ها فعال بوده است، در تحلیل‌ها و نوع نگاه ما می‌تواند مؤثر باشد. ✍ نویسنده: حسین قاسمی 👉 @hosseinghasemi1357 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ پدر سعید حجاریان، از ارتباط با «احمد کسروی» تا «رکن دوم ارتش» و حزب «سومکا» (2) 🎯 حجاریانِ پدر و احمد کسروی 1⃣ یکی از دو گروهی که به گفته‌ی آقای پدرش در آن عضویت داشته است، گروه بوده است. 2⃣ گروه «باهماد آزادگان» نام گروهی از هواداران است که در حیات او و پس از آن در راه اشاعه‌ی اندیشه‌های اجتماعی و سکولار احمد کسروی موسوم به فعالیت می‌کردند. 3⃣ در دوران پس از شهریور ۱۳۲۰، احمد کسروی جمعیت «باهماد آزادگان» را راه‌اندازی کرد. انجمن باهماد آزادگان خواستار حقوق بیشتری، از جمله و برای زنان ایرانی بود. 4⃣ احمد کسروی و پیروانش در انجمن باهماد آزادگان، در چلّه زمستان (اول دی‌ماه) مراسمی را تحت عنوان به‌راه می‌انداختند. 5⃣ کسروی و برخی از پیروان‌ و هم‌‌باوران‌ِ "پاکدین" وی دور هم‌ جمع‌ می‌شدند و کتاب‌هایی که به نظرشان باعث عقب ‌افتادگی ایران از کشورهای پیشرفته آن زمان بود (آثار مولوی‌، حافظ‌، سنایی‌، عطار، امام‌ محمد غزالی‌، رازی، ابولخیر، سهروردی‌ و...) و یا کتب دعا و کتاب‌هایی که به گمان آنها به خرافات دامن‌ می‌زد (مفاتیح ‌الجنان‌ و جامع‌ الدعوات‌ و...) را در آتش‌ می‌انداختند و این‌ مراسمِ سوزانیدنِ کتاب‌ها را جشنِ‌ کتاب‌سوزان‌ می‌گفتند! 6⃣ کسروی‌ خود در این‌باره‌ می‌گوید: «چون‌ دیدیم‌ سرچشمه‌ گمراهی‌ها و نادانی‌ها کتاب‌ است،‌ این‌ است‌ که‌ داستان‌ِ کتاب‌سوزان‌ پیش‌ آمده‌ است‌. جشن‌ کتاب‌سوزان‌ در یکم‌ دی‌ماه ‌است‌ و یک‌ دسته‌ سوزانیدن‌ مفاتیح‌ الجنان‌ و جامع‌ الدعوات‌ و مانند اینها را دستاویز گرفته‌ و هوچی‌گری‌ راه‌ انداختند... قرآن‌ هر زمان‌ که‌ دستاویز بدآموزان‌ و گمراه‌کنندگان‌ گردید، باید از هر راهی‌ قرآن‌ را از دست‌ آنان‌ گرفت،‌ گرچه‌ به‌ نابود گردانیدن‌ آن‌ باشد»!! 7⃣ سوزاندن قرآن توسط این انجمن انجام می‌شده است. ✍ نویسنده: حسین قاسمی 👉 @hosseinghasemi1357 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ پدر سعید حجاریان، از ارتباط با «احمد کسروی» تا «رکن دوم ارتش» و حزب «سومکا» (4) 🎯 پایان حجاریانِ پدر 1⃣ پدر در تیرماه ۱۳۹۰، بعد از یک دوره بیماری در تهران درگذشت. تشییع جنازه وی در نازی آباد، چهارراه دخانیات کوچه "به آفرین" انجام شد. مجلس ختم پدر سعید حجاریان نیز در۳۰ تیرماه در مسجد جامع شهرک غرب برگزار شد. 🎯 بازبینیِ سوابق خانوادگی 2⃣ در فضای روزها و ماه‌های اولیه‌ی انقلاب، کسی انقلابیون را گزینش نمی‌کرد. آنان، با اتکاء بر ارتباطاتی که با محافل مؤثر در انقلاب داشتند و اعتمادِ ناشی از این ارتباطات، هر نهادی را که می‌خواستند به‌دست می‌گرفتند و از این پس آنان بودند که گزینش می‌کردند! 3⃣ علاقه به ارتش، به‌ویژه اداره‌ی دوم، در آن زمان بسیار خاص بود و تنها کسانی از انقلابیون به این دستگاه علاقه‌مند می‌شدند که شناخت تخصّصی یا تعلّقِ خاص به آن داشتند. 4⃣ آیا سوابق خانوادگیِ آقای حجاریان و ارتباطاتِ دیرینِ پدرش با این علاقه و تخصّص را در او ایجاد نکرده بود؟ ✍ نویسنده: حسین قاسمی 👉 @hosseinghasemi1357 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ پدر سعید حجاریان، از ارتباط با «احمد کسروی» تا «رکن دوم ارتش» و حزب «سومکا» (3) 🎯 حجاریانِ پدر و رکن دوم ارتش 1⃣ گروه دیگری که پدر حجاریان در آن عضویت و فعالیت داشته است به رهبری بوده است. 2⃣ درباره‌ی حزب سومکا و ارتباط آن با شاه و ارتش می‌گوید: 📝 ''یکی دیگر از اقداماتی که محمدرضا برای تحکیم موقعیت خود و تمرکز قدرت در دست خود انجام داد، تشکیل احزاب و دسته‌جات شبه‌نظامی بود، که در جامعه و ارتش ریشه دوانیده و عناصر آن بعدها اصلی‌ترین اجزاء رژیم او شدند. 🔹 یکی از این احزاب، که محمدرضا هزینه‌ی آن را تأمین می‌کرد، «حزب سومکا» بود که توسط داوود منشی‌زاده راه انداخته شد و در آن افرادی مثل داریوش همایون شرکت داشتند. 🔹 اعضاء این حزب با مخالفین محمدرضا مبارزه می‌کردند، حتی مبارزاتِ خیابانیِ سخت. آن‌ها برای حمله به مخالفین چماق‌های مخصوص دسته کوتاه داشتند. به هزینه محمدرضا، آن‌ها خانه‌ای اجاره کرده بودند و وسایل خانه هم توسط دربار تأمین شد. در این خانه، آن‌ها جلسات سخنرانی منظم داشتند و حملات خیابانی را طراحی می‌کردند. آن‌ها خود را به‌شدت «شاه‌پرست» می‌خواندند. 🔹 منشی‌زاده، رئیس این حزب، علاقه شدیدی به داشت و خود را مانند او درست می‌کرد و شباهت فوق‌العاده زیادی هم داشت. انضباط یاد شده، فرم لباس، فرم سلام دادن، نحوه سخنرانی همه و همه شبیه بود. حتی علامت حزب هم شبیه نازی‌ها بود. اعضاء حزب اکثراً جوان و زیر ۲۰ سال بودند و با اونیفورم به شکل واحد نظامی در خیابان‌ها دیده می‌شدند. تقلید از هیتلر، هم علاقه‌ی شخصیِ منشی‌زاده بود و هم برای رعب و وحشت بود. این شباهت جنبه‌ی ظاهری داشت و باطناً کوچک‌ترین ارتباط سیاسی با نازی‌های آلمان نبود. 🔹 این حزب به‌تدریج رو به تحلیل رفت و شاید همان تقلید از ، که در آلمان به‌کلی نابود شده بود، عامل این امر بود. ولی افرادِ آن در قالب‌های دیگر حمایت خود را از محمدرضا ادامه دادند.'' 3⃣ یکی از سه پسر میرزا ابراهیم خان منشی‌زاده، به نام داوود منشی‌زاده، در سال‌هایِ پس از شهریور ۱۳۲۰ به تأسیس گروه فاشیستیِ دست زد. این گروه با نظامیانِ عالی‌رتبه‌ی وابسته به سازمان اطلاعاتی انگلیس، به‌رهبری سرلشکر ، رابطه‌ی تنگاتنگ داشت و اقدامات آن بخشی از عملیات شبکه‌ی فوق به‌شمار می‌رفت. (1) 4⃣ ابراهیم خان منشی‌زاده از مؤسسین و اعضای اصلیِ بود. ابراهیم خان پدر داوود منشی‌زاده رئیس حزب سومکا بوده است. 5⃣ سران «کمیته مجازات» به‌ویژه اسدالله خان ابوالفتح‌زاده، ابراهیم‌خان منشی‌زاده و محمد‌نظرخان مشکات‌الممالک،‌ بودند و به تبلیغاتِ شهرت داشتند. (2) تبریزی نیز می‌نویسد که آنان به بهائی بودن شهرت کامل داشتند. (3) 6⃣ این موضوع را عبدالله متولی نویسنده کتاب کمیته مجازات نیز تأیید می‌کند و افزون بر دو نفرِ نام‌برده، مشکوةالممالک را هم پیرو این فرقه می‌داند. 7⃣ البته گرداننده‌ی اصلی سومکا سرلشکر حسن ارفع یکی ازچهره‌های فعال سیاسی-اطلاعاتی وابسته به انگلیس بود. وی گرداننده سه حزب سیاسی ، و بود. 8⃣ سرلشکر ارفع مدت‌ها رئیس شاه و رئیس ارتش یا همان سازمان اطلاعات ارتش بوده است. احزابی مانند سومکا وابسته به رکن دوم ارتش بودند. 🌐 پی‌نوشت‌ها: 1- عبدالله شهبازی، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، ش۲۷، ص۴۶، به‌نقل از ظهور و سقوط پهلوی، ج۲، ص۴۴۰ 2- ‌بامداد، ج۱، ص۱۱۲؛ تبریزی، اسرارتاریخی، ص۲۳ 3- تبریزی، ص۳۶ ✍ نویسنده: حسین قاسمی 👉 @hosseinghasemi1357 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ یک نکته‌ی تکمیلی 1⃣ آقای درباره‌ی نقش در مشهور به می‌گوید: 📝 "از جمله شبکه‌های کوچکی که به‌نحوی با کودتا مربوط می‌شدند، جبهه‌ی اتحاد ملّی بود که متشکّل [می‌شد] از تعدادی اعضای سابق حزب سومکا (که یک حزب نئوفاشیست بود)." 🔸 منبع: خاطره‌ها، خاطرات محمدی ری‌شهری، جلد اول، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳، صص۱۱۵-۱۱۳ 2⃣ جالب است که آقای سعید حجاریان خودش از افراد فعال و اصلی در ستاد خنثی‌سازی کودتای نوژه بوده است!! 3⃣ کودتای نوژه واقعاً مهم است و اگر توسط یک گروه از افراد صادق و صالح و خوش‌فکر بازبینی و بررسیِ مجدد شود، به بخشی از تاریکخانه‌ها نور تابانده می‌شود! ✍ نویسنده: حسین قاسمی 👉 @hosseinghasemi1357 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ یهودیان مخفی مشهد و واقعه الله‌داد (1) 1⃣ مشهد ادعا می‌کنند در 27 مارس 1839 (1255ق و 1218ش) در زمان سلطنت محمد شاه و صدارت حاج میرزا آقاسی، مورد حمله مسلمانان قرار گرفتند و 28 تن از ایشان کشته و تعدادی مجروح شدند. چند ساعت پس از حمله، به پیشنهاد حاج میرزا عسکری امام جمعه مشهد، ابتدا هفت تن از بزرگان یهودی و سپس، تمام طایفه مشهد مسلمان شدند. امام جمعه این روز را نامید و از آن به‌عنوان یاد می‌کنند. شمار مسلمان شدگانِ اجباریِ مشهد 2400 نفر یا 400 خانوار ذکر شده است. 2⃣ ژاله پیرنظر می‌نویسد: 🔸 جدیدالاسلام‌های مشهد، پس از پذیرش اجباری دین نوین، اوّلین گام‌ها را در جهت خو گرفتن با چگونگی زندگانی و هوّیت جدید برداشتند. شماری از آنان قلباً و عمیقاً به دین تازه ایمان آوردند و آن را پذیرفتند… اما اکثریت خانوارهایِ تنها در ظاهر به مذهب نوین گرویدند و در خفا به دین اجدادی خود وفادار ماندند و بدین‌سان یک زندگیِ دوگانه پیچیده سراسر بیم و هراس را آغاز کردند. 🔸 اینان در ظاهر و در انظار عام مسلمان بودند و فرامین اسلام را گردن می‌نهادند و مراسم آن را به جا می‌آوردند، اما در پنهان، در حریم بسته خانه‌های خود، آئین و فرایض یهود را با جدّیت، تعصب و وسواسی به‌مراتب بیش از پیش اجرا می‌کردند. همه اعضای این گروه یکپارچه و یکدل به نگهبانانِ جمعیِ این زندگیِ سرّی بدل شدند. 📚 منبع: ژاله پیرنظر، «یهودیان جدیدالاسلام مشهد»، ایران‌نامه، بنیاد مطالعات ایران، سال نوزدهم، شماره 1-2، زمستان 1379- بهار 1380، صص 41-59. ✍ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 yon.ir/rNEXm ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ یهودیان مخفی مشهد و واقعه الله‌داد (2) 🎯 یکی از علل اصرار بر این «زندگی دوگانه» و پنهان را در همان مقاله‌ی ژاله پیرنظر می‌توان یافت. وی می‌نویسد: 1⃣ تجّار پس از حیطه‌ی فعالیتِ به‌مراتب وسیع‌تری یافتند زیرا از نظر اقتصادی امکانات نوینی به رویشان گشوده شد. پیش از این واقعه، گذر اغلب دست‌فروشان یهودی مشهد به بخش‌های بزرگ شهر نمی‌افتاد و کسب و کاری محدود به کوچه‌های اطراف و دهات دور و بر داشتند آن چنان که در اثر کمبود ارتباط و مراوده با دیگر ساکنان مشهد زبان محاوره‌ای آنان هنوز گیلکی مانده بود. امّا، پس از رویداد الله داد جدیدی‌ها، بدون پرداخت جزیه، قادر به داد و ستد و انجام معامله در مشهد شدند. 2⃣ به دنبال سفرهای متعدد و برخورداری از آزادیِ عمل بیش‌تر و نیز به‌واسطه زیارت مکه و عتبات و گذر از تهران، آنان موفق شدند شبکه‌های تجارتی وسیع‌تری در شهرهای مختلف ایران دائر کنند. پس از یکی دو دهه و به دنبال مسافرت‌های بازرگانی به روسیه (عشق‌آباد)، هندوستان (بمبئی)، افغانستان (هرات)، مرو و بخارا و بغداد، جدیدی‌ها در امر خرید و فروش پوست، سنگ‌های قیمتی، فرش، ابریشم و پارچه مهارت یافتند. جمعی از اینان از این طریق به ثروت رسیدند و شماری نیز در آسیای مرکزی به تجارت مشغول شدند. 3⃣ سایر افراد جدیدالاسلام که در همان شهر مشهد زندگی می‌کردند... با محافل آزادانه به رفت و آمد مشغول شدند... 4⃣ برخی از ‌جدیدی‌ها که به القاب حاجی یا کربلائی شناخته شدند... مورد اعتماد کامل امام جمعه وقت قرار گرفتند. امام جمعه با اطمینان به امانت و دین‌داری این گروه آنان را به آستان قدس رضوی معرفی کرد. در آستان، مشاغلی چون ، و حتّی نظارت بر خزانه، که بیش‌تر شامل نذورت و هدایای زائران بود، به آن‌ها محول شد! 5⃣ یکی از جهانگردان اروپائی که چند دهه بعد از الله داد (در دهه 1880) از مشهد دیدن کرده بود، در گزارش خود با اشاره به حضور هزاران هزار زائر در مشهد و اهمیت آنان به‌عنوان یک منبع درآمد مالی مهم به این نکته می‌پردازد که اداره‌ی بعضی از امور عمومی شهر به جدیدی‌های مؤمن محول شده است... 6⃣ افرادی از این جامعه… به دین جدید گرویدند. امّا، این جامعه در مجموع، شاید بیش‌تر از هر گروه یهودیِ جدیدالاسلامی در ایران، به هویت دینی خود پای بند ماند و به پاسداری از آن کوشید. ✍ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 yon.ir/rNEXm ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ یهودیان مخفی مشهد و واقعه الله‌داد (3) 1⃣ برخلاف ادعاهای عجیب خانم پیرنظر، بسیاری از سال‌ها پیش از واقعه الله‌داد، بودند و حداقل از زمان نادر شاه افشار با کابل و ترکستان و هند ارتباطات گسترده تجاری داشتند. 2⃣ یهودیان مشهد هیچ‌گاه آن‌چنان منزوی از حیات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شهر و منطقه نبودند که «در اثر کمبود ارتباط و مراوده با دیگر ساکنان مشهد زبان محاوره‌ای آنان هنوز گیلکی مانده» باشد!! 3⃣ مقاله‌ی ژاله پیرنظر، به‌سان کتابِ‌ «هیلدا نسیمی» تلاشی است برای توجیه پدیده‌ی در ایران. 4⃣ می‌گویند جامعه‌ی مشهد یا جدیدالاسلام‌های مشهد در سال 1255 ق./ 1839 م. به دلیل پدید آمد. 5⃣ در این بررسی فقط استناد می‌کنم به یادداشت‌های سفر سال 1831 به مشهد که به هشت سال پیش از زمان واقعه الله‌داد تعلق دارد. تصوّر می‌کنم مندرجات این سفرنامه به اندازه کافی گویا باشد: ✍ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 yon.ir/rNEXm ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ یهودیان مخفی مشهد و واقعه الله‌داد (4) 1⃣ در 5 دسامبر 1831 وارد مشهد ‌شد و به دیدار حاکم خراسان، پسر هفدهم فتحعلی شاه «از مادری یهودیه»، رفت. 2⃣ این «مادر یهودیه»، مریم خانم، به‌همراه حاج میرزا علیرضا شیرازی، برادر حاج میرزا علی‌اکبر خان قوام‌الملک شیرازی، که رئیس خواجگان حرمسرا و بود، کانونی قدرتمند در دربار ایران به‌شمار می‌رفتند. 3⃣ احمدعلی میرزا از تربیت مادری بسیار متأثر بود و به علاقه‌مند؛ و چنان علاقه‌مند که نام پسر بزرگش را یعقوب گذارد. 4⃣ احمدعلی میرزا دو ساعت با ولف دیدار کرد و سپس او را برای اقامت به خانه رئیس یهودیان مشهد، فرستاد که در همان زمان نیز در میان مسلمانان به «ملا مهدی» و «آقا مهدی» معروف بود. 5⃣ بر شهرت ملا ماشی‌یح (مشیاخ) به نام مهدی در سال 1831 تأکید می‌کنم زیرا ادعا می‌کنند رئیس یهودیان مشهد پس از (1839) نام خود را از سر اجبار به مهدی تغییر داد. مهدی معادلی اسلامی است برای ماشی‌یح (مسیح) عبرانی. 6⃣ ملا ماشی‌یح (مشیاخ)، یا همان ملا مهدی، فردی مقتدر بود زیرا با حکمرانی رابطه نزدیک داشت که از نظر او به‌شمار می‌رفت. در فقه تلمودی، تبار از طریق مادر انتقال می‌یابد و مادر احمدعلی میرزا ملکه‌ای یهودیه بود همچون افسانه‌ای. 7⃣ ملا مهدی از ارتباطات وسیع جهانی برخوردار و بسیار مطلع بود. خانه ملا مهدی ایستگاه ارتباطی مهمی به‌شمار می‌رفت در منطقه‌ای استراتژیک و در زمانی که سراسر منطقه در بحرانی بزرگ به می‌برد. در این اوضاع، جامعه منسجم جایگاهی استراتژیک در سراسر منطقه یافت و نقش تاریخی بزرگی ایفا نمود. ✍ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 yon.ir/rNEXm ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ یهودیان مخفی مشهد و واقعه الله‌داد (5) 1⃣ رفت‌وآمد به خانه ملا مهدی فراوان بود. نه تنها از سراسر جهان، در مسیر خود از شرق به غرب یا از شمال به جنوب، و به عکس، به خانه او می‌آمدند بلکه افسران بلندپایه نیز به خانه ملا مهدی سر می‌زدند. 2⃣ ملا مهدی به علاقمند بود و در اوّلین دیدار دریافت که او از سران فرقه‌ای است به‌نام . او این تعلق را از جوزف ولف پنهان نمی‌کرد. 3⃣ در زمان سفر اوّل ولف به مشهد (1831)، یعنی سال‌ها پیش از (1839)، دارای تعلّقات خاص فرقوی بودند و عقایدی را ترویج می‌کردند که آمیزه‌ای از یهودیت و مسیحیت و اسلام و تصوف یهودی (کابالا) و ایرانی و هندی بود و چیزی شبیه به فراماسونری ولی در کسوت عرفان شرقی!! 4⃣ ملا مهدی از جوزف ولف پرسید: آیا درباره تصوف چیزی می‌دانی؟ ولف پاسخ مثبت داد و از سفر خود به شیراز گفت و دیدارش با پسر میرزا ابوالقاسم سکوت که رئیس صوفیان شیراز بود. ملا مهدی گفت: می‌توانی در میان یهودیان مشهد صوفیان بسیار بیابی. و توضیح داد که صوفیان یهودی مشهد مرشدی دارند به‌نام ملا محمدعلی (اشکپوتی). 5⃣ آنان مانند مسلمان حشیش می‌کشند تا ذهن خود را از جهان مادی خارج کنند، آواز می‌خوانند، و می‌کوشند در هستی، که آن را «خدا» می‌نامند، ذوب شوند! 6⃣ به‌نوشته ولف، علاوه بر ملا مهدی (ماشی‌یح)، ملا فینحاس، ملا الیاهو، ملا نیسان و آبراهام موشه از صوفیان یهودی‌اند. در میان یهودیان ایران «ملا» لقب بود و این نشان می‌دهد بیش‌تر سران جامعه یهودی مشهد صوفی بودند. 7⃣ ملا مهدی و سایر صوفیان یهودی مشهد در زمان سفر ولف (1831)، هشت سال پیش از واقعه الله‌داد (1839)، قرآن می‌خواندند و در ظاهر آن را به عنوان کتاب آسمانی قبول داشتند. جوزف ولف می‌افزاید: آن‌ها پیش مرشد قرآن و سایر کتب مذهبی را می‌خوانند تا تأییدی بر حقانیت نظام فکری خود بیابند. ✍ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 yon.ir/rNEXm ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ یهودیان مخفی مشهد و واقعه الله‌داد (6) 1⃣ شخصیت دیگر، که ولف او را توصیف می‌کند، همان ملا محمدعلی اشکپوتی (عشق‌آبادی)، مرشد صوفیان یهودی مشهد، است. 2⃣ وی می‌نویسد: ملا محمدعلی اشکپوتی، آموزگار ، به من معرفی شد. در او هیچ چیز خاصی ندیدم که به وی علاقمند شوم. او به من این اصول خود را آموخت: اوّل، در جهان شرّ وجود ندارد. دوّم، به کسی که روحش جذب خدا شده زنا و کردار مشابه دیگر صدمه نمی‌زند. سوّم، جهان از ابد بوده است. چهارم، جهان و خدا یکی است. 3⃣ ولف سپس نام برخی را می‌برد که عقایدی شبیه به ملا محمدعلی اشکپوتی دارند. ولف از تجربه نوشیدن شراب و خوردن گوشت خوک (گراز) با صوفیان یهودی و مسلمان می‌گوید. آنان مدعی‌اند که اطاعت خداوند به گوشت و نوشیدنی نیست، به راستی و صفا و باطن قدسی است! 4⃣ ولف می‌نویسد: ماشی‌یح مدعی بود که یکی از دوستان صوفی یهودی‌اش به مدارج عالی رسیده و خصوصیات پیامبری پیدا کرده تا بدان حد که نمی‌تواند به ولف بگوید. ولف می‌افزاید: صوفیان یکدیگر را مانند فراماسون‌ها [از طریق علاماتی] می‌شناسند. 5⃣ همه چیز نشان می‌دهد که در آن سال‌های پرآشوب رفتاری مرموز و فرقه‌گونه دارند و اجباری بودن گروشِ سال‌ها بعد، مورد تردید است. 6⃣ می‌نویسد: من غالباً می‌شنیدم که صوفیان یهودی مشهد می‌گفتند آن‌ها دو نوع دین دارند: ظاهر و باطن. دین ظاهر برای مردم است و دین باطن برای لژهای [محافل داخلی] آن‌ها است. 7⃣ جوزف ولف در خانه رئیس یهودیان مشهد با یک سبزواری آشنا می‌شود: 👈 روزی شخصی یگانه و استثنایی وارد اتاقم شد؛ ملا لوی بن ماشی‌یح که در مشهد است و زمانی که به سرخس می‌رود . زن و فرزندان او هنوز خود را یهودی اعلام می‌کنند! ✍ عبدالله شهبازی 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 yon.ir/rNEXm ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter