هدایت شده از 🌸🕊شمیم یاس 🕊🌸
Haftegi14020811[04].mp3
6.74M
✊ رژیم زاده از حرام رفتنی است
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
👈 مشاهده متن :
Meysammotiee.ir/post/2890
🔴فوری/امام خامنه ای: خونخواهی مهمان عزیزمان را وظیفه خود میدانیم/رژیم صهیونیستی زمینه مجازات سخت را برای خود فراهم ساخت
⏪متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت شهادت اسماعیل هنیه :
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
ملت عزیز ایران!
▪️رهبر شجاع و مجاهد برجستهی فلسطینی جناب آقای اسماعیل هنیه در سحرگاه دیشب به لقاءالله پیوست و جبههی عظیم مقاومت عزادار شد. رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست، میهمان عزیز ما را در خانهی ما به شهادت رسانید و ما را داغدار کرد، ولی زمینهی مجازاتی سخت برای خود را نیز فراهم ساخت.
▪️شهید هنیه سالها جان گرامیاش را در میدان مبارزهئی شرافتمندانه بر سردست گرفته و آمادهی شهادت بود، و فرزندان و کسان خود را در این راه تقدیم کرده بود. او از شهید شدن در راه خدا و نجات بندگان خدا باک نداشت، ولی ما در این حادثهی تلخ و سخت که در حریم جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، خونخواهی او را وظیفهی خود میدانیم.
اینجانب به امت اسلامی، به جبهه مقاومت، به ملت شجاع و سرافراز فلسطین و بالخصوص به خاندان و بازماندگان شهید هنیه و یکی از همراهانش که با وی به شهادت رسیده است، تسلیت عرض می کنم و علوّ درجات آنان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سید علی خامنهای
10 مرداد 1403 مصادف با 25 محرم 1446
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در ایمان و دین
🔸️بهانه هایی برای ترک آن
🔸️چرایی حمایت از فلسطین
#شهید_مطهری
#اسرائیل
#اسماعیل_هنیه
پیشگویی ۲۸۰۰ سال پیش کتاب الیاس نبی در آن آمده است :
پیش از ظهور #ماشیح ؛
یهودیان در فلسطین حکومت تشکیل می دهند پس از چندی پرشین ها قیام می کنند عمر حکومت یهودیان به اندازه عمر یک انسان خواهد بود و بدست پرشین ها نابود خواهند شد.
هدایت شده از صرفاً جهت اطلاع
10.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهید شیخ احمد کافی : من به سهم خودم تو دنیا راه افتادم و به هر که میرسم میگم بگو مهدی جان ...
... به هر که رسیدید، هر که گرفتاری داشت راهنماییش کنید بگید برو در خونه #امام_زمان عج
الّلهُــمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج
@khabarnews 👈«اخبار مهم در «ایتا
15.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این خانم استاد دانشگاه است، مردی به خواستگاریاش میآید که ضایعات جمعکن بوده!
⭕️ آن مرد روزی که به خواستگاری میآید گل و شیرینی و لباس مناسب هم نداشته
از طرف دیگر خانم خواستگار کم نداشته اما این مرد را انتخاب میکند
.
♻️ ترور هنیه و پاسخ به ۱۰ شبهه👇
۱_ مگه اسماعیل هنیه سنی نیست؟ چرا میگید شهید؟!
👈اینمجوابش👉
۲_ دلسوزی برای هنیه جایز نیست؛ چون فلسطینی ها مخالف اهل بیت هستند!
👈اینمجوابش👉
۳_ چه کسانی در ایران به جاسوسان موساد برای ترور کمک میکنند؟!
👈اینمجوابش👉
۴_ آیا ترور هنیه با مسابقات المپیک ارتباطی داره؟
👈اینمجوابش👉
۵_ فیلم لحظه ترور هنیه صحت داره؟
👈اینمجوابش👉
۶_ بعد ترور هنیه، ایران چیکار باید بکنه ؟!
👈اینمجوابش👉
۷_ اگه در جواب ترور هنیه علیــه منافع آمریــکا و اسرائیــل اقدام کنیــم ممکنه به ما حمــله کنند!
👈اینمجوابش👉
۸_ ماجرای شایعه ازدواج هفتم اسماعیل هنیه رهبر جنبش حماس در ترکیه چه بود؟
👈اینمجوابش👉
۹_ چرا ایران برای شهادت اسماعیل هنیه ۳ روز عزای عمومی اعلام کرد ولی خود فلسطین یک روز!!!
👈اینمجوابش👉
۱۰_ بعد از ترور هنیه، ایران طبق کدام قانون بینالملل، حق پاسخ به تجاوز رژیم صهیونیستی را دارد؟
👈اینمجوابش👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🎥 این ویدئو در توییتر بیش از ۲.۵ میلیون بازدید داشته است / دعوای شیعه و سنی توهم است!
▪️یوسف حسین اهل کشور مصر ساکن قطر و از عناصر رسانهای اخوان المسلمین قطر است که یک برنامه یوتیوبی دارد تحت عنوان «جو شو».
▪️او تا قبل از شهادت اسماعیل هنیه از منتقدان سرسخت ایران بود، اما بعد از تشییع جنازه در تهران و اقامه نماز توسط امام خامنهای به این نتیجهگیری میرسد که اختلاف بین شیعه و سنی ساخته دست آمریکا و اسرائیلِ برای ایجاد تفرقه بین امت اسلامی است و گرنه شیعه و سنی برای دشمن صهیونیستی تفاوتی ندارند.
🔻 اسرائیل، صادرکننده روشهای شکنجه در دنیا!
یعقوب توکلی:
🔹 صبح روز ششم، وقتی در باز شد، شروع به کتک زدنم کردند. بعد کیسه را از سرم برداشتند. یک بشقاب یکبارمصرف پلاستیکی آورده بودند، که تکهای پنیر، یک قاشق مربا، سه دانه زیتون، و تکهٔ کوچکی نان در آن بود. در سلول باز و بشقاب دم در بود. وقتی خم شدم تا بشقاب را بردارم، زندانبان با پایش به صورتم زد و گفت: «برندار. کسی از تو مهمتر هست که باید آن را بخورد. صبر کن، نخور.» چند دقیقه بعد، سگ کوچکی را آوردند. سگ پنیر را لیسید و خورد، و بعد از آن سرباز بشقاب را با پایش جلویم انداخت. من با تنفر هرچه تمامتر، با وجود این همه تحقیر و ناپاک شدن غذا، مجبور بودم بعد از شش روز گرسنگی، همان تکه نان کوچک را با مربا و سه دانه زیتون بخورم.
🔹 بعد از مدتی، دوباره مرا به داخل اتاق بازجویی بردند و بر روی میز چوبی خواباندند. با ریسمان مرا بستند و دوباره با کابل مرا زدند، آنقدر که دیگر خونی در بدنم نمانده بود و بیهوش شدم. با سطل آبی مرا به هوش آوردند و به مطب بردند، تا پانسمان خونین زخمها را عوض کنند. باز مجبور شدند به من خون تزریق کنند. بعد از تزریق خون، مرا به اتاق بازجویی برگرداندند. گوشیهای آمپلیفایر را به گوشم وصل کردند و صداهای وحشتناک را، تا حدی که دستگاه توان داشت، بالا بردند. سرم در حال ترکیدن بود و گوشهایم سوت میکشید. بلندم کردند و مرا به دیواری که برق به آنجا وصل بود، مصلوب کردند. فهمیدم میخواهند چه بلایی به سرم بیاورند. تنم از شدت درد میلرزید. مغزم تیر میکشید. از همان دستبندها برق به تمام بدنم میرسید. همهٔ سلولهای بدنم از درد به فغان آمده بود. این وضعیت در نقاط زخمی شدیدتر و زجرآورتر بود. نمیدانم چند بار بیهوش شدم و مرا با سطل آب سرد به هوش آوردند و چگونه مرا به سلول بردند. دیگر روز و شب را نمیفهمیدم.
🔹 بعد از چند روز که آن پزشک پیرمرد را ندیده بودم، یکباره جلویم سبز شد و با دست محکم به سرم کوبید. با بددهنی هرچه تمامتر به من فحش میداد. تحمل نکردم و جوابش را دادم. گفت: «راستی چیزی را فراموش کرده بودم. یادم رفت اندازهٔ گلولهها را بنویسم. قطر و حجم تیرهایی را که به بدنت اصابت کرده ننوشتم. فراموشم شد.» گفتم: «شما این گلولهها را درآوردی. گلولهها پیش شما است.» میدانستم شکنجهٔ دیگری در انتظار است؛ اما کاری نمیتوانستم بکنم. دستهایم بسته بود؛ حتی با پاهایم نیز نمیتوانستم از خودم دفاع کنم. کاملاً بی دفاع بودم. دکمههای پیراهنم را باز کرد و انگشت خود را در زخم زیر بغلم فرو کرد و چرخاند. اشکم درآمده بود. از شدت درد دنیا پیش چشمانم سیاه شد. تصویر او بهسان حیوان انساننمای وحشتناکی جلویم سبز شد. با کمال بیرحمی در چشمانم نگاه کرد و گفت: «ناراحت نشو. من دارم تیرها را اندازه میگیرم.» خون زیادی از زیر بغلم جاری شد و درد تمام بدنم را فراگرفت. همهٔ وجودم از شکنجهٔ بیرحمانهای که پیرمردی بهظاهر پزشک در حق نوجوانی ۱۶ ساله -آن هم با دستهایی بسته- انجام میداد، پر از تنفر شده بود.
🔹 با شکنجههایشان به شیطانصفتی اسرائیلیها بیشتر پی بردم. مهمتر از همه ارزان بودن روشهای شکنجهٔ آنها بود؛ طوری که پس از تشکیل دولت اسرائیل، این رژیم جزء اصلیترین صادرکنندگان روشهای شکنجه در دنیا شد. آموزش روشهای شکنجه در بازجویی منبع درآمدی بسیار مهم برای اسرائیل به شمار میرفت. روز هشتم، در حالی که آویزان بودم، سربازان به مسخره کردن و فحش دادن من پرداختند. تا اینجا مسئله خیلی عجیب نبود؛ هرچند فحاشی بیش از سایر شکنجهها، اعصاب انسان را به هم میریزد. برای آزار بیشتر، گوشهٔ کیسه را بلند کردند و دود سیگارشان را به داخل کیسه فوت کردند. من از شدت کمبود اکسیژن به دست و پا زدن افتادم. کمی بعد، ناگهان یک سرباز اسرائیلی جلو آمد و گفت: «میخواهم سیگارم را خاموش کنم؛ اگر زمین بیندازم، کثیف خواهد شد. بهتر است این عرب زحمت خاموش کردن سیگار را بکشد.» بعد سیگار روشن را روی پشت دستم گذاشت و آن را فشار داد. فریادم به آسمان رفت؛ ولی با دست و پای مصلوب کاری نمیتوانستم بکنم. به قدری محکم سیگار روشن را فشار داد، که هنوز بعد از سی سال جای سوختگی آن روی دستم باقی مانده است. بعد از آن، سربازان یکییکی آمدند و سیگارشان را روی دستم با فشار خاموش کردند و من در میان آن همه درد چارهای جز فریاد زدن نداشتم.
🔹 متن بالا برشیست از کتاب «حقیقت سمیر» ؛ روایتی از خاطرات سمیر قنطار
🔹 سمیر قنطار، مبارز لبنانیالاصل فلسطینی است که سی سال در زندانهای اسرائیل به سر برد و در تبادل اسرا در سال ۲۰۰۸ بین اسرائیل و حزبالله لبنان از زندان آزاد شد.