از من چیزی باقی نمانده جز
کلمه هایی که در سرم میرقصند
و حرف هایی که گفته نمیشوند.
از من
چیزی باقی نمانده جز
فکرهایی که هیچ وقت رهایم نکردند
من
چیزی ندارم جز
چیزهایی که هیچوقت کسی نخواهد فهمید.
آندیا!
افسانه فرانسوی هست که میگه شاید عشق همون حسیه که قلب هاتونو باهم عوض میکنید، بیقرار میشید و برای هم
یه کلمهی ایتالیایی هم هست به اسم «Eccedentesiast» که میگه
کسی که تظاهر به احساس خوشبختی میکنه در حالی که دلش میخواد بمیره؛
باگ من؟ زیادی آدم بسازی هستم ، این باعث میشه آدما به اون چیزایی که برام مهمه به اندازه کافی اهمیت ندن ، چون در نهایت میدونن قراره کوتاه بیام.
حالا خیلی هم بدبین نباشیم دیگه ، بالاخره یهنفر هست که تا آخر عمرو تو هر شرایط بدو خوبی کنارت میمونه و اونم فقط خودت هستی .
آندیا!
حالا خیلی هم بدبین نباشیم دیگه ، بالاخره یهنفر هست که تا آخر عمرو تو هر شرایط بدو خوبی کنارت میمو
و تمام ماجرا همین است ، من جز من هیچ ندارد.
موفق بشی خوشحال میشم چون دوستت دارم
شکست بخوری خوشحال میشم چون ازت متنفرم
یار جدید بگیری ناراحت میشم چون دوستت دارم
اگه بمیری میشکنم و خوشحال میشم چون ازت متنفرم و همچنان دوستت دارم
وحشتناک است ، دوری کردن از کسی که دلت عمیقاً میخواهد کنارش باشی.
وحشتناک است ، وقتی به اجبار باید از کسی دل بکنی بدون این که بخواهی.
در این جهان زندگی کردن کارِ خسته کنندهای است .
هر وقت دور و بَرَت را نگاه میکنی همیشه کسی هست که بخواهد حالت را بگیرد ، آن هم بدونِ هیچ دلیلی .
آندیا!
اونجا که محمود درویش میگه : «همچنان دنبال آن چیزی میگردم؛ که با گم کردنش، گم شدم.»
اونجایی که نزار قربانی میگه؛
و من مدام از خودم میپرسم
چرا سرنوشت تو را به من رساند
و به من فرصتی برای زندگی با تو نداد…
آندیا!
بیداری؟!
خواستم بهت بگم اینم هندل میکنی و میگذرونی و بعدش هم میبینی اونقدرا هم که تو ذهنت بزرگش کردی بزرگ نبود چون واقعاً زندگی همینه.
دردی که تو گلوم واسه جیغ نزدن و داد نزدن حس میکنم
هیچوقت تو چشمام واسه اشک ریختن حس نمیکنم