✳️بارها چه از قدیم در ‹دورهی فلسفه› و چه این اواخر در ‹دورهی لقمان›، در باب گفتوگو و نقش آن در ‹ظهور حقیقت›، صحبت و تأکید کردهام و دوستان را به استفاده از نعمت ‹نقد و شنیدن دیدگاه مخالف› فراخواندهام؛ ما ‹دکسا›ی این راه زیبا و حقیقتنما را مدیون سقراط هستیم و ‹ایده›یش را مدیون شاگرد او افلاطون و ‹دکترین›اش را مدیون هگل که فرآیند تز، آنتیتز، سنتز را برای ما تشریح کرد.
❇️امروز جمعه، در گفتوگویی پیشاجلسهای با دو دوست بزرگوار، در باب رویکردهای ساختاردهی سازمانی، مطالبی حین گفتوگو برایم روشن شد که گمان میبرم شنیدن کلیات آن برای شما نیز خالی از لطف نباشد؛ انشاءالله اگر لقمان، تداوم یافت، آن را مفصل و مشروح، خدمتتان ارائه خواهم کرد.
◀️فرض کنید که میخواهید برای نخستین بار، سازمانی را طراحی کنید؛ اجزاء آن سازمان را چگونه استخراج میکنید؟ اگر ذیل مباحث مطروحه در لقمان بیندیشید مطمئناً پاسختان این است: نخست غایت را مشخص میکنیم؛ سپس آن را به چند ‹کارکرد مجزی› ترجمه و تفکیک میکنیم و سپس برای هر ‹یک یا چند کارکرد›، یک عضد یا بازو یا ارگان، طراحی میکنیم بهگونهای که مجموعهی عضدها، غایت مد نظرمان را محقق کند. اما اکنون پرسش این است که طراحی عضدها، از چه الگویی تبعیت میکند؟
⬅️بهطور کلی معتقدم نظام بازوها، منوط و متاثر از ‹الگوی چینش کارکردها›ست؛ و این چینش، علیالقاعده متاثر از مبحث تقسیم است در منطق، که حقیر آن را مفصلاً در ‹دورهی منطق› بحث کردهام و کلیت آن عبارت است از اینکه در تقسیم یک پدیده، دو رویکرد وجود دارد: تقسیم شما یا ‹طبیعی› است و یا ‹منطقی›؛ رویکرد ‹طبیعی›، یا عقلی است مثل تقسیم مفهوم انسان به حیوان و ناطق؛ و یا صناعی است مثل تقسیم آب به اکسیژن و هیدروژن. تقسیم منطقی اما بر بنیاد ‹منطق› مفهوم استوار است بدین معنی که برای مثال، ‹عدد› منطقاً یا زوج است یا فرد، و لاغیر؛ یا ‹موجود› منطقاً یا مادی است یا مجرد. (و البته همینجا عرض کنم که من در باب منطق ذهن، نکاتی دارم که انشاءالله در فرصتی، خواهم گفت.) حال برمیگردیم به بحث سازمان و بازوهای آن.
⬅️اکنون معتقدم که میتوان ‹تقسیم منطقی› را با ‹روندگرایی› منطبق کرد و ‹تقسیم عقلی و صناعی› را با ‹وظیفهگرایی›! در تحلیل یک روند، شما گامهای منطقی تحقق یک غایت را درگذر از داشتهها و نداشتههایتان، و صرفاً بر اساس ذات غایت، تحلیل میکنید اما در تقسیم صناعی، نگاهتان به ترکیب است و مجموعهی اجزاء، و اینکه هر عضو، چه وظیفهای باید یا میتواند برعهده بگیرد. از دیگر سو، خاطرتان باشد قبلاً در باب طرحریزی غایتمحور و طرحریزی قابلیتمحور، صحبت کردم و در ترکیب این دو مطلب، اکنون میگویم:
1️⃣ طراحی سازمانی شما، اگر مبتنی بر غایت باشد آنگاه به روندی متکی هستید که شما را به آن غایت میرساند و بنابراین، مراحل آن روند را کاوش و استخراج خواهید کرد و برای هر مرحله، یک ارگان یا بازو، طراحی خواهید نمود؛ در این حالت، شما هیچ به دیگر داشتهها و قابلیتهایتان نمیاندیشید زیرا آنچه معیار تنظیم عضدهاست، منطق روندی شماست نه چیز دیگری؛ و در این حالت، هر عضد، یک ‹حلقه› است.
2️⃣ اما اگر طراحی سازمان را مبتنی بر ‹قابلیت› انجام دهید آنگاه ‹داشتهها›یتان را به شکل یک مجموعه، استخراج میکنید و تحقق هر قابلیت را به عنوان یک وظیفه، به یک عضد میسپارید و در این حالت، هر عضد، یک ‹قلعه› است که در ادبیات رایج، معمولاً آن را با اصطلاح ‹دپارتمان› میشناسیم. مثلاً دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، دارای دپارتمان فلسفه است و ادبیات عرب و تاریخ! و میبینید که هیچ روندی در کار نیست! حتی رشتهی ادبیات انگلیسی، در جایی دیگر است آن هم بیدلیل! چون صرفاً مجموعهای از قابلیتها وجود داشته که ذیل یک دپارتمان با محوریت ادبیات، قرار گرفتهاند! در حالی که در طراحی روندگرا، عضدها همچون حلقههایی بههم متصل بوده و تحقق آرمان و غایت را در یک روند، دنبال میکنند.
@Filsufak
*️⃣طـــــراحــی مــــوتــور نهــــــــادی!
✳️همانطور که مستحضرید، در جلسهی 48 دورهی لقمان، به نسبتشناسی میان سازمان و نهاد پرداختم و با عنایتی که خدا به فهم حقیر کرد توانستم میان این دو ساختار، و دو مفهوم مغلق و ثقیل ‹استراتژی› و ‹دکترین›، نسبت ایجاد کنم و در باب اهمیت و جایگاه ‹نهادگرایی› در دستیابی به غایت و چشمانداز، نکاتی را عرض کنم که خب برای شخص خودم لااقل، بینهایت مهم و بنیادی بودند.
✳️سپس برای واقعیسازی مباحث، با چند ارگان رسمی کشور، رایزنیهایی را در جهت نهادیسازی ساختار آنها صورت دادم. در یکی از این جلسات، مدیر جلسه که یکی از اساتید فن در حوزهی مدیریت استراتژیک بود به نکتهی جالبی اشاره کرد: ایشان معتقد بود تمامی پژوهشهای انجامشده در حوزهی نهاد و نهادگرایی (که همگی بهتبع مطالبهی حضرت آقا برای نهادگرایی صورت گرفتهاند) در کلیات ماندهاند و در جایی در همان وادی ‹نظر›، متوقف شدهاند و توان ساختارسازی و ورود به وادی ‹عمل› و صحنهی واقعی را نداشتهاند! ایشان البته چون کمی از رویکرد فلسفی لقمان نسبت به مبانی دانش استراتژی، مشعوف شده بود معتقد بود چنین رویکردی وجود نداشته است ولی این اظهار لطف، مانع از این نشد که من از نواقص مباحث دیگران عبور کنم! (هیچوقت دچار خودبینی نشوید چون در وضع کنونیتان خواهید ماند!)
⏸بسیار اندیشیدم که مشکل کار در کجاست؟ آن استاد دانشگاه، در نکاتش به من یادآور شد که تمامی پژوهشگران ایرانی حوزهی نهادگرایی، نهایتاً به همان الگوی متفکران غربی در باب ‹شرکتهای نامیرا› رسیده و بدان اکتفا کردهاند! این البته برای کسی مثل من، بیشک بهتآور یا حتی تعجبآور هم نبود و نیست چراکه از ‹فرایند تحول در علم› آگاهم و همچنین میدانم که خیلی از اساتید ما چون رویکرد فلسفی به مباحثشان ندارند نمیتوانند تحولی بنیادی در آن علم ایجاد کنند و از موانع پدیدآمده، عبور کنند!
⏺در هر حال، با تأملی بیشتر در باب مشکلات نهادگرایی و چرایی بنبستها، بدین نتیجه رسیدم که مادامی که برای نهادگرایی، یک پیشرانه یا موتور محرکه، طراحی نکنم بیشک ایرادات آن استاد محترم پابرجا خواهد بود و حتی مطالب فلسفی لقمان در باب نسبتشناسی سازمان و نهاد هم، کاری از پیش نخواهد برد و نهاد، در حد یک مفهوم، یا یک لفظ لوثشده و شعاری، جلوتر نخواهد رفت! پس باید پیشرانهای طراحی میکردم که بنیاد نهاد یعنی ‹روند› را محقق میکرد و حالت سکون و ثبات سازمانی را به حالت روندهای روبهجلوی چشماندازگرایانهی نهادی، تغییر میداد.
❇️پیشرانهای که برای نهاد، مد نظر دارم، مطابق معمول برگرفته از یک الگوی فلسفی است؛ این الگو را نخستین بار، ارسطو بیان کرد برای حل ‹پارادوکس حرکت› که توسط پارمنیدس آغاز شده بود و جهان را در چنان وضعیت ثبات و سکونی نگه میداشت که عقلاً هرگونه تغییر در عالم، محال مینمود! دموکریتوس اتمگرا با واقعیدانستن خلأ (موجود دانستن ناموجود!) کمی مسأله را قابلتصورتر کرد اما ثبات را از بین برد! افلاطون اما با ایجاد تمایز میان عالم مُثُل و عالم محسوسات، و بردن ثبات به عالم مُثُل، امکان تغییر در عالم محسوسات را توجیه کرد اما شاگرد او ارسطو، چون اعتقادی به عالم مُثُل نداشت علیالقاعده تبیین او را نپذیرفت و بنابراین باید به گونهای دیگر، حرکت و تغییر را در عالم، توجیه میکرد.
✅اگر با دعای خیر شما، خدا به من توفیق دهد و مقدرات و لوازم امر، محقق شود، به ارادهی او و همت پژوهشی خویش، در جلسهی 49 لقمان، از این پیشرانهی نهادی، رونمایی خواهم کرد!
@Filsufak
4_5949681082612844435.mp3
7.78M
مصباح الهدایی تو، محبوب خدایی تو
روشن از تو راهم، محتاج نگاهم
ای عشق نخستینم، معیار دل و دینم
جانم را رها کن، نذر کربلا کن
در دل مانده رویایت...
💔 @andishejo
هدایت شده از اندیشهجویان استاد حسن عباسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺شکست آزمایش موتور موشک ماهوارهبر در آمریکا
🔹رسانههای آمریکایی از شکست آزمایش موتور موشک ماهوارهبر Starship SN4 متعلق به ناسا و انفجار آن در سایت موشکی تگزاس خبر دادند. روز پنج شنبه نیز ناسا قصد داشت دو فضانورد خود را به فضا بفرستد که به دلیل بدی آب و هوا لحظاتی قبل از پرتاب لغو شد.
▫️ fna.ir/exokm0
📡 @Hasanabbasi_students
ما وقتی به این عالم آمدیم فقط یک جسم کوچک داشتیم.
نه لباس، نه خانه، نه همسر و فرزند و نه ریاست.
ما معتقدیم از اولی که به این عالم میآییم تا آخر عالم، هیچی از خودمان نداریم!
اگر این را قبول کردیم، بُردیم..
اولئک هم الفائزون..
#آیت_الله_جاودان
☑️ @andishejo
🪔 غم این روزها
🔵 در این ایام که شهرهای آمریکا در حال ویران شدن است و ترامپ دست به دامن گارد ملی شده، تلویزیون جمهوری اسلامی ایران به جای پرداختن به سقوط لیبرالیسم، دست از سلبریتی پروری بر نمیدارد و یک هفته تمام است که هر شب برای مردم جانوران فرهنگی میآورد.
نه تنها هیچ برنامه تحلیلی سیاسی مناسبی مثل جهان آرا پخش نمیشود بلکه سلبریتی پروری به اوج رسیده و برنامه دورهمی به تریبون سلبریتیها تبدیل شده است.
🔰جنگ جهانی چهارم
📡 @worldwar4_ir
📝 این تصویر یک رژه نظامی نیست!
🔸در طی دو ماه ناآرامی و شورشهای خیابانی در لسآنجلس و عدم توانایی پلیس محلی، پلیس بزرگراه، سرویس مارشال و افبیآی در سرکوب آشوبها، بر اساس دستور بوش پدر (رئیس جمهور وقت) پنتاگون برنامه Garden Plot را اجرایی می کند که بر اساس آن لشکر چهلم گارد ملی ایالات متحده در روز 1 می 1992 برای سرکوب اعتراضات وارد این شهر شدند!!
🔸 روز 2 می 1992 طبق برآوردهای پنتاگون نیاز به تقویت نیروهای حاضر در صحنه نبرد بود. بنابراین دو تیپ از لشکر هفتم پیاده نیروی زمینی ارتش ایالات متحده و لشکر یکم از سپاه تفنگداران دریایی وارد شهر شدند تا آشوبها را سرکوب کنند!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅کانال باشگاه استراتژیست های جوان
@ystc_ir
هدایت شده از جنبش مردمی حلالزادهها
💢 مدافعان حقوق زنان کجا هستند؟
♨️ وضعیت این روزهای زنان معترض در آمریکا!!
#افول_آمریکا
✌️جنبش مردمی حلالزادهها
📡@Halalzadeha